kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۳۷۱۳
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۸

نسخه نجات (نگاه)



محمدهادی صحرایی
خدایا چیزی که تو را از من خشنود می‌کند به من عطا فرما. مرا طاقت بر مشقت و شکیبایی بر مصیبت و قدرت در تنگدستی نیست پس روزی‌ام را منع مکن و مرا به بندگانت وا مگذار. خودت به تنهایی حاجتم را برآور و کارسازم باش و با نظر رحمت به من بنگر و در تمام امورم مصلحتم را در نظر بگیر. خدایا به احسانت بی‌نیاز و به بزرگی‌ات بلندمرتبه‌ام کن و به توانگری‌ات دستم را گشاده ساز و به آنچه نزد توست بی‌نیازم فرما.(دعای 22 صحیفه سجادیه)
ماه شعبان است که همزمان با رستخیز طبیعت، همراه شده و برکت به بهارمان داده و دل‌ها را متوجه به مبدأ و معادمان کرده است. ماه رحمت و مغفرت و آمادگی برای ورود به میهمانی خدایی که هر ساله با آوردن بهار، زنده کردن مردگان را برایمان به زیبایی تمام، تصویر می‌کند. در این دوران پرعسر و حرج و معرکه‌ای که مرگ و مریضی و معیشت به جان مردم انداخته تنها راه آرامش‌بخش دل‌های آشفته، پناه بردن به خدایی است که وعده آمدن دوران یُسر و راحتی را بعد از دوران عُسر و سختی داده است. خدایی که اختیار امور را به آدمی‌سپرد تا با رهنمود عقل و دین، بهترین‌ها را انتخاب کند و امین‌ترین و تواناترین‌ها را برای اداره امورش برگزیند تا از حیات طیبه برخوردار گردد و زندگی شرافتمندانه‌اش تضمین شود.
گزیده ابتدایی این نوشته که توصیه زین‌العابدین علیه‌السلام است هم، به این مهم رهنمون می‌کند که کارها به دست خداست، اگرچه ممکن است مجرای امور و وسیله‌اش بندگان باشند. بندگانی دانا و توانا و مدیر و مدبر و لایق که خداترس باشند و صالح و صادق. روزگار سختی که کرونای انگلیسی و نفوذی‌های انگلیسی به‌وجود آورده و هم حوصله را گرفته و هم حلقوم معیشت مردم را فشرده‌اند، «تَکرار» یکی از همان اشتباهات تاریخی است که چندسالی از عمر پربرکت انقلاب را گرفت و سالیانی به عقب برگرداند و فرصت‌ها را سوخت و ای‌کاش هرگز تکرار نشود. خاطرات تلخی که تفکر لیبرالیِ اصلاحات و اعتدال بر خاطر مردم و تاریخ، تحمیل کردند قابل روپوش و روتوش نیست مگر با وقاحتی منحصربه‌فرد که بتواند وعده‌ها را با انکار و حرف‌ها را با تحریف و پاسخگویی را با اتهام‌زنی و ادعا جابه‌جا کند.
اگرچه آغاز بهار است و روزگاران شادی، ولی حال اقتصادمان خوش نیست. سفره‌ها کوچک و صف‌ها مثل دیوار حاشا بلند است. تحریم و کرونا اگرچه اثرگذار است ولی نه به آن حدی که خودتحریمی ‌و تفکر انگلیسی ویران‌کننده بوده است. اقتصادی که محصول تفکر غربزده وابسته و مولود رحم اجاره‌ای است همین است. می‌توان کارآمدی این تفکر مدعی و حرّاف را در تأسیس و تأثیر قرارگاه مرغ و تخم‌مرغ، در کنار پیشنهاد غیرمسئولانه پذیرش FATF و رفراندوم و... دید. تفکری که در میدان عمل، بین صداقت و قول دادنش برای گران نکردن اجناس تا گران کردن مرغ، تنها دو روز فاصله است و... و اینها غصه‌ها و تجربه‌های تاریخی است که با بهای گزاف برای مردم به اثبات رسیده و منتظرند تا ببینند در این چند ماه باقی‌مانده چه عجایبی از معرکه اعتدالیون اصلاح‌طلب می‌بینند و آخر کارِ حمله لیبرال‌ها به کشور که باعث انصراف دشمنان از حمله به ایران شد به کجا می‌کشد. هرچند که این واقعیت تلخ، نتیجه انتخاب است، نه انقلاب.       
و انقلاب اسلامی ما که برای رسیدن به امروزش، دوران سختی را به خود دیده و مشکلات گوناگونی را کشیده و دوران تارِ طاغوتی و جنگ تحمیلی و فتنه مجاهدین خلق و بنی‌صدر و امثال آنها را با تدابیر حکیمانه مدیریت کرده است، امروز هم برای عبور از این مصائب و مشکلات، نسخه نجاتی دارد که چون منطبق بر حقایق موجود است، مثل همیشه راهگشاست. سخنان نوروزی رهبر انقلاب اسلامی که با توجه به افق‌های پیش رو و احوال روز جامعه تنظیم شده است می‌تواند شرایط دشوار فعلی را به نفع مردم تغییر دهد. توجه عملیاتی و مدبرانه به اقتصاد و تولید در شعار امسال که «تولید؛ پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها» است سرفصل مفصلی است که می‌تواند به فهرستی از نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدها بینجامد و به امید خدا با روی کار آمدن دولتی انقلابی، جوان و جهادی، مثل نسیم خوشی که از خدمت قوای قضا و تقنین می‌وزد، بعد از سال‌ها از قوه اجرایی نیز بِوزد.
انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۰، چنان اهمیتی دارد که دیگر فرصت آزمون و خطا و اعتماد به مبهم‌ها و غیرمهم‌ها نیست. سپردن اختیارات بسیار وسیعِ مهم‌ترین و مؤثرترین مدیریت کشور که قابل مقایسه با هیچ قوه و دستگاه دیگر نیست، باید به «اهلش» باشد. کسی که مشخصاتش ایمان، عدالتخواه، ضدفساد، انقلابی و جهادی، مردمی، باکفایت، مدیر، معتقد به توانمندی‌های داخلی و امیدوار به آینده و معتقد به جوانان است که اینها هم نه به شعار و لفاظی، که به سابقه است. هرگز زبان‌بازی و سخنوری، شرط کافی برای ریاست‌جمهوری نیست و باید مراقب بود آنها که چیزی برای از دست دادن و علقه‌ای به آبروی انقلاب و مردم ندارند، کارشان به مضیقه انداختن اهل ایمان و اهل حیا و پیروز شدن به هر قیمت است. کسانی ‌که به راحتی کشور را با تفرقه و دوگانه‌سازی امثال جنگ و صلح، به آشوب و یا به انحراف می‌کشند.
سیاست دشمن در ابتدا مثل همیشه سیاه‌نمایی و منفی‌بافی و تلاش برای منصرف کردن مردم از شرکت در انتخابات است که این را از صف‌آرایی رسانه‌های معاند و وضعیت فضای مجازیِ بی‌صاحبی که به بی‌برنامگی افتخار می‌کند می‌توان فهمید و اینکه در مرحله بعد به‌دنبال فراری دادن مردم از افراد توانمند است. نظیر آنچه در گذشته شد تا مردم را از صالحان روبگردانند. باید مراقب بود که مبادا باز هم همان شیطنت تَکرار شود. اکنون مشخص شده آنها را که دشمن با دروغ دیوار کشیدن و اعدام و لوله کردن، از عرصه خارج کرد، چقدر در فروریختن دیوارهای ‌اشرافی و طبقاتی، و آباد کردن کارخانه‌ها و حذف زندان و تکریم مردم پیشقدم و مؤثر بودند. وقتی دشمنان با حمایت از افراد نالایق، نفوذی یا دوتابعیتی می‌توانند در امور کشوری مقتدر اخلال کنند چه نیازی به جنگ است؟ افرادی که حتی در حد یک مجموعه تلویزیونی هم حاضر به تحمل انتقاد از خود یا محاکمه دشمنان کشور نیستند و در همین حال سال‌ها، سرگرم ستادهای مختلف تنظیم بازار مرغ و تخم مرغ و گوجه و خیارند و ناپاکی مالی و امنیتی تا سطح خانواده و اطرافیان و تیم مذاکره‌کننده‌شان رسیده است.
قرن گذشته با کودتای انگلیسی شروع شد و حکومتی سرتاپا وابسته، ایران را به قهقرا برد ولی قرن جدید، با انتخابات آغاز می‌شود که حاکی از حکومتی مستقل و متکی به آرای مردم و اعتماد به نفس ملی است و به رخ کشیدن رفراندوم برای آن، که به نسبت عمرش در جهان، در برگزاری انتخابات سرآمد است یا از بی‌خبری است یا از بی‌انصافی. معجزه اراده مردم در انقلاب اسلامی راه را برای آباد کردن کشور باز کرد و راهِ فرارِ بی‌عرضه‌ها از کار را بست. ارتقای اقتصاد ایران دیگر به معجزه نیاز ندارد، جربزه می‌خواهد. بی‌شک با استفاده از ظرفیت‌های متراکم و کم‌نظیر کشور و بی‌اهمیت به بسته‌های خالیِ امثال برجام و FATF و رفع موانع تولید همچون واردات بی‌رویه، قاچاق کالا، رفع مقررات زائد، ورود مواد اولیه یا تجهیزات مورد نیاز تولید، افزایش قدرت خرید مردم، قطع دست واسطه‌ها، مبارزه با فساد و اصلاح نظام بانکی و گمرکی می‌توان امسال تحولی در اقتصاد کشور ایجاد کرد و ایران را شکوفاترین اقتصاد منطقه و حتی جهان نمود.
اقتصاد را شاید بتوان یکی از مهم‌ترین و جدی‌ترین جبهه جنگ دشمن در مقابل ایران نامید. چراکه با توجه به سابقه نامگذاری اقتصادی 16 ساله که نشان از اهمیت آن دارد متأسفانه دولت‌های غافل، مشغول توسعه سیاسی، گفت‌وگوی تمدن‌ها، کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه و... شد و در هشت سال اخیر نیز، متأسفانه گره زدن زلف تدبیر به دُم تحریم و شکستن چرخ اقتصاد و سانتریفیوژ و توقف امور کشور و مردم در برجام و نشستن در «اگر»‌ها و اینکه آیا کدخدا طبق قول شفاهی کری، تحریم‌ها را لغو می‌کند یا همچنان با ما قهر است و دوستمان ندارد، کشور را معطل کرد. اینها شوخی نیست، سیاستی است که توسط آدم‌های اشتباهی، به مردم و کشور تحمیل شد و الگوی تفکری است که قائل بوده و هست که باید مشکلات را با کدخدا حل کنیم تا اقتصادمان  از آلمان هم بالا بزند! و صف طولانی مرغ و میوه حکایت از بازی برد - برد و بستن با همین کدخدای نادرست است.
انتخابات، همان‌گونه که در سخنان نوروزی آقا گفته شد، برای کشور مهم و حیاتی و نوسازی و نَفَس تازه برای بخش اجرایی است و دستگاه‌ها و رسانه‌های مختلف باید برای پرشور و واقعی شدن هرچه بیشتر انتخابات بکوشند تا به خواست خدا با روی کار آمدن دولتی صالح، صادق، انقلابی و کارآمدی که خود را نوکر مردم بداند نه تدارکاتچی دشمنان و احزاب، مشکلات کنونی حل شود و چرخ زندگی مردم و چرخ پیشرفت و آبادانی کشور، دوباره بچرخد و دوباره کشور روی آرامش به خود ببیند و سایه تهدیدی که توسط نفوذی‌ها بر کشور گسترده شده برداشته شود و آزادی فراهم شده برای دشمنان مردم، چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی به مردم برگردانده شود. بعون الله و فضله.