نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران/نابودی صنایع و مزارع با دستگیری مالکان و صاحبان آنها
دستگیریهای بیحساب و کتاب
دستگیری کودکان توسط قوای متفقین
متفقیناشغالگر حتی از بچهها و کودکان هم نمیگذشتند و به بهانههای مختلف آنها را دستگیر و روانه بازداشتگاهها میکردند.بدون آنکه به سن آنها توجه نموده یا تاثیر روحی روانی زندان و بازداشتگاهها بر روحیه حساس را در نظر بگیرند، کودکان را به بند کشیده و مورد محاکمه و مجازات قرار میدادند. سند زیر حکایت از یکی از همین موارد دارد.
سند:
وزارت کشور
اداره کل شهربانی
شماره 8377/442
تاریخ 23/6/1321
حضور تیمسار ریاست کل شهربانی
محمد نیک پی محصل، پسر بنده قریب یک ماه است که به گناه انتشاراشعار (علیه متفقین) در شهربانی سنندج بازداشت، چون گفتههایش از روی احساسات بچه گانه بوده است، استدعا دارم این مدت بازداشت را جهت تنبیه ایشان کافی دانسته به کفالت خود بنده که در آتیه مرتکب خلافی نشود. برای ادامه تحصیل امر به استخلاصش فرمایند
عبدالکریم نیک پی
کارمند آمار ۲۲۶
دستگیری صاحبان صنایع
و مزارع بزرگ و گسترده شدن بیکاری
از لابلای اسناد متوجه میشویم که برخی صاحبان صنایع، مالکین و زارعین بزرگ مناطق مختلف کشور در بین این زندانیان بوده، بویژه صاحبان کارخانههایی در شمال کشور، اصفهان و تهران که به اتهام واهی مثلا اینکه با چند مستشار آلمانی همکاری داشته یا در احداث کارخانه و یا در راهاندازی برخی صنایع مشارکت نمودند، آنها را به عنوان جاسوس و اتهام همکاری با دولت آلمان دستگیر کردند. این در حالی است که از کنار این کارخانه دارها و مالکین، افراد زیادی ارتزاق میکردند. در برخی از صنایع بیش از چند هزار کارگر کار میکردند. زمانی که رئیسکارخانه یا مالک و یا زارع عمدهای که افراد زیادی در کنارش روزی کسب میکردند، دستگیر میشد و مدتها، ماهها یا سالها در زندان میماند، علاوهبراینکه خود آن شخص و خانوادهاش نابود میشد، زمانی که اگر زنده از زندان بیرون میآمد یا اگر از زیر شکنجه جان سالم به در میبرد، دیگر از نظر اقتصادی و مالی به ورشکستگی رسیده و به عنوان وبال جامعه قلمداد میگردید. بالتبع، تعداد زیادی از خانوارهایی هم که کنار ایشان کسب روزی میکردند، به وضعیت فاجعه باری گرفتار میشدند که یک بار مضاعفی برای حکومت مرکزی به شمار آمده و یک بودجه هنگفتی را برای رسیدگی به این موضوع میطلبید.
اسناد زیر به برخی از مصادیق این موضوعاشاره دارد:
دستگیری و بازداشت طویل المدت مالکین و هتل داران
سند:
دبیرخانه
20/7/23
ریاست محترم مجلس شورای ملی
محترما به عرض میرساند
اینجانب ابوالحسن علوی مدیر مهمانخانه روشن همدان که 14 ماه بازداشت هستم، استدعای عاجزانه دارم امر و مقرر فرمایید به کار من رسیدگی شود...قسم میخورم که اگر کوچکترین کاری کرده باشم که به ضرر متفقین باشد. تمام سرمایه 20 سال زحمتم و دوازده سر عائلهام از دست رفته ، اگر کوچکترین گناهی از من سر زده باشد حاضرم مجازات شوم. محض رضای خدا و رسول به فریاد من برسید. چنانچه در بازداشتگاه تشریف آوردید حضورا به عرض حضرتعالی رسید تاکنون هیچ اقدامی برای من نشده. جز شما ملجاء دیگری ندارم ، سرمایه ام 70 هزار تومان بود از دست رفته است...۲۲۷
سند:
هتل روشن – همدان – میدان جدید – 12 فروردین 1327
ساحت مقدس مجلس شورای ملی
محترما به عرض میرساند ، در پیرو عرایض قبلی معروض میدارم اینجانب ابوالحسن علوی مدیر مهمانخانه روشن مدت بیست ماه بدون جهت و دلیل در بازداشت متفقین به سر برده و به تمام دوائر دولتی کشور شاهنشاهی، شرح بیچارگی خود را معرفی و استدعا کردم...متاسفانه فدوی که در اثر این بازداشت سر تا پا جنایت ، هفتاد هزار تومان خسارات دیده ام و به کلی از هستی ساقط شده ام و تاکنون کسی به فریاد بنده نرسیده... ۲۲۸
دستگیری 200 تن از رجال
محمود شروین، از شاهدان عینی جنگ جهانی دوم درباره افرادی که سالهای متمادی را در بازداشتگاههای متفقین گذراندند، میگوید:
«... 200 نفر را گرفتند که از رجال زبده آن زمان بودند، یعنی سال 1320. در آن زمان آدم باسواد کم بود، یعنی اینهایی که گرفتند، تقریبا در رده خودشان، شخص اول بودند. بنده را هم گرفتند، البته 4 ماه در بازداشتگاههای اراک که زیر نظر انگلیس و آمریکا بود، به سر بردم، بعد یک عدهای از جمله بنده را هم تحویل شوروی دادند. آیتالله کاشانی را هم به اراک و بعد به رشت بردند. بسیار هم ناراحتش کردند وای پس از اینکه جنگ تمام شد، شاید در اواخر 1945 بود که کم کم، بازداشتها را تعطیل کردند و افراد را هم آزاد کردند...»۲۲۹
یکی از موارد دستگیری اتباع ایرانی، دستگیری و بازداشت آیتالله کاشانی، از رهبران دینی مردم ایران و از مبارزان سرسخت ضد استعمار بود که در جریان انقلاب عراق و مبارزات ضد استعماری آن خطه، داغ سنگینی بر دل بریتانیا و استعمار انگلیس گذارده بود. کینه انگلیسیها از آیتالله کاشانی بدان حد بود که به محضاشغال خاک ایران و اطلاع از حضور کاشانی در ایران، فرصت را غنیمت شمرده و وی را دستگیر کرده و به بازداشتگاه متفقین در اراک منتقل کردند. سند زیر به خوبی حکایت از نوع برخورد انگلیسیها با آیتالله کاشانی و نحوه مقاومت آیتالله مجاهد در برابر نیروی متجاوز واشغالگر دارد:
بازداشت و انتقال آیتالله کاشانی به اردوگاه انگلیس ها
سند:
به تاریخ 1/2/1324
محرمانه
مقام نخستوزیری
... آقای سید ابوالقاسم کاشانی را مقامات انگلیسی از اراک به کرمانشاهان انتقال داده و مشارالیه فعلا در اردوگاه ارتش انگلیس در کرمانشاهان بازداشت میباشد...
مقامات انگلیسی جیره خاصی برای اقای سید ابوالقاسم کاشانی معین ننموده و اظهار میدارند آنچه را مایل باشد و نزد نیروی متفقین یافت شود، در اختیار ایشان گذارده خواهد شد. ولی آقای سید ابوالقاسم کاشانی از دریافت جیره تاکنون امتناع ورزیدهاند و شخصا متحمل مخارج معاش خود در بازداشتگاه میباشند. علت این امر که از ایشان استیضاح شد ، چنین جواب دادند که من جیره خور کسی نبوده و نیستم و نمیخواهم زیر منت کسی باشم، حتی دولت بریتانی کبیر»...
با تقدیم احترامات فائقه
کمیسر دولت شاهنشاهی
دکتر مبصر۲۲۹