پرتوی از حیات فاطمی(س)-قسمت اول
خانههای پاک و آسمانی
در حدیثی نسبتا طولانی رسول اکرم(ص) به بیان مقام والای دختر گرامیشان حضرت زهرا(س) در قیامت میپردازند. این که خداوند به آن حضرت اجازه میدهد تا شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) را در عرصات محشر شفاعت کرده و به بهشت رهنمون شود. پیامبر گرامی در ادامه حدیث چنین میفرمایند: «فَعِندَ ذلكَ يَوَدُّ الخَلائِقُ أنَّهُم كانُوا فاطميّينَ؛ در آن هنگام اهل محشر آرزو میکنند ای کاش فاطمی بودند».
آرزوی اهل محشر برخاسته از حسرتی عمیق و امیدی نافرجام است. امیدی که هرگز رنگ تحقق نمیپذیرد و چون شعلهای از درون زبانه میکشد و از خود خاکستر یأس بهجا میگذارد. دریغ و افسوسِ مردم در روز رستاخیز به جهت کوتاهیهایی که در حیات دنیا کردهاند، آنچنان فراگیر و عام است که از قیامت به«یوم الحَسرَهًْ» تعبیر شده است.
حیات دنیا موسم کاشت و داشت و قيامت زمان برداشت است. بدین معنا که انسانها باید در فرصت محدود عمر، از راههای باطل و نادرست دوری گزیده، در اصلاح عیوب خود بکوشند و به اعمال شایسته روی آورند تا دچار تحسّر و تأسف در روز حشر نشوند.
انجام اعمال صالح، بدون داشتن راهنما میسر نیست. از این رو خداوند حکیم، پیامبر مهربانی و خاندان پاک او را بهعنوان راهنما و سرمشق بشریت قرار داده تا انسانهایی که طالب سعادتند با تمسک و پیروی از آنان به صراط مستقیم راه یابند.
در این سلسله سعی بر آن است با نگاهی کوتاه به سیره و روش حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به الگوهایی از زندگی اسلامی دست یابیم تا با اطاعت از آن محبوبه خدا و رسول، در میان بیراهههای ناراست و منحرف، راهی ایمن، بیکژی و منتهی به رستگاری را در زندگی خود برگزینیم.
* * *
«مردم در صفوف جماعت بودند و پیامبر بزرگوار(ص) برای آنان قرآن تلاوت میفرمود: «فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرفَعَ؛ [نور الهی] در خانههاییست که خداوند رخصت فرموده شرافت و بزرگی یابند» شخصی برخاست و پرسید:ای رسول خدا! مقصود از خانههای وصف شده در این آیه کدام است؟ پیامبر رحمت فرمود: خانههای پیامبران است. ابوبکر بلند شد و به خانه فاطمه(س) که متصل به مسجد بود،اشاره کرد و پرسید: آیا این خانه هم در شمار آنهاست؟ پیامبر(ص) فرمود: بله! از والاترین و برترین آنهاست».
راستی! هیچ اندیشیدهایم خانه میتواند مکانی خجسته، مبارک و نورانی یا برعکس، فضایی تیره، تار و نامیمون باشد؟ البته بدیهی است در اینجا، مقصود ظواهر و بنای خانه نیست بلکه مراد، وجه ملکوتی و معنوی آن است. علم روز ثابت نموده که همه رفتارها و اعمال ما دارای امواجی است که در فضا منتشر میشود و بر محیط اطراف تأثیر میگذارد. مثلا به تجربه اثبات شده که خشونت و درشتی بر شاخه گلی در باغچه یا گلدان، آن را زود پژمرده میکند و میمیراند و برعکس، لبخند و مهربانی، آن را بارور میسازد.
از برآیند آیات و روایات اسلامی اینگونه درمییابیم که ملایک و فرشتگان، سفیران رحمتاند و حضورشان مایه نعمت، برکت و عافیت است. آنها جز خوبی و مهربانی نمیدانند و هر جا پا نهند با خود شمیم بهشت و خجستگی و فرخندگی به همراه دارند. فرشتگان، نور محض، زیبایی خالص و قداست نابند و اجابت دعا، نزول خیرات و برکات و برطرف شدن بلاها همه به واسطه آنان صورت میگیرد. اما شیاطین، پیامآوران آلودگی و پلشتی هستند و زیستگاهشان در پلیدیها و ناپاکیها است. از این رو در هر مکانی که شیاطین حضور دارند فرشتگان از آنجا گریزانند.
از جمله خانهای که در آن سگ نگهداری میشود، اقتضای حضور فرشتگان را ندارد. سگ متعلق به محیط حیوانی است و نه جامعه بشری. بعضی سگبازان برای توجیه رفتار خطای خود «مهربانی با حیوانات» را مطرح میکنند؛ اینکه سگ جزء مخلوقات خداوند و صاحب وفا و دوست داشتنی است اما غافل از اینکه مهربانی با حیوانات نه تنها ارتباطی با نگهداری آنها ندارد بلکه جدا کردن این موجودات از محیط زندگی طبیعیشان و تحمیل شرایط زیستِ بشری بر آنها عین ظلم است. همچنین خداوند حکیم در شریعت خود به مسلمانان دستور داده تا به جهت نجاست ذاتی سگ، از نزدیک شدن به آن خودداری و از رطوبت بدن و موی او به شدت پرهیز کنند تا چه رسد که او را در محیط زندگی خود جای دهند. جز موارد استثنایی مانند سگ گله، نگهبان و شکار که تحت شرایط خاصی میتوان از آنها نگهداری کرد، هیچ مجوز شرعی و اسلامی برای همزیستی با سگ وجود ندارد. خداوند انسانها را اشرف مخلوقات آفرید تا با یکدیگر انس بگیرند و از کمالات هم بهرهمند شوند و همنشینی با حیواناتی چون سگ آدمی را از جایگاه والای خویش به شدت دور میسازد.
همچنین خانهای که در آن امواج سیاه گناه و معصیت وجود دارد، جولانگاه شیاطین و ارواح خبیث و ناپاک است. وجود ماهواره، نمایش فیلمهای ناهنجار، مهمانیهای نامشروع، اختلاط زن و مرد نامحرم، عدم مراعات نجاست و ناپاکی، وجود مشروبات الکلی، ترک نماز و ارتکاب حرام در منزل آن را مبدل به مخروبهای میکند که نمیتوان نام مسکن[محل آرامش] بر آن نهاد. در روایتی امام کاظم(ع) فرمودهاند هر خانهای که در آن معصیت خدا میشود بر خداوند سزاوار است چنین خانهای را ویران سازد تا آفتاب بر آن بتابد و آن را پاک سازد.
در مقابل، خانههایی وجود دارد که مکان آرامش روح و محل نزول ملایک است. مثلا در روایات تصریح شده خانهای که در آن قرآن تلاوت شود، به اهل آسمان پرتوافشانی میکند. به عبارت دیگر عالم ملکوت از فروغ معنوی این خانه کسب نور میکند. امام علی(ع) یکی از عوامل شرافت خانه را رفت و آمد افراد صالح درآن میدانند. و پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند خانهای که میهمان در آن وارد نشود، ملایک از ورود به آن خودداری میکنند. در بعضی روایات، خانهای که در آن از یتیمی نگهداری شود بهترین خانهها دانسته شده است. همچنین پیامبر(ص) در تشویق پیروان خود به ازدیاد نسل فرمودهاند در خانهای که کودکانی نباشند برکتی نیست.
آنچه که به یک خانه رنگ معنوی و روحانی میدهد و آنجا را منزلگاه ملایک میکند، رعایت حدود شرع است. یک چاردیواری زمانی به معنای واقعی کلمه «مسکن» خواهد بود که ابعاد گسترده دستورات دین در آن مراعات شود. تأكيد اسلام به التزام اخلاقی افراد در خانواده و توجه دادن آنان به حقوق متقابل یکدیگر، نمایانگر این حقیقت است که سلامت روحی و روانی جوامع بشری ارتباط مستقیمی با شیوه تربیتی آنها در خانه و خانواده دارد. اصل مهمی که سالهاست مورد تهاجم دشمن واقع شده است. دشمنان به خوبی میدانند برای نابود کردن یک جامعه کافیست ضربات شکنندهای به پیوندهای اخلاقی و اعتقادی خانوادهها وارد آید.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی