رمزگشایی فیلیپ جرالدی از چرایی استعفای «ماتیس»
یک مقام آمریکایی ضمن رمزگشایی از ماجرای استعفای ناگهانی وزیر دفاع آمریکا، نوشته این استعفا وجود یک شکاف فکری در درون کاخ سفید را بر ملا کرد.
«فیلیپ جرالدی» مدیر شورای منافع ملی و مامور پیشین سیا و اطلاعات ارتش آمریکا، طی تحلیلی در باره علت استعفای «جیمز ماتیس» ازپست وزارت دفاع آمریکا نوشت: متن نامه استعفای جیمز ماتیس، که پنج شنبه گذشته منتشر شد، فاشکننده بخش عمدهای از نظام فکری دولت پنهان بود که فجایع سیاست خارجی 17 سال گذشته را موجب شده است. هفته گذشته و پس از اینکه رئیسجمهور آمریکا فرمان خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را صادر کرد، ماتیس در واکنش به آن، از پست وزارت دفاع کناره گرفت.
این سیاستمدار آمریکایی در ادامه نوشته: «استدلال اصلی نامه استعفای ماتیس، ناتوانی رئیسجمهورترامپ از درک این نکته است که چه کسانی دوست و چه کسانی دشمن هستند... یک باور اصلی که من همیشه به آن پایبند بودهام، این است که توانایی ما به عنوان یک کشور، به شکل جداییناپذیری با توانایی سیستم منحصر به فرد و جامع اتحادها و مشارکتهای ما مرتبط است. ما بدون حفظ اتحادهای قدرتمند و نشان دادن احترام به متحدان خود، نمیتوانیم از منافع مان محافظت کنیم. به همین ترتیب، من باوردارم که ما باید در مقابل کشورهایی که منافع راهبردی آنها در تنش با منافع ما قرار میگیرد، راسخ و شفاف باشیم. برای مثال روشن است که چین و روسیه میخواهند نوعی ثبات جهانی را با مدل تمامیت گرایانه خودشان شکل دهند و در تصمیمات اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی دیگر کشورها حق وتو پیدا کنند و در نتیجه، منافع خودشان را به بهای منافع همسایگان شان و منافع آمریکا و متحدان ما تامین کنند. به همین دلیل است که ما باید از تمام ابزارهای قدرتمند موجود در آمریکا برای تشکیل دفاع مشترک استفاده کنیم... ما باید هر اقدام ممکنی را برای پیشبرد یک نظم بینالمللی انجام دهیم، نظمی که امنیت، رفاه و ارزشهای ما را به پیش برد.»جرالدی افزود: «ژنرال ماتیس به واقع، دارای دیدگاهی است که طی چهار دهه تجربیاتش، در او شکل گرفته است. اما بخش اعظم این دیدگاه نامطلوب بوده و پیامدهای غلطی را درباره جایگاه آمریکا در جهان به بار آورده است.»
این سیاستمدار آمریکایی توضیح داد: «جنگ سرد اساسا یک کشمکش دو قطبی بوده و دو رقیب در آن شرکت داشتند که توانایی نابود کردن حیات را از روی سیاره زمین داشتند. این کشمکش یک جهان بینی «مانوی» خیر و شری را به بار آورده که بازتاب دهنده واقعیتهای موجود نبوده است. این کشمکش را بعدا واشنگتن با یک جنگ جهانی علیه تروریسم جایگزین کرد و در آن نیز از همین پارادایم خیر و شر بهرهبرداری شده است. ماتیس نیز محصول همین نوع طرز تفکر است.»به گزارش فارس جرالدی در ادامه، نوشت: (واقعیت این است که) آمریکا در حال حاضر به عنوان نیرویی که در جبهه خیر قرار دارد، مورد احترام نیست، بلکه قضیه کاملا برعکس است.نظرسنجیها حکایت از آن دارند که به طورکلی در سطح جهان دیدگاهی منفی نسبت به واشنگتن وجود دارد و بنا به نظر اکثر جهانیان، آمریکا کشوری است که بیش از دیگران احتمال دارد آغازکننده جنگها باشد. این دقیقا چیزی نیست که پدران بنیانگزار کشور(آمریکا) در سال 1783 مد نظر داشتهاند...
ترامپ درباره خروج از سوریه حق دارد، حضوری که جز طولانی کردن کشمکشی خونبار، هیچ چیز دیگری را به دنبال ندارد. ماتیس درباره حمایت از «دوستان» دراشتباه است. او به عنوان مردی تحصیل کرده، تاریخ را درست نخوانده است. جنگهای جهانی اول و دوم به دلیل همین اتحادها بود که آغاز شدند. کشورهایی که به نظر دوست میآیند، میتوانند از روابطشان با کشورهای قدرتمندتر بهرهبرداری کنند، این کار نتایج ویرانگری به دنبال خواهد داشت. اتحادها باید موقتی باشند و براساس منافع کشورهای دخیل شکل بگیرند و تمام شوند. در خاورمیانه، اسرائیل و عربستان سعودی به معنای واقعی دوست آمریکا نیستند و به جای دوستی، برای تامین اهداف خود در واشنگتن، دست به اقداماتی فراخور این هدف میزنند...
ماتیس این را درک نمیکند و یک وضعیت جنگی دائمی را برای تداوم موجودیت ناتو که ابزاری برای بازدارندگی و صلح است، لازم میداند. این درست نیست. نفس وجود ناتو متکی بر تصور مورد تهدید واقع شدن است، حتی زمانی که هیچ تهدیدی وجود ندارد، فرایندی که رابطه ما با روسیه را از زمان سقوط کمونیسم، مسموم کرده است. بدتر از همه اینکه، این تصور غلط از تهدید میتواند به جنگ و یک هولوکاست اتمی جهانی منجر شود.
البته ناگفته نماند که اظهارات جرالدی درباره بازگشت آمریکا به سیاستهای صلحآمیز، یک شعار بوده و در عرصه عمل، واشنگتن هرگز نخواهد توانست از خوی جنگطلبی وتجاوزگری خود فاصله
بگیرد.