نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
سنگ تمام نایب رئیس مجلس برای مظلومنمایی دولت؛ دولت، مظلوم است و مشکلات کشور را پای دولت ننویسید!
سازندگی در مقدمه گفتوگوی خود با مسعود پزشکیان نایبرئیس مجلس شورای اسلامی نوشته است: «او (پزشکیان) در شرایط فعلی دولت را مظلوم میداند و میگوید که هیچکدام از دستگاهها و قوای دیگر که در ایجاد شرایط فعلی مسئولاند حاضر به قبول مسئولیت نیستند و میخواهند همهچیز را به نام دولت تمام کنند. بهعلاوه به اعتقاد پزشکیان صداوسیما مهمترین مسئول ناامیدی مردم در شرایط فعلی است»
سرویس سیاسی-
مسعود پزشکیان در این مصاحبه گفته است: «اما دولت الآن مظلومتر است؛ چون همه فحشها را به او میدهند و همه بیعرضگیها را گردن دولت میاندازند. درصورتیکه دولت چیزی جدا از قوه مجریه، مقننه و قضائیه نیست. اگر دولت خلاف قانون عمل کرده بود خب چرا مجلس خوابش برده بود؟ جلویش را میگرفت. قوه قضائیه خوابش برده بود؟ نمیگذاشت تخلف کند. مگر ناظر اجرای قانون غیر از قوه قضائیه و مجلس کسی دیگر است؟ خب مداخله میکردند. چرا خوابشان برده بود؟»
بیاعتمادی در کشور، تقصیر دولت پنهان است
پزشکیان در راستای برجستهسازی این گزاره که «دولت اختیار ندارد» و البته درخصوص سؤالی در مورد دولت پنهان گفته است: «البته این (دولت پنهان) فقط مشکل دولت فعلی نیست. دقیقاًً چنین مراکزی وجود دارد و چه در درون دولت و چه بیرون از آن اقدام به تصمیمگیریهایی میکنند که مشکلزا میشود... . بیاعتمادی که در جامعه ایجاد شده است نتیجه همین رفتارها و فحش دادنهای بیحساب و کتاب عدهای است که فکر میکنند قیم این ملتاند و هر جا خواستند به نام آنها و از زبان آنها حرف میزنند. یعنی به جای اینکه صادقانه آنچه که هست را به مردم بگویند برای اینکه بگویند ما خیلی خوب و طرف مقابل بیعرضه است همه مشکلات را به گردن طرف مقابل میاندازند. وزارت ارشاد چقدر نیرو و اختیار دارد و چقدر نفوذ دارد؟ آیا صدا و سیمایی در دستش است؟ آموزش و پرورشی دارد؟ مساجدی در اختیارش هست؟ بنگاهها و دانشگاهها در دستش هستند؟ همه اینها از نظر فرهنگی در دست افراد و سازمانهای دیگری است. اما وقتی مشکل فرهنگی پیش بیاید همین افراد و سازمانها فحشش را به وزارت ارشاد میدهند.»
و این در حالی است که بارها کیهان بر این نکته تأکید داشته است که این دولت پنهان چه کسانی و چه گروههایی هستند و اساساًً چرا نامیاز آنها یا عملکردشان نمیبرند؟ آیا دلار جهانگیری که نزدیک 216 هزار میلیارد تومان از بیتالمال را به هدر داد یا صندوق ذخیره فرهنگیان که متولی آن وزیر مستعفی دولت روحانی بود و اختلاس 15 هزار میلیاردی را رقم زد یا بانک سرمایه که اختلاص 13 هزار میلیاردی در آن صورت گرفت و یا حقوقهای نجومی که به گفته یکی از همان اصلاحطلبان شامل حدود 3 هزار فیش حقوقی 20 الی 50 میلیون تومانی بود، کار دولت پنهان بود؟
وقتی با آمریکا و اروپا درمیافتیم به راحتی به توسعه اقتصادی نمیرسیم
سازندگی به نقل از پزشکیان نوشته است: «اگر منصفانه نگاه کنیم بهتر است مشکلات را تقسیم کنیم و بپذیریم همه در این وضع مقصر هستند. شعارهایی که میدهیم هزینه دارد. بالاخره وقتی با آمریکا و اروپا در میافتیم نمیتوانیم به راحتی به توسعه اقتصادی هم برسیم. همه راهها را روی ما بستهاند. ما در چنین وضعیت طوفانی کشتی را حرکت میدهیم.»
او افزوده است: «من میگویم اینکه دولت را مقصر شرایط فعلی بدانیم ناجوانمردانه است... . همه آنهایی که میگویند «که بود که بود من نبودم» همه اینها خودشان سر کار بودهاند.» و «حق ندارند این وضع را پای دولت فعلی بنویسند»
کوشش محکوم به شکست مدعیان اصلاحات؛
برای جمعبندی با ترامپ مذاکره کنیم!
روزنامه زنجیرهای آرمان در یادداشتی به قلم یک روحانی اصلاحطلب نوشته است: «رئيسجمهور طبق قانون اساسي اختياراتي دارد که ميتواند در مواقع لازم از آن استفاده کند و حتي بعضي مسائل کلان مورد اختلاف را ميتواند به راي عمومي بگذارد و رفراندوم برگزار کند و در مورد آنها نظر اکثريت ملت و جامعه را بپرسد.»
گفتوگو با ترامپ بايد اتفاق بيفتد!
در ادامه این مطلب آمده است: «درمجموع گفتوگو با رئيسجمهور آمريکا در فرانسه با حضور امانوئل ماکرون و همچنين ديدار محمدجواد ظريف با نخست وزير ژاپن از جمله مسائلي است که بايد اتفاق بيفتد تا نهايتا به يک جمعبندي برسيم»
کاخ سفید با ایران وارد مذاکره شود!
این روزنامه در یادداشت دیگری هم به قلم دیپلمات سابق و فعال اصلاحطلب نوشته است: «بنابراين مذاکره در دنياي سياست با هر کسي و هر مقامي امري طبيعي است و نسبت به مذاکره نکردن ارجح است. در گذشته اگر حتي جنگ نيز بهوقوع ميپيوست در همان صحنه جنگ نمايندگان و سفرايي ردوبدل ميشدند حال يا جنگ ادامه يافته و يا متوقف ميشد» و «. اگر کاخ سفيد شرايط را درست درک کند، بهتر است با ايران وارد مذاکره شود. آنهم بدون هيچ گونه قيد و شرطي»
شایان ذکر است مدعیان اصلاحات از اظهارات اخیر رئیسجمهور مبنی بر اینکه «اگر منافع ملي اقتضا کند با هر کسي و در هر جايي مذاکره خواهم کرد» ذوق زده و دچار این توهم شدهاند که قرار است با مذاکره که مانند سمّ مهلک است، توافق محکوم به شکستشان، دوباره جان بگیرد حال آنکه حدود از یکسال و چند ماه است که با خروج آمریکا از برجام، این توافق از بین رفته و تلاش مدعیان اصلاحات برای احیا و البته کوشش چند ماه گذشته آنها برای بزک مرده برجام محکوم به شکست بوده است. مدعیان اصلاحات که رویه و سویه سازش و انفعال گرفتهاند باید بدانند که هر جا عقبنشینی صورت گرفته، دشمن گستاختر شده و بیش از پیش دست به تهدید و تهاجم زده است چرا که تشدید تحریمهای بیسابقه، تحریم سپاه و وزارت خارجه، تجاوز پهپاد جاسوسی و توقیف نفتکش ایرانی و. .. مدلول ادعاست.
ابتکار مکرون- روحانی، ابتکاری برای نجات برجام است!
روزنامه همشهری در یادداشت صفحه اول خود نوشت: «ابتکار مکرون- روحانی، ابتکاری برای نجات برجام بعد از خروج آمریکا از آن بوده و آنچه اروپاییها را به تحرک واداشته، گامهای جدید ایران در کاهش تعهدات برجامی خود است» و «تأمین اعتبار قابل توجه برای سامانه حمایت از مبادلات تجاری یا اینستکس و همینطور تضمین فروش نفت ایران از مهمترین این اقدامات ضروری محسوب میشود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در مجموع تحرکات جدید پیرامون برجام، میتواند تحولاتی مثبت برای کشور تلقی شود؛ هرچند مانند هر مذاکره دیگری فرایندی پیچیده و دشوار پیش رو خواهد داشت.»
و این در حالی است که اروپاییها بارها نشان دادهاند در راستای بازی پلیس خوب - پلیس بد، دوستان آمریکاییها خود را که یار غار تاریخی آنها بودهاند را هرگز تنها نمیگذارند چه آنکه چندی پیش مکرون و ترامپ در نشست خبری مشترک بر این گزاره اتفاق نظر داشته و تأکید کردند که در قبال جمهوری اسلامی وحدت راهبردی داشته و تنها تفاوتشان اختلافات تاکتیکی است. سؤال اساسی این است که بعد از خروج آمریکا از برجام، اروپاییان جز همکاری و همراهی با آمریکاییها چه کاری برای برجام کردهاند؟ حتی کانال مالی اینستکس که نوعی استراتژی فریب است، صرفاً در راستای اهداف و برنامههای آمریکایی است؛ بنابراین چطور میشود به آنها خوشبین بود و ابتکار مکرون- روحانی را ابتکاری برای نجات برجام دانست؟
به آمریکا امتیاز متوازن و متقابل بدهیم!
روزنامه ایران در شماره روز پنجشنبه به انتقادات رسانههای انقلابی به سفر ظریف به فرانسه و دیدار با مقامات فرانسوی در حاشیه اجلاس گروه هفت با عبارت «روشن شدن آتش تهیه توپخانه تندروهای داخلی» پرداخت. این کلیدواژه، امتداد همان سیاق مدعیان اصلاحات است که برای پوشاندن خیانتها و تقلاهایشان برای فروش منافع ملی، حقطلبی و دفاع از کیان و اقتدار نظام را «تندروی» مینامند.
ارگان دولت در ادامه به گمان خود دلیلی برای خطا بودن این انتقادات آورده و نوشته: «اگر این اقدامات برخلاف این سیاستها باشد، باید از آن جلوگیری کرد، در حالی که میدانیم چنین اتفاقی ممکن است در این سطح در مغایرت با سیاستهای کلی دیده شود، بهویژه در مورد سیاستها و اقداماتی که انجام آنها پیشاپیش اعلام میشود. در نقض ادعای تندروها همین بس که سفر نخستوزیر ژاپن به تهران نهتنها با استقبال مواجه شد، بلکه دیدار با رهبر معظم انقلاب نیز انجام گردید و گفتوگو در این سطح هیچ ممانعتی وجود ندارد. بنابراین دیدار آقای ظریف منطقاً در ادامه سیاستهای جاری کشور در امور هستهای است.»
در نقض این ادعا، همین بس که به گفته وزیر امور خارجه در مذاکرات هستهای از برخی خطوط قرمز نظام عبور شده است.
روزنامه دولت همچنین تلویحاً مذاکره با آمریکا و تصریحا امتیازدهی را مطرح کرده و گرچه در این بخش نامیاز مذاکره با آمریکا نیاورده اما رویکرد این یادداشت و این جمله که «ایران در برابر ترامپ چند سیاست همزمان را پیشه کرده است» مؤید همین است؛ ایران نوشته: «باید دریچهای جدی برای حفظ منافع ایران گشوده شود؛ دریچهای که برای تضمین منافع ایران از طریق رد و بدل کردن امتیازات باید سه شرط داشته باشد. اول اینکه هرگونه امتیازی که داده شود همراه با گرفتن امتیازی متوازن و متقابل باشد. دوم اینکه برجام توافق پایهای است که غیرقابل نقض است و سوم اینکه ضمانتهای اجرایی کافی برای جلوگیری از اقدامات بعدی مشابه اقدامات خودسرانه ترامپ در نظر گرفته شود تا صلح و آرامش به منطقه
بازگردد.»
تعطیلی برنامه هستهای امتیاز بزرگ دولت در مذاکرات هستهای بود. غیراز این، مدعیان اصلاحات و حامیان دولت بنا به سوابق سیاه در وطنفروشی، محدودیت توان موشکی و فعالیت و نقشآفرینی منطقهای ایران را هدف گرفتهاند. توازن تعهدات، گرفتن تضمین، همزمانی اجرای تعهدات و پیشبینی مکانیسم برگشتپذیری، تأکیدات منتقدان در زمان مذاکرات هستهای بود که رئیس جمهور آنها را به جهنم حواله داد.
تورم حدود ۵۰ درصدی در استانهای محروم کشور
روزنامه دنیای اقتصاد در شماره اخیر خود در گزارشی نوشت: «نرخ تورم ۱۲ ماهه در مرداد ماه امسال به ۲/ ۴۲ درصد رسید.»
در این گزارش آمده است: «از تابستان پارسال تا تابستان امسال، رنگ و رخ تورم در جغرافیای کشور تفاوت چشمگیری کرد. بر اساس دادههای مرکز آمار، استان کردستان با ثبت نرخ تورم ۱۲ ماهه 50/8 درصدی، در قله تورمی ایران در مرداد ماه قرار گرفته است. در حالیکه در ماه مشابه سال قبل، ارتفاع قله تورمی ۳۸ درصد کمتر بود و قله در کرمانشاه قرار داشت. با این اوصاف، بازندگان اصلی بیثباتی اقتصادی در طول یک سال اخیر، ساکنان استانهای کردستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، خراسانشمالی و جنوبی، سیستان و بلوچستان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد بودهاند که طبق آخرین آمار، با تورم حدود ۵۰ درصدی سروکار دارند و در محدوده قرمز تورمی به سر میبرند. در واقع محرومترین استانهای کشور، بیشترین ضربه را از تورم چشیدهاند. جالب اینکه در مرداد سال قبل که تورم تک رقمی بود، سیستان و بلوچستان و بوشهر، باثباتترین وضعیت را ثبت کرده بودند. نکته دیگری که به چشم میآید، تعمیق فاصله تورمیدر استانهای مختلف است. در سال قبل، فاصله قله تا کف تورم، بین استانهای مختلف در سطح ۵ درصدی قرار داشت؛ اما با صعود قیمتها در طول یک سال اخیر، فاصله قله از کف تورم در ماه گذشته به حدود ۱۵ درصد رسیده است. پس با اوج گرفتن تورم، احتمال ثبت قیمتهای برابر کالاها و خدمات در جغرافیای مختلف کاهش مییابد»
دفاع مدعیان اصلاحات از فرار مالیاتی
روزنامه شرق در شماره اخیر خود برای بار دیگر به دفاع از فرار مالیاتی پزشکان پرداخت. در این یادداشت ادعا شده است که «مطالبه نصب کارتخوان در مطب پزشکان موضوع غریب نبود و اگر از ابتدا نسبت به آن حساسیت[!] نشان داده نمیشد، همانطور که در بسیاری از مطبها وجود داشت[!] میشد بدون حاشیه در مطبهایی که نصب نشده بود نیز نصب شود.»
نویسنده که یکی از محکومین فتنه 88 است در ادامه نوشته شده: «این نکته را نباید ازنظر دور داشت که گارد و حالت تدافعی پزشکان در مقابل الزام نصب کارتخوان پیامد سخنان، تصمیمات و رفتار آمرانه و گاه تند[!!] وزیر سابق بهداشت و درمان و نیز یکی دو مورد سخنان رئیسجمهور[!!] در این سیاق بود. شاید اگر پسزمینه[!!] وجود نداشت موضوع نصب کارتخوان نیز این مقدار موضوعیت نمییافت و موجب واکنش نمیشد»
لازم به ذکر است که برخلاف ادعای نادرست نویسنده از همان ابتدای طرح این موضوع در مجلس لابیها و فشارها برای عدم تصویب آن در مجلس شروع شد. جامعه پزشکان با درآمد بالا و گاه در برخی شاخهها با درآمدهای نجومی بیشترین فرار مالیاتی را دارند. نکته طنز این نوشته آنجاست که نویسنده مدعی شده وزیر بهداشت سابق و رئیسجمهور آمرانه گفتهاند به پزشکان و احیاناً باید وزیر بهداشت افرادی را مشخص میکرد تا با گل و شیرینی به مطبها مراجعه و خواهش کنند تا کارتخوان را نصب کنند. نویسنده گویا نمیداند که قانون آمرانه است و امر میکند. این بهانههای مضحک از برخی پزشکان برای موضوع کارتخوان خود گویای همهچیز است. برای نمونه 30 مرداد سازمان نظام پزشکی طی نامهای به سازمان امور مالیاتی از آنها درخواست کرده است که پزشکان برای استفاده از کارتخوان نیاز به آموزش دارند و تا برگزاری آموزش ثبت کارتخوان را به عقب بیندازید! این در حالی است که دستفروشان نوجوان نیز برای فروش کالای خود اکنون کارتخوان دارند.