kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۳۹۸۸
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۲
آیت‌الله جوادی آملی:

کمک به فقرا جزو برنامه‌های جهانی اسلام است

مفسر قرآن کریم با بیان اینکه کمک به فقرا جزو برنامه بین‌المللی اسلام است، گفت: شکر نعمت این است که انسان نعمت را در جای خود مصرف کند و به داد دیگران برسد.




آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق خود در شرح کلمه 68 از کلمات قصار نهج‌البلاغه، بیان داشت: حضرت فرمود: «الْعَفَافُ زِینَهًْ الْفَقْرِ وَ الشُّكْرُ زِینَهًْ الْغِنَى» (عفّت ورزيدن زينت فقر، و شكرگزارى زينت بى نيازى است) عفیف بودن و عفاف، تنها برای زن‌ها نیست. عفیف بودن یک فضیلتی است هم برای مرد و هم برای زن که در بعضی از تعبیرات نورانی حضرت امیر است که عفت یک ملکه ملکوتی است و انسان عفیف فرشته‌ای از فرشتگان است. در اینجا هم حضرت فرمود اگر کسی فقیر بود، این عفت و عدم تعرض و قناعت، برای او زینت است؛ چه اینکه زینت غنا و دارابودن، شکر و سپاسگزاری است.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: شکر نعمت به این است که انسان نعمت را در جای خود مصرف بکند و به داد دیگران برسد. کمک به فقرا جزء برنامه‌های بین‌المللی اسلام است و اختصاصی به مسلمان‌ها ندارد، چه اینکه اختصاصی به مسئله زکات و خمس و اینها ندارد. هرچه انسان قدرت داشته باشد به فقیر کمک بکند و نکند، در قیامت معذّب است. در قیامت وقتی از عده‌ای سؤال می‌کنند که چطور به جهنم افتادید؟ اینها چند دلیل ذکر می‌کنند، یکی از آنها این است که می‌گویند (لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكینَ)؛ ما به فقرا کمک نمی‌کردیم. ببینید در قیامت می‌گویند حالا کافر بودی باش، ولی کمک به فقیر وظیفه هر انسانی است.
به گزارش رسا، وی در شرح کلمه 69 از کلمات قصار نهج البلاغه، بیان داشت: حضرت فرمود: «إِذَا لَمْ یكُنْ مَا تُرِیدُ فَلَا تُبَلْ مَا كُنْتَ» (اگر به آنچه كه مى خواستى نرسيدى، از آنچه هستى نگران مباش) ما اراده‌ای داریم، قضا و قدر که تابع اراده ما نیست، تابع مصالح کلیه است. اگر یک وقت آنچه را که ما می‌خواستیم نشد، نباید نگران باشیم و بگوییم ما در این حد هستیم، چرا نشد؟ «چرا» در کارهای قضا و قدر الهی راه ندارد. در کارهای خود ما، در کارهای دیگران راه دارد؛ اما در برابر قضا و قدر الهی «چرا» راه ندارد. فرمود حالا اگر نشد، خود را به زحمت نینداز. نگو من در این حد هستم، چرا نشد؟ روزگار که به میل ما نمی‌گردد. گاهی به عنوان آزمون است گاهی به عنوان شکر نعمت‌های قبلی است، گاهی به عنوان صبر نقمت‌های تازه پدید آمده است. فرمود: «إِذَا لَمْ یكُنْ مَا تُرِیدُ»؛ نگویید چرا به من؟! نه، خیلی از افراد بودند برجسته‌تر از ما بودند و به مقصد مادی‌شان نرسیدند.
مفسر برجسته قرآن کریم در شرح کلمه 72 از کلمات قصار نهج البلاغه، ابراز داشت: در اینجا حضرت می فرماید «الدَّهْرُ یخْلِقُ الْأَبْدَانَ وَ یجَدِّدُ الْآمَالَ وَ یقَرِّبُ الْمَنِیهًْ وَ یبَاعِدُ الْأُمْنِیهًْ مَنْ ظَفِرَ بِهِ نَصِبَ وَ مَنْ فَاتَهُ تَعِبَ‏» (دنيا بدن ها را فرسوده، و آرزوها را تازه مى كند، مرگ را نزديك و خواسته‌ها را دور و دراز مى سازد، كسى كه به آن دست يافت خسته مى شود، و آن كه به دنيا نرسيد رنج مى برد) فرمود گذشت روزگار بدن را فرسوده می‌کند، چون در عمر در حال رفتن است و آرزوها را طولانی می‌کند. یک بیان نورانی در روایات ما هست که فرمود: «إِیاكَ وَ الِاتِّكَالَ عَلَی الْمُنَی»‏ زنده به عمل باشید نه به آرزو. امید یک مطلب دیگری است، رجا برکت و رحمت است. بین آرزو و بین امید خیلی فرق است. امید این است که انسان مقدمات را فراهم کند و به انتظار نتیجه باشد. کشاورزی که همه کارها را کرده به انتظار باران است این را می‌گویند رجا. اما کسی که کِشتی نکرده، شیاری نکرده، زمینی را آماده نکرده، او آرزو دارد که زندگش‌اش تأمین بشود، آرزو با مقدمات همراه نیست، ولی امید با مقدمات همراه است؛ لذا رجاء برکت است و آرزو برکت نیست و مذموم است.