اشاره
 پس از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، از خانم دکتر مروه عثمان، استاد دانشگاه و فعال رسانه‌ای، پرسیدیم، نقش شهید که خانم عثمان او را با خوش سلیقگی «شهید اعظم» خوانده، در منطقه چه بود؟ چرا این فرمانده اصلی مبارزه با تروریسم، دشمن شماره یک آمریکاخوانده می‌شد؟ از تأثیرات شهادت حاج قاسم و نتایج آن نیز پرسیدیم.
دکتر عثمان با تحلیل نقش سردار شهید و گفتن از چرایی ترس‌آور بودن او برای آمریکا و اسرائیل و نیز توضیح نقش او در دلگرمی مقاومت در منطقه، شهادت این سردار را نشانه آغازِ پایان اسرائیل و آمریکا خواند.
گفتنی است این مصاحبه یک روز پیش از سیلی زدن ایران به آمریکا تنظیم شده است.  
سرویس خارجی
-نقش سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در منطقه چه بوده است؟
«شهید اعظم» قاسم سلیمانی را تاریخ به عنوان یکی از بزرگترین مغزهای متفکر استراتژیستِ تمام تاریخ به یاد خواهد آورد، کسی که فراتر از توان فکری و رزمی قدرت‌های جهانی در زمان خودش بود. در عراق، سلیمانی عملاً با‌اشغال غیرقانونی آمریکا در تقابل بود. از سال 2006 به بعد، سعودی‌ها بودجه القاعده را تقویت کردند تا «جنگ همه‌جانبه» علیه مسلمانان شیعه که اکثریت عراق هستند را تأمین کنند. بنابراین، آمریکا برای آنکه با استراتژی سلیمانی در عراق مقابله کند، حاضر شد که اجازه دهد تا سربازان‌اشغالگرش توسط شبه نظامیان تحت حمایت سعودی مثل القاعده کشته شوند [شبه نظامیانی که برای کشتار شیعیان به عراق آمده بودند]. حالا ترامپ تلاش دارد تا به آمریکایی‌ها بقبولاند که آن سربازان توسط سلیمانی کشته شدند، در حالی که از پادشاهی سعودی که در حال نسل‌کشی در یمن است، حمایت می‌کند. در حالی که آمریکا که هر وقت مناسب بداند خود را «مسیحی» می‌خواند، به تجهیز و تأمینِ القاعده و داعش در سوریه می‌پرداخت، حزب‌الله که از آموزش‌های نیروهای سپاهی سلیمانی بهره می‌برد، جان مسیحیان شهر معلولا در سوریه را نجات می‌داد [تا قربانی داعش نشوند]، بنابراین، این‌گونه یکی از مهدهای مسیحیت را از نابودی نجات داد که در حال نابود شدن توسط وهابی‌های تندرو بود که با غارت این شهر می‌خواستند، بودجه برای جنگ خود فرآهم آورند. سلیمانی این توانایی را داشت که نیروهای محلیِ نسبتاً بی‌تجربه را به واحدهای مؤثر، حرفه‌ای و منضبط تبدیل کند. بنابراین، هنگامی که سوریه در مرحله آغازین جنگ توسط مزدورانی از ترکیه و اردن مورد تهاجم قرار گرفت (سال 2011 به بعد)، لزوم آموزش نیروهای محلی برای دفاع از قلمرو ومرزهای کشور توسط سپاه برآورده شد، در حالی که ارتش سوریه درگیر عملیات تهاجمی بود و این مسئله با به راه‌انداختن نیروهای دفاع ملی سوریه، یک بار دیگر که افراد محلی را آموزش می‌داد صورت گرفت. او نُمادی از پایداری در جنگ علیه تروریسم بود و همچنین یک همراه و حامی همیشگی ارتش سوریه، در همه زمینه‌ها، چه در جنگ علیه تروریست‌های تکفیری، و چه در حفظ تمامیت سوریه؛ جایی که در آن حاضر می‌شد پیروزی را تضمین می‌کرد و سپس به سمت دیگری پیش روی می‌کرد. [در مورد آرمان قدس اینکه] مواضع ژنرال سلیمانی و جبهه مقاومت در قبال [مسئله] فلسطین انعطاف‌ ناپذیری و سرکشی است. این باور قلبی آنان است. این میراث بنیان‌گذار جمهوری اسلامی امام روح الله خمینی بود که گفت: «مسئله قدس یک مسئله شخصی نیست، و یک مسئله مخصوص به یک کشور و یا یک مسئله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست، بلکه حادثه‌ای است برای موحدین جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آینده».
-چرا آمریکا از شهید سلیمانی وحشت داشت؟
یکی از عواملی که باعث قدرت‌یابی و وحدت جبهه مقاومت به رهبری ژنرال سلیمانی شد، داعش بوده است، گروهی که ساختۀ آمریکا و دیگر گروه‌های افراط‌گرا است. باور مقاومت بر این است که باید از هر نظام قانونی در منطقه که تحت حمله است، دفاع کند، در عراق، در سوریه، در بحرین، در یمن، در ایران و یا هر جای دیگر. از مهم‌ترین ارزش‌هایی که جبهه مقاومت را در کنار هم متحد می‌کند، بشریت، تأمین حق حاکمیت، استقلال، عزت، حمایت از مظلومین است که همگی در مرکز تعالیم اصیل اسلامی‌اند. همه این‌ها باعث شد تا حاج قاسم برای ایالات متحده و اسرائیل ترسناک باشد، زیرا این حقایق برنامه‌های منطقه‌ای آنها را در غرب آسیا تهدید می‌کرد. ژنرال سلیمانی، که اسرائیل و ایالات متحده از آن می‌ترسیدند، [همان کسی بود که] فرماندهی نیروهای جنگی با داعش در سوریه و عراق را در دست داشت. او همچنین [همان کسی است که] تصریح کرده بود، همه «گروه‌های مقاومت» در جبهه مقاومتِ منطقه برای دفاع از مسجدالاقصی، سومین مکان مقدس اسلام آماده شده‌اند. او مردی بود که سازمان‌ها و احزاب مختلف را به هم پیوند می‌داد، با همه علاقه‌مندان به مسائل مربوط به امت اسلامی از روابط خوبی برخوردار بود، خصوصاً وقتی [مسئلۀ] امنیت و ثبات در منطقه به میان می‌آمد. اکنون همه جهان شاهد این واقعیت هستند که ایالات متحده فقط می‌داند که چگونه می‌تواند خشونت کند و ترور را انجام دهد. با ترور ژنرال سلیمانی و المهندس و دیگران، ایالات متحده در واقع دینامیت را در بشکه باروت‌انداخته است؛ آنها یک عمل جنگی انجام داده‌‎اند. امروز همه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها در سرتاسر جهان ترس و مشکل خواهند داشت. ایران و متحدانش در مقابل داعش ایستادند و یک قدرت بازدارنده را در منطقه تشکیل دادند، آمریکایی‌ها را مجبور به ترک لبنان، عراق و سوریه کردند، از گروه‌های مقاومت فلسطینی در مقابله با تجاوزات اسرائیلی حمایت کردند و تا زمان آزادی سرزمین‌های‌اشغالی به پشتیبانی از برادران فلسطینی خود ادامه خواهند داد. این دقیقاً همان کاری است که سلیمانی انجام می‌داد و به همین دلیل است که او دشمن شماره یک برای ایالات متحده و اسرائیل است.
-پیامدهای شهادت سپهبد سلیمانی در آینده غرب آسیا و حتی جهان را چطور ارزیابی
می‌کنید؟
ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی(1357) تاکنون در رویارویی با رژیم آپارتاید اسرائیل و عوامل آن در منطقه است... آیا ایران حق ندارد که از ثبات و امنیت خودش و منطقه دفاع کند؟ ایران در مقابل امپریالیسم آمریکا و‌اشغالگری اسرائیل از همسایگان و دوستان خود حمایت می‌کند؛ حمایت از مظلوم از ارزش‌های محوری اسلام است. آیا باید کنار بنشینیم و همه خشونت‌ها و تجاوزهایی که آمریکا و اسرائیل انجام می‌دهند را تماشا کنیم؟ این ترور نشانه آغاز پایان ایالات متحده و اسرائیل است. اگر جنگی آغاز شود، کل محور مقاومت ترسی نخواهد داشت، این آمریکا و اسرائیل هستند که در دل از آن وحشت دارند. ساعت صفر برای شکست ایالات متحده و اسرائیل و پایان دادن به هژمونی آنها در سرتاسر جهان فرارسیده است. ترور ژنرال سلیمانی میراث مقاومت را که دفاع از مظلوم در مقابل ظالم است را تقویت کرد، [در حالی که] حکومت آمریکا چیزی جز برتری‌جویی و حکومت اسرائیل چیزی جز غصب نیست. [اسرائیل] سرزمینی را که تصاحب کرده، غیرقانونی تصاحب کرده است. این اقدام جنگی [ترور حاج قاسم و یارانش، عاملِ] نیرومندی برای بسیج جبهه مقاومت است، ساعت صفرِ پایانِ رژیم آپارتاید اسرائیل حالا نزدیک‌تر شده است و تمام شدنِ حضورِ بدخیمِ پایگاه‌های نظامی آمریکا در غرب آسیا، کلید خورده است.