kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۰۷۵۱
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۰
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام

به رسمیت شناختن اسرائیل، گام نهایی تعامل با آمریکا



 سهراب صلاحی
 در ادامه این نگرش یعنی نگاه راهبردی به مذاکره، روحانی پس از تفاهم لوزان نیز چنین گفت: «مذاکرات هسته‌ای پله اول برای تعامل سازنده با جهان است. بحث ما فقط هسته‌ای نیست. این‌چنین نیست که ما امروز موضوعی به نام هسته‌ای داریم و می‌خواهیم با جهان مذاکره کنیم و بعدازآن تعامل ما با جهان تمام شود. این پله اول برای رسیدن به بام تعامل سازنده با جهان است. در دنیای امروز پیشرفت و ثبات بدون همکاری امکان‌پذیر نیست. ما همکاری و هماهنگی را با همه کشورهایی که می‌خواهند و اراده دارند به ملت ایران احترام بگذارند و با مردم ایران در چارچوب منافع مشترک کار کنند ادامه خواهیم داد و با همه کشورهایی که رابطه خوبی داریم رابطه صمیمانه‌ای برقرار خواهیم کرد. با آنها که رابطه سردی داشته‌ایم، رابطه بهتر و با آن‌هایی که احیاناً تنش و خصومت داشته‌ایم، پایان خصومت را می‌خواهیم. بی‌تردید همکاری و تعامل به نفع همه است». ظریف نیز در نشست خبری با وزیر خارجه انگلیس در تهران گفت: «درباره مسائل مورد اختلاف مانند حقوق بشر حاضریم از طریق گفت‌وگو مشکلات را حل کنیم». روحانی نیز در دیدار وی گفت: «نباید در گذشته باقی ماند، طرف‌های مذاکره خواهند دید تعامل با ایران صحیح بوده است».
مسلم است که رأس کشورهایی که جمهوری اسلامی ایران با آن مشکل دارد، آمریکا است، حتی اگر در رابطه ایران و بعضی کشورهای دیگر نیز مشکلاتی بروز نماید، ریشه آن در خصومتی است که آمریکایی‌ها با وقوع انقلاب اسلامی علیه مردم ایران اعمال می‌نمایند. علاوه‌بر رئیس‌جمهور، بارها این سخن که مذاکرات هسته‌ای مقدمه‌ای برای ایجاد ارتباط با آمریکا است از سوی بعضی دیگر از نزدیکان رئیس‌جمهور نیز مطرح شد. برجام‌های دیگری که به نام برجام 2، 3 و 4 گاهی از سوی بعضی مسئولین دولتی، از آن سخن می‌رفت درواقع تفسیر سخنان جان کری بود که در نامه خداحافظی خود آورده بود که به ایرانی‌ها به صراحت گفته‌ایم که ازجمله شروط ایجاد رابطه آمریکا با دولت روحانی، پایان دادن به برنامه موشکی (برجام 2)، عدم دخالت در منطقه (برجام 3) و پایان دادن به بی‌توجهی به حقوق بشر است (برجام 4). البته وندی شرمن شرط دیگری برای ایجاد رابطه دولت دکتر روحانی با آمریکا بر شروط رئیسش افزود و آن به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل از سوی جمهوری اسلامی ایران بود. با این مراتب پس از خروج آمریکا از برجام و در موضعی قابل تقدیر در مقابل تقاضای همتای سوئیسی درباره مذاکره با ایران به جهت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی، روحانی بیان داشت که «ایران رژیم صهیونیستی را نامشروع می‌داند و فعالیت‌های آن را در منطقه تجاوزکارانه می‌داند». این موضع انقلابی که درواقع حمایت از بشریت و حمایت از حق تعیین سرنوشتی است که غربی‌ها حدود یک قرن است که مردم فلسطین را از آن محروم کرده‌اند، بلافاصله در نامه‌ای کتبی مورد تقدیر سرلشکر سلیمانی، فرمانده قدس سپاه پاسداران قرار گرفت.
با این‌ وجود اتخاذ چنین رویکردی، یعنی راهبردی تلقی کردن مذاکره با آمریکا از سوی دولت یازدهم بستر مناسبی برای آمریکایی‌ها فراهم کرده بود که می‌توانند اهداف سیاسی خود که همانا نفوذ در کشور و همراه کردن ایران با سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی آمریکا است، از طریق مذاکرات و با تحمیل تعهدات سنگین بر کشور و لغو نکردن تحریم‌های اقتصادی و مالی محقق کنند تا همچنان برگ برنده‌ای برای وادار کردن دولت یازدهم به اعطای امتیازات دیگر در دست داشته باشند.
از سوی دیگر تلقی راهبردی از مذاکرات هسته‌ای و اینکه دولت می‌تواند با پذیرش محدودیت‌های هسته‌ای علاوه‌بر پایان تحریم‌ها، زمینه ایجاد رابطه با آمریکا را نیز فراهم نماید، باعث شد که حسن روحانی، ممنوعیت نظام را نادیده گرفته و برای اولین بار، به‌عنوان تنها رئیس‌جمهور اسلامی ایران با رئیس‌جمهور آمریکا تماس تلفنی برقرار نماید و پس‌ازاین اقدام در پاسخ سؤال خبرنگار نشریه فایننشیال تایمز که سؤال کرده بود اوباما را چگونه ارزیابی می‌نمایید، گفت در تماس تلفنی که در ماه سپتامبر با وی داشتم، وی را فردی «بسیار مؤدب» و «باهوش» یافتم. صرف‌نظر از درستی یا نادرستی این سخن و درحالی‌که راه‌اندازی دهشتناک‌ترین گروه تروریستی تاریخ یعنی داعش تنها یکی از اقدامات اوباما است که درواقع جنایتی بین‌المللی تلقی و مطابق حقوق بین‌الملل، مسئولین آمریکایی و به‌خصوص اوباما به این سبب نیز باید مورد تعقیب، محاکمه و مجازات قرار گیرند، متأسفانه چند روز بعد وندی شرمن یعنی سومین رده هدایت‌کننده سیاست خارجی آمریکا، حسن‌نیت رئیس‌جمهور ایران را با فحاشی به ملت ایران که در واقع درخور مسئولین متجاوز آمریکایی بود پاسخ داد و گفت: «ما به دنبال حذف تحریم‌های وسیع علیه ایران نخواهیم بود و تنها به ایران فرصت می‌دهیم برای از بین بردن نگرانی‌های ما، مدتی استراحت کند» و با وقاحت هرچه تمام‌تر بیان داشت که «فریب و نیرنگ قسمتی از DNA ایرانیان است».
در هرحال این پیروزی برای آمریکا در حالی ورق خورد که به تعبیر آسوشیتدپرس، تمایل اوباما برای تمدید گفت‌وگوهای هسته‌ای به‌طور مکرر نشان‌دهنده وضعیت دشواری بود که دولت وی با آن روبرو بود. با توجه به آشوب در سراسر خاورمیانه و مناقشه شدید روسیه و اکراین، اوباما به یک توافق هسته‌ای نیاز داشت، باید گفت که این پیروزی تقریباً بدون هزینه برای آمریکا و با وارد شدن خسارت‌های سنگین بر جمهوری اسلامی ایران، تقدیم اوباما شد.
همچنین مسئولین آمریکا در مذاکرات هسته‌ای موفق شدند که مذاکرات چندجانبه را به مجموعه‌ای از دیدارهای دوجانبه تبدیل نمایند و به‌خصوص مذاکرات طولانی و پیاده‌روی که میان دو وزیر خارجه ایران و آمریکا اتفاق افتاد، موجب شد که آمریکایی‌ها تا حدودی بتوانند ابهت شکست‌خورده خود که اساس آن مدیریت، هوشمندی و مقاومت جمهوری اسلامی ایران بود را ترمیم کنند تا جایی که بی‌بی‌سی گفت: در آستانه 12 فروردین، سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی ایران که «دشمنی با آمریکا» بنیانش را تشکیل می‌دهد، رابطه تهران – واشنگتن با ملاقات‌های پیاپی وزرای خارجه، پیاده‌روی‌ها و تقدیم هدایا از سوی مسئولین ایرانی به مقامات آمریکایی شکل تازه‌ای گرفته و گویا تابوی رابطه با آمریکا شکسته است. روزنامه واشنگتن‌پست نیز نوشت، صرف‌نظر از هر نتیجه‌ای، 18 ماه ملاقات‌های مسئولین ایرانی با آمریکا و پیاده‌روی‌ها و هدیه دادن‌ها، باعث شد که تا حدود زیادی تابوی رابطه با آمریکا شکسته شود و اینک دیگر همه مردم ایران مرگ بر آمریکا نمی‌گویند و این پیروزی بزرگی برای آمریکا است.