نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
«برجامِ کهنه»! همصدایی مدعیان اصلاحات با ترامپ و بایدن
سرویس سیاسی-
روزنامه «شرق» از جمله رسانههای طیف موسوم به اصلاحطلب است که این روزها در ایفای نقش بلندگویی تمام عیار برای طرح خواستههای سلطه جویانه آمریکا در جامعه ایرانی و سطح مسئولان کشور بسیار بیپردهتر عمل میکنند. شاهد این موضوع انتشار مطلبی با عنوان «برجام کهنه قابل اجرا نیست» در روزنامه شرق است. مطلبی که تنها با دیدن تیتر آن آه از نهاد آدمی برمیخیزد.
برجام کهنه، یعنی «اینکه هستهای رفت ولی تحریمها باقی ماند، مسئله مهمی نیست»! و میتوان این خسارت محض را در حوزههای دیگر از جمله حوزه موشکی و منطقهای نیز تعمیم داد. این همان اظهارنظر ترامپ و پمپئو و همچنین اظهارنظر بایدن و بلینکن و...دیگر دشمنان مردم ایران است.
در این مطلب که متن میزگردی است که به دعوت شرق میان سه تن از فعالان سیاسی اصلاحطلب برگزار شده میخوانیم: «آیا برجام به روزهای پایانی حیات خود نزدیک میشود؟[!!] امیدی به احیای توافقی که سال 1394 بین ایران و کشورهای 1+5 به دست آمد، وجود دارد یا باید از این توافق دست شست و به فکر جایگزینی[!!] بود؟ تا به اینجای تقویم تاریخ، ایران و ایالات متحده آمریکا در دو سر متضاد طیف ایستادهاند و این برجام را هر روز بیشتر به سمت نابودی پیش میبرد. آمریکا با تغییر دولت، در قبال برجام رویکرد جدیدی در پیش گرفته ولی رویکردی که به نفع ایران نیست.»
سپس کوروش احمدی که یکی از افراد شرکتکننده در این میزگرد است، میگوید(توجه داشته باشید که این سخنان یک مقام آمریکایی نیست بلکه یک فعال سیاسی کشورمان گفته است): «فکر نمیکنم برجام به شکلی که در 1394 (2015) مورد موافقت قرار گرفت، قابل احیا باشد. من هم این تردید را به صورت جدی دارم. ما، آمریکا و اروپا از برجام کهنه و نو صحبت میکنیم. ما تأکید داریم برجام مورد توافق قرار گرفته و طرفهای توافق باید به تعهداتشان پایبند باشند. این تأکیدی است که نظام سیاسی و دولت ما درباره برجام دارد. اما هرچه جلوتر میرویم واضحتر میشود که آمریکاییها به برجام کهنه اعتقاد ندارند و فکر میکنند شرایط بینالمللی و منطقهای تغییر کرده، شرایط در ایران و آمریکا تغییر کرده و دورنمای برجامی که آن زمان وجود داشت الان متفاوت است. حتی طرفداران برجام در آمریکا که روی برجام مذاکره کردهاند و در چند سال گذشته از آن دفاع کردهاند نیز الان به نظر میرسد نسبت به برجام انتقاد دارند. خانم وندی شرمن در جلسهای که در کنگره برای تأیید داشت، از برجام دفاع نکرد.»
تاریخ درباره این جماعت چه قضاوتی خواهد کرد؟
او در ادامه گفته است: «قبلا مفصل توضیح داده بود که شرایط منطقهای فرق کرده؛ یعنی الان دیدگاه آمریکا این شده که شرایط بینالمللی، منطقهای و برجام تغییر کرده است. در سال 2015 و زمان برجام اشارهای هست به اینکه برجام به صلح منطقه کمک میکند. یک بار ترامپ گفت ایران به مفاد برجام عمل کردهاما به روح برجام پایبند نبوده است. ظاهرا اعتقاد کری و اوباما در 2015 این بود که اگر تحریمهای ایران برداشته شود و به جامعه بینالملل برگردد، اگر روابط اقتصادیاش با جامعه بینالملل عادیسازی شود به هر حال ایران از یکسری برنامههایش کوتاه میآید -برنامههایی که برای آنها قابل قبول نبود- و در طول این سالها میگویند ایران از کارهایش عقبنشینی نکرده و موشکی که فلان شعار رویش نوشته شده، شلیک کرده است. این پیشزمینه را پشت سرخود داریم. آمریکا و دنیا میبینند که در پنج سال گذشته چه اتفاقاتی افتاده است... به این نتیجه رسیدهاند اجرای طرحی که در 13 سپتامبر 2020 بایدن در سیانان ارائه کرد، برایشان مشکل است و در نتیجه فشار بیشتری میگذارند و تحریمها را هم به عنوان اهرم فشار ادامه میدهند.»
نخست آنکه هیچگاه آمریکا حتی در دوره اوباما چنانکه باید تحریمها را برنداشت. در این باره باید از این روزنامههای مدعی اصلاحات و کارشناسان آنها پرسید مگر شما نبودید که در زمان انتخابات آمریکا (دو ماه قبل) چنین با جار و جنجال بر طبل پیروزی بایدن میکوبیدید که او میآید و به برجام باز میگردد؟ چه شد؟ تا کی این وضعیتها ادامه خواهد داشت و ملت ایران بازیچه منافع حزبی شما خواهند شد که روزی امضای کری را تضمین میخوانید و روزی بایدن را منجی برجام و...؟!!
در برجام چیزی از موشک عنوان نشده که بخواهد آزمایش موشکی به نابودی آن منجر شود؛ اما طیف اصلاحطلب در پاسداشت منافع آمریکا به آناندازه اهتمام دارند که حتی موضوع نیامده در برجام را به آن متصل میکنند تا بدعهدی آمریکا را پوشش دهند.
اینکه مقامات آمریکایی از جمله ترامپ و بایدن و... طیفی را در ایران دارند که این گونه به اشاعه نظرات آنها میپردازند جای شگفتی ندارد چرا که پیش از این «ریچاردهاویت» که یک مقام رسمی اروپایی (تدوینکننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) است گفته بود «نیروهایی در داخل ایران در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود. اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما میخواهیم از این اهرم استفاده کنیم.»
مدیریت اقتصادی خارجی کشور همسو با تحریمکنندگان
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز طی یادداشتی نوشت: «تصمیمات مدیریتی سالهای اخیر در حوزه تجارت خارجی به حدی فاقد بنمایههای علمی و تجربی بود که نه فقط باعث اتلاف میلیاردها دلار ارز ارزشمند کشور و فربهی بیش از پیش رانتهای وارداتی شد، بلکه بنیادهای یک نظام اقتصادی کارآمد را نیز بهطور بیسابقهای دچار آسیب و جراحت کرد.»
در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «...دیپلماسی اقتصادی ایران نیز در این سالها وضعیت اسفبارتری داشت. پیکره دیپلماسی تجارت خارجی کشور نیز به طرز اسفباری لاغر و نحیف شد و به بهانه کمبود بودجه، تعداد رایزنان بازرگانی آن از ۲۱ نفر به دو نفر کاهش پیدا کرد و به نظر من همین یک اتفاق شاهد و گویای این واقعیت است که ساختار مدیریتی اقتصاد کشور نیز در این سالها- ولو ناخواسته و از روی ناآگاهی، اما- همسو با تحریمکنندگانی که تجارت خارجی را هدف قرارداده بودند، به تضعیف این نهاد راهبردی و انسداد این شاهرگ حیاتی اقتصادی اهتمام ورزیدند!»
در این یادداشت آمده: «به بهانه کمبود بودجه، تعداد رایزنان بازرگانی آن از ۲۱ نفر به دو نفر کاهش پیدا کرد» و این در حالی است که گویا هنوز هم دولت در بخشهایی به پرداخت حقوقهای نجومی مشغول است و در بدو طرح این موضوع دولتمردان تلاش زیادی کردند که مانع قطع حقوقهای نجومیشوند. بعد به بهانه کمبود بودجه به اقداماتی چنانکه یادداشت فوق گفته روی آوردهاند.
نکته بسیار بسیار مهمی که در این یادداشت به صورت واقعبینانه و آسیبشناسانه به آن پرداخته شده از جهات زیادی قابل توجه است. اینکه از طرفی دشمن جبهه جنگ خود را به حوزه اقتصاد بکشاند و از طرفی دیگر برخی از مهمترین آمارهای کشور در حوزه اقتصادی و بانکها و صرافیها به دست دشمنان برسد و در ضلع سوم مدیران داخلی تصمیماتی اتخاذ کنند که به جای تقویت نقاطی که دشمن آنها را هدف گرفته برعکس به تضعیف بیشتر آنها منجر شود.
آیا همه اینها اتفاقی است؟! قطعا نیست. این به معنای آن است که یا برخی آگاهانه و در هماهنگی با دستگاههای اطلاعاتی دشمن به این امور اقدام میکنند و یا اینکه ناآگاهانه در پازل دشمن قرار گرفتهاند آن هم به این صورت که فرد یا افرادی به عناوین مختلف (مشاور، معاون و...) در کنار مدیران ارشد قرار میگیرند و با دادن راهکارهای نادرست زمینه را برای اتخاذ تصمیمهای ویرانگر مدیریتی فراهم میکنند.
این وظیفه دستگاههای اطلاعاتی است که هرچه زودتر سلسلههای دشمنان را که گاه تا دفاتر مدیران تصمیم ساز نفوذ کردهاند شناسایی کنند. البته اگر طیف موسوم به اصلاحطلب با جار و جنجالها و هیاهوهای رسانهای در مسیر کار دستگاههای اطلاعاتی وقفه ایجاد نکنند!
اصلاحطلبان: گرانیها ربطی به تحریمها ندارد
روزنامه همدلی در تیتر 1 خود با عنوان «گرانی بیصاحب مانده است» به وضعیت متلاطم بازار کالاهای اساسی، به ویژه مرغ، تخم مرغ و روغن پرداخت و نوشت: در حالی که دستگاههای متولی تأمین کالاهای اساسی همواره تقصیر گرانی و تأمین نامناسب کالا را به گردن یکدیگر میاندازند، یک کارشناس از تصمیمات نادرست و نادیده گرفتن تخصص، تجربه و علم در تنظیم بازار میگوید. به گفته وی مشکل فوق ارتباط چندانی با تحریمها ندارد.
در این مطلب آمده است: گزارشهای میدانی نشان میدهد هنوز مردم برای تأمین روغن، بهویژه روغن جامد با مشکل مواجهاند و حتی گزارشهایی از فروش روغن جامد با کارت ملی منتشر شده است. مرغ حداقل ۱۰ هزار تومان گرانتر از نرخ مصوب عرضه میشود و مردم برای تهیه مرغ ۲۰ هزار و ۴۰۰ تومانی باید ریسک بیماری کووید ۱۹ را بپذیرند و در صفهای طولانی بایستند تا شاید مرغ تنظیم بازاری به دستشان برسد. میوه هم به حدی گران است که اخیراً گزارشهایی از خرید دانهای میوه منتشر شد. این شرایط در حالی است که حداقل برای تولید مرغ، تخم مرغ و روغن از ارز دولتی استفاده شده است.
همدلی با اشاره به سبد کوچک خریدهای نوروز و روایت اخیر مرکز آمار از گرانیها نوشت: در این میان دو دستگاه متولی کالاهای اساسی یعنی وزارت جهاد کشاورزی و وزارت صمت همواره انگشت اتهام را به سمت دیگری گرفتهاند. وزارت صمت میگوید وزارت جهاد تأمین نمیکند و وزارت جهاد میگوید مشکل از نظارت صمت است. اخیراً هم رئیسجمهور دوباره بحث وزارت بازرگانی را مطرح کرده و تشکیل نشدن آن را عاملی برای برهم خوردن بازارها دانسته است. اما یک کارشناس معتقد است مشکل اصلی نبود علم و تخصصگرایی است.
دولت راهکاری برای مشکل صفهای مرغ ندارد
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان « دولت و تاوان گراني» نوشت: «تنها چند روز تا پايان سال باقي مانده ولي اين روزها چندان حس و حالي از آنچه روزگاري نامش را حال و هواي عيد و شور و حال نوروزي گذاشتهاند، نيست. اوضاع اقتصادي نامساعد اين روزهاي مملكت كنار تشديد نارضايتيهاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي شهروندان و البته شيوع ويروس كرونا و روند كند واكسيناسيون بر اين نارضايتيها افزوده است. امروز اما گرانيها شايد بيشتر از هر موضوع، به دغدغه افكار عمومي تبديل شده است. صفهاي طولاني خريد مرغ و ديگر مايحتاج اوليه، اين روزها يكي از آزاردهندهترين صحنههايي است كه در خيابانهاي شهرهاي بزرگ و كوچك كشور به چشم ميآيد؛ صفهايي كه از قرار معلوم راهكار خاصي هم براي كوتاه كردنشان در ميان نيست.»
اذعان این روزنامه اصلاحطلب به بیکفایتی دولت در حالی است که خاطرمان هست آقای روحانی سال۹۲ میگفت: تحریمها را لغو میکنم و آنچنان رونق اقتصادی ایجاد میشود که مردم اصلاً به این ۴۵هزار تومان احتیاج نداشته باشند. همین روزنامههای مدعی اصلاحطلبی این شعارها پر زرق و برق اما تهی و پوچ را بزرگنمایی میکردند و با آنها رای مردم را دزدیدند و امروز که معیشت مردم ناشی از سیاستهای غلط دولت، ناکارآمدی، مسئولیتگریزی و بیتدبیری بیش از هر زمان دیگری تنگتر شده به جای عذرخواهی نمک بر زخم مردم میپاشند.