kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۹۰۵۹
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۸
لزوم آشنایی نسل جدید با قهرمانان انقلاب و دفاع مقدس _ بخش پایانی

پیروزی در جنگ روایت‌ها با قدرت هنر و رسانه



آرش فهیم
جنگ هنوز تمام نشده است! پیروز جنگ، فقط آن جبهه‌ای نیست که دشمنش را در میدان نبرد نظامی شکست می‌دهد، بلکه ثبت تاریخ و تثبیت حقایق و وقایع یک تقابل نظامی نیز خودش یک جنگ محسوب می‌شود. به‌ویژه با وجود رسانه‌های جدید، ماهواره و فضای مجازی، به راحتی می‌توان جای شهید و جلاد را تغییر داد؛ و مگر نمی‌کنند؟ جنگ روایت‌ها اگر سرنوشت سازتر از تقابل نظامی نباشد، قطعا کم اهمیت‌تر نیست. چون نوع روایت یک رویارویی هم می‌تواند مانند خود جنگ، سرنوشت یک جامعه را تغییر دهد! همچنان که طی 30 سال اخیر، جریان‌های مختلفی در تلاش بوده‌اند تا تاریخ دفاع مقدس را مطابق منافع خودشان‌ترسیم کنند؛ تا آنجاکه از اساس، حقیقتی به نام «دفاع مقدس» را زیرسؤال برده اند؛ در روایت‌های خودشان حتی متجاوز و مدافع را هم جابه‌جا می‌کنند!
در جنگ روایت‌ها از تاریخ دفاع مقدس، قطعا ستاره‌ها روشنایی بخش نقشه راه خواهند بود؛ شهدای انقلاب و دفاع مقدس، کهکشانی هستند که نه تنها مسیر درست حقیقت‌جویی را برملا کرده‌اند که با خون پاک خودشان، رازهای این راه را فاش کرده‌اند. به همین دلیل هم یکی از مطمئن‌ترین روش‌ها برای پیروزی در جنگ روایت‌ها از انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، باید به قهرمانان این میدان‌ها تکیه کرد. آنها صادق‌ترین راویان و بهترین مدافعان هستند.
اما بهترین روش‌های معرفی قهرمانان و شهدای انقلاب و دفاع مقدس و انتقال آموزه‌های آنان به نسل‌های جدید و آیندگان چیست؟ در این گزارش به این موضوع می‌پردازیم؛ با ما همراه باشید.
ماندگاری قهرمانان در آثار هنری
یکی از تفاوت‌های اعجاب‌انگیز بین نظام فرهنگی ایران و آمریکا، در قهرمان پردازی است. درحالی که آمریکا بدون قهرمانان واقعی، با استفاده از تکنیک‌های هنری و سینمایی، برای مردم و نسل‌های مختلف در آن کشور، قهرمانان فانتزیک می‌سازد. «سوپرمن»، «رمبو»، «اسپايدرمن» و... نمونه‌ها و نمودهای بارز چنین اسطوره‌ها و ابرقهرمانانی هستند. از اين رو، تلاش‌ هاليوود براي خلق چنين قهرمان‌هايي صرفاً دليل دراماتيك و سينمايي ندارد، بلكه يك نوع كوشش براي تأمين نياز جامعه آمريكا به داشتن قهرمان و اسطوره است.  اما جاي شگفتي است كه چرا سينماي ايران با وجود برخورداري از قهرمان‌هاي حقيقي، بسيار كم به سراغ آنها مي‌رود. علاوه‌بر پراكنده بودن اسطوره‌هاي مذهبي و ملي در تاريخ كشورمان از گذشته‌هاي دور تا به حال، مقطع هشت ساله دفاع مقدس نيز منبع عظيم ظهور اسوه‌ها و قهرمان‌هاي بزرگ بود.
بهروز ساقی، نویسنده و شاعر و جانباز دفاع مقدس درباره لزوم ثبت قهرمانان انقلاب و دفاع مقدس در آثار هنری می‌گوید: «هرچیزی با هنر آمیخته شود ماندگار می‌شود و بهتر است ما‌ ترویج این ارزش‌ها را در بهترین قالب ممکن انجام دهیم تا تأثیرگذاری بیشتر وماندگارتری داشته باشد.»
وی از شعر به‌عنوان نمونه موفقی از حضور هنر در عرصه مقاومت یاد می‌کند و توضیح می‌دهد: «شعر نسبت به شاخه‌های دیگر هنری بیشتر به وظایف خود در قبال دفاع مقدس عمل کرد، زیرا شعر بیشتر در بین مردم رواج دارد و بیشتر مردم ذوق شعری دارند؛ ضمن اینکه شعر، هنر مختص مردم ایران. در نتیجه این هنر در زمان دفاع مقدس خیلی به جبهه کمک کرد و‌ترویج دفاع و ایستادگی در مقابل دشمن را در پی داشت.»
در همین زمینه، اتفاق امیدوار‌کننده‌ای رخ داده است؛ چندی پیش، احسان محمدحسنی(رئیس سازمان هنری رسانه‌ای اوج) طی نامه‌ای به امیر دریادار سیاری(معاون هماهنگ‌کننده ارتش جمهوری اسلامی ایران) از اعلام آمادگی این سازمان برای ثبت فداکاری‌ها و حماسه‌های ارتش خبر داد. اهمیت این نامه و اعلام آمادگی در این بود که یکی از خلأهای فرهنگی ما، بازنمایی کمرنگ قهرمانان و شهدای ارتش است. طوری که فقط درباره رشادت کلاه سبزهای ارتش در نبرد با داعش می‌توان ده‌ها فیلم شگفت‌انگیز ساخت.
عبور از روش‌های کلیشه‌ای
تاریخ 40 سال اخیر ایران، عرصه ظهور بزرگ‌مردانی بود که در زندگی روزمره، سر به زیر و خاکی بودند و در میدان نبرد، سرفراز و افلاکی شدند. در بر مردم، با مهربانی و تواضع می‌جوشیدند و در برابر دشمن، بی‌باک و هراس می‌خروشیدند.
سعید سیاح طاهری، یکی از این مردان بود. او در دوران هجوم به حریم کشورمان در جنگ هشت‌ساله، کمتر لحظه‌ای آرام گرفت؛ سیر سنگرهای عشق و زخم خوردن در دفاع مقدس، پایان راه او نبود. چون پس از جنگ، دشمن از راهی دیگر به زمین ما هجوم آورد؛ پس سیاح نیز همچون برخی دیگر از یارانش، در زمینه فرهنگ فعال شد. او به نیکی دریافت که روش‌های معمول و کلیشه‌ای دیگر جواب نمی‌دهد؛ هر چند برنامه‌های معمول در پاسداشت دفاع مقدس و شهدا، ذاتا ارزشمند و قابل ستایش است. اما سیاح طاهری، در پی راه‌های تأثیرگذارتری بود. به همین دلیل هم یک جشنواره متفاوت و زیبا را راه‌اندازی کرد.
جشنواره دانش‌آموزی فیلم دفاع مقدس، ابداع این شهید محسوب می‌شود که هدف اصلی‌اش، احیا و امتداد فرهنگ مقاومت و دفاع مقدس در مناطق محروم و کم‌برخوردار بوده است. به‌ویژه مناطق مرزی، که مردمش معمولا هم از تنگنای معیشتی در رنج هستند و هم صف اول دفاع از این سرزمین در برابر حملات احتمالی خواهند بود. در بخش قبلی این گزارش از قول شهید سیاح طاهری خواندیم که این جشنواره توانسته است بر مخاطبان کودک و نوجوان خودش اثرگذار باشد و حتی فردی را از خودکشی نجات داده و باعث ورود برخی هم به بسیج شد. شهید مدافع حرم سیاح طاهری در
گفت وگویی با گزارشگر کیهان درباره دلایل تأثیرگذاری این جشنواره گفته بود:«این جشنواره با انگیزه‌های الهی برگزار می‌شود و افراد، نه به‌خاطر اسم و رسم و بودجه، بلکه به‌خاطر همین انگیزه‌ها در آن مشارکت می‌کنند. البته برخی از ارگان‌ها کمک مالی می‌کنند و گاهی نیز خودشان را به‌عنوان متولی این کار معرفی می‌نمایند، برای ما هم چندان اهمیت ندارد، چون تنها هدف ما تأثیرگذاری فرهنگی است، نه چیز دیگری.»
وی درباره روش‌های انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل جدید هم این‌گونه نظر داده بود: «یکی از مشکلاتی که در عرصه فرهنگی به آن مبتلا هستیم، باقی‌ماندن بر روش‌های قدیمی‌تبلیغات است. روش‌هایی نظیر چاپ پوستر و سخنرانی و مانند اینها که دیگر کلیشه‌ای شده‌اند و جواب نمی‌دهند. خوشبختانه ایده‌های جدید فراوانی برای تبلیغات وجود دارد، اما متأسفانه اراده چندانی برای عملی ساختن این ایده‌ها نیست. تجربه نشان داده که هر بار در کار فرهنگی و تبلیغاتی کلیشه‌شکنی کرده و رو‌به‌روش‌های نو آوردیم بهتر نتیجه گرفتیم. به یاد داشته باشیم که ضمیر همه جوانان پاک است و تنها کافی است که با آنها ارتباط برقرار کنیم.»
نیاز به تلاش ایثارگران در مبارزه با
تحریف جنگ
هنوز هم بهترین منبع برای کشف و ثبت و معرفی حقایق دوران دفاع مقدس، رزمندگان و ایثارگرانی بودند که هوای جبهه را تنفس کرده و آن موقعیت‌ها را تجربه کرده بودند؛ به‌ویژه جانبازان که به نوعی، شهدای زنده هستند و سخنان و روایت‌هایشان از جبهه و جنگ، سوز بیشتری دارد.
جانباز 70درصد، محمود رجایی به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «ما با افتخار از آن دوران یاد می‌کنیم چون هیچ رنگ و ریا و دروغی در آن نبود، هرچه نگاه می‌کنی زیبایی است، هرچه نگاه می‌کنی ایثار و عشق و از خودگذشتگی است. آیا وقتی اینها باشد، انسان جذب نمی‌شود؟ چه کسی می‌تواند بی‌خیال این وقایع شود؟ مگر در واقعه عاشورا چیزی غیر از عشق بود؟ آیا می‌شود از این عشق و ایثار بعد از 1400 سال گذشت؟ نه! هنوز که هنوز است آن عشق و ایثار را به زبان می‌آوریم و ‌اشک از چشمانمان جاری می‌شود. در بین بچه‌های ما هم همین بود. هنوز هم بعد از گذشت سه دهه، وقتی سر مزار همرزمان شهیدم حاضر می‌شوم سراسر یادآور عرفان و عشق به خداست. این بچه‌ها نمادی از غیرت هستند!»
وی می‌افزاید: «وقتی رهبر معظم انقلاب،از دفاع مقدس به‌عنوان یک گنج یاد می‌کنند به همین علت است و ما می‌توانیم قرن‌ها از این گنج بهره‌برداری کنیم. اما متأسفانه برخی از بچه‌های دفاع مقدس خودشان را از این فضا کنار کشیده‌اند، و همین مسئله فضا را برای سوءاستفاده‌کننده‌ها باز کرده و تحریفاتی در دفاع مقدس ایجاد شده و این افراد چیزهایی را که در ذهنشان است پیاده می‌کنند و این سوءاستفاده‌ها بلای جنگ شده است. ما می‌گوییم خاطرات دفاع مقدس را باید کسانی بگویند که توپ و‌تانک کنارشان منفجر شده، تیر به بدنشان خورده، خط مقدم را لمس کرده و کمین دشمن را دیده‌اند. اینها می‌توانند جنگ را بگویند و نشر بدهند.»
این جانبار می‌گوید: «بنده شخصا معتقدم شاید امروز بهترین راه برای نزدیک شدن به شهدا، سیر در وصیت‌نامه و زندگینامه آنهاست. اینکه انسان خودش را به همرزمان شهدا مخصوصاًً جانبازان نزدیک کند، چون هنوز تعداد بسیار زیادی از جانبازان هستند که بوی شهدا را می‌دهند. در کنار این‌ها قرار گرفتن و آشنا شدن با زندگی آنان و دردهایی که دارند باعث نزدیک شدن انسان به شهدا می‌شود.
جانبازان چون در زندگی دردهای فراوانی کشیده‌اند می‌توانند بیشترین تأثیر را روی نسل جدید بگذارند و سختی‌های جنگ را برایشان بیان کنند؛ ولی متأسفانه چیزی که ناخواسته اتفاق افتاده این است که جنگ را خیلی درشت و بزرگ گفتند اما درست نگفتند و این برمی‌گردد به فیلم‌هایی که ساختند و بلای جان بچه‌های ما شد. اینکه ما دشمنان را بسیار بسیار ضعیف و زبون و کوچک دانستیم و خودمان را خیلی بزرگ. در صورتی که به‌نظر من دشمن ما آن‌قدر قوی و مسلح بود، آن‌قدر تاکتیک پذیر و دانا بود که یک هفته، 10 روز آموزشی که ما می‌دیدیم در مقابل آنها هیچ بود. وقتی این‌ها برای نسل جدید گفته نمی‌شود، حاصل آن همین می‌شود که در جامعه می‌بینیم. وقتی جوان امروزی یک جانباز شیمیایی را با سرفه‌های مکرر، روی ویلچر، با دو چشم نابینا و یا بدون دست و پا می‌بیند، خیلی راحت‌تر او را باور می‌کند.»
ورود قهرمانان به کتاب‌های درسی
یکی دیگر از بهترین روش‌ها برای معرفی قهرمانان انقلاب و دفاع مقدس، قرار گرفتن زندگینامه یا روایت بخشی از حماسه‌های آنها در کتاب‌های درسی است.
یک روزنامه‌نگار در این‌باره به گزارشگر کیهان می‌گوید: «هرچند این روزها وعده‌هایی از ورود زندگی شهید سلیمانی به کتب درسی داده شده است که می‌تواند اقدامی مناسب و ارزشمند باشد اما باید در کنار آن‌چهره پلید دشمن و جنایات قاتلان این شهید بزرگ نیز در کتاب دانش‌آموزان وارد شود. فراموش نکرده‌ایم که سه سال پیش رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان فرمودند: «۷۰ جلد کتاب از اسناد لانه‌ جاسوسی منتشر شده است؛ چرا هیچ نشانه‌ای از این کتاب‌ها در مدارس و دانشگاه‌ها نیست؟ این یکی از اعتراض‌های من است... چرا این اسناد در کتاب‌های دانش‌آموزان نیست تا جوانان بدانند و بفهمند در کشور چه گذشته است.» و البته اخیرا پس از سه سال از این تذکر، مجلس طرحی در این زمینه به تصویب رسانده است.»
وی به این شرح، یک پیشنهاد کاربردی می‌دهد:«شهید سلیمانی شخصیتی متنوع و به عبارتی جامع‌الاطراف بود. اکنون جا دارد راه و روش مجاهدت این شهید با سرفصلی همچون «دیپلماسی جهادی» یا «دیپلماسی مجاهدانه» به کتاب درسی دانشجویان به‌ویژه دانشجویان علوم سیاسی وارد شود تا نتایج عزتمندانه این نوع دیپلماسی در کنار نسخه‌برداری‌هایی از کتب غربی با عنوان اصول مذاکره و امثال آنکه به خورد دانشجویان داده می‌شود و این روزها بیش از هر زمانی نتایج تأسف‌انگیز آن را در عرصه تعاملات دولتمردانمان با کشورهای دیگر از جمله اروپا و آمریکا شاهد هستیم به موضوع مطالعه و تحقیق تبدیل شود.»
این فعال رسانه‌ای در پایان تصریح می‌کند: «نتیجه اینکه؛ غفلت از قهرمانان و اسطوره‌های واقعی و زنده‌ای همچون سردار سلیمانی‌ها برای کشور و نسل آینده خسارت‌بار است. حال که یک‌بار دیگر استقبال بی‌نظیر نوجوانان و جوانان این کشور از یلان و قهرمانان واقعی خود حجت را بر مسئولان و متولیان فرهنگی و اجتماعی تمام کرده است باید با به‌کار‌گیری تمام ابزار از جمله سینما، تلویزیون، فضای مجازی، نظام آموزشی و... این الگوها را به زیباترین شیوه و زبان برای فرزندان امروز و آینده کشور و جهان ماندگار کنیم.»