نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
صدور انقلاب صلح را تهدید میکند!
روزنامه زنجیرهای همدلی در شماره اخیر خود به گزارشی در مورد نشست اخیر جمعی از اساتید و فعالان سیاسی و اجتماعی تحت عنوان «صلح و ضرورت دموکراسی» را منتشر کرد.
سرویس سیاسی-
«شهرنشینی» و «کمجمعیتی» نشانه رشد است!
مقصود فراستخواه، جامعهشناس و استاد دانشگاههای تهران طی سخنانی در این نشست گفت: «[جامعه ایران] جامعهای است که به لحاظ صفات جمعیتی و تغییرات در آن، شدیداً گرفتار تب دموکراسی است ولی نمیتواند آن را مستقر کند. 75 درصد جامعه ایران شهرنشین است، بعد خانوار از 5 به 3/5 نفر رسیده است، ساختارهای پدرسالار تغییر کرده، میزان سن افراد 30 سال شده است، 85 درصد جامعه باسواد است، 14 میلیون نفر در ایران تحصیلکرده دانشگاهی هستند، 800 هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی داریم، در 20 سال گذشته مقالات علمی 50 برابر شده است، و مجموع رشد و تغییراتی که در جامعه اتفاق افتاده است بهروشنی دیده میشود.»شایانذکر است که مدعیان اصلاحات در حالی باترجمه و تقلید از الگوهای غربی «شهرنشینی» و «کمجمعیتی» را نشانه رشد میدانند که مسائلی مانند کمجمعیتی سالهاست که در خود آمریکا و اروپا منسوخ شده است.فراستخواه در ادامه سخنانش با ادبیاتی وقیحانه گفته است: «هر کشوری که دعاوی هژمونیک داشته باشد امکان زندگی صلحآمیز را با دیگر اقوام و ملل در تمام سطوح تضییع و تهدید میکند. صدور انقلاب نوعی دعاوی هژمونیک است که روابط صلحآمیز و بازی صلح را بر هم میزند.»حالآنکه صدور انقلاب یکی از مبانی نظری انقلاب اسلامی ایران و بنیانگذار آن حضرت امام خمینی(ره) بوده و اتفاقاً گزارهای در جهت استعمارستیزی و استقلالخواهی و صلحخواهی در سایه حاکمیت مردم است.سایهاندازی ایدئولوژی بر زندگی، دموکراسی را مناقشهانگیز کردهاند.
وی افزوده است: «سایهاندازی ایدئولوژی بر زندگی، کمالگرایی و مناسبات مخدوش دین و دولت مواردی هستند که دموکراسی را در ایران مناقشهانگیز کردهاند. خلق نهاد دین و دولت هم شرایط و امکان را هم برای صلح و هم برای دموکراسی مشکل کرده است.» ستیز و عناد مدعیان اصلاحات با ایدئولوژی و کجفهمی در این مورد، آنان را از درک مفاهیمی چون مردمسالاری دینی، رواداری و زیست مسالمتآمیز مبتنی بر دین محروم ساخته است.
گرفتار «نادموکراسی» در ایران شدهایم!
فراستخواه گفته است: «نکته دیگر، شخصیت و منش نخبگان است که نیل به دموکراسی را در این کشور مشکل کرده است. به جای اینکه ابتکار عمل تحولخواهیها در ایران بهدست نخبگان بیفتد، به دست آدمهای تندرو، خشونتطلب و فرصتطلبی افتاده که نه صلحاندیشاند و نه دموکراسی خواه. اینجا نادموکراسی نوعی نااختیاری است که ما از بد حادثه گرفتار نادموکراسی در ایران شدهایم».
ادعای اصلاحطلبان مبنی بر وضعیت «نادموکراسی» در ایران در حالی است که آنان همواره در همه دورههای انتخاباتی حضور داشته و اغلب منصبها و پستهای اجرایی و تقنینی را نیز قرق کرده و در حزب و روزنامههای زنجیرهای خود، هر چیزی از هجمه به قانون اساسی، ولایتفقیه، ساختارهای کشور تا تخطئه آموزههای دینی و اسلامی گفتهاند و نوشتهاند.
حرکت دولت و مجلس در رفع مشکلات، «لاکپشتی» و «ناامیدکننده» است
رسول منتجبنیا در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «اصولاً در جامعه یکی از عناصری که لازم و ضروری است و نبودش میتواند مشکلات بزرگی را ایجاد کند، امید به آینده و نشاط و علاقه به کشور است. اگر در بین مردم امید نباشد هیچ حرکتی برای انسان معنادار نخواهد بود و تمامی حرکتها منجر به شکست خواهد شد...آنچه قابلملاحظه است اینکه احساس نمیشود که دولت و مجلس بخواهند کارستانی انجام دهند و این حرکتهای لاکپشتی و آرامیکه انجام میشود، نمیتواند امیدآفرین باشد. درحالیکه امروز کشورمان نیاز به شوکی امیدبخش و حرکتی شجاعانه دارد که مردم را نسبت به آینده خود امیدوار و به حاکمیت علاقهمندتر سازد.» در روزهای گذشته، اکبرترکان مشاور سابق روحانی گفته بود که باید در دولت و مجلس هم شخصی مثل آقای رئیسی داشته باشیم. متأسفانه عملکرد دولت و مجلس در نزد افکار عمومی قابلقبول نیست. یکی از دلایل این کارنامه ضعیف، غفلت از مطالبات اصلی مردم و پرداختن به حواشی و موضوعات دست چندم است.
مظلومنمایی روزنامه اصلاحطلب از «علی مطهری»
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «ممیزی قانون» به موضوع گزارش کیهان درباره ماجرای خودسوزی یک دختر هوادار فوتبال پرداخت و نوشت: «آنچه در روزنامه «کیهان» زیر نظر حسین شریعتمداری مشخصاً در بحث گزارش روز شنبه 23 شهریورماه این روزنامه با عنوان «گزارش خبری- تحلیلی کیهان؛ سحر خدایاری را همانها کشتند که برایشاشک تمساح میریزند» منتشر شد و ضمن توهین صریح و آشکار به چند نماینده عضو فراکسیون امید مجلس از جمله علی مطهری، نماینده تهران، آنها را «ستون پنجم و پادوهای دشمن» نامید که یا از سر «نادانی» یا «خیانت به وطن» آب به آسیاب دشمن ریختهاند، و بهویژه در جریان انتشار جوابیه علی مطهری به این مطلب سراسر توهین و افترا رخ داد، عملاًً تخطی صریح از نص قانون مطبوعات بود. بهنحویکه حالا این نماینده مجلس ناگزیر سراغ «اعتماد» و شاید چند روزنامه دیگر رفته که مگر این روزنامهها خطای «کیهان» را جبران کنند و مانع از تشویش بیشتر افکار عمومی شوند».
گفتنی است این روزنامه مدعی اصلاحطلبی در حالی بهدروغ، کیهان را به سانسور جوابیه مطهری متهم کرده است که کیهان بر اساس نصح صریح قانون مطبوعات، آن بخش از جوابیه مطهری که مربوط به گزارش این روزنامه بوده را عیناً بازنشر کرده و به آن پاسخ دادهاما برای انعکاس بخش دوم جوابیه وی که مربوط به طرح سؤال از قوه قضائیه بوده و اساساًً ربطی به مسائل مطرحشده درباره وی در گزارش کیهان نداشته، الزامی به انتشار ندیده است.
لازم به ذکر است که سؤالات مطرحشده از سوی مطهری به حدی سطحی و بدون پشتوانه منطقی بوده است که حتی از انتشار آن بیم وهن جایگاه نمایندگی مجلس شورای اسلامی میرود. بهعنوان نمونه وی مدعی شده است که اگر مرحومه سحر خدایاری بیمار روانی بوده چرا برای وی پرونده تشکیل شده و دادگاه برای مداوای او اقدام نکرده! حالآنکه بر کسی پوشیده نیست که نمیشود به دلیل داشتن بیماری روانی برای کسی پرونده قضایی تشکیل نشود! اتفاقاً بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، در برخی موارد قانونگذار علاوه بر تشکیل پرونده قضایی، تشکیل پرونده شخصیت را نیز لازم دانسته است.
تلاش مدعیان اصلاحات برای بهرهبرداری از تحولات منطقه و اصرار بر دیپلماسی
روزنامه ابتکار به حادثه بمباران تأسیسات نفتی عربستان از سوی جنبش انصار الله یمن پرداخت و نوشت: «منطقه خلیج فارس بهرغم برخی نشانهها که حاکی از کاهش تنشها بود، آیا دوباره به نقطهجوش نزدیک شده است؟ دراینبارهتردید نمیتوان کرد.»در ادامه این مطلب آمده است: «این تحول میتواند به بالا گرفتن احتمال وقوع درگیری نظامی انجامیده و یا تشویق رویکردها به ایجاد ارادهای محکم برای بازگشت به گفتوگوها و توافقهای تازه باشد.»
ابتکار نوشته است: «اروپا به همسویی با واشنگتن در رویکردهای منطقهایترغیب میشود؟» در ادامه آمده است: «پیامد حملات شنبه گذشته با آنچه کاخ سفید در دستور کار تبلیغاتی خود قرار داده، بیتردید بر روابط تهران و ریاض که طی هفتههای اخیر نشانههایی از کاهش تنش در آن بروز یافته بود، تأثیر خواهد گذاشت... [همچنین] ترامپ در توییت تازه خود... نوشته است «اخبار جعلی میگویند که من تمایل دارم با ایران بدون پیششرط دیدار کنم. این یک شرح غلط است.» چنین اظهاراتی نشان از تمایل ترامپ به تشدید تنش با تهران دارد و در این راستا میکوشد همه توجهات را در پی حملات شنبه گذشته به ایران معطوف کند؛ کاری که حالا دستگاه دیپلماسی ایران باید در خنثی کردن آن تلاش کند. منطقه خلیج فارس وضع ویژهای یافته است. همه طرفها دست بر ماشه، در انتظار نتایج آخرین ارزیابیها از اوضاع هستند. آیا هنوز دیپلماسی میتواند راه برونرفت از اوضاع جاری را هموار کند؟»
ادعاهای روزنامه ابتکار در حالی است که در تحولات اخیر منطقه، گرچه وزیر خارجه آمریکا دست به اتهامزنی زد، اما اتفاقاً ترامپ در اولین واکنش نامی از ایران نبرد و روز گذشته هم با عقبنشینی از مواضع دیروزش اعلام کرد که خواهان درگیری نیست. از طرفی انگلیس که همیشه یار غار آمریکا بود، همان روز که پمپئو دست به اتهامزنی زد، به او انتقاد کرد و گفت بدون مدرک نمیشود هیچ واکنشی نشان داد. از سویی چین و روسیه هم به مواضع پمپئو انتقاد کردند و سعودیها هم به خود جرأت ندادند که در مورد ایران دست به اتهامزنی بزنند. ازاینرو خبررسانی غلط مدعیان اصلاحات و بالتبع نتیجهگیری غلط از آن، حاکی از تلاش آنها برای بهرهبرداری از تحولات منطقه و اصرار بر دیپلماسی است غافل از آنکه آنچه باعث تعدیل مواضع آمریکاییها و اروپاییها و عقبنشینی آنها از برخی مواضع رادیکالی شده است مقاومت و برخوردهایی مانند سرنگونی پهپاد آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی بوده است.
شهرداری و شورای شهر به موضوع «حذف نام شهدا» ورود کنند
روزنامه اعتماد در یادداشت صفحه اول خود به قلم فاطمه ذوالقدر نماینده مردم تهران در مجلس به موضوع حذف عنوان شهدا از کوچهها و معابر پرداخت و نوشت: «در خیابانها از حذف نام فرزندان شهیدمان بودیم که امیدواریم این اقدام سهواً صورت گرفته باشد و شهرداری و شورای شهر با ورود به این موضوع و بررسی علل و اعلام نتیجه به افکار عمومی و برخورد با کسانی که احیاناً قصوری داشتهاند، سریعاً در مقام جبران برآیند، زیرا همین نمادها، در فرهنگسازی سهمیبسزا دارند و یکی از راههای بیشمار و رمز و رازهای حفظ هویت فرهنگی یک ملت، پیش چشم بودن نام، یاد و خاطره شهدا، اسطورهها، بزرگان و قهرمانان ملی و مذهبی و نقش بستن نامشان بر کوچهها و خیابانهاست... حماسه ۸ سال دفاع مقدس و مدافعین وطن و حرم باید بهعنوان میراثی گرانسنگ در یاد و خاطرمان باقی و از آفت تحریف مصون بماند.»
شایانذکر است که سناریوی بیسروصدا و ادامهدار «حذف نام شهدا» که تصاویر آن در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد و واکنشهای اعتراضی مردم را در پی داشت در 3 مقطع 1- فروردین 98 (بوستان «شهید چگینی» به بوستان «سنگسر»)، 2- تیر و مرداد 98 (حذف نام شهید از بعضی معابر محله زعفرانیه تهران) و 3- شهریور 98 (حذف نام شهدا از تابلوهای خیابانها و کوچههای شهرهای کرمان، تبریز و شیراز) از سوی برخی مدیران شهری شهرداریها و شوراهای شهر کلید خورد؛ هرچند برخی مدیران شهرداری و سازمان بنیاد شهید در ابتدا دست به انکار اخبار و گزارشها زدند و در مرحله بعد با تأکید بر اینکه «هدایتشده و عمدی نبوده» قول پیگیری و برخورد با عاملان و مسببان را دادهاند.
درمجموع میتوان گفت که در اتاق فکر مدیریت شهری که محکومین امنیتی و سیاسی بر آن چنبره زده و چندی است با نگاههای سیاسی در تقلید از الگوهای غربی، «طرح زیست شبانه» را در دستور کار قرار داده و اکنون هم برای حساسیتزدایی اجتماعی از تغییر و تحول در نمادها و نشانههای دینی و مذهبی در چندین مرحله نام «شهدا» را از تابلوهای کوچهها و معابر حذف کرده، کودتای خزندهای علیه آرمانهای انقلابی و اسلامی در حال جریان بوده و نیازمند هوشیاری مسئولین فرهنگی و همچنین مدیران اطلاعاتی و امنیتی است.
خانم نعمتزاده خودت باش!
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز خود در گزارشی با عنوان «لطفاً با همان پوششی که خلاف کردید در دادگاه حاضر شوید» به موضوع دادگاه شبنم نعمت زاده، دختر وزیر اسبق صمت پرداخت و نوشت: نکتهای که بسیار مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت، نوع پوشش شبنم نعمتزاده بود چراکه او با پوشش چادر در دادگاه حاضر شد. این در حالی است که پوشش او قبل از دستگیری مانتو بوده است.
سپس این نوشتار به واکنش کاربران فضای مجازی پرداخت و چند مورد از آن را در گزارش خود آورد: انتشار تصاویر او درحالیکه چادر به سر دارد و در دادگاه نشسته است واکنش کاربران فضای مجازی را به دنبال داشت: «خانم نعمت زاده واقعیت، چادر و حجاب روگرفته شما نیست... واقعیت خون مردمیاست که با اخلال در بازار دارو و سلامت، در شیشه کردید و با پولش ویلا ساختید حالا میخواهی پشت چادر پنهان کنی» «چرا با همون پوششی که خلاف میکنید در دادگاه حاضر نمیشید؟»، «خانم نعمتزاده با گذاشتن چادر تا دور دماغتان نمیتوانید جرمها و اختلاسهایی که مرتکب شدید را بپوشانید»، «مگه قرار نبود هر کس با پوششی که بیرون داشته تو دادگاه حاضر بشه؟ چرا شبنم نعمتزاده اجازه داشته چادر سر کنه؟ من بهعنوان یه چادری از ایشون شکایت دارم. ایشون علاوه بر کارای دیگش به چادر هم اهانت کرد» و...
بهانهای برای بیعملی وجود ندارد
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در ستون سرمقاله خود نوشت: «... ازجمله اقدامات فوری دیگر برای کمک به ثبات اقتصادی، راهاندازی و گسترش بازار متشکل ارزی، راهاندازی بازار آتی ارز، لغو تمام ممنوعیتهای صادراتی، ممانعت از برداشت ریالی از منابع صندوق توسعه ملی، توقف فوری تخصیص ارزترجیحی و اصلاح قیمتهای بازار انرژی است. لازم است دولت چنین فرض کند که در سالهای پیش رو، تمام هزینههای خود را از محل درآمدهای مالیاتی تأمین خواهد کرد. بنابراین متناسب با این فرض، اقدام به اصلاح ساختار بودجه و بازبینی هزینههای عمومی و اصلاح نظام مالیاتی کند.»
این روزنامه حامی دولت افزود: «علاوه بر آن لازم است اقدامات جدی برای اصلاح نظام بانکی در دستور کار قرار گیرد؛ چراکه اصلاح نظام بانکی بسیار فراتر از ادغام چند بانک مشکلدار در یک بانک دولتی است. بهویژه باید مسائل اساسی نظیر رفع ناترازی ساختاری بانکها، افزایش سلامت بانکها و تعیین تکلیف بانکهای مشکلدار بهطور جدی در دستور کار قرار گیرد. در نهایت تأکید میشود که باید از تمام فرصتها و ظرفیتهای ممکن برای اصلاحات اقتصادی و بازگشت اقتصاد به مسیر عادی بهره برد. بهویژه که اکنون دولت میتواند از ظرفیت تعبیهشده در شورای عالی هماهنگی اقتصادی برای همافزایی و اجماع برای اتخاذ تصمیمهای بزرگ استفاده کند که این ظرفیت به بیانی، بهانهای برای بیعملی باقی نگذاشته است.»
چندی است که مدعیان اصلاحات با طرح ادعای کمبود اختیارات رئیسجمهور، در تلاشند تا با فرار از پاسخگویی مشکلات امروزی کشور را بر گردن دیگران بیندازند.