تهران، بغداد، بیروت (نگاه)
محمدهادی صحرایی
هر ساله ماه محرم و صفر، خون تازه در رگهای اسلام و مسلمین میجهاند. خدا را شکر که اسلام، حسین دارد و ما بندگان خدا در هوایش نفس تازه میکنیم و جان میگیریم. اگر در دلهای مؤمنین و جوانمردان، حرارت محبت سیدالشهداء نبود، مثل غرب، روزمرگی و افسردگی امان مردمان میربود و ظلم ظالمان ماندگار میشد و شاید هیچگاه قانون پیروزی خون بر شمشیر شناخته نمیشد و «مرگ آگاهی» بیالگو و اسطوره میماند. کشتار سخت و بیرحمانه در دنیا بسیار بوده است، مثل حمله مغول یا نسلکشی ایرانیان توسط بریتانیا دقیقاًً در 100 سال پیش یا کشتار مردم در 17 شهریور و 13آبان توسط شاه، یا جنگ تحمیلی علیه ایران یا کشتار بیش از یک میلیون شیعه در انتفاضه شعبانیه توسط صدام و رجویها یا زندهسوزی دیویدیان در آمریکا، یا صبرا و شتیلا و غزه توسط بنی صهیون، یا یمن امروز توسط بنی سعود و... ولی آنچه کربلا را کربلا کرده، تقابل بدهای مطلق با خوبهای مطلق و انجام بدترین کارها با بدترین شیوههاست.
ادیان ابراهیمی همگی مدیون حسیناند و جوانمردان برای فدا شدن در راه ارزشهای انسانی، دیگر مردد نیستند. نجات بندگان خدا از حیرت همین است. حرف حسین چون فطری است حرف روز است. مقابله با ظلم و مبارزه با ظالم هست که حسین زنده است. امثال او با امثال یزید کنار نمیآیند. اگر امروزه دشمنان از اسمش هراسانند چونکه فهمیدهاند جهانیان راز پیروزی را از مردم ایران گرفته و دانستهاند که حسین پیروز و یزید نابود است. 25 میلیون زائر اربعینی حسین و 4 میلیون زائر رضوی در روز شهادت یعنی در دنیایی که رسانههای استکبار، روز را شب و شب را روز نشان میدهند، هرساله در دو ماه محرم و صفر، این جمعیت عظیم برای احیاء ارزشها قیام میکنند و پیام «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته» را دریافته و فریاد میزنند و ادامه میدهند و خواب خوش را از یزیدیان گرفتهاند.
خون تازهای که با عملکرد انقلابی ملت ایران در مقابله با نظام استکبار، یومالله 13 آبان را آفرید. و این روز اگرچه یک روز از سه سال است ولی شعار مشترک هر سه «مرگ بر آمریکا» است. و مرگ بر شاه وابسته و وارفته پهلوی. مردم اینگونه از عزت خود دفاع کردند و جوانان خود را فدای دین و میهن نمودند. نفرین و لعنت ابدی برآمریکا و آمریکاپرستانی که جان و مال و آسایش مردمان را فدای خیانت و خوف خود کرده و میکنند. تبعید امام خمینی به ترکیه به جرم مخالفت با تصویب قانونِ موهنِ مصونیت مستشاران آمریکایی، موسوم به کاپیتولاسیون در سال 43 و نیز کشتار 65 دانشجو و دانشآموز معترض به شاه پهلوی در سال 57 و در دانشگاه تهران که خونبارترین حادثه بعد از کشتار 17 شهریور بود و نیز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال 58؛ همگی در 13 آبان اتفاق افتاد و بهخاطر مبارزه و اعتراض به ظلم آمریکا و زبونی آمریکاثنایانی بود که مردم را تحقیر میکردند.
راهپیمایی عبادی اربعین چون سیاسی است، مهم و انقلابی و اصل اعتراض است. اصلاً معترضان اصیل، عزاداران حسیناند که با محرم و صفر زنده شده و زندگی میکنند و ظلم یزیدیان را برنمیتابند و در مقابل، اعتراضی که پولش را آلسعود بدهد و آل نهیان برایش لقمه بپیچد و آمریکا بنزینِ آتشکشی آن را بپردازد، حتماً شورشی است علیه امنیت و قانون؛ خواه در تهران باشد یا بغداد یا بیروت. ما تجربهها داریم. فتنهگران 88 از شاه سعودی پول گرفتند و با سوروس دمخور شدند، از آمریکا تشدید تحریمهای ایران را خواستند، برای زندهها ترحیم گرفتند و در آن شرکت کردند، به شهروندان تهمت تجاوز زدند، مسجد و مأمور را آتش زدند و 8 ماه کشور را به تعطیلی کشاندند و کشور را گرفتار تحریم و تهدید کردند و دهها سال عقب انداختند، دشمن نیمه جان را سرِحال آوردند و.... آشوبگری فتنهگران در میان مطالبه به حق مردم عراق و لبنان برای ما آشناست. معترض به فساد و تبعیض، مصلح است و اهل امربه معروف و نهی از منکر و متفاوت از آشوبگری که اهل آتش و تخریب است. دهان آشوبگر بوی سعود و صهیون میدهد که همیشه تعفن فتنه و فسادِ منطقه از لاشه این دو نانجیب به مشام میرسد.
اعتراض در ایران یا عراق یا لبنان که محور مقاومتند، به فقر و فساد و تبعیضی است که معمولاً ریشه در خانه دشمن دارد. مفسدان خردهپا و بیصاحب که گوششان در دست قانون است و این وابستگان و آقازادگان هستند که نه در خارج تحریم و نه در داخل تعقیب میشوند. مفسدان همانها هستند که گفتار و رفتارشان دروغ است و مردم را به خشم میآورند. با شعار خدمت میآیند و خیانت میکنند. راه نفوذ باز میکنند و غریبه را رفیق میگیرند و به خودی ترجیح میدهند. کارنابلدند و اگر کار کنند کارشکنی است. استقلال میفروشند و وابستگی میخرند. خدایشان کدخدا و دینشان دینار است و تا آنجا که میتوانند خون مردم میمکند. دست خود و نزدیکانشان دائما در جیب بیتالمال میچرخد. خط قرمزشان منافع ملی نه، منافع حزبی و خانوادگی است. جُرم دیگران بد است و گناه اطرافیانشان مهم نیست.
اینها فساد است و رسانههای دشمن هرچه غیر از این بگویند دروغ است. وقتی کدخدا رکورددار دروغ در جهان است و میگوید بن لادن و بغدادی را به دریا انداخته، تکلیف بقیه مشخص است. تکلیف «بِن سلاخ» سعودی که خون یمن میمکد تا به کدخدا شیر دهد و تکلیف رسانههای مرتجع و مزدور و مرجف و مستکبری که مدافع حقوق مردم عراق و لبنان شدهاند نیز. آنها که کاری به 50 هفته اعتراض پاریس و امنیت به یغما رفته شیکاگو و کالیفرنیای سوخته در بیتدبیری و استیضاح ترامپ ندارند.
یکی از تفاوتهای مهم ایران با دیگران در همین است که با مردم خود و دیگران اهل دوز و دروغ نیست. البته حساب مسئولی که برای رسیدن به مطامع و ماندن در مقامش دروغ میگوید از نظام جداست و نمیتوان او را رئیس یا نماینده مردم شریف ایران دانست. برخی در مواقع حساسی مثل زلزله، نسنجیده و غیرواقع سخن میگویند و آرامش مهرنشینان را به هم میزنند یا هنگام رد و تصویب لایحه، سخن نادرست میگویند و سنت زشت میگذارند و سایرین را به زحمت تنویر اذهان و تکذیبِ اباطیل میاندازند.
وقتی که دشمنان قسمخورده و کافران حربی دور تا دور ما را فتنه کاشته و نفرت انباشته و بشکه باروت گذاشتهاند، اعتماد به «پُراشتباهها» معقول نبوده و نیست. همانها که برای تصویب تسلیم نامهها اهل لج و اصرار عجیباند و اهل دسته گل به آب دادن. به تازگی «وندی شرمن» مسئول یهودی تیم مذاکرهکننده آمریکایی خاطراتی که حاوی برخی ادعاها نسبت به تیم ایرانی است منتشر کرده که تأسفآور است. شایسته است ژنرالها در مورد مطالب این کتاب پاسخ دهند، بعد برای بعدیها اصرار کنند. نظام انقلابی ایران شفاف میگوید که FATF و CFT، پالرمو، اینستکس، 2030، مذاکره و... حقهبازی دشمنان و دام وابستگی گاندوهای دروغگو و تکمله زنجیره خسارت محض برجام است. چرخهای تکراری و تاریخی که یادآور فکت شیت و تخیلات لغو بالمره تحریمها، آزادسازی داراییها، باغ سیب، ابر پرباران و... است که به واقعیت شرمآور «تقریباً هیچ» رسید. کدام عاقلی از یک سوراخ دوبار گزیده میشود و چه کسی اطلاعات مهم خود را به دشمن و غریبهها میدهد؟ و کدام غیور زیر خفتِ نفت در برابر غذا و دارو میرود؟
اگر اتفاقات مهم عراق و لبنان در سال 98 را در سر رسید فتنههای ده ساله 78 و 88 و در ادامه آنها بدانیم باید گفت از آنجا که امسال، جبهه استکبار به رهبری آمریکا در تقابل با ایرانِ در آستانه انتخابات، بهخاطر حکمت رهبر و هوشیاری مردم و جهاد شبانهروزیِ رزمی- سازندگی سپاه پاسداران و اقدامات افتخارآمیز دستگاه مقتدر قضایی در برخورد بیتعارف با وابستگان فاسد و دانه درشتهای فاجر شکست خوردند، به فکر بازوهای نظام افتادند و با پروژه «ناجنبشها» و ایجاد ناامنی و در نهایت «بیدولتسازی» به دنبال ایجاد جنگ داخلی در عراق و لبنان هستند. استعفاها راه را برای دولت تکنوکرات باز میکند و گام بعد از آن فشار برای برخورد با نیروهای مقاومت و متوقف کردن خط پیروزی است. اعتراض مهندسی شده از اعتراض طبیعی مشخص است و چاره برخورد با این فتنهها، حفظ وحدت و امنیت با محوریت رهبران دینی و بیاعتمادی محض به رسانه و وعدههای دشمن است.