kayhan.ir

کد خبر: ۳۵۲۴۰
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۹

ترکیه در آستانه ورود به گرداب (یادداشت روز)


سه روز پیش، دادستان‌هایی که در ترکیه به تحقیق درباره منشأ ترکی تسلیح تروریست‌های سوریه پرداخته بودند، از سوی مقامات ارشد قضایی که زیرنظر رئیس‌جمهور این کشور فعالیت می‌نمایند، از کار برکنار شدند. یک گزارش بیانگر آن است که زنجیره کامیون‌هایی که در دی‌ماه سال گذشته سلاح‌های نیمه‌سنگین را از ترکیه وارد مناطق شمالی سوریه کرده‌اند از سوی ماشین‌های سازمان اطلاعات ترکیه-میت- همراهی شده است. برکناری این دادستانها در روزهایی که بحث نفوذ تروریست‌ها به جنوب اروپا به یک نگرانی تبدیل شده است، حائز اهمیت ویژه می‌باشد به گونه‌ای که «عزیز تک‌چی» یکی از این دادستانهای تعلیق شده از سوی شورای عالی قضایی‌ ترکیه اعلام کرد اقدام دولت ترکیه می‌تواند منشأ مناقشات فراوانی در درون جامعه ترکیه و بیرون آن باشد. بر این اساس مقامات ترکیه دستورات جدیدی را مبنی بر منع تولید خبر و پخش تصاویر کامیونها و ماشین‌های اسکورت صادر کرده و جریمه‌های سنگینی را علیه کسانی که از تمکین به دستورات یاد شده اجتناب نمایند، در نظر گرفته‌اند.
همزمان با این موضوع، گفته شده است «حیات بو مدین» پیش از ورود به فرانسه و انجام اقدامات تروریستی در ترکیه به سر می‌برده و پلیس ترکیه از نیت وی خبر داشته است. این اتهام اگرچه از سوی «افکان علا» وزیر کشور ترکیه مردود شمرده شده ولی براساس آن خبرهای فراوانی طی روزهای اخیر منتشر گردیده است. جمع و مرتبط کردن این اخبار با یکدیگر کار دشواری است ولی این مقدار واضح است که شرایط ترکیه به سمت ابهام در حرکت است و این می‌تواند به وجود آورنده بی‌ثباتی‌هایی در این کشور باشد. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:
1- دولت ترکیه از اوائل سال 2012 و در حالی که کمتر از یک سال از آغاز ماجرای سوریه می‌گذشت و درست در آغاز فاز نظامی این بحران وارد معادله سوریه شد و سرنگونی بشار اسد را درصدر خواسته‌های خود قرارداد و در طول حدود سه سال گذشته بیش از هر کشور یا حتی هرگروه معارض سوری بر این خواسته پافشاری کرده است. در این میان ترکیه تنها کشور جهان بوده که همزمان با «داعش»، «جبهه‌النصره»، «جیش‌الحر» و سایر گروههای تروریستی در بالاترین سطح و با شیوه‌های گوناگون نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، سیاسی و اجتماعی همکاری کرده است. در طول این سه سال پرونده سوری توسط «احمد داوود اوغلو» وزیر سابق خارجه و نخست‌وزیر کنونی مدیریت شده و بیشترین وقت دومین چهره حزب عدالت و توسعه را گرفته است. آمار دقیقی از میزان پولی که آنکارا برای تقویت مخالفان بشار اسد خرج کرده در دست نیست ولی تردیدی در این نیست که این عدد از چند میلیارد دلار - بین 5 تا 10 میلیارد دلار- کمتر نیست کما اینکه از حجم سلاح‌هایی که از طریق دولت و سیستم امنیتی ترکیه وارد سوریه شده آماری وجود ندارد اما بی‌گمان این حجم از چند هزار تن کمتر نیست. تعداد نیروهایی که با مدیریت عالی اوغلو آموزش نظامی دیده و به سوریه سرازیر شده‌اند که اکثر آنان اتباع کشورهای شمال آفریقا بوده‌اند از چند ده هزار نفر فراتر می‌روند. یک پایگاه معتبر ترکیه- سول خبر- گزارش محرمانه ژاندارمری ترکیه را منتشر کرد که در آن به عزیمت دهها کامیون حامل سلاح‌های نیمه سنگین که با اسکورت «میت» همراه بوده و از طریق منطقه اسکندرون وارد سوریه شده اشاره کرده است. گزارش ژاندارمری بیان‌گر آن است که این کامیونها در روز 19 ژانویه 2013 (28 آذر 1392) وارد سوریه شده و آنگونه که حسین عونی جوش استاندار ادنه ترکیه می‌گوید با حکم رسمی اردوغان ممنوع از بازرسی بوده‌اند. اعزام این کامیونها با عملیات بزرگ حزب‌الله در منطقه قلمون سوریه علیه تروریست‌ها همزمان بوده و این از نقش لجستیکی گسترده ترکیه نسبت به داعش و جبهه النصره خبر می‌دهند. یک خبر دیگر می‌گوید دولت اردوغان هزاران شهروند سنی ترک خود را برای جنگ علیه بشار به سوریه اعزام کرده است. «آمیت اوزداگ» کارشناس امنیتی برجسته ترکیه فاش کرد شمار این شهروندان از 12 هزار نفر فراتر رفته است.
از نظر غرب ترکیه علیرغم آنکه در حمایت از گروههای تروریستی کاملاً با دست باز عمل کرده اما عملاً نتوانسته است ضربه‌ای اساسی به اسد و محور ایران وارد کند و نیز در مدیریت تروریست‌ها برای عدم حمله به منافع غرب توفیق نداشته است. حمله هفته قبل داعشی‌ها به منطقه «عرعر» عربستان از یک طرف و عملیاتی که دامنه آن به بعضی از شهرهای اروپایی کشیده شده است، از نوعی لجام گسیختگی حکایت می‌کند. البته این نکته را باید اضافه کرد که اگرچه درباره اندازه این تهدید بزرگنمایی شده، اما این مقدار معلوم است که سیاست پیگیرانه و پرهزینه داوود اوغلو و رجب طیب اردوغان درباره سوریه نه تنها نتیجه‌ای در بر نداشته بلکه در عمل به تقویت روزافزون و مؤثر نقش ایران هم منجر گردیده است. بنابراین طبیعی است که غرب سکانداری ترکیه، در مبارزه با اسد را قبول نداشته باشد. کما اینکه بگومگوهای مقامات آمریکایی با مقامات ترکیه بر سر منطقه کوبانی سوریه و متقابلاً مشاجرات مقامات ترکیه با مقامات آمریکا بر سر «منطقه پروازممنوع» در شمال سوریه نشان داد که آمریکا و اروپا روی توانایی «اوغلو» دراداره پرونده سوریه تردید جدی دارند. به این موضوع باید اضافه کرد، زمانی که اقدامات تروریستی در استانهای جنوبی سوریه پس از حدود دو سال آرامش فعال شد و رژیم صهیونیستی همزمان با آن به دو آتشباری سوریه در حومه دمشق حمله و حضور خود را در کنار تروریست‌ها علنی کرد، این قلم در تحلیلی نوشت، انتقال میدان عملیاتی از حلب به قنیطره بیان‌گر کاسته شدن از نقش ترکیه در اقدامات علیه بشار اسد است.
کما اینکه حدود دو هفته پس از فعال شدن جبهه قنیطره و سویدا در جنوب سوریه، ارتش ترکیه اعلام کرد که مرزهای جنوبی خود را به روی تروریست‌های داعش بسته است. با این وجود، یکی از جنبه‌های اتهام‌زنی غرب علیه ترکیه و دخیل دانستن دستگاه امنیتی و پلیس ترکیه در حوادث اخیر پاریس به نزدیک شدن ترکیه به خط پایان در پرونده سوریه برمی‌گردد. در واقع غرب بعد از استفاده از ترکیه در شعله‌ور کردن بحران سوریه، پس از شکست در این بحران تلاش می‌کند تا هزینه‌های شکست را متوجه ترکیه نماید!
2- اعمال فشار بر ترکیه ارتباط مستقیمی با بحران اروپا هم دارد. برخلاف آنچه تبلیغ می‌شود، تروریسم مشکل اروپا نیست و اساساً مشکل اصلی این قاره کمترین شباهتی هم به یک پروژه سلبی مثل تروریزم ندارد. سرویس‌های اطلاعاتی هر کدام از کشورهای اروپایی در چند نوبت آمار دقیقی از آن دسته از شهروندان خود که به داعش و جبهه النصره و سایر گروههای تروریستی پیوسته‌اند- و به عبارت دقیق‌تر آمار دقیقی از تروریست‌هایی که خود پرورش داده، مجهز کرده و با وعده‌های زیاد به سوریه و عراق اعزام کرده‌اند- منتشر نموده‌اند. این موضوع بیانگر آن است که آنان نه تنها آمار این تروریست‌ها را دارند بلکه نام و نشان و سایر خصوصیات آنان را نیز می‌دانند به عنوان مثال به فرض آنکه دولت فرانسه از اعزام تروریست‌هایی که رقم آنها را تا 3000 نفر اعلام کرده، پشیمان شده و اینک آنان را برای امنیت خود خطر می‌داند، می‌تواند به محض ورود به فرانسه، آنان را دستگیر کند. آیا در همین کشور سراغ داریم که یک گروه ضد صهیونیستی که تعدادشان قطعاً از هزاران گروه فراتر می‌رود، اقدام عملیاتی علیه مراکز فراوان صهیونیستی فرانسه کرده باشد و دستگاه امنیتی فرانسه ناتوان از شناسایی و کنترل آنان باشد؟ آیا در 20 سال یک بار این اتفاق افتاده است؟ مسلماً تعداد اعضای گروههای غیر مسلمان ضد صهیونیسم در فرانسه از مرز چندین میلیون نفر فراتر می‌روند کما اینکه یک آمار رسمی که از سوی مراکز فرانسوی منتشر شده بیانگر آن است که 80 درصد دانشجویان فرانسوی به شدت ضدصهیونیستی هستند، چطور ممکن است دستگاه اطلاعاتی و امنیتی فرانسه این گروه‌های فراوان که دستیابی به آمار رو به رشدشان کار آسانی هم نیست را شناسایی و مهار کند ولی 3000 عنصر تروریست را نتواند مهار کند؟ در واقع قرائن می‌گویند بحران کنونی که علیه مسلمانان اروپا نشانه‌گذاری شده است، یک بحران سیاسی است که سرویس‌های اطلاعاتی غرب برای چاره‌اندیشی درباره یک بحران پنهان وارد عمل شد‌ه‌اند. چند سال پیش این خبر اروپا را به سختی تکان داد: «در سال 2009 میلادی 17 میلیون جلد قرآن در اروپا به فروش رفته است» به غیر از این طی سال‌های اخیر، اروپا با رشد بی‌وقفه گرایش به اسلام در اروپا مواجه بوده است. این موضوع بخصوص در اروپای جنوبی و میانی از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
خب این موضوع چه ارتباطی به ترکیه دارد؟ از جنبه ملیتی ترک‌ها بیشترین میزان تبار مسلمانان اروپا که اینک بزرگترین اقلیت دینی در اروپا به حساب می‌آیند، به خود اختصاص داده‌اند. نزدیک به 90 درصد از این مسلمانان اروپایی از نظر مذهبی «حنفی» می‌باشند و مرکز پژوهش مذهب و مسلمانان حنفی نیز در ترکیه می‌باشد. مقامات فرانسه، انگلیس، آلمان، ایتالیا و اسپانیا که کشورشان بیش از هر جای دیگر در اروپا در معرض گسترش دین اسلام است، معتقدند اگر مسلمانان در جنوب اروپا طی 10 تا 20 سال آینده بتوانند به حدود 40 درصد جمعیت این کشورها بالغ گردند، این تحول جمعیتی با حضور یک کشور اسلامی در کنار اروپا می‌تواند خطر‌آفرین باشد. غرب در برخورد با ترکیه، در واقع با این ظرفیت احتمالی درگیر است و جنگ محدود امروز را بهتر از جنگ بزرگ فردا می‌داند.

سعدالله زارعی