kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۵۷۳
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۰
به بهانه سی وسومین سالگرد اسارت حاج احمد متوسلیان و همرزمانش در لبنان

نام «حزب‌الله» را حاج احمدمتوسلیان پیشنهاد کرد


تهیه و تنظیم: مصطفی آزادی
14 تیرماه 1361 چهار دیپلمات ایرانی در لبنان ربوده شدند و تا امروز اخبار دقیقی از وضعیت آنان اعلام نشده است. یکی از این چهار نفر حاج احمد متوسلیان فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله است که روز 21 خردادماه همان سال به دستور رئیس شورای عالی دفاع برای سد کردن تهاجم رژیم صهیونیستی به لبنان، عازم سوریه شد تا به کشور هدف هجوم قرار گرفته برود. او در راس حدود 500 نفر که اکثرا از تیپ 27 محمد رسول‌الله(ص) بودند به سوریه رفت و اگرچه بعدا معلوم شد همه نقشه‌ها برای متوقف کردن ایران در نبرد علیه رژیم صدام بوده است اما حاج‌احمد مصمم بود جبهه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی را تشکیل بدهد.
ثمره تلاش او و مسائلی که به ارتش سوریه گوشزد کرد و بنیانگذاری آموزش‌های نظامی و چریکی، بعدها آثار خود را نشان داد. رسوایی ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه و شکست محور غربی- عربی- تروریستی در نبرد سوریه از نتایج شکل‌گیری مقاومت در سوریه و لبنان بود.
***
مقاومت لبنان
 شکل می‌گیرد
اگرچه با تلاش‌های دکتر چمران در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی، جنبش امل در لبنان شکل گرفته بود اما تشکیل نیرویی از شیعیان لبنان که بر اساس ارزش‌های انقلاب اسلامی و مکتب امام خمینی(ره) به مبارزه با دشمن صهیونیستی برخیزند ضروری به نظر می‌رسید تا جنبش امل نیز تقویت بشود. حمله رژیم صهیونیستی به لبنان، زمینه تشکیل حزب‌الله را فراهم کرد. سوری‌ها هم فهمیدند که صرفا با روش‌های کلاسیک نمی‌توان جنگید و پیروز شد.
ارتش رژیم صهیونیستی روز پنجم ژوئن 1982 برابر با 15 خرداد 1361 به لبنان حمله کرد و ظرف یک هفته در چهار محور عملیاتی به بیروت رسید و آن را به محاصره درآورد. تنها در مناطق بیروت غربی و جنوبی مقاومت‌هایی شکل گرفت. بیشترین مقاومت در ضاحیه در جنوب بیروت به فرماندهی روحانی 30 ساله‌ای به نام سیدعباس موسوی شکل گرفت.
بلافاصله «الیاس سرکیس» رئیس‌جمهور لبنان در پیامی به همه دولت‌ها و مجامع جهانی درخواست امداد نظامی، غذایی و دارویی داد. اما جز ایران کسی پاسخ نداد. یک روز پس از حمله اسرائیل به لبنان هیئتی بلندپایه از ایران راهی سوریه شد تا اوضاع را بررسی کند.
این هیئت که به دستور رئیس شورای عالی دفاع (حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای- رئیس‌جمهور وقت) عازم سوریه شد متشکل بود از علی‌اکبر ولایتی (وزیر خارجه)، سرهنگ سلیمی (وزیر دفاع)، محسن رضایی (فرمانده سپاه پاسداران)، علی صیاد شیرازی (فرمانده نیروی زمینی ارتش)، محسن رفیق‌دوست (مسئول تدارکات سپاه) و احمد متوسلیان (فرمانده تیپ 27 محمد رسول‌الله). هیئت ایرانی در حالی به دمشق رسید که پایتخت سوریه زیر آتش رژیم صهیونیستی قرار داشت. این هیئت روز یکشنبه 16 خرداد 1361 به سوریه رفت و بازگشت. روز 20 خرداد گزارش نهایی خود را در جلسه شورای عالی دفاع در دفتر امام(ره) ارائه داد مبنی بر اینکه اسرائیل بر اکثر نقاط لبنان مسلط است اما سوریه نمی‌تواند وارد جنگ بشود. به این ترتیب شورای عالی دفاع با تایید امام، تصمیم به اعزام نیرو به لبنان از طریق سوریه گرفت. اولین گروه از نیروها هم روز 21 خرداد 1361 عازم دمشق شدند که شرح آن در سالروز اعزام، از نظر خوانندگان عزیز گذشت. این‌گونه بود که بنیان شکل‌گیری مقاومت منطقه‌ای سوریه و لبنان، پایه‌ریزی شد.
هرچند نیروهای اعزامی به لبنان نتوانستند هیچ عملیات نظامی مستقیمی علیه اسرائیل انجام دهند اما همین حضور آنها موجب شکل‌گیری هسته‌های مقاومت شد. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران می‌گوید: «حاج‌ احمد و سایر دوستان که در قالب قوای محمد رسول‌الله(ص) به سوریه و لبنان رفته بودند فعالیت‌هایی را انجام دادند که مهم‌ترین آنها پایه‌گذاری تشکیلات مقاومت اسلامی بود. یعنی در حقیقت مقاومت اسلامی لبنان از طریق تاثیر معنوی و مادی حضور برادران تیپ 27 شکل گرفت.»
شهید اکبر حاجی‌پور که آن زمان معاون حاج احمد در نیروهای اعزامی به لبنان بود بخشی از فعالیت‌های حاج احمد متوسلیان را روایت کرده است. حاج احمد متوسلیان از هنگام قدم نهادن به خاک سوریه تا اسارت، دو جلسه راهبردی با سران گروه‌های انقلابی شیعه لبنانی برگزار کرد. این جلسات به پیشنهاد حاج‌ احمد برگزار شد.
در جلسه اول حاج احمد پیشنهاد متحد شدن این گروه‌ها و تاسیس تشکیلات واحدی را به منظور مبارزه با اشغالگران صهیونیست و با محوریت تفکر انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی مطرح کرد. به آنان پیشنهاد کرد تا فعالیت‌ها و اقدامات خود را با همکاری نیروهای محمد رسول‌الله هرچه سریع‌تر آغاز کنند.
جلسه دوم در شهر بعلبک و در یکی از خانه‌های سفارت ایران در این شهر و با حضور سران گروه‌های مبارز شیعه برگزار شد. سیدحسین موسوی معروف به ابوهشام موسس و رهبر گروه امل اسلامی وظیفه معرفی، آشناسازی و فراخوانی سران این گروه‌ها را در این جلسات برعهده داشت. در جلسه دوم که چند روز پیش از اسارت حاج احمد برگزار شد شهید سیدعباس موسوی، شیخ صبحی طفیلی، سیدحسین موسوی و شیخ محمد یزبک و دیگر رهبران شیعه صور و صیدا حضور داشتند. از طرف ایران علاوه بر حاج احمد، حاج محمدابراهیم همت، اکبر حاجی‌پور و چند تن از مسئولین سفارت ایران در بیروت در جلسه شرکت داشتند.
حاج احمد در این جلسه بر وحدت و فرماندهی گروه‌های شیعه تاکید کرد و پیشنهاد داد نام تشکیلات را «حزب‌الله» بنامند. حاج احمد این مسئله را چندین بار و با تاکید فراوان مطرح کرد  و از آنجا که سران این گروه‌ها، حاج احمد و نیروهای اعزامی سپاه پاسداران به لبنان را نماینده امام می‌دانستند لذا رابطه ولایی بین حاج احمد و خود می‌دیدند. بر همین اساس نه تنها با طرح حاج احمد مخالفت نکردند بلکه در همان جلسه آن را با آغوش باز پذیرفتند و همگی متفق‌القول بر آن صحه نهادند و به عنوان صورت جلسه آن را نوشته و امضا کردند و اینگونه بود که حزب‌الله لبنان متولد شد.
سوالی که پیش می‌آید درباره دلایل انتخاب تیپ 27 محمد رسول‌الله به فرماندهی حاج احمد متوسلیان برای جنگیدن در لبنان و سوریه است. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره دلایل انتخاب تیپ 27 محمد رسول‌الله برای اعزام به سوریه و لبنان می‌گوید: «به این نتیجه رسیدیم که بهترین تیپی که می‌شود اعزام کرد تیپ 27 محمد رسول‌الله است. هم به دلیل رزمندگی بچه‌های این تیپ که در دو عملیات فتح‌المبین و بیت‌‌المقدس دیده بودیم هم اینکه این بچه‌ها در پایتخت زندگی می‌کردند و با مسائل سیاسی اعم از داخلی و خارجی بیشتر آشنا بودند. برای ما خیلی مهم بود نیروهایی که به آنجا بروند باید از لحاظ سیاسی، اطلاعات بیشتری داشته باشند و از بعد رزمندگی هم خوب بجنگند.»
رضایی می‌افزاید: «اینها باید توان کار چریکی را هم داشته باشند و بتوانند کارهای نامنظم انجام دهند. تیپ 27 محمد رسول‌الله این خصوصیات را داشت یعنی رزمندگان، سطح بالای آگاهی‌های سیاسی و آشنایی با شیوه‌های جنگ‌های چریکی. حاج‌احمد و حاج‌همت در کردستان به شیوه چریکی و در جنوب به شیوه کلاسیک جنگیده بودند و تجربه داشتند.»
آموزش نیروهای لبنانی و سوری
نیروهای ایرانی در پادگان «زبدانی» در نزدیکی مرز لبنان و سوریه مستقر شدند. حاج احمد جلسات متعددی برای یافتن راهکار مناسب اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی با مقامات ارتش سوریه برگزار کرد. تیم‌های متعدد اطلاعات و شناسایی برای نفوذ در عمق مناطق اشغالی و جمع‌آوری اطلاعات از وضعیت نظامی رژیم صهیونیستی تشکیل داد. تیم‌های ایرانی در عمق‌هایی از مناطق اشغالی رخنه کردند که سوری‌ها هیچ‌گاه نتوانستند به آن نفوذ کنند. حاج‌احمد خودش در بسیاری از این شناسایی‌ها حضور داشت. حاج احمد مقدمات آموزش انقلابیون مسلمان و شیعه لبنانی در پادگان زبدانی را فراهم کرد. همچنین کمپ‌های آموزشی در منطقه بعلبک و دره بقاع ایجاد کرد.
پس از مدت کوتاهی معلوم شد که طرح حمله اسرائیل به لبنان، کمک به ارتش بعث عراق از راه متوقف کردن ایران در جنگ با این رژیم بود. به این ترتیب قرار شد نیروها برگردند. محسن رفیق‌دوست، مسئول وقت تدارکات سپاه می‌گوید: «بعد که قرار شد نیروها به ایران برگردند، همه نیروها برنگشتند. بخش آموزشی را در سوریه گذاشتیم. سال‌های سال ماندند و حزب‌الله را آموزش دادند.»
تذکرات حاج‌احمد به سوری‌ها
ارتش سوریه یک نیروی نظامی کلاسیک بود که بر اساس قواعد عمل می‌کرد. حاج احمد متوسلیان آنها را آگاه کرد که نباید در برابر دشمن منفعل بود. سیف‌الله منتظری از یاران حاج احمد متوسلیان در لبنان می‌گوید: «وقتی هواپیماهای اسرائیلی به آسمان سوریه می‌آمدند، آسمان را سیاه می‌کردند اما سوری‌ها حق تیراندازی نداشتند. یک روز حاج‌احمد سخنرانی کرد و به سوری‌ها توپید که چرا یک تیر به این هواپیماها شلیک نمی‌کنید.»
نصرت‌الله قریب از یاران قدیمی احمد متوسلیان نیز می‌گوید: «در ارتفاعات جولان، اسرائيلی‌ها روبروی‌مان بودند به‌طوری که آنها را می‌دیدیم. این طرف چادر سوری‌ها بود که مبل و... داشت. آن موقع آتش‌بس بود رابط سوری گفت که آنها دشمن هستند.
حاج احمد پریدپشت دوشکا که نیروهای اسرائيلی را بزند اما نیروهای سوری گفتند آتش‌بس است. اگر چنین نبود حاج احمد به طرف اسرائیلی‌ها شلیک می‌کرد.»
حاج احمد در واقع به سوری‌ها تذکر داد که باید با دشمنی که خاکشان را اشغال کرده و همواره به خاک و آسمان آنها تجاوز می‌کند مبارزه کنند.
جعفر جهروتی‌زاده از همرزمان نزدیک به حاج احمد متوسلیان درباره تذکرات او به ارتش سوریه می‌گوید: «ما تعدادی توپ از سوریه خریداری کرده بودیم. حاج احمد گلوله آرپی‌جی درخواست کرد چون اسرائیلی‌ها اصلا لشکر پیاده ندارند و همه لشکرهایشان زرهی است. لذا گلوله آرپی‌جی خیلی کارآیی داشت. یک‌سری وسایل هم ما می‌خواستیم که به حاج احمد گفته بودیم. در یک جلسه‌ای که آقای ولایتی، حاج احمد، تقی رستگار، شهید دستواره و یکی دو نفر دیگر با مسئولین سوریه حضور داشتند.
به حاج احمد گفتند چند گلوله آرپی‌جی می‌خواهی. حاج احمد گفت: 50هزار تا. یک دفعه رفعت اسد خشکش زد. او فرمانده کل نیروهای مسلح سوریه بود. او یک‌بار دیگر سؤالش را از حاج احمد پرسید و حاجی جواب داد؛ 50هزار تا. رفعت اسد گفت: ما در کل انبارهای سوریه 50هزار تا گلوله آرپی‌جی نداریم. حاج احمد خنده‌ای کرد و گفت: بسیجی‌های ما در یک روز فقط 50هزار گلوله آرپی‌جی می‌زنند.»
همین مسئله موجب شد سوری‌ها به فکر راه‌اندازی کارخانه‌های اسلحه‌سازی و تجهیز ارتش خود به مهمات و ادوات در سطح بالا بیفتند. همچنین با خرید تسلیحات سعی در تقویت انبارهای خود نمودند. سوری‌ها از سال 2011 تاکنون بعینه اهمیت تذکرات حاج احمد را دریافته‌اند و در حوزه نظامی کاملا متحول شده‌اند.
ماجرای آخرین ماموریت
با توجه به فرمان امام(ره) مبنی بر بازگشت نیروها از سوریه، نفرات اعزامی به ایران برگشتند جز عده‌ای قلیل. این عده ماندند تا نهایت کار حمله اسرائیل مشخص شود. در همین ایام خبر رسید که فالانژها و اسرائیلی‌ها، سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت را محاصره کرده‌اند. خطر افتادن اسناد محرمانه به دست دشمن وجود داشت.
صبح روز 14تیر 1361 سیدمحسن موسوی کاردار سفارت ایران در لبنان به محل استقرار قوای محمد رسول الله در پادگان زبدانی آمد و خواستار ملاقات فوری با فرمانده نیروهای اعزامی شد. موسوی تمام ماجرا را برای احمد تعریف کرد و احمد بلافاصله آماده رفتن شد. گروهی از نیروها خواستند تا این ماموریت را به آنها واگذارد اما احمد بالحنی ملایم گفت که خودم باید بروم.
حاج احمد متوسلیان به همراه سیدمحسن موسوی، کاظم اخوان و تقی رستگار مقدم با ماشین پلاک سیاسی سفارت و اکیپ‌های حفاظت دیپلماتیک ژاندارمری لبنان عازم بیروت شدند. در فاصله 20کیلومتری بیروت، اتومبیل آنها در منطقه معروف به «حاجی برباره» توسط یک پست ایست- بازرسی متوقف شد.
این ایست و بازرسی چند روز قبل از 14 تیر 61 به وسیله نیروهای فالانژ به فرماندهی سمیر جعجع برپا شده بود. رئیس این پست فردی بنام «ایلی جبیقه» بود. ساعت 12 ظهر آن روز احمد و همراهان به اسارت فالانژها درآمدند و دیگر از آنها خبر قطعی داده نشده است. یکی می‌گوید، در زندان‌های رژیم صهیونیستی هستند و یکی می‌گوید، شهید شده‌اند. هرچه هست حاج احمد متوسلیان آن مرد با ایمان راسخ، شجاع و قاطع مفقودالاثر است و از نگاه صاحبان بصیرت جاویدالاثر.