بازخوانی اعترافات برخی آشوبگران فتنه هشتادوهشت-۱۶/گوشهای از سخنان محفلی اعضای حزب کارگزاران:
صاحب اصلی نظام ما هستیم
خانجانی در ادامه، در صفحات 105 و 106جلد اول پرونده اظهار کرده است: «... درخصوص فعاليتهاي اخير حزب کارگزاران هم قبلاً گفتم که حزب معتقد بود که بايستي تمام تلاش را انجام دهيم که مقام معظم رهبري به اين جمعبندي برسند که وجود دولت آقاي احمدينژاد با اين ديدگاهها، براي نظام جمهوري اسلامي و خودِ مقام معظم رهبري خطرناک است و اين بيشتر در سطح شوراي مرکزي و با هماهنگي آيتالله هاشميرفسنجاني بوده که گروههاي مختلف سياسي را نيز به اين جمعبندي برسانند و طبيعي بود که کميسيونهاي مختلف مجمع تشخيص مصلحت نظام هم در اين زمينه فعال شوند. در ديدارهاي مختلفي که با آقاي هاشمي هم داشتيم خودِ ايشان صراحتاً اين موارد را نقل ميکرد و ميگفت من تلاشم اين است که مقام رهبري را قانع کنم، بعضي وقتها نميشود، بالاخره ايشان ولي فقيه هستند و من درنهايت تابع ايشان، اگرچه رفاقت ما با ايشان بيش از اين حرفهاست...» (جلد اول پرونده، صفحات 105 و 106)
آقاي خانجاني، به بخشي از نظرات آقاي حسين مرعشي از فعالانِ حزب کارگزاران ـ نيز اشاره کرده که: «...در انتخابات اخير رياستجمهوري ايشان [آقاي مرعشي] معتقد بود که به هر قيمتي شده نبايد بگذاريم احمدينژاد رئيسجمهور شود. و بهخاطر همين تأکيدش بود که بايستي رهبري را قانع کنيم که ایشان به درد مملکت نميخورد، ممکن است حتي جاهايي برخلاف نظر رهبري عمل کند. ولي من از ايشان [يعني از آقاي مرعشي] هرگز جملهاي عليه نظام و رهبري نشنيدم. ايشان ميگفتند: صاحب اصلي نظام ماها هستيم و اينها ميخواهند ما را از نظامي که خودمان در بهوجود آمدنش نقش داشتيم، بيرون کنند و بهخاطر همين نبايد با تندروي بهانه دست اينها بدهيم تا ذهنيت رهبري نسبت به ما مخدوش شود...» (جلد اول پرونده، صفحهي 157)
- متأسفانه ما هم در اين جريان در حزب تمام تلاشمان اين بود که رئیس جمهور مستقر را ضعيف و زبون جلوه دهيم و از هر ضعف او کوهي بسازيم (صفحات 437ـ443 پرونده)
* القاء فضاي ناکارآمدي دولت
- وي در ادامهي بازجويي مورخهي 14/5/88 اظهار کرده: «...متأسفانه اين فضا در ستادهاي اصلاحطلبان وجود داشت که هر جرياني غير از جريان فعلی بر سر کار بيايد، نوعي تأثيرگذاري در تصميمگيريهاي کليت حاکميت را دربر خواهد داشت...» (صفحات 430 و 431 پرونده)
* لجاجت، حس انتقامجويي و هواپرستي مانع از نقد منصفانهي دولت شد
- اگرچه اين حرف در محفل سياسي حزب بهعنوان اينکه رئیس جمهور فعلی جامعه را بهسمت پرتگاه ميبرد و اقتصاد را نابود کرده است [بيان ميشد]؛ ولي در عمل نوعي انتقامگيري بود و خودِ من هم اين را ميفهميدم، وليکن چون در عرصهي سياست حذف شده بوديم، طبيعي بود که در همين راستا حرکت کنيم و اينجا بود که خدا فراموش ميشد و من بعضي وقتها به خودم ميآمدم که خوب اين کارهايي که رئیس جمهور فعلی ميکند، ماها هم اگر بوديم ميکرديم، ولي حالا چون او انجام ميدهد، قبيح بود و اگر ما انجام ميداديم خوب بود، ليکن لجاجت، حس انتقامجويي و هواپرستي مانع از اين ميشد که به نقد منصفانه بپردازيم. (صفحات 437ـ443 پرونده)
* برنامهي تخريب دولت پس از مناظرهي تاريخي
- ...سياست کلي اين بود که انتخابات چالشي باشد و بهنوعي هرچه اصطکاک بيشتر، بهتر؛ لذا اين روزهاي آخر دايم از طرف آقاي سليماني و آقاي جواد امام به ما فشار وارد
ميآمد.
...هفتهي آخر هجوم زيادي به ما ميآوردند که چرا شما کار تخريبي نميکنيد آن هم پس از پخش مناظرهي آقاي احمدينژاد و آقاي موسوي... درست است که علاقهمند بودم به هر ترتيب شده احمدينژاد آسيب ببيند (اينهم ريشه در نفسانيات داشت و هم سياست ستاد اين بود) و رأي نياورد، ولي از طرفي چون بودجه و پول نداشتيم و کار تخريبي نياز به پول و بودجهي فراوان و افراد امين داشت که من اصلاً چنين کاري نکردم، ولي چند تا کار در حوزهي ما انجام گرفت: ...فرم باجناقها يا دولت باجناقها... طرح گرافيکي دولت سيبزميني... يک نشريه به نام ديکتاتوري دروغ... و يکسري آمار و جداول... (صفحات 443ـ450 پرونده)