نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران-۲۵
در نامه وزیر دارایی به وزیر کشور در شهریور ۱۳۲۱ عنوان شد:
عمال انگلیس خرمنها را آتش میزنند
کمبود ارزاق و مایحتاج عمومی براثر حضور مستشاران آمریکایی شدت گرفت و به دلیل افزایش قیمتها و کمبود آنها، مردم را به میدان کشانید. فی المثل در تبریز که غله خیزترین منطقه کشور بود در بهمن و اسفند 1321، چنان قحطی و کمبود غلات بوجود آمد که مردم به خیابانها ریختند و به سمت ساختمانهای دولتی هجوم بردند.۱۱۳
در مرکز غله ایران، صدها هزار نفر شبها گرسنه سر بر بالین میگذاشتند و برخی از مسئولین دولتی و یا حتی نانوایان هم از موقعیت پیش آمده، سوءاستفاده میکردند. وضع گوشت و دیگر مواد غذایی نیز بر همین منوال بود. شریدان، مستشار خوار بار ایران در آن روزگار مینویسد:
«... مردم تهران مواد چرکین و کثیفی را به نام نان که نانواهای بیرحم میپزند، میخورند. نانواها آرد دولتی را به قیمت گزاف به طور قاچاق میفروشند و دولت مجبور است نانواخانه مرکزی دایر کند و نان سیلو به مردم بدهد...» ۱۱۴
این در حالی است که اسناد و مدارک حاکی از آن است که در همان حال و اوضاع دردناک و غمبار، سربازان آمریکایی به عنوان جیره روزانه بستههای مواد غذایی دریافت میکردند که هر یک برای 5-6 نفر کافی بود. در هر بسته از این جیرههای روزانه، انواع و اقسام کنسروها، انواع نان، دو بطری ویسکی، دو بسته سیگار و ویتامینهای روزانه قرار داشت. ۱۱۵
بحران ارزاق عمومی تشدید میشود
از طرف دیگر دخالت ارتش انگلیس در وضعیت خواربار و مایحتاج مردم، بیش از پیش وضعیت را بحرانی کرده بود. در گزارش فرمانداری همدان از جلسهای که با حضور معتمدین محلی برگزار شده بود، این دخالت به شدت عیان است. در بخشی از گزارش فوق آمده بود:
...دو بار آقای سرهنگ فلانچر که به قرار معلوم معاون اداره سیاسی انگلیسیها است، به فرمانداری آمده و اظهار میکرد مردم را به نام اینکه خواربار آنها را انگلیسیها میبرند، تحریک کردهاند و اول شب نیز با تلفن تقاضا کرد که بنده به اتفاق رئیسشهربانی و رئیسامنیه به دیدن ایشان و فرمانده اردوی انگلیسی برویم و در آنجا نیز مطلب را تجدید و ضمنا پرسشهایی میکردند که چگونه شهربانی متوجه این پیش آمد نبوده که جلوگیری نماید. همچنین راجع به اینکه از محرکین و مرتکبین مخصوصا آنها که به اتومبیل حامل نیروی انگلیسی سنگ انداخته و سبب تیراندازی شدهاند، کسی دستگیر شده یا خیر، سؤالات نمود.... امروز صبح مجددا سرهنگ فلانچر به فرمانداری آمده، تقاضا کرد اعلانی در شهر منتشر شود که انگلیسیها خواربار نمیبرند، بلکه مقدار زیادی گندم به ایران فروختهاند و این اظهارات از ناحیه مغرضین است. بنده آگهی تهیه کرده بودم، ولی مشارالیه جدا تقاضا کرد به مضمونی که خود او نوشته بود، اعلان منتشر بشود. بنده هم از نظر جلوگیری این شایعات بیموقع، (گذاشتم) آگهی منتشر شود. زیرا امروز شنیده شد مردم اظهار میکردهاند که گندمها را به انبارهای تهران نمیبرند بلکه در ایستگاههای راه آهن خالی میکنند و معلوم نیست به کجا میرود. بعضی نیز صریحا اظهار میکردهاند که خوار بار از گندم و برنج و غیره به خارج حمل میشود... ۱۱۶
کار دخالت انگلیسیها در امور غله به آنجا رسید که در تیرماه 1321 وزارت دارایی به ادارات دارایی شهرستانها دستور داد اطلاعات مربوط به میزان محصول این سال و سالهای قبل را در دسترس ماموران انگلیسی قرار دهند.۱۱۷
انگلیس واگنهای حامل گندم
برای ایران را توقیف کرد
مقامات انگلیسی سرسختانه از بهبود وضع خواروبار در ایران جلوگیری به عمل میآوردند. مثلا علیرغم وعده ارسال گندم از عراق اما به بهانههای مختلف از جمله نبودن وسائل حمل گندم از عراق به ایران، از تحویل گندم طفره رفتند. مدتی بعد نیز سرویس اطلاعاتی آمریکا کشف کرد که مقامات انگلیسی گندم مورد نظر را از عراق به اهواز حمل کرده ولی از تحویل آن به مقامات ایرانی خودداری مینماید. دولت انگلیس حتی واگنهای حامل گندم را در خوزستان توقیف میکرد و گندم آنها را برای نیروهای خود در اختیار میگرفت.
اسناد دیگری نیز شاهدی بر این ماجرا هستند که انگلیسیها تمام تلاش خود را میکردند تا اوضاع را آشفته نمایند.
آتش زدن خرمنها
توسط عمال اداره اطلاعات سفارت انگلیس
نامه وزیر دارایی به وزارت کشور در شهریورماه 1321 حاکی از آن بود که:
«... عمال شرکت نفت سابق اخیرا عدهای کارگران بیکار و ناراضی شرکت سابق نفت را توسط اداره اطلاعات سفارت انگلیس استخدام نموده و ماموریت آنها تحریک و آتش زدن خرمنها در قراء و قصبات میباشد و به علاوه این عده ماموریت دارند با نشر اخبار دروغ حاکی از خرابی اوضاع، ذهن دهقانان و زارعین سادهلوح را مغشوش و آنها را وادار نمایند که ارزاق عمومی را ذخیره و انبار نمایند...»۱۱۸
کاهش تولید محصولات غذایی از یک طرف و تقاضای ارتش هایاشغالگر خارجی برای مواد غذایی از دیگر سو، به قحطی شدیدی در اکثر مناطق ایران به خصوص آذربایجان و سواحل دریای خزر منتهی شد.۱۱۹
مرحوم سیف الله وحید نیا از شاهدان عینی جنگ جهانی دوم در این باره اظهار میدارد:
... سربازان بیگانه مملکت ما را اشغال کرده بودند، به تاخت و تاز مشغول بودند. قشون روس و انگلیس و آمریکا صحنه کشور ما را پهنه و جولانگاه حرکات ناشایست خود قرار داده بودند. قحطی و ناامنی و فقر بر مملکت ما سایه افکنده بود. آقای شهیدی، رئیساداره خوار و بار اصفهان که از دوستان من بود، رئیسکانون بازنشستگان کشوری هم بود تعریف میکرد که در سال 1322، یکی از دست پرورودگان انگلیس در اصفهان به همین آقای شهیدی مراجعه کرده و میگوید که به دلیل احتمال کمبود غله در اصفهان، وی ماموریت دارد که در این شهر غلات را بخرد. اعتبارش را هم دولت تامین کرده و قرار است غله خریداری شده را در محلهایی که خودشان در نظر دارند، انبار و ذخیره کنند... ۱۲۰
کمبود نان و مواد غذایی؛ آغاز قحطی
جدیترین کمبود در زمان جنگ در ایران، کمبود نان بود. جان فوران در کتاب «مقاومت شکننده» مینویسد که در تهران قیمت نان در بازار آزاد در نیمه اول سال 1321 از شش سنت به یک دلار رسید.۱۲۱وضعیت نان در تهران فوقالعاده خراب شده بود. از یک سوی کمبود نان وجود داشت و از سوی دیگر نانی که به زحمت دست مردم داده میشد، به اندازهای بیکیفیت و خراب بود که موجب تلف شدن افراد و شیوع بیماری در بین مردم گردید. ناامنی، غارتگری و مصرف زیاد نیروهایاشغالگر موجب شد، این بحران تا مدتها ادامه داشته باشد.۱۲۲