زیبایی های ماه مبارک رمضان در بیان رهبری
روزه؛ ورزش روحاني
براي كسب زيبايي و قدرت
تمام عبادات و تكاليف شرعىاى كه من و شما را امر كردهاند تا انجام دهيم، در حقيقت ابزارهاى تزكيه يا تربيت است؛ براى اين است كه ما كامل شويم؛ ورزش است. همچنانكه اگر ورزش نكنيد، جسم شما ناتوان، بىقدرت و آسيبپذير خواهد شد و اگر بخواهيد جسم را به قدرت، به زيبايى، به توانايى، به بروز قدرتها و استعدادهاى گوناگون برسانيد، بايد ورزش كنيد. نماز، ورزش است؛ روزه، ورزش است؛ انفاق، ورزش است؛ اجتناب از گناهان، ورزش است؛ دروغ نگفتن، ورزش است؛ خيرخواهى براى انسانها، ورزش است. با اين ورزشها، روح، زيبا و قوى و كامل مىشود. اگر اين ورزشها انجام نگيرد، ممكن است به ظاهر خيلى پسنديده به نظر بياييم؛ امّا باطنمان يك باطن ناقص و نحيف و حقير و آسيبپذير خواهد بود. روزه، يكى از اين ورزشهاست.
نیت، شرط روزه
روزه فقط اين نيست كه انسان نخورد و نياشامد. اين نخوردن و نياشاميدن، بايد از روى نيّت باشد، والاّ اگر شما يك روز به خاطر گرفتارى و يااشتغال به كار، دوازده ساعت، پانزده ساعت فرصت نكنيد چيزى بخوريد، هيچ ثوابى به شما نخواهند داد. امّا همين امساك را وقتى با نيّت انجام داديد ـ «اجعلنا ممّن نوى فعمل»؛ نيّت كند و به دنبال آن، عمل انجام دهد ـ اين همان گوهر درخشانى مىشود كه به شما ارزش مىبخشد و روحتان را قيمتى مىكند.
شرط روزه، نيّت است. نيّت يعنى چه؟ يعنى اين عمل را،اين حركت را، اين امساك و تمرين را، جهت دادن براى خدا، در راه خدا، به خاطر انجام دستور الهى. اين است كه به هر كارى ارزش مىبخشد.لذا در دعاى شب اوّل ماه مبارك مىخوانيد كه: اللّهمّ اجعلنا ممن نوى فعمل ولا تجعلنا ممن شقى فكسل(1). كسالت، بىرغبتى و بىنشاطى براى كار ـ چه كار معنوى و چه كار مادّى ـ شقاوت است.
روزه، يكى از بهترين كارهاست. با اينکه به ظاهر اقدام نكردن است؛ امّا در باطن اقدام است، عمل است، كار مثبت است. چون شما نيّت اين كار را داريد؛ لذا از هنگامى كه وارد صحنه روزهدارى مىشويد ـ يعنى از بعد از لحظه طلوع فجر ـ تا آخر روز به طور دائم به خاطر اين نيّت، در حال عبادتيد. اگر هم بخوابيد، عبادت مىكنيد. همينطور راه برويد، عبادت مىكنيد.
اينکه از قول نبّىاكرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: انفاسكم فيه تسبيح و نومكم فيه عبادهًْ(2)؛ خوابيدن و نفس كشيدن شما عبادت است، خواب چطور عبادت مىشود؟ نفس كشيدن چطور «سبحانالله» گفتن مىشود؟ اين به خاطر آن است كه شما بیکار هم كه باشيد، هيچ اقدامى هم كه نكنيد، چون با اين نيّت وارد اين وادى شدهايد، يكسره در حال عبادتيد.
در روايت ديگر مىفرمايد: نومالصّائم عبادهًْ و صمته تسبيح(3)؛ سكوت هم كه مىكنيد، مثل اين است كه «سبحانالله» مىگوييد. و عمله متقبّل و دعائه مستجاب(4)؛ عمل شما مقبول و دعايتان مستجاب است. سكوت شما عبادت است، نفس كشيدن شما عبادت است، خوابيدن شما عبادت است. چرا؟ چون شما اين امساك و اين دست كشيدن از بخشى از لذّات جسمانى را براى خدا در يك مدّت سى روزه ـ ماه رمضان ـ تجربه مىكنيد.
ماه تمرین برای ترک گناه
همه اين عبادت و ديگر عبادات، بر گرد اين محور مىگردد كه انسان با مشتهيّات نفسانى و با لذايذى كه انسان را به پستى مىكشانند و برده مىكنند، مبارزه كند. افسار گسيخته كردن نفس انسانى، هنر نيست. هر چه در توان دارى لذّت ببرى، براى انسان كمال نيست؛ اين از مقوله حيوانيّت است. انسان هم يك جنبه حيوانى دارد؛ تقويت جنبه حيوانى است. البتّه جنبه حيوانى هم جزو ماست و نخواستند كه ما آن را نداشته باشيم. خوردن، آشاميدن، استراحت كردن، لذّت مباح بردن، جزو وجود ماست؛اشكال هم ندارد و كسى آنها را منع هم نكرده است. آنچه ممنوع است، اين است كه انسان در اين جنبه غرق شود. مادّيگرى، انسان را به غرق شدن در اين جنبه مىكشاند. اديان و روشهاى عقلانى عالم ـ كه روش الهى، مبتنى بر پايههاى عقلانى است ـ جلوِ انسان را مىگيرد، تا در اين سراشيب لذّتبرى از لذايذ و مشتهيّات زندگى، اختيار خود را از دست ندهد و فرو نغلتد. هر دعوتى كه انسان را به لجامگسيختگى در لذّات بكشاند، دعوت به آتش و دعوت به بدبختى و هلاكت است. به طور كلّى، دعوت انبيا، دعوت حكما، دعوتهاى الهى، در جهت كفّنفس از اين لذايذ است، كه روزه هم از اين قبيل است. به همين خاطر است كه در روايات ما، ماه رمضان يك صحنه مناسب شمرده شده است؛ براى اينکه انسان در اين ماه تمرين كند و مجموعه گناهان را ترك گويد.
ــــــــــــــــــــــــ
بیانات در خطبههاي نماز جمعه تهران ـ 12/10/1376
1. الاقبال باعمال الحسنهًْ، ج 1، ص 76.
2. امالى (شيخ صدوق)، ص 93.
3و 4. ثواب الاعمال، ترجمه حسنزاده، ص 727.