مهمترین شاخص جامعه آرمانی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
مهمترین شاخص جامعه آرمانی اسلام از نظر قرآن کریم کدام است؟
پاسخ:
خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «محمد رسولالله والذین معه اشداء علیالکفار رحماء بینهم» (فتح-29) در این آیه شریفه چهره یک جامعه اسلامی ترسیم شده است و مسئله اولی که ذکر میکند معیت با پیامبر(ص) و ایمان به پیامبر گرامی اسلام(ص) است. مرحله دوم: «اشداء علیالکفار» در مقابل بیگانگان و کفار محکم، قوی و نیرومند بوده است. پس این کسانی که در مقابل استکبار و کانونهای قدرتهای شیطانی، نمیایستند و خود را قوی و نیرومند نمیسازند و صدایشان هم در نمیآید مسلمان نیستند. یکی از خاصیتهای مسلمانی و اولین خاصیتی که قرآن کریم ذکر کرده است، شدت، قوت و استحکام در مقابل دشمن است. اسلام مسلمانان سست و ضعیف را نمیپذیرد. خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: ولاتهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین» (آلعمران- 139) آری سستی در دین اسلام نیست. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن میگوید: هیچ دینی به اندازه اسلام، پیروان خود را به قوت و نیرومندی دعوت نکرده است.
بنابراین وادادگی و مرعوب شدن در برابر دشمنان و کفار معاند و سازش و تعامل گرگ و میش اینها ضد اسلام است، و منطق اسلام آن را تایید نمیکند. خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «و اما بنعمه ربک فحدث» (الضحی- 11) خدا به تو سلامتی داده، قوت داده، قدرت و نیرو داده، تو که میتوانی کمرت را راست بگیری، چرا بیخود کج میکنی؟ تو که میتوانی گردنت را راست نگه داری، چرا بیخود کج میکنی؟ چرا بیخود آه میکشی و ندای ضعف و ناتوانی سر میدهی، اینها نعمت خداست.
آری در مقابل کفار معاند و بیگانگان باید شدید و محکم و آهنین ایستاد و با قدرت مقاومت کرد.
مرحله سوم: رحماء بینهم در میان خودشان با مسلمانها چطور؟ «رحماء بینهم» مهربان، دوست و صمیمی هستند، متاسفانه باز وقتی میرویم سراغ مقدسهای خودمان، چیزی که در وجود اینها نمیبینیم، صمیمیت و مهربانی نسبت به دیگران است. همیشه اخم کرده و عبوسند، با احدی نمیجوشند، با احدی نمیخندند، با احدی تبسم نمیکنند، بر سر همه مردم دنیا منت (هم) دارند. اینها مسلمان نیستند، خودشان را به اسلام بستهاند. این هم خصوصیت دوم- خوب آیا همین دیگر کافی است؟ شدت در مقابل کفار و مهربانی و صمیمیت نسبت به مسلمین برای مسلمان بودن کافی است؟ خیر کافی
نیست.
ویژگیهای مکمل: «تراهم رکعا سجدا یتبغون فضلا منالله و رضوانا»
در عین حال همین فرد شدید در مقابل بیگانه و صمیمی و مهربان در مقابل خودیها و با مسلمانان را وقتی در محراب عبادت میبینی در رکوع، در سجود، در حال دعا و در حال عبادت و مناجات «رکعا سجدا» عبادتش است، یتبغون فضلا منالله و رضوانا دعایش است. (فتح- 29)
البته نمیخواهیم میان دعا و عبادت مرز قایل بشویم. دعا، عبادت است و عبادت هم دعا، اما گاهی یک عمل صرفا دعای خالص است، یعنی عبادتی است که دعا است، ولی عبادت دیگری دعا و غیر دعا در آن مخلوط است. مثل نماز و یا عبادت دیگری که اساسا دعا نیست، مثل روزه، ظهور آثار عبادت در چهرهها «سیما هم فی وجوههم من اثرالسجود» آن قدر عبادت میکنند که آثار عبادت، آثار تقوا، آثار خداپرستی در وجناتش، در چهرهاش پیدا است، هرکه به او نگاه کند، در وجودش خداشناسی و یاد خدا را میبیند.
او را که میبیند به یاد خدا میافتد. (آزادی معنوی، شهید مرتضی مطهری (ره)، صص 67 تا 69)
بنابراین چهره یک جامعه اسلامی و مومنانه در بعد خارجی شدت با کفار، در بعد داخلی رحمت و مهربانی همراه با عنایت و بندگی که آثار آن در چهرهها نمایان میگردد، میباشد.