سهم جوانان در عرصههای اجرایی پس از انقلاب اسلامی - بخش پایانی
22 بهمن تجلی چهل سال حضور پرشور مردم
فریده شریفی
اعتماد امام خمینی(ره) به جوانان و متقابلا ایمان آنها به رهبرشان باعث شد که پس از پیروزی انقلاب نیز قشر جوان با عزمی استوار و اتکای به نفس فراوان وارد عرصههای مختلف شوند.
امام خمینی (ره) همواره بر این نکته تاکید داشتند که همانگونه که انقلاب با همت جوانان به پیروزی رسید، این جوانان باید در صحنههای مختلف انقلاب حضوری فعال داشته باشند.
همانطور که پس از انقلاب، در جنگ تحمیلی حضور جوانان و فداکاری آنان توطئه دشمنان را خنثی کرد، در عرصههای علمی پس از جنگ نیز نقش جوانان ستودنی و قابل تحسین است، به همین دلیل توجه جدی به جوانان و فراهم کردن زمینههای پیشرفت همه جانبه آنان تضمینی برای پیشرفت انقلاب اسلامی و تحقق اهداف آن است و بدون همراهی جوانان دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی امکانپذیر نخواهد بود.
فرصت دادن به جوانان
فراهم کردن فضا و امکانات برای حضور جوانان در عرصههای مختلف میتواند زمینهساز رشد و توسعه در مناطق مختلف کشور شود.
«داوود شجاعی» کارشناس مسائل بینالمللی در گفتوگو با گزارشگر کیهان به مسئله جوانگرایی و اهمیت دادن به این قشر سرنوشتساز اشاره میکند و میگوید: «حضور جوانان در عرصههای مختلف پیشرفت و توسعه کشور را سرعت میبخشد و زمینههای استقلال و عدم وابستگی به خارج را بیش از پیش فراهم میکند.»
وی اضافه میکند: «جوانان با خلاقیت، نوآوری، ابتکار و پشتکاری که دارند میتوانند از اندوختههای خود استفاده کنند و دانش و علم کشور را ارتقاء بخشند.»
به گفته این کارشناس، خوشبختانه پس از انقلاب حضور جوانان موفق و با انگیزه باعث شد که زمینههای وابستگی به خارج و کارشناسان خارجی کاهش یابد و امروزه با افتخار میتوان گفت که در هر گونه طرحها و پروژههای عمرانی و سازندگی کشور اثری از حضور کارشناسان خارجی به چشم نمیخورد.»
وی در زمینه حضور جوانان در عرصههای مدیریتی نیز میگوید: «باید به جوانان فرصت داد تا شایستگی و لیاقت خود را نشان دهند و نباید این تفکر در جامعه وجود داشته باشد که چون فردی جوان است و سن و سال کمی دارد، نمیتواند جایگزین خوبی برای مدیران قبلی باشد.»
این کارشناس همچنین خاطرنشان میکند: «از مدیران قبلی و بازنشستگان باید برای آموزش مدیران جوان فعلی استفاده شود، به خصوص در زمینه مسائل بینالمللی و جهانی، دیپلماتها و کارشناسان مسائل خارجی باید مدیرانی شایسته تربیت کنند تا با توجه به شرایط جهانی پاسخگوی مسائل و بحرانهای بینالمللی باشند.»
شجاعی تاکید میکند: «متاسفانه در جامعه برخی از اصطلاحات و تفکرات رواج پیدا کرده مثلا میگویند دهه شصتیها نسل سوخته هستند و از آنها در هیچ کاری استفاده نشد یا تفکرات بیهودهای نظیر آن، اما باید گفت که در کشور ما نسل سوخته معنی ندارد. همه جوانها چه دهه شصتیها، هفتادیها و... همه فعال و پویا و پرانرژی هستند و میتوانند پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کنند و از مشکلات و موانع هم ترسی ندارند. این شایعات بیشتر از سوی غربیها مطرح میشود که میخواهند جوانان ما را افسرده و دلزده از نظام و انقلاب کنند و یا زمینههای مهاجرت آنها را فراهم آورند و آن وقت از این مسئله استفاده تبلیغاتی کنند و بگویند در ایران پدیده مهاجرت مغزها بسیار زیاد شده است. در حالی که همه امکانات و شرایط پیشرفت در داخل کشور وجود دارد. کافی است جوانان به میدان بیایند و آستینها را بالا بزنند و شروع به کار کنند.
حضور مدیران موفق
در عرصههای اجرایی
حضور جوانان در عرصههای اجرایی و مدیریتی مسلما رشد کشور در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... را تسریع میبخشد، چرا که پویایی کشور در گرو به کارگیری جوانان است.
خانمی که خود را «غفاری» معرفی میکند و کارمند یک اداره دولتی است در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره حضور جوانان در عرصههای اجرایی و مدیریتی میگوید: «درست است که مدیران باتجربه و کارآزموده توانایی زیادی برای اداره امور و تصمیمگیریها و برنامهریزیها دارند، اما این به معنای عدم به کارگیری جوانان در عرصههای مدیریتی نیست، در بسیاری از ادارات از جمله ادارهای که من در آن مشغول به کار هستم، بسیاری از جوانان برنامهریزیها و تصمیمگیریهایی میکنند که یک مدیر باتجربه با سابقه خدمت بیش از 30 سال هم نمیتواند چنین برنامهریزی داشته باشد.»
وی اضافه میکند: «من دو پسر دارم که هر دو دارای تحصیلات کارشناسی ارشد هستند و از دانشگاههای خوب کشور فارغالتحصیل شدهاند، اما شغل مناسبی ندارند و در نهاد، اداره یا شرکتی که مناسب حرفه و تحصیل آنها باشد کار نمیکنند، فقط مشغول به کار هستند تا بیکار نمانند. در حالی که اگر مسئله حضور جوانان در عرصههای اجرایی و مدیریتی پررنگ شود، جوانان با استعداد و پرتلاش مشغول به کار خواهند شد و مسلما جامعه رشد بیشتری خواهد داشت.»
به گفته این خانم کارمند، در اوایل انقلاب جوانان بسیجی، سپاهی و بسیاری دیگر از جوانان زیر 30 سال وارد عرصههای دفاعی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و... شدند و موفقیتهای زیادی به دست آوردند، پس چرا الان که 40 سال از انقلاب میگذرد از چنین جوانان کارآمد و پرتلاشی استفاده نکنیم؟!
نکته جالب اینجاست که اوایل انقلاب بیشتر مدیران را جوانان و افراد زیر 30 سال تشکیل میدادند که با موفقیت کار میکردند و دستاوردهای خوبی برای کشور به دست آوردند، اما امروز اگر از مدیرکل شدن جوانان زیر 30 سال صحبت شود پدیده عجیب و غریبی به نظر میآید!
«سیما ملتجی» کارشناس مسائل اجتماعی نیز در این باره میگوید: «بسیاری از ادارات، شرکتها، موسسات و عرصههای اجرایی جوانانی مشغول به کار و فعالیت هستند که واقعا باعث افتخار جامعه میباشند و آنچنان پرتحرک، باانگیزه و پرتلاش هستند که در دیگران هم این انگیزه و شادابی را به وجود میآورند و مسئله مهم و غرورآفرین این است که این جوانان غالبا ناشناخته هستند و نمیخواهند خود را بر سر زبانها بیاورند و مطرح سازند، در حالی که برخی از جوانان متاسفانه فقط کار کردن را پشت میز نشستن میدانند و وقتی چنین کاری برایشان پیدا نشد ترجیح میدهند بیکار باشند، ولی وارد کارهای اجرایی نشوند.»
وی اضافه میکند: «تفکر پشت میزنشینی در کشور ما یک آفت بزرگ و پرخطر به حساب میآید و باید این فرهنگ در جامعه رواج پیدا کند که جوانان متخصص و حرفهای به میدان کار وارد شوند و پروژههای عمرانی را یکی پس از دیگری برای کشور اجرا نمایند.»
این کارشناس اجتماعی همچنین میگوید: «خانوادهها از همان ابتدای کودکی باید به فرزندان خود مسئولیت و تعهد بیاموزند و آنان را طوری تربیت کنند و آموزش دهند که کارها و وظایف خود را بدون کمک دیگران انجام دهند، والدین باید نقش مشاور، مربی، راهنما را داشته باشند و خود جوانان کارها را انجام دهند. همین مسئله را میتوان امروزه در جامعه تعمیم داد، جوانان وارد میدان کار شوند و از تجربه افراد بازنشسته و مجرب بهره گیرند.»
دورزدنهای قانونی
از زمانی که قانون منع به کارگیری بازنشستگان تصویب و جهت اجرا به ادارات و سازمانها ابلاغ شد سازهای مخالفتها و انتقادات آغاز و تاکنون نیز ادامه دارد، برخی از مخالفان معتقد هستند که این قانون شامل همه مدیران و بازنشستگان فعلی نمیشود و چنین استدلال میکنند که مثلا یک فرد دیپلمات یا سیاستمداری که در نهادها و سازمانهای بینالمللی مشغول به کار است و سالها تجربه کسب کرده، اگر به یکباره پست خود را در آن نهاد بینالمللی ترک کند، خلائی ایجاد خواهد شد که تا انتصاب فرد جایگزین مشکلاتی برای دستگاه سیاست خارجی کشور ایجاد خواهد شد.
یکیدیگر از راهکارهایی که برای فرار از این قانون و دورزدن آن مطرح میشود حربه انتصاب بازنشستگان در هیئت مدیره شرکتها و نهادها به عنوان عضو هیئت مدیره غیر موظف یا مشاور است که باعث میشود افراد بازنشسته همچنان در پستهای قبلی خود باقی بمانند و کنارهگیری نکنند. در حالی که اجرای قانون برای همه یکسان است و همه باید به حاکمیت قانون در کشور احترام بگذارند.
یک فعال سیاسی در این باره میگوید: «اجرای قانون نباید اصولگرا، اصلاحطلب، اعتدالی و شهرداریچی بشناسد و همه باید برای حاکمیت قانون در کشور تلاش کنند و همه گروههای سیاسی باید نهایت سعی و تلاش خود را به عمل آورند تا این قانون به بهترین شکل ممکن اجرا شود و فرصت به وجود آمده برای جوانان مغتنم شمرده شود.»
وی اضافه میکند: «بهترین راهکار و توصیه از سوی مقام معظم رهبری عنوان شده که جوانان باید در عرصههای مدیریتی به کار گرفته شوند و از تجربه مدیران مجرب و موفق در اجرای کارها استفاده کنند.»
«امیر خجسته» دبیر کمیسیون اصل 90 نیز در نامهای به سران سه قوه هشدار داد که برخی از مقامات با مراجعه به بنیاد شهید به دنبال افزایش جانبازی خود هستند تا از این قانون مستثنی شوند، در حالی که سازمانها و نهادها نباید تحت این فشارها قرار بگیرند.
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در این باره هشدار داده که برخی از شرکتها و نهادها پس از تصویب این قانون تلاش کردند قانون را دور زده و خود را خصوصی عنوان کنند که باید به آنان گفت که هیچ بخشنامهای نمیتواند قانون را نقض کند و بسیاری از شرکتها که خود را خصوصی معرفی میکنند زیرمجموعههای دولتی
هستند.