kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۹۷۰۹
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۶
بازخوانی اعترافات برخی آشوبگران فتنه هشتادوهشت - روایتی از شکل‌گیری کمیته غیر قانونی پیگیری امور زندانیان

مـا دست رد به سینه هیچ کس نمی‌زدیم

گزارش اولیه کارشناس وزارت اطلاعات مورخ 88/6/21:
به دنبال برخورد به عمل آمده با اعضای اصلی کمیته غیرقانونی پیگیری آزادسازی زندانیان و بازداشت‌شدگان و بازداشت آقای سیدعلیرضا بهشتی که به عنوان نماینده آقای موسوی در این کمیته فعالیت داشته است و بررسی‌های به عمل آمده مشخص گردید که محمدرضا مقیسه به عنوان مسئول کمیته اجرایی در این موضوع فعالیت داشته و در پیگیری برخی امور از جمله مستندسازی این جریانات از طریق تهیه گزارش‌ها، مصاحبه با افراد، تهیه فیلم از آنها و...، جهت انتشار در سایت‌های اینترنتی و نشریات وابسته و نیز ارسال به مجامع بین‌الملل حقوق بشری و تهیه خوراک تبلیغاتی برای دستگاه‌های عملیات روانی بیگانگان و رسانه‌های خارجی و... نقش فعالی را ایفا نموده است.
این سناریوها از قبل طراحی شده و افرادی که این کمیته به عنوان صدمه‌دیدگان این جریان معرفی کرده‌اند بعضا وجود خارجی نداشته و توسط سازمان‌ها و نهادهای رسمی تکذیب شده است و این کمیته غیرقانونی نیز نتوانسته سند و دلایل خود را ارائه نماید. علاوه بر این، جریان مذکور با بیان مواردی همچون: نامشروع خواندن دولت دهم، برنامه‌ریزی جهت استفاده از بستر دانشگاه‌ها در زمان بازگشایی، انسجام و سازمان دادن به شبکه‌های اجتماعی به منظور تلفیق این جریان با جریان اعتراضی و مهم‌تر اینکه برنامه‌ریزی جهت بهره‌گیری از پتانسیل جامعه به منظور تامین اغراض سیاسی خود، موجبات بدبینی علیه مسئولین ارشد نظام را فراهم آورده‌اند.
نامبرده از نزدیکان سیدعلیرضا بهشتی بوده و در بنیاد شهید بهشتی نیز فعالیت داشته است. مشارالیه ضمن حضور در مراسمات مربوط به حسینیه آقای محتشمی‌پور بعد از برخورد به عمل آمده با عوامل اصلی، اعلام داشته که اسناد و مدارک را به دلیل اینکه پیش‌بینی می‌کردم، روزی سراغمان می‌آیند از دفتر خارج کرده و در حال حاضر نزد خود نگهداری می‌کنم.
اظهارات محمدرضا مقیسه در جلسه رسیدگی به پرونده
در خصوص دفتر پیگیری امور زندانیان و آسیب‌دیدگان «... همان‌طور که در ابتدای شروع توضیحاتم گفتم، ما در دفتر پیگیری هیچ موضوع محرمانه و غیرشفافی نداشتیم. همه افرادی که به دفتر مراجعه می‌کردند و یا همکاری داشتند به راحتی از مسائل دفتر و آنچه در دفتر انجام می‌شد مطلع می‌شدند و همان‌طور که گفتم این اواخر دفتر شلوغ شده بود و عده‌ای برای همکاری اعلام آمادگی می‌کردند. ما دست رد به سینه هیچ‌کس نمی‌زدیم. آقای سیدحسینی، میردامادی، خانم امامی،‌ خانم غیرت، خانم آبدیده و یکی دیگر از خانم‌ها که اسم او را نمی‌دانم. آقای حامد صابری، آقای محدث، خانم ژینوس شریف رازی، شفیعی، طلایی و چند وکیل که نام آنها را به خاطر ندارم و این اواخر خانم جعفری هم که وکیل بودند و او را در منزل آقای سلطانی دیده بودم و آنجا متوجه شدم که ایشان ظاهرا از طیف طرفداران خانم شیرین عبادی است در دفتر رفت و آمد داشتند و کارهایی را انجام می‌دادند که اغلب آنها معمولا برای سرکشی می‌آمدند، اگر کاری داشتیم وقتی آنجا بودند انجام می‌دادند. ولی به جز آقای شفیعی، خانم شریف‌رازی، خانم منصوری، آقای طلایی خانم آبدیده و آقای عابد جعفری و من، بقیه مسئولیتی نداشتند و به صورت پراکنده هر وقت به ما سر می‌زدند اگر کاری به آنها محول می‌کردیم انجام می‌دادند. کارها هم جزئی بود. مثلا مرتب کردن پرونده‌ها و یا زنگ زدن به خانواده برای چک کردن اطلاعات دریافتی برای دست‌یابی به صحت آن و از این قبیل کارها. البته این اواخر آقای خندان هم در بخش معاضدت مالی با ما چند روزی همکاری می‌کردند.
خانم ژینوس شریف‌رازی به میل خودش گویا چند باری زنگ زده بودند که داوطلبانه حاضرند با دفتر همکاری داشته باشند، بعد از چند بار تماس من گفتم که بگویید بیاید ببینم چه کاری از دستش برمی‌آید. وقتی به دفتر مراجعه کرد، فرد توانا و پرتوانی دیدمش. البته قبل از اینکه با ما همکاری را شروع کند،‌ من نمی‌دانستم که وکیل پایه یک دادگستری است، ولی آن روز که به دفتر مراجعه کرد وقتی خودش را معرفی کرد فهمیدم که وکیل است. ما هم خوشحال از اینکه یک هم‌وطن‌مان به ما کمک می‌‌کند او را پذیرفتیم. آن هم براساس اصل برائت بدون اینکه تحقیقی بکنیم. یعنی در آن شرایط اصلا چنین موضوعی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد. تمام تلاشمان این بود که بتوانیم با مشارکت مردم، آسیب وارده را کاهش دهیم. به هر حال با آمدن ایشان و پیوستن خانم شریف رازی به کادر دفتر، فعالیت‌های دفتر و وضعیت پرونده‌ها به ویژه در بخش حقوقی سروسامان پیدا کرد و ایشان خیلی پیگیر و جدی بودند و پرکار، تقریبا همه روزها می‌آمدند، به طوری که ایشان حضورشان از حضور من بیشتر بود. تقریبا کارها توسط خانم منصوری و ایشان انجام می‌شد. من هم اغلب با آقای دکتر عابدی جعفری به دنبال پیگیری تهیه وثیقه برای کسانی که نیازمند وثیقه بودند یا کفالت نیاز داشتند و غیر بودیم.