سفیر پاکستان در گفت وگو با کیهان مطرح کرد
نقش پر رنگ انگلیس، اسرائیل و هند در تـداوم بحـران کشـمیر
گفتوگو از: محمدحسن نیکبین و امینالاسلام تهرانی
اشاره:
شرایط بحرانی و دشوار کشمیر و فشاارهایی که مردم مسلمان این خطه طی روزها و هفتههای جاری متحمل میشوند، زمینهساز یک گفتوگوی صمیمی با خانم «رفعت مسعود» سفیر محترم پاکستان در کشورمان شد. ایشان که با رویی گشوده ما را در سفارت به حضور پذیرفت، صحبت را از سفر اخیرش به مشهد و زیارت حرم مطهر امام رضا شروع کرد و پس از نقل مشاهداتش در مورد عزاداری سیدالشهدا(ع) و مراسم تعزیه در ایران، به سراغ کشمیر رفت.
خانم سفیر از نقش ابتدایی انگلیس برای لاینحل گذاشتن مسئله کشمیر به ما گفت و در ادامه تأکید کرد که در حال حاضر علاوه بر هند، آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز برای جلوگیری از استقلال منطقه مسلماننشین کشمیر تلاش میکنند. به گفته وی، استقلال این منطقه به نفع قدرتهای غربی نیست، چرا که از یک سو باعث قدرت گرفتن جهان اسلام میشود و از سوی دیگر، دست کشورهای غربی را از چین که در حال قدرت گرفتن است، کوتاه میکند. این گفت وگو
را با هم از نظر میگذرانیم.
چرا مسئله کشمیر که دغدغه جهان اسلام است، 72 سال حل نشده باقی مانده و این زخم کهنه را چطور باید درمان کرد؟
_ در ابتدای استقلال هند از استعمار و استقلال پاکستان از هند، بحران کشمیر به روابط هند و پاکستان مربوط میشد، اما الان، این بحران، یک مشکل منطقهای و حتی جهانی است. قضیه کشمیر تنها به حقوق بشر ربط پیدا نمیکند، مسئله حقوق بشر هم هست، اما مسئله مهم دیگری که با آن پیوند مییابد، امنیت منطقه است.
در آغاز رهایی از استعمار انگلیس، قرار بود که مناطق مسلماننشین کشمیر به پاکستان ملحق شوند و مناطق هندونشین نیز در هند بمانند. بیشتر جمعیت مسلمانان شبه قاره در غرب و شرق هند ساکن بودند. بدینترتیب بود که در شرق، پاکستان شرقی (که بعدا بنگلادش نام گرفت) و در غرب نیز کشور پاکستان فعلی شکل گرفتند. ولی، کشمیر به همان شکل اولیه و بهعنوان بخشی از خاک هند باقی ماند.
چرا وضعیت کشمیر بلاتکلیف باقی ماند؟
_ این برنامه انگلیس، هند و کشورهای دیگر بود که میخواستند، جا پای خود را در منطقه حفظ کنند. اصلاً این مسئلهای است که حتی در محیطهای علمی و دانشگاهی مطرح است که چرا مسئله کشمیر را همان موقع حل نکردند؟ ما مثل همه مسلمانان میگوییم، همانطور که قدرتهای غربی مسئله فلسطین را حل نشده باقی گذاشتهاند، تا مسلمانان همیشه دچار مشکل باشند، نسبت به کشمیر هم همین سیاست را به کار گرفتهاند، تا در این منطقه (شبه قاره) نیز همیشه مسلمانان با مشکل مواجه باشند. برنامه این است که بحران حل نشود، این نقشه را که قبلاًً کشیدهاند و حالا هم دارند آن را اجرا میکنند.
در حال حاضر میبینید که قدرتهای غربی به ایران فشار میآورند و تحریمهای گستردهای را تحمیل میکنند. به افغانستان نگاه کنید؛ حتی حالا که میخواهیم بحران این کشور را حل کنیم، حل نمیشود. مورد هند و پاکستان (کشمیر) هم اینگونه است. ما نتیجه میگیریم که این یک برنامه است و میخواهند که زمینه برای دخالت آمریکا و کشورهای غربی در منطقه فراهم باشد. آنها میخواهند اسلحه خود را بفروشند و (با بهرهگیری از ژئوپلیتیک کشمیر) به چین و روسیه فشار بیاورند. به هر حال، برنامه غربیها این است و علیرغم این برنامه، ما میخواهیم مسئله را با هند حل کنیم و اگر کشور سومیهم بخواهد برای حل این مسئله واسطه شود، ما استقبال میکنیم.
اما، چیزی که مردم پاکستان را خیلی متأثر میکند، مسئله حقوق بشر در کشمیر است؛ زنان و کودکان این منطقه در شرایط بدی به سر میبرند. مسئله دیگر، لغو قانون خود مختاری است، که خود هند آن را تصویب کرده و به کشمیر داده بود(ماده 370 قانون اساسی).
بر اساس قانون خودمختاری، کشمیر بهعنوان یک ایالت ویژه قلمداد میشده است؟
_ بله. بهتر است از منظر تاریخی به این مسئله نگاه کنیم؛ در زمان رهایی از استعمار انگلیس و استقلال پاکستان از هند، کشمیر اگرچه منطقهای مسلماننشین بود، اما توسط مهاراجهها که هندو بودند، اداره میشد. در آن زمان نخستوزیر هند، «جواهر لعل نهرو» بود، کسی که خودش اهل کشمیر بوده است و به همین خاطر، نمیخواست کشمیر از هند جدا شود. لذا، علیرغم اینکه قرار بود این منطقه مسلماننشین به پاکستان ملحق شود، جدا شدنش از هند به تعویق افتاد. نهرو به مردم کشمیر،که از این قضیه ناراحت بودند، پیشنهاد داد که این منطقه از هند جدا نشود و در عوض نیز دهلینو به کشمیر خودمختاری خواهد داد و از حقوق مردم نیز محافظت خواهد کرد.
اما، این حقوق (که نهرو وعده داده بود) عبارت بود از اینکه ساکنان کشمیر دین خود را که اسلام است، حفظ کنند- از جمعیت هشت میلیونی کشمیر هند، حدود دو میلیون نفر آنها شیعه بوده و بسیاری از مسلمانان کشمیر نیز مهاجران ایرانی هستند، مثل شیخ همدانی که بسیاری به دست او مسلمان شدهاند- مراسم خود را بجا آورند، زبان کشمیری را در مدارس تدریس کنند و دولت هند هم در این موارد هیچ دخالتی نخواهد کرد. اینها، همان اختیاراتی است که دولت هند به کشمیر بهعنوان یک ایالت ویژه داده بود.
اما از همان ابتدا، مناقشات فراوان و حتی جنگهایی میان هند و پاکستان بر سر کشمیر رخ داده است. دولت هند وعده داده بود که خودمختاری این منطقه را (تحت هر شرایطی) حفظ خواهد کرد.
ولی یک ماه و نیم پیش هندیها این ماده قانونی را لغو و کشمیر را محاصره کردهاند.
- حکومت هند میگوید؛ بهخاطر وجود این ماده قانونی، ما نمیتوانیم قدرت حکومت مرکزی را بر این منطقه اعمال کنیم، ولی ادعا میکند که پاکستان از مرز کشمیر تروریست به این منطقه وارد میکند.
هند میگوید که دولت این کشور مشغول مبارزه با داعش و گروههای تروریستی در منطقه کشمیر بوده و برای همین نیز این منطقه را محاصره کرده است. این ادعا را شما قبول دارید؟
- نه، ما آن را قبول نمیکنیم. کشمیریها از همان ابتدا و زمان استقلال هند، خواستار تعیین سرنوشت خود به دست خودشان بودند، درست مثل مردم فلسطین. کشمیریها میگفتند؛ ما خودمان باید انتخاب کنیم که به پاکستان ملحق شویم و یا در قلمرو هند بمانیم. نهرو این را هم قبول کرده و وعده برگزاری یک همهپرسی را داده بود. او در مجامع جهانی نیز همین را گفت و پاکستان هم بهعنوان یک کشور نوپا، برای این کارآماده شد. اما نهرو با پیشنهاد خودمختاری به مردم کشمیر، از همهپرسی طفره رفت. در آن زمان برخی از مردم پذیرای طرح خودمختاری و برخی هم به دنبال جدا شدن بودند. در هر حال، لغو خودمختاری هم خلاف قوانین هند و هم خلاف قوانین بینالمللی است.
آیا در حال حاضر مردم کشمیر خواستار الحاق به پاکستان هستند؟
- امروز آنها میخواهند مستقل باشند؛ نه میخواهند دیگر جزیی از هند باشند و نه میخواهند بخشی از پاکستان باشند، چرا که امروز به یک بدبینی رسیدهاند.
اما ادعای هند برای مبارزه با داعش. ..؟
- قانون بینالمللی به مردم کشمیر اجازه میدهد که برای کسب استقلال خود، دست به سلاح ببرند. کشمیر مثل فلسطین است؛ کشوری کهاشغال شده و مردم آن میتوانند مبارزه کنند.
یعنی شما مبارزه مسلحانه را جزء حقوقشان میدانید؟
- قانون بینالمللی این اجازه را میدهد، نه قانون ما و شما. هر چند هند سوءاستفاده میکند و میگوید آنهایی که مبارزه میکنند کشمیری نیستند، بلکه تروریست هستند. آنها اهل کشمیر هستند. شما گزارشهای تمام سازمانهای حقوق بشری را ببینید؛ همه گفتهاند این مبارزان، اهل کشمیر هستند و نه تروریست و خارجی نیستند. بین اینها بچههای 10 و 15 ساله، دختران، دانشجویان و اساتید دانشگاه یافت میشوند که برای آزادی خود مبارزه میکنند. این بهانه هند است، چون اسم تروریست در جهانترسناک است. هند این مسئله را مطرح میکند با این هدف که جهان خود را از مسئله کشمیر کنار بکشد.
من به دوستان خودم در ایران و جاهای دیگر گفتهام که این یک نقشه بینالمللی است که دائم از اسم تروریست استفاده شود، دوستان ما هم آن را تأیید میکنند. شما میبینید که اگر مردم کشمیر میجنگند برای آزادی خودشان است، مثل بچههای فلسطینی. کشمیریها و فلسطینیها چگونه میجنگند؟ با سنگ. ارتش هند و اسرائیل هم با گلوله به آنها حمله میکنند. آنها کشورهای اشغالگر هستند. این آمریکا، اسرائیل و ارتش هند هستند که اسلحه دارند، فلسطینیها یا کشمیریها که اسلحه ندارند.
این اقدام هند در لغو قانون خودمختاری هم برای امنیت منطقه خطرناک است و هم حقوق بشر را از بین میبرد. ببینید که مردم این منطقه در عید قربان چه محدودیتهایی داشتهاند. حالا هم که ایام محرم است، آنها حق ندارند عزاداری بکنند، چرا که دولت هند اعلام کرده چند نفر نمیتوانند یک جا تجمع کنند. در نتیجه، برگزاری مراسم عزاداری برای آنها(شیعیان کشمیر) ناممکن شده است. الان مردم کشمیر برای غذای خودشان هم دچار مشکل هستند، آنها حتی نمیتوانند میوههای خودشان را هم صادر کنند. به همین خاطر، به شدت دچار مشکل اقتصادی شدهاند. کشمیریها قبلاًً حقوقشان تضییع میشد و صرفا مشکل سیاسی و امنیتی داشتند، ولی اکنون مشکل اقتصادی هم دارند.
باید توجه کرد که هند با لغو ماده 370 قانون اساسی، که به خودمختاری کشمیر مربوط میشود، امنیت منطقه را به خطر انداخته است. ما به دوستانمان، از جمله ایران و چین، گفتهایم که این اولین قدم هند است؛ دهلینو بعد از کشمیر هند، به سراغ کشمیر پاکستان هم خواهد آمد. آنها به کشمیر پاکستان میگویند «کشمیراشغالی» و معتقدند این منطقه هم باید به هند ملحق شود. این دومین قدم هند خواهد بود. این هم منجر به جنگ دیگری بین هند و پاکستان میشود و از آنجا که دو کشور اتمیهستند، این اقدام هند، امنیت منطقه را هم تهدید میکند. ما نمیخواهیم کشورهای جهان را بترسانیم، بلکه میخواهیم جهان را متوجه این امر بکنیم. ما از کشورهای جهان، مؤسسات بینالمللی و حقوق بشری خواستهایم که از هند بخواهند که دست از این روند بردارد.
مواضع دولت کنونی هند در قبال کشمیر چه تفاوتی با دولتهای قبلی هند دارد؟ از آنجا که دولت کنونی هند و حزب حاکم بی.جی.پی ایدئولوژی هندویی پررنگی دارد، میخواهیم بدانیم که این اقدامات اخیر دولت هند ریشه در این ایدئولوژی دارد یا صرفاً سیاسی است؟
- اقدامات هندیها ریشه در ایدئولوژی آنها دارد. اگر شما رسانههای هند را دنبال کنید، متوجه میشوید که حزب کنونی هند ایدئولوژی آر.اس.اس دارد. آر.اس.اس مؤسس ایدئولوژی هندوتوا است، این اندیشه میگوید همه شبهقاره هند باید به دست هندوها باشد، در نتیجه پاکستان را هم اینها بخشی از هندی میدانند که باید در دست هندوها باشد. اینها میگویند 200 سال، در دوره مغولها، مسلمانان در هند حکومت کردهاند و دیگر نباید بگذاریم آنها به قدرت برسند تا دوباره فرهنگ هندوها را تضعیف کنند. البته این شامل مسلمانان فقط نمیشود، بلکه شامل مسیحیان و دیگران هم میشود، هندوها میگویند که آنها به هیچ وجه نباید قدرت بگیرند.
وقتی آقای «(نارندرا) مودی» به نخستوزیری هند رسید، اعلام کرد: باید اول اقتصاد هند را قوی کنیم، دومین کار من این است که باید تفکر هندو را تقویت کنیم. این منشأ اختلاف این حزب با حزب بزرگ دیگر هند، یعنی «حزب کنگره» است. آقای مودی حتی گفت، زمانی پاکستان از هند جدا شد که نهرو از حزب کنگره نخستوزیربود و او بود که به کشمیر خودمختاری داد. رهبران بی.جی.پی میگویند که سیاست نهرو و گاندی در مورد خودمختاری کشمیر اشتباه بوده است. البته، این سیاست دولت هند، فقط شامل کشمیر نمیشود، شاید خبری که این روزها منتشر شده و به یکی از ایالتهای شمالی هند مربوط میشود را خوانده باشید.
ایالت «آسام»؟
- بله. شما میدانید که با مردم این ایالت چه کردهاند. در گذشته بنگلادش کشور بسیار فقیری بود و بسیاری از مردم بنگلادش به ایالت آسام هند (هممرز بنگلادش ) مهاجرت کردهاند تا در آنجا برای خود کار بیابند و زندگی کنند. این اقوام مهاجر با اقوام بومی آسام زبان مشترکی داشته هر دو «بنگلا» صحبت میکنند. بیشتر افراد مهاجرمشغول کشاورزی و چایکاری شدند. در زمان استقلال هند هم سیاست حاکمان این بود که مردم با هر مذهبی میتوانند بیایند هند و راحت زندگی کنند. در نتیجه برای مسلمانان بنگلادشی که به هند و ایالت آسام میآمدند مشکلی بهوجود نمیآمد وآنها راحت به هند مهاجرت میکردند. اما حالا دولت فهرستی منتشر و اعلام کرد، فقط آنهایی میتوانند در هند بمانند که از 40 سال پیش در آنجا بودهاند. در نتیجه بسیاری از مسلمانان، که طی این 40 سال به هند و این ایالت رفتهاند، دیگر حق ندارند در آنجا بمانند. هندیها در رسانههای خود میگفتند که چون فرهنگ آنجا داشت اسلامی میشد، دست به این اقدام زدند. خوب این روند بسیار خطرناک هست، چرا که هند حدود 200 میلیون مسلمان دارد و بسیاری از اقلیتهای مسیحی در آن کشور ساکن هستند. این روند برای همه آنها مشکلساز خواهد بود. در بعضی استانها مسیحیان دارند اکثریت میشوند، شاید هدف بعدی دولت هند آنان باشند.
در میان احزاب حاکم و دولتهای هند، دولتهای میانهروتری هم بودهاند، مثل همین حزب کنگره، چرا با آنها هم مسئله کشمیر حل نشد؟
- این همان گرهای است که درباره آن سخن گفتهایم و باید باز شود. برای همین است که میگوییم این برنامه انگلیس بود و کاری کرد که مسئله کشمیر لاینحل باقی بماند. البته باید در نظر داشت که همان موقع هم هندیها به خصوص نهرو که کشمیری بود و دیگر اعضای کنگره، با جدا شدن کشمیر خوشحال و راحت نبودند، اما به هر حال با تأکید آقای جناح که میگفت بعد از استقلال هند از انگلیس، باید به تشکیل یک کشور مسلمان کمک کرد تا مسلمانان به حقوق خود برسند، و مبارزانی چون نهرو و گاندی هم تسلیم این خواست شدند. بهنظرم اینکه خود نهرو کشمیری بود، به حل نشدن مسئله کمک کرد. همچنین، باید به اهمیت آب کشمیر توجه داشت که برای ما(پاکستان) که کار اصلیمان کشاورزی است، بسیار اهمیت دارد. در سال 1960 بود که آب بین هند و پاکستان تقسیم شد و بانک جهانی هم آن موقع به ما کمک کرد. همچنین باید به اهمیت استراتژیک کشمیر و هم مرز بودنش با چین توجه کرد.
اشاره کردید که نمیخواهند مسئله کشمیر حل شود، منظورتان قدرتهای بزرگ غربی است؟
- اول انگلیس و کمپانی هند شرقی نمیخواستند مسئله کشمیر حل شود و پس از آنها نیز آمریکا و کشورهای دیگر، از جمله اسرائیل وارد صحنه شده و همین سیاست را ادامه دادهاند. اگر کشمیر آزاد شود، یک کشور مسلمان میشود، آنها این را نمیخواهند. مسئله دیگر این است که با آزادی کشمیر، راه کنترل چین برای آنان دشوارتر میشود. چین با کشمیر هم مرز است و اگر آزاد شود، با چین، پاکستان و هند روابط اقتصادی داشته باشد، این برای چین فایده دارد، چون یک مرز جدید برای چین باز میشود و اینکه چین قصد دارد «جاده ابریشم»را که از کشمیر میگذرد، توسعه دهد. همه اینها را در نظر داشته باشید. اینها باعث میشوند که غرب برای این منطقه برنامه داشته باشد تا بتواند شرایط را کنترل کند.
آیا دولت اسلام آباد کشمیر هند را بخشی از پاکستان میداند؟
- خیر. وقتی که تازه به استقلال رسیدیم و اولین جنگ پاکستان و هند در سال 1948 رخ داد، کشمیر تقسیم شد، بخشی به پاکستان ملحق شد و بخشی هم در هند ماند. سازمان ملل هم گروهی را برای تعیین مرزها فرستاد، اما قضیه فیصله پیدا نکرده است. برای همین هم به کشمیر هند و هم پاکستان خودمختاری داده شد که خودشان حکمرانان خود را دارند و ما قائل به خودمختاری کشمیر هستیم.
آنچه که باعث شده پاکستان این قدر به کشمیر اهمیت بدهد، بهخاطر اهمیت استراتژیک آن است، یا برای مردم کشمیر نگران است؟
- شما باید همه اینها را در نظر داشته باشید. ببینید مسلمانان در هر جایی تحت فشار هستند، شما خودتان وضع مسلمانان در سراسر جهان را بررسی کنید، چه در آفریقا، در جهان عرب مثل فلسطین یا مسئله سوریه و لبنان و افغانستان و پاکستان حتی کشور ایران همه تحت فشار غربیها هستند.
در هند نیز ایدئولوژی هندو حاکم است و به قول یکی از دوستان خبرنگارم در هند که خانم مسلمانی است، آنها از مسلمانان میترسند و نمیخواهند دوباره در هند به قدرت برسند. در هند و از طرف دولت هند زن مسلمان و کودک مسلمان و پیرمرد و پیرزن به درستی محافظت نمیشوند، اما این دولت از گاو محافظت میکند! فقط در یکی از ایالتهای جنوبی که فکر میکنم «کرالا» است، اجازه قربانی در برخی ایام سال را میدادند که حالا در همان جا هم مشکل شده است. آنها اگر ببینند مسلمانی گاوی را ذبح میکند، از گاو محافظت میکنند و مسلمان را میکشند!
این وضع دشوار مسلمانان در هند است، غربیها نیز مثل دولت هند، نسبت به مسلمانان حساس هستند و نمیخواهند که آنها به قدرت برسند. از سوی دیگر، منابع کشورهای مسلمان مثل معادن افغانستان یا نفت و گاز ایران، همیشه باعث شده که غربیها در مورد این مناطق حساسیت داشته باشند، چون به این منابع طمع دارند. مسئله آب هم جای خود دارد و حتی میگویند جنگ سوم جهانی بر سر آن خواهد بود.
هدف دولت پاکستان، در کشمیر، حمایت از مسلمانان این منطقه است. اما به دیگر مسائل مهم که گفته شد، هم توجه دارد.
درباره روابط دوجانبه ایران و پاکستان هم در پایان اگر چیزی هست بفرمایید. بخصوص دیدار آقای عمرانخان
نخستوزیر پاکستان با رهبر انقلاب.
- تقریباً شش ماه است که از آن سفر میگذرد. بعد از سالها بود که نخستوزیر پاکستان به ایران سفر کردند. او در این سفر، ابتدا مستقیم به مشهد و زیارت امام رضا(ع) رفته و بعد از آن به تهران آمدند. گفتند اول باید از امام(ع) اجازه گرفت و بعد از کار معنوی به کار دولتی پرداخت. اینجا(در تهران) با رهبر ایران و همچنین با رئیسجمهور ملاقات کردند. نخستوزیر ما از همان ابتدا گفتند اولویتشان رشد مناسبات اقتصادی در همین منطقه است، حتی توسعه روابط اقتصادی با هند. ایران هم در این منطقه است و البته فقط یک کشور همسایه و دوست نیست، بلکه کشور مسلمان و برادر است. ایران کشوری کهن است که ما با آن روابط طولانی داریم.
البته ما متوجه مشکلات مرزی و سیاسی و اقتصادی هم هستیم. الان هم بحث تحریمهای ایران است که ما به دنبال این هستیم که باز بتوانیم روابطمان را با ایران در همین شرایط تحریم هم بهگونهای حفظ کنیم و دچار مشکلات تحریم هم نشویم. به دنبال راهی هستیم که از تحریمها خود را محافظت کنیم و بتوانیم روابط اقتصادیمان را نیز حفظ کنیم.
نخستوزیر ما این را هم گفتند که ما میدانیم کدام کشورها مشکلات امنیتی در این منطقه ایجاد کردهاند، ایران میگوید عربستان هست، برخی کشورهای خلیج فارس هم هستند و آمریکا نیز هست، ما هم میگوییم علاوه برآنها، اسرائیل و هند هم هستند. اگر امنیت در مرزهای پاکستان و ایران باشد، به ضرر تمام این کشورهاست. ما البته روابط خوبی با عربستان داریم، هم مسائل دینی در این میان مطرح است و هم عربستان به ما کمکهای اقتصادی میکند. ما همانطور که نخستوزیر ما هم گفتهاند میگوییم عربستان نباید نگاه بدی به ایران داشته باشد، اگر عربستان میخواهد ما در کنارش باشیم نباید نگاه بد به ایران داشته باشد، چرا که ایران تنها یک کشور همسایه نیست، بلکه کشور مسلمان است. به عربستان گفتهایم درگیری با ایران، به نفع هیچکس در منطقه نیست.
این درگیریها به نفع پاکستان هم نیست.
- برای همین ما این نکات را به عربستان همیشه گفتهایم. نخستوزیر ما حتی به آقای روحانی گفتهاند، حتی قسم یاد کردند که تمام تلاششان را برای کنترل گروههای تروریستی که در نقاط هم مرز با ایران، در پاکستان فعالند خواهند کرد و گفت با همکاری شما این کار را انجام میدهیم، برای همین است که ایشان در سفرش به تهران رئیس اطلاعات پاکستان را نیز به همراه خود آورده بود تا به این مسئله رسیدگی کنند و جلسات لازم را با طرف ایرانی داشته باشند. ما قصد داریم در مرز خود برای تأمین امنیت حصار ایجاد کنیم، گرچه این مرز طولانی و حدود 1000 کیلومتر است. همچنین وزیر اقتصاد پاکستان به ایران سفر کرد و همچنین وزیر تجارت ایران نیز به پاکستان سفر کردند، که ملاقاتهای خوبی صورت گرفت.
انشاالله هیئتی از پاکستان در چند ماه آتی به ایران سفر خواهند کرد تا مذاکرات لازم برای توسعه تجارت آزاد بین طرفین صورت بگیرد. در واقع با این توافقنامه راه تجارت بسیار راحتتر میشود. همچنین مذاکراتی برای مبادلات بانکی باید صورت بگیرد که بدون مشکل تحریمها بتوانیم تجارت کنیم. در واقع پیشنهاد ایران بود که چند بانک ایرانی در پاکستان شروع به کار کنند که مبادلات بانکی تسهیل شود. پیشنهاد شد که با ارز دو طرف یعنی ریال و روپیه تجارت صورت بگیرد که این پیشنهاد مورد استقبال پاکستان قرار گرفت. همچنین سعی شده برای مراودات کالایی شراط فراهم شود که مثلاٌ ایران برق بدهد و ما برنج بدهیم.
بعد از آمدن نخستوزیر ما به ایران، یک سلسله مذاکراتی آغاز شد که بسیار اهمیت دارد، چرا که برخی تجار پاکستانی بعد از تحریمهای آمریکا، دچارترس از تجارت با طرفهای ایرانی شدهاند که در واقع این مذاکرات شرایط را برای رفع این نگرانیها فراهم میکند.