نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مدعیان اصلاحات از شیوع کرونا هم درس مذاکره گرفتند!
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در شماره دیروز خود یادداشتی به قلم یکی از دیپلماتهای سابق کشورمان منتشر کرده که قبلاً مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه بوده است.
قاسم محبعلی در این یادداشت آورده است: «ايالات متحده در پي نقض تعهداتش ذيل قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل در حال ضربه زدن به حقوق ملت ايران است. اروپا نيز در اين ميان مسئوليت سنگيني بر عهدهدارد زيرا هم ميتواند از طريق کانال مالي سوئيس و هم از طريق اينستکس در ارسال دارو و غذا به ايران اقداماتي انجام دهد که بسيار ميتواند گرهگشا باشد. بزرگترين مانعي که در اين راستا وجود دارد تحريمهاي بانکي ايران و ورود به ليست سياه FATF است که اين امر را حتي در صورت موافقت اروپا زمانبر و محدود ميکند.»
در بخش دیگری از این یادداشت میخوانیم: «دستگاه ديپلماسي اگر بتواند شرايط را به سمتي هدايت کند که به نحوي اجلاس 1+5 را با حضور آمريکا تشکيل دهد ميتوان اميدوار بود که گامي در راستاي کاهش تحريمها برداشته شود زيرا جهانيان نيز به اين باور رسيدهاند که اين بيماري عملاً به يک تهديد جهاني تبديل شده است و نياز است تا با همکاري يکديگر در مقابل آن ايستادگي کنند. به علت آنکه آمريکا در وهله اول يک پيام مثبت ارسال کرده است اگر ايران نيز پاسخي متناسب دهد امکان ارسال کمکهاي بينالمللي در ظرفيتهاي محدود وجود دارد. در اين شرايط قطعا هيچ اقدامي خود به خود رقم نخواهد خورد و نيازمند تحرک دستگاه ديپلماسي است و بهصورت يکطرفه نيز هيچ کشوري در اين راه گامي بر نخواهد داشت.»
نخست آنکه اروپا اگر میخواست از طریق اینستکس مبادلهای انجام دهد این همه زمان کشی نمیکرد. موضوع FATF اخیرا پیش آمده و اروپا طی قریب به یک سال فقط حرف زد و ابراز تأسف کرد. نکته دیگر اینکه وجود این دیدگاه سهلانگارانه در وزارت خارجه جای تأسف دارد. نگاهی که اروپا را دلسوز و مهربان میپندارد که مترصد حل مشکلات است.
نکته دوم آنکه بنا بر همان دیدگاه این دیپلمات سابق کشورمان پیشنهادی ارائه میدهد و آن پیشنهاد عبارت است از تشکیل اجلاس 1+5 با حضور آمریکا است. ایران پس از سالها مذاکره با دولت آمریکا (آن هم دولت دموکرات اوباما) به توافق رسید که قطعنامه شورای امنیت را نیز پشتوانه داشت. آمریکا در زمان اوباما و پس از اجرای توافق هستهای به تعهداتش عمل نکرد و سپس در دوره ترامپ جمهوریخواه به کلی زیرمیز زد و از توافق خارج شد. حالا چرا این دیپلمات سابق کشورمان تصور میکند مذاکره اینبار نتیجه بخش خواهد بود؟! آیا این دیدگاه منجر به این نخواهند شد که کشورهای دیگر در نقض توافقات خود با ایران جسور شوند؟!
همچنین باید یادآور شد که در دوره اصلاحات نیز ایران با سه کشور اروپایی و بدون حضور آمریکا به توافقی رسید و کشورمان به تمام تعهداتش عمل کرد اما 2سال گذشت و هیچ خبری از اروپا و تعهداتش نشد.
آقای معاون اول کجاست؟
روزنامه شرق در گزارشی در شماره دیروز خود نوشت: «...با این حال موج انتقاد به کمکاري رئيسجمهور و دولت کم نشد، برخي نمايندگان مجلس از روحاني خواستند که شخصا رياست جلسات ستاد ملي کرونا را برعهده بگيرد و حتي رئيس قوه قضائيه نيز گفت: «ستاد مبارزه با کرونا در سطح عاليترين مسئولان کشور است، يعني اينکه اين ستاد عالي است و بايد عليالقاعده با رياست رئيسجمهور تشکيل جلسه دهد و اجراکردن مصوبات را پيگيري کند.»
این گزارش در ادامه آورده است: «ناصر ايماني، تحليلگر مسائل سياسي، درباره نوع عملکرد دولت در موضوع کرونا به «شرق» گفت: «من از عملکرد دولت آقاي روحاني در مواجهه با کرونا چندان تعجب نکردم، زيرا در حوادث طبيعي پيشين مانند سيل و زلزله نیز همينطور عمل کرده بود. دولت دچار نوعي لختي و کندي در تصميمگيري در سطوح بالا و تصميمهای جدي و مهم است و معمولا دير اقدام ميکند و وقتي هم که اقدام ميکند، آنقدر آرام عمل ميکند که تا به خودش بيايد، حادثه تمام شده و پيامدهايش را بر جاي گذاشته است. واقعيت اين است که مسئوليتپذيري مسئولان دولت بسيار ضعيف است. البته در شرايط کنوني نبايد دولت را تخريب کرد و علتهاي اصلي نوع عملکرد دولت را بعدها خواهيم گفت؛ اما به اجمال ميتوان گفت دولت عملکرد مناسبي در حوادث ندارد. مسئولان ميتوانستند و اکنون هم ميتوانند با همراهي نهادهاي ديگر ساماني جدي به مقابله با کرونا بدهند.»
این گزارش افزوده است: «بههرحال وقتي مقام معظم رهبري به نيروهاي نظامي دستور ميدهد که به موضوع کرونا ورود کنند، نشاندهنده آن است که عملکرد دولت ضعيف ارزيابي شده است؛ هرچند ايشان فرمودهاند که نيروهاي نظامي هم بايد زير نظر ستاد مقابله با کرونا فعاليت کنند؛ اما اگر دولت مسئوليتهاي خود را انجام ميداد، نيروهاي نظامي بهطور طبيعي به دولت کمک ميکردند و ديگر نيازي به دستور رهبري نبود...»
در پایان این گزارش آمده است: «گويا دولت هنوز به ابعاد گسترده و خطرناک ويروس کرونا پي نبرده است. واقعاً آقاي جهانگيري در مقطع کنوني چه ميکند؟ او از ابتداي موضوع کرونا هيچ حضوري در مديريت امور نداشته است. آقاي روحاني هم که ميگويد هفتهاي يک بار در جلسه مقابله با کرونا شرکت ميکند.»
عملکرد خوب دولت
اما دیگر روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب یعنی روزنامه اعتماد در گفتوگویی با یکی از متهمین فتنه 88 به بیاعتمادی پرداخته است.
نکته جالب توجه این است که این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب بیاعتمادی را به حاکمیت نسبت میدهد و در موضوع عملکرد دولت در بحران را خوب ارزیابی میکند.
در بخشی از این گفتوگو علی تاجرنیا «من نمره متوسط رو به خوبی به دولت میدهم. نباید از نظر دور داشت که کشور ما در بحران اقتصادی هم گرفتار است؛ باتوجه به امکانات موجود من مدیریت بحران دولت را خوب ارزیابی میکنم... فکر میکنم نهادهایی مانند نهادهای نظامی و مجموعههایی که به نوعی در مدیریت این بحران نقش دارند، باید تحت نظارت مقامات اجرایی قرار گیرند تا بتوان بحران را
اداره کرد».
این فعال سیاسی اصلاحطلب در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «اگر قرار باشد در یک بحران پیروز شویم، نیازمند مردم و برای همراهی مردم نیازمند به اعتماد هستیم. به باور من مهمترین گام، پر کردن شکاف بین دولت و ملت و همچنین افکار عمومی و مجموعه حاکمیت است».
اعتماد در چند روز گذشته با اختصاص چند تیتر بهصورت مکرر از «بی اعتمادی» سخن گفته است و گویا کارویژه این روزنامه این روزها که بیش از پیش جامعه نیازمند آرامش است بر تنور
بیاعتمادی میدمد.
فاصله دور حرف تا عمل!
روزنامه دولتی ایران دیروز نوشت: «در ایران علاوهبر دغدغههای مرسوم و طبیعی مرتبط با مقابله با کرونا که در همه کشورها میتواند مشترک باشد، یک نگرانی و موضوع خاص هم وجود دارد که سختیهای مقابله با این بیماری را دوچندان کرده است؛ تحریمها. همین مسئله هم باعث شده تا در چند روز گذشته هم رئیسجمهوری، هم رئیس مجلس و هم وزیر خارجه کشورمان در نامهنگاریهای جداگانه خواستار رفع تحریمها شدهاند. فارغ از آنکه این نامه نگاریها چقدر بتواند وجدانهای مخاطبان را قلقلک بدهد بهخصوص که حالا خیلی از آنها خود نیز گرفتار کرونا شدهاند، آنچه قابل تأمل است توجه داشتن به این فاکتور مهم در ارزیابیها و قضاوتهای معطوف به عملکرد ستاد ملی مقابله با کرونا و مجموعههای مرتبط در ایران است. این مهم و تأثیرات سوء تحریمها البته تنها به وجه بهداشتی و تهیه اقلام و تجهیزات پزشکی محدود نمیشود و دست دولت در برنامهریزیها برای جبران خسارات اقتصادی و تمهیدات برای کمکهای معیشتی را نیز میبندد.»
ارگان دولت افزود: «بنابراین همه منتقدان داخلی و البته مخالفان خارجی که در پس هر بهانهای برای ناکارآمد جلوه دادن دولت یا نظام مستقر در ایران هستند، خوب است در قضاوتها و تحلیلهای خود به این مهم توجه داشته باشند که ایران در چه شرایطی در قیاس با دیگر کشورها به مصاف با کرونا رفته است. البته که این توجه دادن به واقعیتها به معنای مصون بودن مسئولان ایرانی از اشتباه و خطا نیست و در حقیقت حکم دادن به این نیست که عملکردهای ستاد مقابله با کرونا و نهادهای مرتبط دیگر مبری از هرگونه نقدی هستند. بلکه اتفاقاً به این معناست که در بیان نقدها حتماً مقدورات و امکانات موجود را نیز در نظر داشته باشیم. بر این اساس و با توجه به این دشواریها، شاید بتوان نیمه پری از ماجرای کرونا در ایران و مواجهه مسئولانه با آن را دید.»
مخاطب ویژه سطرهای فوق، خود ارگان دولت است. روزنامه ایران اگر به نوشته فوق معتقد است، چرا عکس آن را به کار میبندد؟ ارگان دولت در شرایط شیوع کرونا، با هدف قرار دادن رسانه ملی وترویج بیاعتمادی به آن و حتی تشکیک وتردید افکنی در آمارهای رسمیدولت درباره کرونا، آشکارا به محور آکنده از دروغپراکنی، عنادورزی و فریبکاری رسانهای آمریکا و انگلیس و پادوهای مفلوک و فراری آن پیوسته است.
آمریکا یا اروپا عامل مشکلات ما نیستند!
روزنامه زنجیرهای همدلی در مطلبی نوشت: «یکی از مسائلی که باعث شده در ایران، این وضعیت با این شدت از شیوع بیماری، خود را نشان دهد، به این دلیل است که ارتباطات جهانی ما تقریباً اگر نگوییم قطع شده، به صفر نزدیک شده است.
شما هیچ کشوری در دنیا را نمیتوانید پیدا کنید که ارتباطات بانکیاش در حالی باشد که نتواند پول محصولاتی که فروخته را بگیرد. این روند نشان میدهد نوعی بیتدبیری در جامعه رخ داده است ما نمیتوانیم بگوییم آمریکا یا اروپا مسئول کشور ما و عامل مشکلاتمان هستند، ما خودمان مسئولکشورمان هستیم».
مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی یکبار میگویند که دلیل اصلی مشکلات کشور تحریمهای آمریکاییها و بدعهدیهای اروپاییهاست و یکبار هم مدعی میشوند که آنها هیچ تقصیری ندارند.
در ادامه این مطلب آمده است: «در این انتخابات، قریب به 76 یا 74 درصد جامعه که میتوانستند رأی بدهند، در انتخابات ورود پیدا نکردند.
این نشان از آن دارد که حس مشارکت ملی در جامعه پایین آمده است و جامعه این احساس را دارد که هر وقت هم خواسته در امور ملی مشارکت کند، جواب نگرفته است.
ما مجلسی پیدا کردهایم که نمیتواند عصاره اراده ملت باشد، بلکه عصاره اراده یک جناح بسیار کوچک در جامعه است».
دروغپردازی و آمارسازی مدعیان اصلاحات در حالی است که اولاً) بر اساس آمار رسمی، حدود 43 درصد مردم در انتخابات مشارکت کردند؛ لذا با این حساب حدود 57 درصد مشارکت نکردند و نه 74! و ثانیاً) علت مشارکت پایین مردم در انتخابات اخیر را باید در عملکرد اصلاحطلبان و البته ویروس کرونا جست و نه چیز دیگر. از سویی ادعای غلط روزنامه همدلی مبنی بر اینکه «مجلس یازدهم، عصاره اراده یک جناح بسیار کوچک در جامعه است» در صورتی صحیح بود که اصلاحطلبان خود را در معرض آرای افکار عمومی قرار نمیدادند در حالیکه آنان در انتخابات اخیر چند تا چند تا لیستهای انتخاباتی خود را ارائه کردند!