اخبار ویژه
تعهد اروپا لغو تحریمها در چارچوب برجام است، نه اینستکس
وزیر اسبق امور خارجه میگوید: اروپا با تسریع در اجرایی کردن اینستکس، از مرگ برجام جلوگیری کند.
کمال خرازی «رئیس شورای راهبردی روابط وزارت خارجه» در دیدار رئیس کمیسیون روابط خارجه مجلس فرانسه گفته است: مردم ایران نسبت به اروپا بهدلیل اجرا نکردن تعهدات برجامی و تبعیت از سیاستهای تحریمی ترامپ به شدت بدبین هستند.
وی افزوده است: فرصت دو ماهه، فرصت خوبی برای اروپاست که با تسریع در اجرایی کردن اینستکس برای تسهیل در مبادلات تجاری و مالی، کندی اقدام گذشته خود را جبران و از مرگ برجام جلوگیری کند.
درباره این سخنان گفتنی است که آقای خرازی به درستی به بدبینی شدید ملت ایران نسبت به دولت اروپایی اشاره کرده است. اما بخش دوم سخنان وی، کاملا نادرست و آدرس اشتباهی است.
تعهد اروپا در برجام، عبور از تحریمهای نفتی و مالی و بانکی بوده است. برجام از اروپا اینستکس نمیخواهد، ما نیز همین طور.
اروپا عمداً در یک سال گذشته، تعهدات برجامی را به وعده راهاندازی کانال مجعولی به نام SPV فروکاست و وعده کرد مدل مبادله نفت با غذا و دارو را به اجرا بگذارد. آنها این وعده را تا اواخر پاییز طول دادند اما با آغاز سال میلادی جدید، مدعی شدند جای SPV میخواهند کانالINSTEX را راهاندازی کنند که چهار پنج ماه است روی کاغذ مانده و مدعیاند #شرط راه اندازی این کانال هم، اجرای مطالبات و استانداردهای FATF توسط ایران میباشد!
این گروکشی در حالی است که طبق ادعا، اروپا قرار است از طریق INSTEX، در ازای دریافت پول نفت فروخته شده ایران به کشورهای غیراروپایی، به ایران فقط غذا و دارو بفروشد و خود، به تحریمهای نفتی و مالی و بانکی آمریکا پایبند میماند.
فارغ از سود و زیان واقعی معاملات پسابرجامی با شرکتهای اروپایی مانند توتال، رنو، پژو و زیمنس و...، حداقل انتظار برجامی ایران از اروپا، عمل این شرکتها به تعهدات و توافقات خود با ایران است. ضمن اینکه باید تحریمهای مالی و بانکی در اروپا برداشته شود تا به تعبیر آقای خرازی بتوان برجام را از مرگ نجات داد، نه اینکه وزیر خارجه بگوید حتی یک حساب بانکی هم نمیتوانیم در لندن افتتاح کنیم.
اروپا با چه زبانی بگوید نه میتواند و نه میخواهد؟
دولت پاسخی را که اروپا باید 60 روز دیگر میداد، گرفت. آنها میگویند هیچ اقدام جدیدی نخواهیم کرد. بنابراین در همین حال باید قدم بعدی را محکمتر و زودتر برداشت.
رجانیوز با انتشار این تحلیل مینویسد: اتحادیه اروپا پنجشنبه با صدور بیانیهای هرگونه «اولتیماتوم» از سوی ایران درباره برجام را رد کرد. اتحادیه اروپا در واکنش به مهلت 60 روزه ایران برای اجرای تعهدات بانکی و نفتی اروپا و همچنین توقف برخی اقدامات ذیل برجام، اعلام کرد که هیچ ضربالاجلی را از سوی تهران نمیپذیرد. همچنین هر یک از کشورهای اروپایی عضو برجام نیز به صراحت اعلام کردند که هیچ تغییر رویکردی درباره عمل به تعهدات خود نخواهند داشت.
با این وصف دیگر ضربالاجل شصتروزه به کشورهای اروپایی عضو برجام معنای خود را از دست داده و قطعا اروپا قدمی در راستای بهبود عمل به تعهداتش برنخواهد داشت. این به معنای آن است که دولت از هماکنون باید گامهای بعدی در کاهش تعهدات خود به سوی خروج از برجام را «زودتر» و «محکمتر» از قبل بردارد. تجربه وقتکشیهای قبلی نشان میدهد که از دست رفتن زمان تنها بهنفع طرف مقابل بهضرر ما خواهد بود.
آیتالله مصباح: برجام گواه درستی راه امام(ره) شد
آیتالله مصباح یزدی گفت قرار بود برجام، نماداشتباه امام(ره) باشد اما گواه درستی راه امام شد.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در جلسه کانون طلوع گفت: با توجه به تأثير عوامل گوناگون بر مسائل فرهنگي، در بسياري از موارد نميتوان اولويت قطعي آينده را دقيقا مشخص کرد؛ هرچند برخي امور کلي را ميتوان پيشبيني نمود؛ همانگونه که مسئله دشمني با آمريکا به عنوان رأس عالم استکبار، امري تقريبا مشخص است؛ لذا امام (ره) از همان سالهاي اول انقلاب در اين مسئله با سياستمداراني که عمدتاً از مليگراها بودند، اختلاف نظر داشت.
وي با اشاره به اينکه ملي گراها معتقد بودند بايد با گفتوگو با آمريکا سعي کنيم تا حد مقدور، منافع خود را تأمين کنيم، ادامه داد: برخي از آنها رسماً به آمريکا تعلق خاطر داشتند و آن را با صراحت اظهار ميکردند، اما عدهاي نيز منافقانه عمل کرده و در ظاهر با نظام همراهي ميکردند، ولي در باطن خواهان کنار آمدن با آمريکا بودند.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم ادامه داد: اگر امروز ما ميبينيم گوشه و کنار کساني در صددند که با آمريکا رابطه برقرار کنند و روي گذشته خط قرمز بکشند و کم کم مرگ بر آمريکا را حذف کنند، نشان از اين دارد که اين افراد، اصلا با امام (ره) همفکر نبودند؛ تا آنجا که در دوره اي، رئيس جمهور کشور به صراحت گفت که من شعار مرگ را نمي پسندم.
علامه مصباح يزدي ادامه داد: البته برخي هم هستند که با اصل انقلاب و قانون اساسي مخالف نيستند، ولي معتقدند که مواضع انقلابي ضداستکباري امام از روي احساسات ديني اتخاذ شده است، و توده مردم هم بهخاطر احساسات ديني و علاقه به شخصيت امام (ره) آن را پذيرفتند، و در حال حاضر، اين ضامن مصلحت کشور نيست و اگر ما عقل خود را درست به کار ببريم و مصالح کشور را در نظر بگيريم، بايد آنها را تغيير دهيم!
وي ادامه داد: برخي از اين افراد، واقعا به تصور خدمت به نظام چنين ميکنند و لذا مذاکرات را از افتخارات خود برميشمارند؛ چرا که معتقدند با اين کار نشان دادهاند دوره اي که با زور ميشد کار را پيش برد گذشته، و امروز با مذاکره هم ميشود مشکلات را حل کرد و از آنها امتياز گرفت؛ درحالي که اين سادهانگاري است.
آيتالله مصباح يزدي با اشاره به اينکه مسئله اصلي براي آمريکا تحول فکري مردم انقلابي و حزباللهي ايران است، ادامه داد: بهترين راهي که ميتوانست دشمنان را به هدف خود برساند، اين بود که الگويي را معرفي کنند تا به مردم نشان دهند که ميتوان با آمريکا کنار آمد، تا سوژهاي براي مطلوبيت رابطه با آمريکا و حذف شعار مرگ بر آمريکا باشد؛ البته اين از حماقت آمريکاييهاست که خودشان همين الگوي خودشان را نيز سست کرده و کاري کردند که حتي مدافعان رابطه با آمريکا نيز مجبور شدند زبان به اعتراض باز کنند.
اشتباهات دولت که گردن کارشناسان وفعالان اقتصادی میاندازند
یک روزنامه اقتصادی همسو با دولت تصریح کرد: دولت اشتباهات ارزی خود را به گردن کارشناسان و فعالان اقتصادی میاندازد.
روزنامه تعادل در این باره خاطرنشان کرد: وزیر صنعت، معدن و تجارت اخیراً خواستار ریشهیابی علل عدم افزایش صادرات متناسب با رشد نرخ ارز (14 هزار تومان) شد و گفت: «همه تشکلها متفقالقول بودند که با افزایش نرخ ارز به 6 هزار تومان، صادرات رونق مییابد، درحالی اکنون ارز به 14 هزار تومان رسیده، ولی صادرات به آن اندازه رشد نیافته است.» در همین ابتدا باید گفت نه تمامی صادرکنندگان، برای صادرات کالاهای خود ارز 14 هزار تومان دریافت کرده و میکنند و هزار اما و اگر و پیمانسپاریها در مسیر دریافت ارز حاصل ارز صادرات با قیمتهای پایینتر از 14 هزار تومان وجود دارد و نه آنکه میتوان تصور نمود تشکلی ادعا کرده باشد به صرف تغییر قیمت ارز در شرایط نامناسببودن فضای کسب و کار، وضع صادرات محصولات اعضای آن تشکل دگرگون خواهد شد.
نکته مهم اما در سخنان وزیر صنعت تکرار مضمونی است که با اندک تفاوتی از سوی رئیسجمهور در سال گذشته بیان شده بود. روحانی در جلسه هیأت دولت در آبان سال قبل گفته بود: «چند اقتصاددان بودند که در مورد قیمت ارز وقتی صحبت میکردیم میگفتند اگر قیمت آن 4/200 تومان بشود تمام ایران گلستان میشود. آنها میگفتند ارز 4/200 تومان بشود صادرات ما دوبرابر میشود. حالا این 4/200تومان که آرزوی آن اقتصاددانان بود محقق شده (اما گلستان نشد...)»
اگر در گفتار جناب وزیر صنعت این «تشکل»ها هستند که با توصیههای خود دولت را دچار اشتباه محاسبه نمودند، در سخنان رئیسجمهور این «اساتید اقتصاد» بودند که مشاوره نادرستی به دولت دادند. جالب اما اینجاست که رئیسجمهور به وزیر اقتصاد توصیه میکند که «اگر میخواهید در اقتصاد پیشرفت کنید صاحبان تجربه را هم بیاورید» حال آنکه وزیر صنعت عنوان میکند که توصیه تشکلها (یعنی همان صاحبان تجربه!) هم در این زمینه گمراهکننده بوده است و البته خود خواستار ریشهیابی علل کاهش صادرات میشود، لابد از اقتصاددانان! اما درست در همین روزها معاون اول رئیسجمهور از «صاحبنظران» خواسته است تا با اعلامنظر و تحلیل دولت را در انتخاب گزینههای کوپنی یا آزاد و رقابتیکردن اقتصاد یاری کنند! اینکه اما «صاحبنظران» چه کسانی هستند و چه کسانی صلاحیت علمی و تجربی مشورتدادن به مسئولان محترم دولتی را دارند، سوالی مهم است که باید بدان پاسخ داد؟!
واقعیت آن است که شواهد ومستندات بسیاری نشان میدهد برخلاف دیدگاه مسئولان دولتی، نظر و توصیههای اقتصاددانان و نیز فعالان اقتصادی در مورد «نرخ ارز» و بسیاری دیگر از چالشها و مشکلات اقتصادی صحیح بوده است. متأسفانه اما مسئولان دولتی یا سخن این افراد و نیروهای اجتماعی را درست و کامل نشنیدهاند یا شنیدهاند اما این توصیهها را یا اجرا نکرده یا نیمهکاره اجرا کردهاند.
حال که نه اقتصاددانان و نه تشکلها موردعنایت و اعتماد مسئولان محترم دولتیاند حداقل خوب است این عزیزان گزارش نهادهای پژوهشی یا بخشهای تخصصی وابسته به دستگاههای دولتی خود را مورد توجه قرار دهند.
اگر چنین بود که همه کشورها با یک دستکاری پولی و ارزی یک شبه رهصد ساله میرفتند! بهنظر میرسد راهحل خروج از وضعیت دشوار فعلی آن است که بهجای انداختن اشتباهات و تقصیرها به گردن کارشناسان و فعالان اقتصادی و صنعتی بهتر است به آنان اعتماد کنیم و توصیههای آنها را جدی بگیریم، والا هر روز مشکلات انبوهتر و ما تنهاتر خواهیم شد. مشکلاتی که قطعاً به تنهایی توان رفع آنها را نخواهیم داشت؛ چرا که این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود!
کواکبیان: دولت در بودجهبندی حرمت مجلس را نگه نمیدارد
عضو فراکسیون امید مجلس گفت: اگر دولت روحانی بگوید، من خودم رای آوردهام، این حرف بیربطی است؛ اگر ما اصلاحطلبان کمک نمیکردیم، دولت روحانی رای نمیآورد.
مصطفی کواکبیان در برنامه تلویزیونی «چهل ۵۷» و در پاسخ به این سوال که آیا واقعا مجلس در رأس امور است، اظهار داشت: در عمل اینطور نیست و گاهی توسط خود مجلسیها حرمت امامزاده نگه داشته نمیشود و گاهی توسط نهادهای دیگر این اتفاق میافتد؛ مثلا در حوزه بودجه، دولت خیلی در نحوه بودجهبندی نقش دارد.
کواکبیان در پاسخ به این سوال که آیا آیندهنگری سیاسی در خصوص آینده برجام در بین مسئولان دولت و سیاست خارجی وجود داشته یا خیر، تصریح کرد: کسی خیلی پیشبینی نمیکرد که ترامپ چنین پدیدهای باشد.(!)
این نماینده مجلس درباره وضعیت تعامل دولت حسن روحانی با اصلاحطلبان اظهار داشت: اگر دولت روحانی بگوید، من خودم رای آوردهام، این حرف بیربطی است؛ اگر ما اصلاحطلبان کمک نمیکردیم، دولت روحانی رای نمیآورد.
کواکبیان افزود: دولت در این مدت بی مهری و کملطفی به ما زیاد داشته است و البته ما قبول نداریم که دولت را باید زمین بزنیم. باید شرایط جنگ اقتصادی را قبول داشته باشیم.
دیگ پلوی سفارت انگلیس به عضو حلقه انحرافی ساخت
عضو دوزیست حلقه انحرافی از افطاری سفارت انگلیس استقبال کرد.
«عبدالرضا- د» در توئیتر نوشت: «توسعه ارتباط ایرانیان با همه کشورها از جمله بریتانیا و آمریکا حتما مفید است بهشرطی که ارتباطی عادلانه و مبتنی بر احترام و حفظ منافع متقابل باشد. انشاءالله میز افطاری سفارت بریتانیا در تهران هم با چنین هدفی چیده شده است».
یادآور میشود اخیراً سفارت انگلیس برای عدهای که هویت آنها نامعلوم است، به بهانه افطار مهمانی ترتیب داد.
سابقه سفارت انگلیس در این زمینه خراب است، چنانکه در بحبوحه نهضت عدالتخواهی و انحراف آن به مشروطهخواهی، سفارت انگلیس دیگهای غذای بسیاری را بار گذاشته بود و ضمن انحراف در راهبرد نهضت، از حضار در سفارت پذیرایی میکرد. اما آنچه در این میان جالب است، توئیت عضو حلقه انحرافی است، برخی اعضای حلقه انحرافی از طریق برخی واسطهها، با محافلی در انگلیس مرتبط بودهاند.
همچنین درباره «عبدالرضا- د» شایان ذکر است که وی ابتدا تظاهر به اصلاحطلبی میکرد و سپس در سال 84 و در مقابل احمدینژاد، از مرحوم هاشمی حمایت کرد. اما به تدریج خود را به اطرافیان احمدینژاد، نزدیک کرد. او اخیرا نیز در ماجرای بدگویی مشترک سرافراز و شهرزاد میرقلیخان علیه سپاه پاسداران، نقشآفرینی میکرد.
الجزیره: آمریکا میداند که نمیتواند پیامدهای جنگ با ایران را تحمل کند
کارشناس شبکه الجزیره گفت: آمریکا نمیتواند با ایران بجنگد و سرگرم عملیات روانی است.
هشام جابر، کارشناس مسائل نظامی و استراتژی گفت: پیامهایی که واشنگتن سعی میکند از طریق تحرکات دیپلماتیک و نظامی خود در منطقه خلیج فارس و عراق ارسال کند، چیزی فراتر از جنگ روانی نیست؛ آمریکا قصد دارد به این شکل تهران را وادار به تسلیم و محدود کردن نفوذ آن کند؛ بیآنکه شرایط ایران را بپذیرد.
جابر در ضمن صحبتهای خود در برنامه «فراتر از خبر» گفت آمریکا وارد جنگ با ایران نمیشود؛ به این دلیل که نمیتواند پیامدهای چنین جنگی را تحمل کند. واشنگتن به دنبال قدرتنمایی است بیآنکه واقعاً قصد استفاده از آن را داشته باشد.
کارشناس الجزیره تأکید کرد جنگ منطقهای، منافع آمریکا را به خطر میاندازد؛ چرا که افزایش تهدیدها و تحریمها باعث میشود معارضان داخلی نظام نیز برای دفاع از کشور خود صفآرایی کنند.
جابر معتقد است ایران به صراحت از اینکه قصد جنگ با آمریکا را ندارد سخن گفته است، اما ممکن است با بستن تنگه هرمز دریانوردی بینالمللی را دچار مشکل کند.
دیوید دی روش، معاون سابق وزیر دفاع آمریکا در امور خلیج فارس نیز با دیدگاه جابر در مورد عدم وقوع جنگ اتفاق نظر دارد، وی تصریح میکند که آمریکا تنها قصد نمایش دادن قدرت نظامی خود را دارد.
وزیر اسبق امور خارجه میگوید: اروپا با تسریع در اجرایی کردن اینستکس، از مرگ برجام جلوگیری کند.
کمال خرازی «رئیس شورای راهبردی روابط وزارت خارجه» در دیدار رئیس کمیسیون روابط خارجه مجلس فرانسه گفته است: مردم ایران نسبت به اروپا بهدلیل اجرا نکردن تعهدات برجامی و تبعیت از سیاستهای تحریمی ترامپ به شدت بدبین هستند.
وی افزوده است: فرصت دو ماهه، فرصت خوبی برای اروپاست که با تسریع در اجرایی کردن اینستکس برای تسهیل در مبادلات تجاری و مالی، کندی اقدام گذشته خود را جبران و از مرگ برجام جلوگیری کند.
درباره این سخنان گفتنی است که آقای خرازی به درستی به بدبینی شدید ملت ایران نسبت به دولت اروپایی اشاره کرده است. اما بخش دوم سخنان وی، کاملا نادرست و آدرس اشتباهی است.
تعهد اروپا در برجام، عبور از تحریمهای نفتی و مالی و بانکی بوده است. برجام از اروپا اینستکس نمیخواهد، ما نیز همین طور.
اروپا عمداً در یک سال گذشته، تعهدات برجامی را به وعده راهاندازی کانال مجعولی به نام SPV فروکاست و وعده کرد مدل مبادله نفت با غذا و دارو را به اجرا بگذارد. آنها این وعده را تا اواخر پاییز طول دادند اما با آغاز سال میلادی جدید، مدعی شدند جای SPV میخواهند کانالINSTEX را راهاندازی کنند که چهار پنج ماه است روی کاغذ مانده و مدعیاند #شرط راه اندازی این کانال هم، اجرای مطالبات و استانداردهای FATF توسط ایران میباشد!
این گروکشی در حالی است که طبق ادعا، اروپا قرار است از طریق INSTEX، در ازای دریافت پول نفت فروخته شده ایران به کشورهای غیراروپایی، به ایران فقط غذا و دارو بفروشد و خود، به تحریمهای نفتی و مالی و بانکی آمریکا پایبند میماند.
فارغ از سود و زیان واقعی معاملات پسابرجامی با شرکتهای اروپایی مانند توتال، رنو، پژو و زیمنس و...، حداقل انتظار برجامی ایران از اروپا، عمل این شرکتها به تعهدات و توافقات خود با ایران است. ضمن اینکه باید تحریمهای مالی و بانکی در اروپا برداشته شود تا به تعبیر آقای خرازی بتوان برجام را از مرگ نجات داد، نه اینکه وزیر خارجه بگوید حتی یک حساب بانکی هم نمیتوانیم در لندن افتتاح کنیم.
اروپا با چه زبانی بگوید نه میتواند و نه میخواهد؟
دولت پاسخی را که اروپا باید 60 روز دیگر میداد، گرفت. آنها میگویند هیچ اقدام جدیدی نخواهیم کرد. بنابراین در همین حال باید قدم بعدی را محکمتر و زودتر برداشت.
رجانیوز با انتشار این تحلیل مینویسد: اتحادیه اروپا پنجشنبه با صدور بیانیهای هرگونه «اولتیماتوم» از سوی ایران درباره برجام را رد کرد. اتحادیه اروپا در واکنش به مهلت 60 روزه ایران برای اجرای تعهدات بانکی و نفتی اروپا و همچنین توقف برخی اقدامات ذیل برجام، اعلام کرد که هیچ ضربالاجلی را از سوی تهران نمیپذیرد. همچنین هر یک از کشورهای اروپایی عضو برجام نیز به صراحت اعلام کردند که هیچ تغییر رویکردی درباره عمل به تعهدات خود نخواهند داشت.
با این وصف دیگر ضربالاجل شصتروزه به کشورهای اروپایی عضو برجام معنای خود را از دست داده و قطعا اروپا قدمی در راستای بهبود عمل به تعهداتش برنخواهد داشت. این به معنای آن است که دولت از هماکنون باید گامهای بعدی در کاهش تعهدات خود به سوی خروج از برجام را «زودتر» و «محکمتر» از قبل بردارد. تجربه وقتکشیهای قبلی نشان میدهد که از دست رفتن زمان تنها بهنفع طرف مقابل بهضرر ما خواهد بود.
آیتالله مصباح: برجام گواه درستی راه امام(ره) شد
آیتالله مصباح یزدی گفت قرار بود برجام، نماداشتباه امام(ره) باشد اما گواه درستی راه امام شد.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در جلسه کانون طلوع گفت: با توجه به تأثير عوامل گوناگون بر مسائل فرهنگي، در بسياري از موارد نميتوان اولويت قطعي آينده را دقيقا مشخص کرد؛ هرچند برخي امور کلي را ميتوان پيشبيني نمود؛ همانگونه که مسئله دشمني با آمريکا به عنوان رأس عالم استکبار، امري تقريبا مشخص است؛ لذا امام (ره) از همان سالهاي اول انقلاب در اين مسئله با سياستمداراني که عمدتاً از مليگراها بودند، اختلاف نظر داشت.
وي با اشاره به اينکه ملي گراها معتقد بودند بايد با گفتوگو با آمريکا سعي کنيم تا حد مقدور، منافع خود را تأمين کنيم، ادامه داد: برخي از آنها رسماً به آمريکا تعلق خاطر داشتند و آن را با صراحت اظهار ميکردند، اما عدهاي نيز منافقانه عمل کرده و در ظاهر با نظام همراهي ميکردند، ولي در باطن خواهان کنار آمدن با آمريکا بودند.
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم ادامه داد: اگر امروز ما ميبينيم گوشه و کنار کساني در صددند که با آمريکا رابطه برقرار کنند و روي گذشته خط قرمز بکشند و کم کم مرگ بر آمريکا را حذف کنند، نشان از اين دارد که اين افراد، اصلا با امام (ره) همفکر نبودند؛ تا آنجا که در دوره اي، رئيس جمهور کشور به صراحت گفت که من شعار مرگ را نمي پسندم.
علامه مصباح يزدي ادامه داد: البته برخي هم هستند که با اصل انقلاب و قانون اساسي مخالف نيستند، ولي معتقدند که مواضع انقلابي ضداستکباري امام از روي احساسات ديني اتخاذ شده است، و توده مردم هم بهخاطر احساسات ديني و علاقه به شخصيت امام (ره) آن را پذيرفتند، و در حال حاضر، اين ضامن مصلحت کشور نيست و اگر ما عقل خود را درست به کار ببريم و مصالح کشور را در نظر بگيريم، بايد آنها را تغيير دهيم!
وي ادامه داد: برخي از اين افراد، واقعا به تصور خدمت به نظام چنين ميکنند و لذا مذاکرات را از افتخارات خود برميشمارند؛ چرا که معتقدند با اين کار نشان دادهاند دوره اي که با زور ميشد کار را پيش برد گذشته، و امروز با مذاکره هم ميشود مشکلات را حل کرد و از آنها امتياز گرفت؛ درحالي که اين سادهانگاري است.
آيتالله مصباح يزدي با اشاره به اينکه مسئله اصلي براي آمريکا تحول فکري مردم انقلابي و حزباللهي ايران است، ادامه داد: بهترين راهي که ميتوانست دشمنان را به هدف خود برساند، اين بود که الگويي را معرفي کنند تا به مردم نشان دهند که ميتوان با آمريکا کنار آمد، تا سوژهاي براي مطلوبيت رابطه با آمريکا و حذف شعار مرگ بر آمريکا باشد؛ البته اين از حماقت آمريکاييهاست که خودشان همين الگوي خودشان را نيز سست کرده و کاري کردند که حتي مدافعان رابطه با آمريکا نيز مجبور شدند زبان به اعتراض باز کنند.
اشتباهات دولت که گردن کارشناسان وفعالان اقتصادی میاندازند
یک روزنامه اقتصادی همسو با دولت تصریح کرد: دولت اشتباهات ارزی خود را به گردن کارشناسان و فعالان اقتصادی میاندازد.
روزنامه تعادل در این باره خاطرنشان کرد: وزیر صنعت، معدن و تجارت اخیراً خواستار ریشهیابی علل عدم افزایش صادرات متناسب با رشد نرخ ارز (14 هزار تومان) شد و گفت: «همه تشکلها متفقالقول بودند که با افزایش نرخ ارز به 6 هزار تومان، صادرات رونق مییابد، درحالی اکنون ارز به 14 هزار تومان رسیده، ولی صادرات به آن اندازه رشد نیافته است.» در همین ابتدا باید گفت نه تمامی صادرکنندگان، برای صادرات کالاهای خود ارز 14 هزار تومان دریافت کرده و میکنند و هزار اما و اگر و پیمانسپاریها در مسیر دریافت ارز حاصل ارز صادرات با قیمتهای پایینتر از 14 هزار تومان وجود دارد و نه آنکه میتوان تصور نمود تشکلی ادعا کرده باشد به صرف تغییر قیمت ارز در شرایط نامناسببودن فضای کسب و کار، وضع صادرات محصولات اعضای آن تشکل دگرگون خواهد شد.
نکته مهم اما در سخنان وزیر صنعت تکرار مضمونی است که با اندک تفاوتی از سوی رئیسجمهور در سال گذشته بیان شده بود. روحانی در جلسه هیأت دولت در آبان سال قبل گفته بود: «چند اقتصاددان بودند که در مورد قیمت ارز وقتی صحبت میکردیم میگفتند اگر قیمت آن 4/200 تومان بشود تمام ایران گلستان میشود. آنها میگفتند ارز 4/200 تومان بشود صادرات ما دوبرابر میشود. حالا این 4/200تومان که آرزوی آن اقتصاددانان بود محقق شده (اما گلستان نشد...)»
اگر در گفتار جناب وزیر صنعت این «تشکل»ها هستند که با توصیههای خود دولت را دچار اشتباه محاسبه نمودند، در سخنان رئیسجمهور این «اساتید اقتصاد» بودند که مشاوره نادرستی به دولت دادند. جالب اما اینجاست که رئیسجمهور به وزیر اقتصاد توصیه میکند که «اگر میخواهید در اقتصاد پیشرفت کنید صاحبان تجربه را هم بیاورید» حال آنکه وزیر صنعت عنوان میکند که توصیه تشکلها (یعنی همان صاحبان تجربه!) هم در این زمینه گمراهکننده بوده است و البته خود خواستار ریشهیابی علل کاهش صادرات میشود، لابد از اقتصاددانان! اما درست در همین روزها معاون اول رئیسجمهور از «صاحبنظران» خواسته است تا با اعلامنظر و تحلیل دولت را در انتخاب گزینههای کوپنی یا آزاد و رقابتیکردن اقتصاد یاری کنند! اینکه اما «صاحبنظران» چه کسانی هستند و چه کسانی صلاحیت علمی و تجربی مشورتدادن به مسئولان محترم دولتی را دارند، سوالی مهم است که باید بدان پاسخ داد؟!
واقعیت آن است که شواهد ومستندات بسیاری نشان میدهد برخلاف دیدگاه مسئولان دولتی، نظر و توصیههای اقتصاددانان و نیز فعالان اقتصادی در مورد «نرخ ارز» و بسیاری دیگر از چالشها و مشکلات اقتصادی صحیح بوده است. متأسفانه اما مسئولان دولتی یا سخن این افراد و نیروهای اجتماعی را درست و کامل نشنیدهاند یا شنیدهاند اما این توصیهها را یا اجرا نکرده یا نیمهکاره اجرا کردهاند.
حال که نه اقتصاددانان و نه تشکلها موردعنایت و اعتماد مسئولان محترم دولتیاند حداقل خوب است این عزیزان گزارش نهادهای پژوهشی یا بخشهای تخصصی وابسته به دستگاههای دولتی خود را مورد توجه قرار دهند.
اگر چنین بود که همه کشورها با یک دستکاری پولی و ارزی یک شبه رهصد ساله میرفتند! بهنظر میرسد راهحل خروج از وضعیت دشوار فعلی آن است که بهجای انداختن اشتباهات و تقصیرها به گردن کارشناسان و فعالان اقتصادی و صنعتی بهتر است به آنان اعتماد کنیم و توصیههای آنها را جدی بگیریم، والا هر روز مشکلات انبوهتر و ما تنهاتر خواهیم شد. مشکلاتی که قطعاً به تنهایی توان رفع آنها را نخواهیم داشت؛ چرا که این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود!
کواکبیان: دولت در بودجهبندی حرمت مجلس را نگه نمیدارد
عضو فراکسیون امید مجلس گفت: اگر دولت روحانی بگوید، من خودم رای آوردهام، این حرف بیربطی است؛ اگر ما اصلاحطلبان کمک نمیکردیم، دولت روحانی رای نمیآورد.
مصطفی کواکبیان در برنامه تلویزیونی «چهل ۵۷» و در پاسخ به این سوال که آیا واقعا مجلس در رأس امور است، اظهار داشت: در عمل اینطور نیست و گاهی توسط خود مجلسیها حرمت امامزاده نگه داشته نمیشود و گاهی توسط نهادهای دیگر این اتفاق میافتد؛ مثلا در حوزه بودجه، دولت خیلی در نحوه بودجهبندی نقش دارد.
کواکبیان در پاسخ به این سوال که آیا آیندهنگری سیاسی در خصوص آینده برجام در بین مسئولان دولت و سیاست خارجی وجود داشته یا خیر، تصریح کرد: کسی خیلی پیشبینی نمیکرد که ترامپ چنین پدیدهای باشد.(!)
این نماینده مجلس درباره وضعیت تعامل دولت حسن روحانی با اصلاحطلبان اظهار داشت: اگر دولت روحانی بگوید، من خودم رای آوردهام، این حرف بیربطی است؛ اگر ما اصلاحطلبان کمک نمیکردیم، دولت روحانی رای نمیآورد.
کواکبیان افزود: دولت در این مدت بی مهری و کملطفی به ما زیاد داشته است و البته ما قبول نداریم که دولت را باید زمین بزنیم. باید شرایط جنگ اقتصادی را قبول داشته باشیم.
دیگ پلوی سفارت انگلیس به عضو حلقه انحرافی ساخت
عضو دوزیست حلقه انحرافی از افطاری سفارت انگلیس استقبال کرد.
«عبدالرضا- د» در توئیتر نوشت: «توسعه ارتباط ایرانیان با همه کشورها از جمله بریتانیا و آمریکا حتما مفید است بهشرطی که ارتباطی عادلانه و مبتنی بر احترام و حفظ منافع متقابل باشد. انشاءالله میز افطاری سفارت بریتانیا در تهران هم با چنین هدفی چیده شده است».
یادآور میشود اخیراً سفارت انگلیس برای عدهای که هویت آنها نامعلوم است، به بهانه افطار مهمانی ترتیب داد.
سابقه سفارت انگلیس در این زمینه خراب است، چنانکه در بحبوحه نهضت عدالتخواهی و انحراف آن به مشروطهخواهی، سفارت انگلیس دیگهای غذای بسیاری را بار گذاشته بود و ضمن انحراف در راهبرد نهضت، از حضار در سفارت پذیرایی میکرد. اما آنچه در این میان جالب است، توئیت عضو حلقه انحرافی است، برخی اعضای حلقه انحرافی از طریق برخی واسطهها، با محافلی در انگلیس مرتبط بودهاند.
همچنین درباره «عبدالرضا- د» شایان ذکر است که وی ابتدا تظاهر به اصلاحطلبی میکرد و سپس در سال 84 و در مقابل احمدینژاد، از مرحوم هاشمی حمایت کرد. اما به تدریج خود را به اطرافیان احمدینژاد، نزدیک کرد. او اخیرا نیز در ماجرای بدگویی مشترک سرافراز و شهرزاد میرقلیخان علیه سپاه پاسداران، نقشآفرینی میکرد.
الجزیره: آمریکا میداند که نمیتواند پیامدهای جنگ با ایران را تحمل کند
کارشناس شبکه الجزیره گفت: آمریکا نمیتواند با ایران بجنگد و سرگرم عملیات روانی است.
هشام جابر، کارشناس مسائل نظامی و استراتژی گفت: پیامهایی که واشنگتن سعی میکند از طریق تحرکات دیپلماتیک و نظامی خود در منطقه خلیج فارس و عراق ارسال کند، چیزی فراتر از جنگ روانی نیست؛ آمریکا قصد دارد به این شکل تهران را وادار به تسلیم و محدود کردن نفوذ آن کند؛ بیآنکه شرایط ایران را بپذیرد.
جابر در ضمن صحبتهای خود در برنامه «فراتر از خبر» گفت آمریکا وارد جنگ با ایران نمیشود؛ به این دلیل که نمیتواند پیامدهای چنین جنگی را تحمل کند. واشنگتن به دنبال قدرتنمایی است بیآنکه واقعاً قصد استفاده از آن را داشته باشد.
کارشناس الجزیره تأکید کرد جنگ منطقهای، منافع آمریکا را به خطر میاندازد؛ چرا که افزایش تهدیدها و تحریمها باعث میشود معارضان داخلی نظام نیز برای دفاع از کشور خود صفآرایی کنند.
جابر معتقد است ایران به صراحت از اینکه قصد جنگ با آمریکا را ندارد سخن گفته است، اما ممکن است با بستن تنگه هرمز دریانوردی بینالمللی را دچار مشکل کند.
دیوید دی روش، معاون سابق وزیر دفاع آمریکا در امور خلیج فارس نیز با دیدگاه جابر در مورد عدم وقوع جنگ اتفاق نظر دارد، وی تصریح میکند که آمریکا تنها قصد نمایش دادن قدرت نظامی خود را دارد.