موسسه کارنگی بررسی کرد
بی برنامگی، ناکارآمدی و تناقض 3 دلیل عمده شکست سیاستهای داخلی عربستان
یک اندیشکده آمریکایی در گزارشی سیاستگذاریهای متناقض، بیبرنامه و ناکارآمد در عربستان را به عنوان دلایل اصلی شکست سیاستهای داخلی این کشور برشمرده است.
اندیشکده «کارنگی» در مقالهای به بررسی ابعاد و دلایل شکست سیاستهای داخلی عربستان در زمینههای مختلف پرداخته است. این مرکز پژوهشی نوشته: «عبدالرحمن الفضلی وزیر محیط زیست و آب و کشاورزی عربستان، یک برنامه آبیاری قطرهای برای این کشور طراحی کرد. این برنامه، یک برنامه داخلی جدید به منظور حفاظت از آب عربستان که یکی از خشکترین کشورهای جهان است و سومین مصرفکننده بزرگ آب به شمار میرود، است. از سوی دیگر دفتر مدیریت استراتژی عربستان در چشم انداز سال 2030، تعدادی پروژه جدید و بزرگ در پایتخت عربستان به منظور ایجاد فضای سبز طراحی کرده است. از جمله این پروژهها پارک ملک سلمان و پروژه ریاض سبز است. هدف این دو پروژه تبدیل کردن ریاض به بزرگترین پارک شهری در جهان است. هزینه پروژه ریاض سبز، 23 میلیارد دلار برآورد شده است. این مسئله باعث میشود تا میزان آبی که میتواند در راستای برنامه قطرهای در ریاض ذخیره شود، از بین برود.
به گزارش تسنیم، این اندیشکده آمریکایی ادامه مقاله خود را این طور ادامه داده که، «اینگونه پروژهها و برنامههای متناقض در بسیاری از بخشهای دولت عربستان دیده میشود که نشان دهنده سوء مدیریت در سیاستگذاریهای این کشور است و نیاز فوری به اصلاحات دارد...»
در بخش دیگری از این مقاله به چشم انداز عربستان در 2030 اشاره شده که در آن آمده، «با هدف دستیابی به یک حاکمیت موثر و کارآمد همراه با اقتصادی متنوع و شکوفا برای سرمایهگذاری در درازمدت» طراحی شده است، اما آنچه که در حال حاضر مشاهده میشود، هیچگونه سازگاری با این اهداف ندارد. کارنگی تاکید میکند مشکل اساسی و مشترک میان همه این پروژهها این است که برنامه ریزی قبلی برای آنها وجود ندارد. به این صورت که دولت ابتدا یک طرح با سطح بالا را تصویب میکند، سپس برنامهها و قواعد مربوط به آن را تنظیم میکند. در زمینه حاکمیتی نیز همین استراتژی تکرار میشود.
طبق این گزارش، در چشم انداز 2030 عربستان تا دلتان بخواهد بندهایی راجع به «تجدید ساختار دولت»، «خصوصی سازی» و حتی «تغییرات داخلی» هم دیده میشود، اما استراتژیهای عربستان در زمینههای مختلف، بر مبنای اصول غلط است. یکی از دلایل پشت پرده این سیاستگذاریهای غلط و ناهماهنگ، وجود شبکه پیچیدهای از چالشهای اداری است. کارنگی تاکید میکند که به عنوان مثال، بیشتر کارمندان دولتی دون پایه در عربستان برای ارتقای رتبه با مشکل مواجه هستند، به همین دلیل برای رسیدن به این هدف، در گزارش کارهای خود به دروغ اعلام میکنند که استراتژیها با چشم انداز 2030 عربستان مطابقت دارند. دولت عربستان نیز کارمندان خود را تحت فشار قرار میدهد تا این پروژهها را در مدت زمان محدود اجرا کنند. همین حالت موجب میشود تا عناصر اقتصادی خارجی تحرکاتی مانند تقلب در قیمت نفت انجام دهند:«برنامه خصوصیسازی عربستان تلاش کرد تا نهادهای دولتی را در یک مرحلهای که به دلیل بحران اقتصادی در حال فروپاشی بودند، به سمت خصوصیسازی ببرد که موفق نشد. پروژههای خصوصی سازی عربستان همچنان درحالت انجماد است و علت آن میتواند عدم وجود یک سازوکار مناسب برای سیاست گذاری باشد.» یکی دیگر از دلایل عدم سیاست گذاریهای مناسب طبق گزارش کارنگی، کمبود بروکراتهای تحصیل کرده و با کیفیت بالا است که میتوانند سیاست گذاریها را در بلند مدت هماهنگ کنند. در این میان تعداد مشاوران ناکارآمدی که پروژههای دولتی را مدیریت میکنند هم بسیار زیاد است.