به انگیزه میلاد پرشکوه امام عارفان امیر مؤمنان عليهالسلام
پیوند توحید و ولایت؛ رازی که در کعبه عیان شد
جهان آفرینش برای عارفان و دلدادگان پروردگار، یکپارچه تحیرفزا و پژواک عظمت معبود است؛ طلوع و غروب خورشید، آسمان اسرارآمیز، گردش سیارگان، رُستن گلهای زیبا و معطر از دل تیره خاک، تولد و مرگ و... همه بیپرده از حضور کردگاری سخن میگویند که حیّ و قادر و فرمانروای مطلق آسمانها و زمین است. بندگانِ دلآگاه و روشنضمیر، چه حاجتی به معجزه دارند که هستی را با همه شور و حیات خود بزرگترین اعجاز میدانند.
هر گلـی نو کـه در جهـان آیـد ما به عشقش هزاردستانیم
تنگ چشمان نظر به میوه کنند مـا تماشاکنندگان بستانیم
تو به سیمای شخص مینگـری مـا در آثار صنع حیـرانیـم
با این وجود، گاه خداوند حکیم بر خلاف سنت جاری خلقت، دست غیب خود را آشکار ساخته و خرق عاداتی میآفریند که زبان ستیزهجویان را گنگ و منطقِ سرکشان و متمرّدان را عقیم میسازد: حیات خضر، عمر نوح، سرد شدن آتش بر ابراهیم، نرم شدن آهن در دستان داوود، سلطنت سلیمان نبی، عصای موسی، میلاد مسیح از بانویی بدون همسر و هزاران رخداد دیگر از این دست، جلوههایی اعجابانگیز از شکوه کبریایی آن قادر مطلق است.
***
قرآن کریم در آیه ۱۸۹ سوره بقره میفرماید: «وَ أتوا البُيُوتَ مِنْ أبْوابِها؛ از طریق در وارد خانهها شوید»
گذشته از تفسیرهای زیبا و عمیقی که توسط اهل بیت مکرم(ع) از این آیه کریمه شده، اما ظاهر الفاظ آن، گویای امری بدیهی و اخلاقی است و آن اینکه راهِ درآمدن و درونْشد به خانهها از گذرگاه ورودی آنها است و نه از روی دیوار و مسیرهای دیگر. با این توضیح که در فرازی مهم و سرنوشتساز از تاریخ اسلام، یک بار برای همیشه این قاعده نادیده انگاشته شد و خداوند حکیم اعجازگونه، راه ورود به مقدسترین مکان را نه از طریق در که از مسیر دیوار مهیا ساخت! اما ماجرا چیست؟
سیزدهم رجب سال سیام عامالفیل. اینجا مکه است و این مکان خانه کعبه. در روزگار سیاه جاهلیت و رونق بازار بتپرستی به سر میبریم و هنوز خورشید اسلام از سرزمین حجاز سر نزده است. روز جمعهای است و گروهی از بزرگان قریش در سایه دیوارهای مسجدالحرام رو به روی خانه کعبه نشسته و مشغول گفتوگویند که ناگاه بانویی مجلله و باکرامت وارد حریم مسجد میشود. با متانت و شکوهی بیمانند گام برمیدارد. جماعت حاضر از هاله حجاب و عفتی که گرداگردش را فرا گرفته پی میبرند که او فاطمه دخت اسد فرزند هاشم بن عبدمناف و همسر حضرت ابوطالب(ع)، بزرگ و محتشم قریش است. گویا باردار است و فرزندی در شکم دارد. به سختی قدم از قدم برمیگیرد تا به دیوار کعبه میرسد. دامن کعبه را میگیرد و با پروردگار خویش اینچنین به نجوا میپردازد: پروردگارا! من به تو و انبیایت و کتابهایی که نازل فرمودی ایمان دارم و سخن جدّم حضرت ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم. همو که بیت عتیق را بنیان نهاد. پس به حق آنکه این خانه را بنا کرد و به حق کودکی که در نهان دارم این ولادت را بر من آسان فرمای.
به ناگاه دیوار کعبه از سمتی که رو به مغرب و مشهور به مُستجار است با صدای مهیبی شکافته میشود و به اندازهای که یک انسان بتواند به آسانی از آن عبور کند، روزنی گشوده میگردد. بانوی قریش پای به اندرون کعبه مینهد و در کمتر از لحظهای دیوار به هم آمده و شکاف مسدود میشود.
حاضران ناباورانه از دیدن این اتفاق شگفت و بیسابقه به سوی کعبه میشتابند و هر چه تلاش میکنند و هر کلیدی که به قفل میاندازند، درِ گشوده نمیشود. آری اراده لایزال الهی بر اعجازی شگفت تعلق گرفته است و خداوند بدین وسیله، مطلع خورشید ولایت را با کرامت و شکوهی بینظیر از افقِ کعبه و قبلهگاه مسلمین قرار میدهد.
خانهای با آن شرافت و حرمت که خداوند، اولین بیت، مبارک و وسیله هدایت جهانیانش شمرد و همگان را دعوت به زیارتش فرمود. (آل عمران/ ۹۷ و ۹۶) کعبهای که روزگاری پاکترین انسانها و برگزیدهترین خلایق، از آدم تا انبیای پس از او افتخارشان خدمتگزاری به آن بوده و خداوند به ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام سفارش کرد تا حرمتش را پاس بدارند: «أنْ طَهّرا بَيتىَ للطائفينَ و العاكِفينَ وَ الرُكّعِ السُجود؛ خانهام را برای طوافکنندگان، معتکفان، رکوعکنندگان و سجدهگزاران پاکیزه کنید.»(بقره/۱۲۵)
امیرالمؤمنين عليهالسلام در چنین خانهای متولد شد آن هم نه به طریق معمول که آیندگان بگویند حادثه خارقالعادهای نبوده و آن بانو خود به بیتالله پا نهاد. نه هرگز! بلکه دیوار کعبه شکافت و دوباره التیام یافت و درِ کعبه به روی هیچکس باز نشد تا این اعجاز الهی بیهیچ تردیدی بر تارک تاریخ ثبت شود.
آن روز گذشت و فردا و روز دیگر نیز! اما خبری نشد تا روز چهارم که فاطمه از خانه کعبه پا به بیرون نهاد و کودکی چون ماه بر دستان خود داشت.
اسـدالله در وجـود آمـد از پس پرده هر چه بود آمد
و اینچنین راز نهفته بیتالله الحرام پس از قرنها آشکار شد و رمز پیوند توحید و ولایت برملا گردید و ولیّ مطلق الهی آن موعود انبیا از آدم تا خاتم(ص) لباس هستی پوشید.
اما بانوی اسلام و کودکش در این چند روز چه میکردند چه میخوردند و نیازهای خود را در بین چهار دیوار محصور این بیت چگونه برآورده میساختند؟ بانوی قریش خود این رمز را گشود: خداوند مرا بر زنان پیشین چون آسیه و مریم برتری داد...
من درون خانه خدا از میوهها و روزیهای بهشتی تناول میکردم. و چون خواستم از بیت قدم به بیرون نَهم، سروشی غیبی چنین گفت: «ای فاطمه! کودکت را «علی» نام بگذار که او علیّ و بلندمرتبه است. خداوند علیّ اعلی میفرماید: من نامش را از نام خودم برگرفتم و او را به آداب خویش تربیت نمودم و بر علوم و اسرار خود آگاهش ساختم. او همان است که بتهای درون کعبه را میشکند و بر فراز خانهام بانگ اذان سر میدهد و مرا تقدیس میکند و بزرگم میشمرد. خوشا به حال آنان که دوستش بدارند و فرمانش ببرند و وای به حال آنکه با او دشمنی بورزد و مخالفتش کند.»(۱)
علی علیهالسلام مظهرالعجایب است و میلاد اعجاب انگیزش ابتدای شگفتیهای اوست. خداوند در وصف خانه خود فرمود: «فِیهِ آیاتٌ بَیّناتٌ؛ در کعبه آیات و نشانههایی آشکار است»
(آل عمران/ ۹۷) آیا از امیر مؤمنان(ع) آيتى بزرگتر وجود دارد؟
«السلام عليك يا آيهًْاللهالعظمى»(۲)
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی
پینوشت
۱. بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۸
۲. از زیارت امیرالمؤمنين(ع) در روز میلاد رسول اکرم(ص)