بركت ۳ روز روزه باران در کاظمین (حکایت اهل راز)
در ايام حكومت عثمانىها بر بغداد، مدتى خشكسالى شد. به پيشنهاد (سعيد پاشا) حاكم بغداد، مردم سه روز روزه گرفتند و سپس براى نماز طلب باران از شهر بيرون رفتند و به تضرع و دعا پرداختند ولى خبرى از باران نشد! سيد محمدرضا شبّر كه از ناكامى كاخنشينان بغداد آگاهى يافت به مردم فرمود كه به اميد ريزش باران رحمت الهى با دلى پيراسته از تباهىها، سه روز روزه گرفته، براى نمازطلب باران آماده شوند. مردم كاظميه به دستور سيد سه روز در برابر گرسنگى و تشنگى شكيبايى کردند، سپس به همراه سيد محمدرضا با پاى برهنه و دلى شكسته، شهر را ترك كرده و به سوى مسجد «براثا» رفتند. در آن وادى مقدس، مردم به پيشوائى سيد محمدرضا، نماز باران به جاى آوردند. سيد پيشاپيش مردم دل به پروردگار سپرده و چشم به آسمان دوخته بود و رحمت خداوند را به يارى مىطلبيد. هنوز لبان عارف كهنسال كاظميه از دعا فراغت نيافته بود كه ابرهاى تيره، غرش كنان بر بام آسمان آمده، برق اصابت تيرهاى دعاى پرهيزكاران در دور دست افق پديدار شد و در پى آن قطره هاى درشت باران شروع به آمدن كرد. اين حادثه فراموش ناشدنى سبب شد تا مردم پاكدل كاظمين، سيد پارساى خاندان شبّر را با عنوان «صاحب الدعوهًْ المستجابهًْ» بستايند و بيش از پيش مورد احترام قرار دهند.
* ديدار با ابرار، ص 7