kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۲۰۳۵
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۲:۲۵

سردارِ اُحُد! (فانوس)


   مرتضی جاویدی در عملیاتی سخت و طاقت‌فرسا به نام والفجر دو، در منطقه عملیاتی حاج‌عمران، به همراه نیروهایش در تنگه برده زرد که راه عبور و مرور دشمن بعثی به پادگان عظیم حاج عمران بود، از سه طرف در محاصره شدید نیرو‌های بعثی قرار می‌گیرد و تنها یک راه عقب‌نشینی برایش باقی می‌ماند اما او به همراه نیرو‌هایش چهار شب و سه روز مقاومت می‌کنند (و با رشادت‌های جانانه خود و هم رزمانش به پیروزی نائل می‌گردند)، وقتی فرمانده وقت سپاه به او اجازه عقب‌نشینی می‌دهد، او پشت بیسیم می‌گوید که قصه احد در تاریخ برای بار دیگر تکرار نخواهد شد و ما تنگه را‌ ترک نمی‌کنیم، به همین علت او را به‌عنوان سردار احد هم می‌شناسند. بعد از عملیات والفجر دو فرماندهان جنگ به محضر امام می‌روند. محسن رضایی و صیاد شیرازی گزارشی از عملیات می‌دهند و به رشادت‌ و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش‌ اشاره می‌کنند. امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمی‌خیزد و تمام قد می‌ایستد و شهید جاویدی را در بغل می‌گیرد. همه نگاه‌ها به امام بود و لب‌های مبارک‌شان که بر پیشانی مرتضی می‌نشیند و مرتضی در حالی که ‌اشک می‌ریخته است، شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام می‌کند.
بریده‌ای از کتاب «تپه جاویدی و راز شلو»
به قلم «اکبر صحرایی»