kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۰۸۷۲
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۵

یک حرف حق و این‌همه حمله؟!(نگاه)



مهدی امامقلی
آیت‌الله جنتی سه‌شنبه در افتتاحیه اجلاسیه مجلس خبرگان گفته بود: «من به مدیران فعلی هیچ امیدی ندارم. ما برای روزی کار می‌کنیم که اینها با مدیران جوان و انقلابی جایگزین شوند تا از این خفت و گرفتاری که دچارش شده‌ایم رها شویم.»
همین اظهارات رئیس ‌مجلس خبرگان رهبری بهانه‌ای شد تا کسانی‌که داعیه‌دار اخلاق، آزادی بیان و دموکراسی هستند در ستیز با آنچه حقیقت است ایشان را آماج توهین و انتقادات تند خود قرار دهند. روزنامه‌های ایران و جمهوری اسلامی و چندین پایگاه خبری اصلاح‌طلب در اقدامی هماهنگ با ادبیاتی مانند اینکه «رئیس‌93 ساله مدعی جوانگرایی»، «آیت‌الله جنتی جوان شده و ما خبر نداریم؟»، «نطق شائبه‌برانگیز آیت‌الله» و... سعی کردند حرف‌های رئیس ‌مجلس خبرگان رهبری در مورد لزوم جوانگرایی در مدیریت کشور را به باد انتقاد بگیرند.
اگرچه دلایل عصبانیت غیرمنطقی اصلاح‌طلبان را باید در جاهای دیگری جست‌وجو کرد اما بایستی ‌اشاره کرد که آیت‌الله جنتی در این مراسم نکات دیگری را هم بیان کرده‌اند که به مذاق مدعیان اصلاحات خوش نیامده و آنها را به شدت عصبانی کرده است.
رئیس‌مجلس خبرگان رهبری در این مراسم بر گزاره مهمی ‌اشاره کرده و در نقد عملکرد دولت گفتند: «18 میلیارد دلار را به دلال‌ها دادند و پیش اروپا دست دراز می‌کنند». منظور آیت‌الله جنتی از سرازیر شدن ۱۸ میلیارد دلار به جیب دلالان توسط دولتی‌ها، هدررفت بودجه بیت‌المال در ارز 4200 تومانی یا همان دلار جهانگیری بود و مقصود ایشان از دست دراز کردن پیش اروپا، دلخوش کردن دولت به «وعده» 15 میلیارد دلاری اروپایی‌ها در کانال مالی اینستکس است.
برای درک واقعیتی که آیت‌الله جنتی به آن ‌اشاره کردند بایستی به دو نکته توجه کنیم؛
اول آنکه؛ توزیع ارز 4200 تومانی که کسی مسئولیت خسارت بزرگ را گردن نمی‌گیرد، تصمیم دولت بود؛ تصمیمی که با احتساب قیمت متوسط دلار 12 هزار تومانی، نزدیک 216 هزار میلیارد تومان از منابع کشور را به باد داد و در نهایت به آنجا ختم شد که محمدباقر نوبخت در 20 فروردین سال جاری، لب به اعتراف گشود و گفت: «باید اعتراف کنیم منافع ارز ۴۲۰۰ تومانی به مردم نرسید.» هرچند که حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهور سعی کرد ارز 4200 تومانی، به همان دلار جهانگیری مشهور شود و نه دلار روحانی اما بر این واقعیت صحه گذاشت که کار، کار دولت است. وی در 21 فروردین 97 گفت: «همه اعضای جلسه اقتصادی به جز روحانی درباره دلار با ارز ۴۲۰۰ تومانی موافق بودند». البته باید این نکته را هم اضافه کنیم که همان موقع مسعود نیلی، دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور اقتصادی و عضو شورای پول و اعتبار که به بهبود وضعیت اقتصادی امیدی نداشت و برای نجات خود از اتهام‌ها استعفا داده بود، در رد روایت حسام‌الدین آشنا در مورد جلسه دلار ۴۲۰۰ تومانی، خواستار انتشار فایل صوتی آن شده بود!
و دوم آنکه غربی‌ها بعد از 18 ماه از خروج آمریکا از برجام نه تنها به تعهدات برجامی خود عمل نکرده‌اند بلکه در ادامه نقش بازی کردن در قامت «پلیس خوب» و همراهی در کارزار فشار حداکثری با طراحی کانال مالی اینستکس، وعده تزریق 15 میلیارد دلار به آن را مطرح کردند. حالا روحانی به نیویورک رفته تا کلید حل مشکلات کشور را در آنجا جست‌وجو کند. نکته قابل تأمل ماجرا آنجاست که از اخبار و گزارش‌های مربوط به حضور روحانی در سازمان ملل طی دو روز گذشته؛ تصاویری در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شوند که از منظر رسانه‌ای از «ارزش خبری» بالایی و به عبارت دقیق‌تر از ارزش «استثنا و شگفتی» (Oddity) برخوردار است. رئیس ‌مجلس خبرگان با ظرافت دو نکته را به هم گره زدند. عده‌ای از یک‌طرف بیت‌المال را به تاراج دادند و از یک‌طرف برای وعده‌ای مالی دست گدایی به سوی دشمنان دراز می‌کنند و این واقعیت، هر ذهن سلیمی را انگشت به دهان می‌گذارد! این اتفاق عجیب و غریب و یا همان ارزش خبری استثنا نه فقط در بین کاربران مجازی بلکه در تاریخ ثبت می‌شود تا دانسته شود زمانی که «دوران بزن در رو تمام شده» و در برهه‌ای که جمهوری اسلامی ایران پهپاد آمریکایی را زمین‌گیر و کشتی انگلیسی را توقیف می‌کند و انصارالله رخداد آرامکو را رقم می‌زند عده‌ای چگونه به وعده مالی کسانی دل خوش کرده‌اند که بارها گفته‌اند با آمریکا وحدت راهبردی داریم.
آیت‌الله جنتی در مراسم افتتاحیه اجلاسیه مجلس خبرگان با ‌اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه فرمودند «تسلیم فشار حداکثری نمی‌شویم» گفتند: «برخی افراد نادان و غافل هم به فکر این هستند که مذاکره کنند با آمریکایی‌ها مذاکره می‌کنند تا هرچه گفتند ما قبول کنیم و در این نوع مذاکره ما پیروز نمی‌شویم، می‌خواهند دست ما را ببندند و ما را تسلیم کنند.»
یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای در نقد اظهارات آیت‌الله جنتی بیتی از جامی آورده که «ذات نایافته از هستی بخش/ کی تواند که شود، هستی‌بخش؟» اتفاقاً بایستی همین بیت و البته بیت بعدی که می‌گوید: «خشک ابری که بود ز آب تهی/ ناید از وی صفت آب‌دهی» را فراروی آنهایی نهاد که کلید حل مشکلات کشور را در نیویورک، پاریس، وین و... می‌جویند.