نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روزنامه رئیسسابق کمیسیون اقتصادی: راهکار دولت آینده برای خط فقر چیست؟!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد به مدیرمسئولی الیاس حضرتی رئیسکمیسیون اقتصادی مجلس دهم و کاندیدای رد صلاحیت شده مجلس یازدهم روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با عنوان «خط فقر 10 میلیونی و افزایش فاصله طبقاتی؛ راهکار دولت آینده برای معضل فقر چیست؟» در اقدامی تأملبرانگیز از دولت آینده! برای حل این مشکل راهحل خواسته و نوشته است: «با اظهارنظر هشدارآمیز یک فعال کارگری درباره رسیدن خط فقر به عدد 10 میلیون تومان، یافتن راهکارهایی برای بهبود شرایط معیشتی کارگران و حقوقبگیران در کوتاهمدت، اهمیتی دوباره پیدا کرده است. اخیراً حمیدرضا امام قلیتبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور خط فقر در جامعه برای خانوار ۴ نفره را ۱۰ میلیون تومان برآورد کرده و گفته است؛ در چند سال اخیر آحاد جامعه و علیالخصوص کارگران کشورمان تحت تأثیر شدیدترین فشارهای اقتصادی همچون افزایش افسارگسیخته تورم، کاهش درآمد و کاهش قدرت خرید و افزایش فقر روبهرو بودهاند که در این اواخر مهمان ناخواندهای بهنام کرونا نیز به آن اضافه شده است.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است: «در حال حاضر، طرح معیشتی مجلس برای «احیای توزیع کالا به روش کوپنی» در دست بررسی است. اما به نظر میرسد مشکل بزرگتر جایی است که «نابرابری» و نبود «عدالت» در «توزیع درآمد» رخ داده است. فاصله طبقاتی در سالهای تحریم و تنگنای مالی هرروز بیشتر خود را نمایان کرده و در این میان، شرایط برای طیف گستردهای از مردم ایران و حتی دولت بعدی که سال آینده بر سر کار میآید؛ سختتر شده است.»
گفتنی است این روزنامه که از دولت آینده برای ماحصل عملکرد اصلاحطلبان راهکار خواسته، طرفدار تَکرار دولت روحانی بود و شخص آقای حضرتی مدیرمسئول این روزنامه بهعنوان عضو فراکسیون امید در مجلس دهم، در جایگاه ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس نشسته بود. قرار بود بنا به وعده این مدعیان چرخ اقتصاد و تولید بچرخد. وعده میدادند چنان رونقی به اقتصاد میدهند که مردم از پول ناچیز یارانه بینیاز شوند. اما آنچه اتفاق افتاد، تضعیف اقتصاد ملی، رکود تورمی سنگین، کاهش قدرت خرید مردم، و آنگونه که یواشکی اذعان میکنند، «محو طبقه متوسط در اثر گسترش فقر» بود. جالب اینکه در همین دوره در اثر سوء مدیریت و باندبازی، رانتهای بزرگی در حوزه واگذاری شرکتهای دولتی، دلار دولتی (جهانگیری) و... جابهجا شد.
نکته قابلتأمل دیگر اینکه نقش «حضرتی»ها (فراکسیون ائتلافی امید در مجلس دهم) در زمینه انباشت ناکارآمدی دولت و رساندن کشور به نقطهجوش چه بود؟ چرا وزرای بیکفایت یا مسئلهداری مانند آخوندی و زنگنه را بر گرده مردم نشاندند و نگاه داشتند؟
پیروزیهای سردار سلیمانی حاصل مذاکره بود!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «در ایران نام سردار سلیمانی را به فتح و ظفر میبریم؛ بیآنکه بدانیم آن شهید عارف، بخش عظیمی از ظفرش را با روش مذاکره با دشمنان چشم در چشم به ایران هدیه کرد. ما نه تدبیر کوچک کردن حاشیه این جنگ را داریم، نه شجاعت پایان آن و نه مدیریت گذار از این شرایط. ترجیح میدهیم که کمک صندوق ذخیره ارزی به وزارت بهداشت نرسد؛ به خودروسازان برسد. مردم بیدفاع ماندهاند و حیران در صعود قیمتها و نازل شدن جان خود و رشیدترین فرزندان این خاک. چه کسی شجاعت تصمیم و کرامت جان و پایان جنگ را در سینه محفوظ نگه داشته است؟ قدمی پیش گذارد.»
گفتنی است چنین ادعایی مضحکی از سوی جریان تحریف و نفاق در حالی مطرح میشود که اولاً نابودی شجره خبیثه داعش با مقاومت و مجاهدتهای شبانهروزی و نثار خونهای هزاران شهید مدافع حرم از ایران و زینبیون پاکستان، فاطمیون افغانستان، حیدریون و حشدالشعبی عراق و حزبالله لبنان و فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی محقق شد و این سردار فاتح به شکل ناجوانمردانهای به دست همان تروریستهای آمریکایی به شهادت رسید، ثانیا این سردار پرافتخار و فاتح پیش از شهادت مذاکره با آمریکا را «تسلیم شدن محض در برابر دشمن» خوانده و تأکید کرده بود که «قطعاً تن به این ذلت نمیدهیم.» و درنهایت اینکه مشکلات متعدد اقتصادی امروز نانی است که اصلاحطلبان سر سفره مردم گذاشتهاند. آنها با دادن آدرس اعتماد به آمریکا، در حق مردم خیانت کردند و نمیتوانند دوباره نسخه تجویز کنند.
خدعه و خیانت دیگرشان، این است که با وجود عهدشکنی آمریکا، خواستار مذاکره مجدد شدند و نوشتند حتی اگر لازم باشد مثل رئیسجمهور صربستان تحقیر شویم و مثل برّه و برده مقابل ترامپ بنشینیم، عقلانی است (!) چرا بهدروغ، آدرس گشایش اقتصادی را در واشنگتن میدهند؟ مگر با همین آدرس، معیشت مردم را تنگ نکردند؟
سرنوشت اصلاحطلبان به کارنامه دولت گره خورده
اما دولت مقصر مشکلات اقتصادی کشور نیست!
روزنامه سازندگی در یادداشتی نوشت: اصلاحطلبان در سال 92 و سال 96 بر اساس جمعبندی مبتنی بر ارزیابی شرایط و البته میزان امکاناتی که در اختیار داشتند از یکی از کاندیداهای حاضر در عرصه انتخابات حمایت کردند و طبیعی است که طی هشت سال گذشته سرنوشت سیاسی اصلاحطلبان به دلیل این ائتلاف یا حمایت تااندازهای به کارنامه دولت گره خورده است.»
در ادامه مطلب آمده است: «مقصر دانستن دولت برای تمامی مسائل و مشکلات اقتصادی فرار روبهجلو است کما اینکه منتقدان دولت شاید بر زبان نیاورند اما همه خود میدانند که این درست نیست که دولت را مقصر اصلی شرایط اقتصاد بنامیم. بدون شک وقتی سالها اقتصاد کشور با درآمدهای ارزی میچرخیده و امروز درآمدهای ارزی به دلیل تحریمها با مشکل موجه شده است دولت مقصر مشکلات اقتصادی نیست.»
با برجام به اوج تحریمها رسیدیم!
محسنهاشمی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «...اوج فشارهای ایالاتمتحده آمریکا به جمهوری اسلامی ایران در دو سال اخیر شکل گرفته است، از ابتدای سال 1397 که تحریمها به طرز بیسابقهای تشدید شد تا سال 1398 که شاهد ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی در بغداد بودیم...»
در این باره لازم به یادآوری است که طیف موسوم به اصلاحطلب همواره این نکته را گفتهاند که اشتباهات دولت قبل منجر به آن شد که شاهد اوج تحریمها باشیم، حال باید پرسید که دولت مطلوب اصلاحطلبان که با شعار تدبیر به میدان آمد و سراسیمه به دنبال برجام رفت چرا نتیجهاش این شد که شاهد اوج گیری بیسابقه تحریمها باشیم؟!
در ادامه این یادداشت میخوانیم: «اما فارغ از هر نوع تقسیمبندی، نتیجه حاصل، برآیند عمل کل مجموعه حاکمیت بوده است و اگر اشتباه بزرگی در یک بخش رخ میداد، این وظیفه سایر مسئولان بوده که جلوی اشتباه را بگیرند...»
اگر به دولت و حامیان آن یعنی طیف موسوم به اصلاحطلب نکتهای گوشزد شود و گفته شود که مسیری که در پیش گرفتهاند به نتیجه نامطلوبی ختم میشود آیا آنها میپذیرند؟! مگر در مورد برجام گفته نشد؟ مگر خطوط قرمز مشخص نشد آیا گوش شنوایی بود؟
حکایت اصلاحطلبان و این سخن محسنهاشمی حکایت آن کسی است که به هیچ وجه به پند واندرزها گوش نمیدهد و اگر بر پندی پافشاری شود آن فرد به هوچیگری میپردازد و راهش را پی میگیرد و وقتی سرش به سنگ خورد به دیگران میگوید شما باید جلوی مرا میگرفتید!
نویسنده در انتهای مطلب خود آورده: «اگر همانند حمله به شهید سلیمانی، در مقابل حمله دشمن به ریال نیز حساسیت و عزم مقابله جدی از سوی مسئولان وجود داشت، قطعاً شاهد حفظ نسبی ارزش پول ملی و اعتبار ایران در برابر اقدامات ترامپ میشدیم.»
کار پاسخگویی به اقدام تروریستی آمریکاییها بر عهده نیروهای نظامی بود که آنها به بهترین شکل به آن پاسخ دادند، اما کار پاسخ دادن به اقدامات تروریستی آمریکا در حوزه اقتصادی به عهده دولت مطلوب اصلاحطلبان و محسنهاشمی بوده است! این عدم پاسخگویی مناسب و اقدام مقتضی را بهتر است هاشمی به خود و به دوستانش در دولت یادآوری کند و بیجهت انگشت اشاره را برای مقصر جلوه دادن دیگران در هوا نچرخاند!