نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
تحریم انتخابات و حضور مشروط نشانه سردرگمی است و نتیجه معکوس دارد
سرویس سیاسی-
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه زنجیرهای اعتماد گفت: «حضور مشروط (در انتخابات) هیچ معنایی ندارد. بالاخره بعد از ۴۰ سال باید همه کسانی که ادعای سیاستورزی دارند، تکلیف خود را مشخص کرده و بگویند در مهمترین صحنه سیاست کشور که انتخابات باشد، هستند یا نیستند؟ اینکه بخواهیم پیش از هر انتخاباتی تصمیم بگیریم که حضور داشته باشیم یا نداشته باشیم، سرگردانی دائمی است.»
کرباسچی در ادامه گفت: «اگر گروهی یا کسی فکر میکند تحریم انتخابات در صحنه سیاسی ایران ممکن و تأثیرگذار است، خب انجام دهد. بههرحال اکثریت مردم با وجود جمیع مشکلات و نارضایتیهایی که وجود دارد، میخواهند نمایندهای در مجلس داشته باشند که حرفشان را بزند. بعید میدانم کسی از نیروهای سیاسی داخل نظام فکر کند با تحریم میتوان در سرنوشت کشور تأثیر گذاشت. این حرفها بیشتر نوعی چانهزنی سیاسی است و اتفاقاً همیشه هم نتیجه معکوس دارد».
اشاره دبیرکل کارگزاران به طرح سعید حجاریان است که چندی پیش در فضای رسانهای مطرح شد. همان موقع کیهان نیز نوشت که بررسی مواضع و عملکرد سیاسی اصلاحطلبان در بازه زمانی انتخابات از ادوار گذشته تاکنون نشاندهنده اتخاذ نوعی «گروکشی سیاسی» و دنبال کردن همان استراتژی «فشار از پایین و چانهزنی از بالا» است و آنها میخواهند سوار بر موج احساسات عمومی و ماهیگیری از آب گلآلود فشارهای خارجی، حکومت را مجبور به پذیرش خواستههای خود کنند. اصلاحطلبان بهخوبی میدانند که برای نظام جمهوری اسلامی، «مشارکت حداکثری» یک هدف استراتژیک و حائز اهمیت در حوزههای داخلی و خارجی است و از این رو میخواهند اعلام کنند که اگر حاکمیت به خواستههای اصلاحطلبان تن ندهد! آنها انتخابات را تحریم میکنند و در نتیجه مشارکت حداکثری محقق نمیشود. از این رو حرف کرباسچی مبنی بر اینکه «تحریم انتخابات، نوعی چانهزنی سیاسی است و نتیجه معکوس دارد» چیز تازهای نیست و البته پیشازاین نیز گفتیم که بررسی انتخابات مجلس پنجم گویای این واقعیت تاریخی است که این طرح محکوم به شکست است.
«بلوف» را رها کنید؛ تنها راهحل «مذاکره» است!
روزنامه همدلی در یادداشت صفحه اول خود با انتشار بخشی از اظهارات اخیر روحانی مبنی بر اینکه «سازمان انرژی اتمی موظف است در زمینه تحقیق و توسعه هر آنچه نیاز فنی کشور است را آغاز کند و تمام تعهداتی که در این زمینه در برجام وجود داشته است را کنار بگذارد. از جمعه ۱۵ شهریور ما شاهد گسترش در تحقیق و توسعه در زمینه انواع سانتریفیوژها و سانتریفیوژهای جدید، سرعت عمل و هر آنچه برای غنیسازی نیاز داریم، خواهیم بود.» نوشته است: «بهواقع اعلام این مواضع و استراتژی جدید تهران قبل از اینکه راهبرد اصلی آن باشد، بیشتر به بلوفهای خاکستری شباهت دارد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «با همه مطلوبیت و فوایدی که بلوفهای خاکستری در کنترل و مدیریت دارد، این استراتژی در قیاس با راهبرد مذاکره و گفتوگو، روش پیچیده، پرهزینه و پردردسری است. بهواقع راهبرد مذاکره و گفتوگو در قیاس با بلوفهای خاکستری فرازوفرود و پیچیدگیهای راهبردهای حمایتی اروپا و اتکا به نگاه شرق را ندارد. محققا اصرار به بلوفهای خاکستری بهجای شفافیت به مرور زمان فاصله ما را با اروپا زیاد میکند و حتی سبب میشود که ما حمایتهای پاندولی و قطرهچکانی اروپا را نیز از دست بدهیم. ضمن آنکه ممکن است موجب احاله موضوع به شورای امنیت و در نتیجه اجماع واشنگتن و متحدان علیه تهران شود. حال و به دنبال شکست نقشه راه پاریس در مناسبات پسابرجامی، تنها راه و مسیر مطمئن خروج از بحران، مذاکره و گفتوگو است. اهمیت این مذاکره نیز با توجه به شکست دولت در سیاست تنظیم بازار و همچنین پروژه اعتمادسازی دوچندان میشود. مسیر و راه این مذاکره هم نه لزوماً از واشنگتن یا بروکسل یا پاریس بلکه از تهران میگذرد. به عبارت دیگر کلید این مذاکره در دست تهران است. این مذاکره واقعی و حسابشده نیز نه لزوماً به معنی واگذاری بیشترین امتیاز به اروپا، بلکه میتواند موجب همراهی با اروپا در حفظ و بقای برجام و در نهایت فرصتی برای اخذ امتیاز حداکثری بهمنظور گشایش در عرصههای سیاسی و اقتصادی باشد.»
کاهش تعهدات برجامی توسط دولت، اقدامی مهم اما دیرهنگام و حداقلی است. اما مدعیان اصلاحات همین اقدام حداقلی در واکنش به عهدشکنی و گستاخی آمریکا و اروپا را نیز برنمیتابند.
این روزنامه زنجیرهای، با این ادعا که کاهش تعهدات برجامی ایران، بلوف است، پیشنهاد مذاکره را مطرح کرده است. این در حالی است که برجام، عیار مذاکره با آمریکا و نتایج آن را به خوبی نمایش داد.
چه کسانی عاشورا و قیام حسینی را تحریف کردند؟!
روزنامه اعتماد روز یکشنبه در یادداشتی با عنوان «طلای عاشورا و بدلیجاتش» نوشت: «امام حسین با ظلم جنگید، جلوی فریبکاری و دروغ ایستاد، با متملقان درافتاد و زیر بار ذلت نرفت و از ذلیلان رو برگرداند. جدیترین سؤالی که بعد از بازخوانی واقعه کربلا به ذهن میرسد، این است که گفتمان سیدالشهدا(ع) موقعیت و منصب چه گروه و چه طبقهای را به خطر میاندازد که ناچارند دست به تحریفش بزنند و اصل ماجرا را میپوشانند؟ صریحتر بپرسم: اگر مردم عزادار به سیدالشهدا تأسی کنند و همان راه و مرام او را به قدر وسع پیش بگیرند، حیات و اقتدار چه طایفهای متزلزل میشود که از فردای عاشورا به تکاپو افتادهاند تا واقعیت و حقیقتش را پنهان کنند؟ بخشی از تحریف عاشورا بهخاطر منافع مادی و مطامع زودگذر دنیایی است.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «تحریف اصلی را آنهایی مرتکب میشوند کهترویج گفتمان سیدالشهدا را به زیان خود میبینند و از فراگیر شدنش میترسند، آن تحریفی که معمولاً در باورهای دینی صورت میگیرد از این جنس است. خلق را تحمیق میکنند اما نه برای فروش پیاز، بلکه برای سلطه و استیلا و قدرت.»
گفتنی است این روزنامه اصلاحطلب در حالی به درستی تحریف عاشورا و محرفین آن را مذمت کرده است که در همین روزگار ما برخی برای توجیهاشتیاق بیش از حد دولتشان به مذاکره با غرب و برای رسیدن به اهداف سیاسی و حزبی خود با سوءاستفاده از احساسات عاشورایی مردم ایران گفتند: «درس کربلا و امام حسین درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است.» اما بدتر از آن اقدام برخی چهرههای نزدیک به همین جریان مدعی اصلاحات بود که درباره اینکه امام حسین چگونه در کربلا مذاکره کرده بود، تئوریسازی کردند. در واقع سایه سنگین «نان روز سیاست» بر رفتار و اعمال این جریان سیاسی به محرم و عاشورا هم رحم نکرد.
با این توضیح مختصر شاید یافتن مصداق عینی برای این گزاره روزنامه اعتماد که چه کسانی برای «منافع مادی و مطامع زودگذر دنیایی» و نیز «برای سلطه و استیلا و قدرت» عاشورا را تحریف کردند، کار چندان سختی نباشد.