نهال مودتیکه سرانجام به بار نشست
در دوره کوتاه اما اعجاز گونه حضور رسولالله(ص) شالوده تمدنی عظیم در یثرب که اینک مدینهًْالنبی نام گرفته است، بنا نهاده شد. طی ده سال اصول، فروع، اخلاق و تمامیت دین به مسلمانان آموخته شد. حلال و حرام الهی تبیین گردید. واپسین آیات الهی نازل شد. جبهه کفر قریش و یهود عنود سر تعظیم و تسلیم بر این آیین آسمانی فرود آورد و اسلام مرزهای جزیرهًْالعرب را پشت سر نهاد.
اینک جهانی از عظمت پس از عمری مجاهدت خستگی ناپذیر در بستر احتضار آرمیده است. هانای مدینه! روزهای خوش چه زود سپری شد و ایام انس چه با شتاب گذشت. یاد باد آنکه با تبسم نبی مکرم(ص) کوچههای تو مملو از عطر حضور ملایک میشد و دستهای مهربانش کرانههای اقیانوس رحمت را در وسعت تو میگستراند.
مدینه اینک خموش و افسرده و در اندوهی بیپایان لحظات گرانبار فراق را تجربه میکند. سرها درگریبان است. نمیتوان باور کرد که از این پس دروازه آسمان و باب وحی بسته شود و جبرائیلی که گاه به بهانه دیدار چهره آسمانی پیامبر(ص) یا جنباندن گهواره فرزندان فاطمه(س) بر زمین ظاهر میشد، اینک برای همیشه از این کره خاکی مفارقت کند.
رسول مهربانی در واپسین لحظات، سفارشهای اکیدی به اصحاب خود فرمود و از آنان خواست تا پس از او حقوق اهل بیتاش را مراعات نمایند. قرآن، مزد رنجهای بیکران پیامبر را محبت و دوستی خاندان او معین نموده است. اما آن حضرت به خوبی واقف است که امت بر این عهد وفادار نمانده و جز اندکی، پیروی از خاندان عصمت و طهارت را شیوه خود قرار نخواهند داد.
با ارتحال پیامبر اکرم(ص)، آزمون دشوار امت آخرالزمان آغاز شد و اهل بیت آن حضرت بدون یاور و پشت و پناه، مظلومانه از حقوق خویش باز داشته شدند. یگانه دختر گرامی پیامبر ایامی چند پس از پدر به شهادت رسید در حالی که حقش ربوده، فرزندش سقط شده و بدن مطهرش رنجور از ضرب و جرح بود.
جانشین گرانمایه و پسر عم و داماد والا مقامش علی علیهالسلام بیست و پنج سال از حق خلافت عقب رانده شد و در دوره اندک خلافت ظاهری آنقدر جریانات نفاق و پلشتی جرعههای غم و اندوه به کام او روا داشتند که هنگام ضربت خوردن در محراب مسجد کوفه فریاد برآورد به خدای کعبه رَستم و به آرزوی خود رسیدم.
سبط اکبر، امام مجتبی(ع) را نیز به خانه نشینی مبتلا ساخته و سرانجام مظلومانه مسموم نمودند و آنگاه که نوبت به سیدالشهدا(ع) رسید، جریان کفر و نفاق به سرکردگی شجره خبیثه بنی امیه وارد میدان شد و انتقام خونهای کفار قریش را به فجیعترین شکل از پیامبر اکرم(ص) گرفت. اصحابش را به شهادت رساند و پیکرهای جوانان اهل بیتاش را پاره پاره کرد و سر از بدن همگی جدا نمود. بدنهای مطهرشان را زیر سم اسبها گرفت و از دفنشان خودداری نمود. دارایی شان را به غارت برد و خیمههاشان را به آتش کشید. آنگاه بانوان و کودکان معصوم را با غل و زنجیر بر شتران بیجهاز و عماری شهر به شهر چون اسیران کفار گردانید.
داستان جنایات و رفتار زشت و شنیع بنی امیه با یادگارهای رسول مکرم اسلام پایان ندارد تا آن هنگام که از فرط ظلم و بیداد سرنگون شد و سلسله خیانت گستر بنی عباس زمام امور را به دست گرفت.
این سلسله خبیثه که در ابتدا با شعار خونخواهی از اهل بیت پیامبر(ص) بر سر کار آمد، خود را در شمار بنی هاشم و از فرزندان عباس بن عبدالمطلب عموی رسولالله(ص) میدانست. اما پس از به دست گرفتن قدرت، گوی سبقت را از بنی امیه ربوده و در ظلم و بیداد بر خاندان پیامبر(ص) روی آن شجره خبیثه را سفید کرد. دِعبِل خُزاعی شاعر اهل بیت در وصف بیداد بنی عباس چنین میگوید:
أری «أُمَیّهًْ مَعذُورینَ إنْ قَتَلُوا وَ لا أری» لِبَنی العَباسِ مِن عُذرٍ
«بنی امیه از این رو که هیچ نسبتی با خاندان رسالت ندارند در قتل و کشتار اهل بیت معذور و معافند. اما بنی عباس که خود را منتسب به پیامبر میدانند در ظلم به اهل بیت آن حضرت چه عذری خواهند داشت؟»
این خاندان پلید در به شهادت رساندن امامان هدایت هیچ تردیدی از خود بروز نداده و شش امام را به شهادت رسانیدند. (از امام صادق تا امام عسکری سلام الله علیهم) آنها همچنین در انتظار میلاد خاتم اوصیا حضرت مهدی ارواحنا فداه بودند تا ایشان را نیز به قتل برسانند اما مشیت الهی مانع شد و آن حضرت در پس پرده غیبت قرار گرفت.
در زیارت رسول اعظم(ص) خطاب به آن حضرت عرض میکنیم:
أشهَدُ أنّکَ قد بَلّغتَ رِسالاتِ ربّکَ وَ نَصحتَ لِأُمّتِکَ وَ جاهَدتَ فی سبیلِ الله
«شهادت میدهم که تو به طور کامل رسالت پروردگار خود را رساندی و برای امت خویش خیرخواه بودی و در راه خداوند مجاهدهای سخت کردی.»
آنگاه در ادامه چنین میگوییم:
ألحَمدُ للهِ الذی اسْتَنقَذَنا بِکَ مِنَ الشرکِ و الضّلال
«سپاس خدایی را که ما را به وسیله تو از شرک و گمراهی رهانید.»
این اعترافات در حقیقت اقرار به نعمت عظیم رسالت و توجه به این نکته است که هدایت و سعادت انسانها مرهون مساعی طاقت فرسای آن بزرگوار میباشد.
اما این سخن را نیز باید به ساحت مقدس حضرتش رساند که هر چند در دوران سیاه حاکمیت طاغوتها پیروی از اهل بیت و دوستی آنان جرم محسوب میشد، در این زمان که به برکت انقلاب اسلامی صدای حق طلبی در همه جهان طنین افکنده است، ملتهای جهان هر روز بیش از پیش در محبت به اهل بیت شما از یکدیگر پیشی گرفته و به این ریسمان الهی چنگ میزنند. امروز راهپیمایی عظیم دهها میلیونی اربعین مبدأ تحولی نوین گردیده و به گونهای بیسابقه مردم از همه جهان و از تمام ملل و نحل و مذاهب در آن شرکت میکنند.
یا رسولالله! آینده از آنِ اهل بیت شماست. اللهم عجل لولیک الفرج.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی