بررسی پیش‌بینی مقام معظم رهبری از زوال قدرت استکباری آمریکا - بخش پایانی
آغاز یک افول و پایان یک سلطه
ایالات متحده آمریکا در بدبینانه‌ترین حالت ممکن هم فکرش را نمی‌کرد که پروژه داعش با آن همه هزینه‌های سیاسی و لجستیکی شکست بخورد و حتی فراتر از آن در دوران پساداعش هم زمان ورود به عصر پساآمریکا کلید بخورد!
هدیه آقاپور
جهان ظهور و افول قدرت‌های بزرگ فراوانی را مشاهده کرده و تاکنون هیچ قدرتی دراین جهان، همیشگی نبوده است.
شوروی آنگاه فرو ریخت که ناتوانی و ضعف ایدئولوژی سوسیالیسم آشکار شد. اکنون سلطه آمریکا در آستانه فروپاشی قرار گرفته است، چون لیبرال دموکراسی غربی نه تنها در جهان جاذبه ندارد، بلکه در میان خود ملت‌های غربی ضعف‌ها و ناتوانی‌هایش آشکار شده و ملت‌های غربی در اعتراض به نظام سرمایه‌داری متکی بر این ایدئولوژی به صحنه آمده‌اند.
پسا داعش، پسا آمریکا را
به ارمغان آورد
وقوع انقلاب اسلامی ايران در سال 1357 باعث شد تا آمريکا با هدف مهار انقلاب اسلامی، به دنبال سد کردن تاثيرات آن باشد. از همين رو در مرحله اول آمريکا سعی داشت با سياست بديل‌سازی به نوعی انقلاب ايران را از الگو شدن در منطقه بازدارد. اما عدم ظرفيت کافی در بين کشورهای عربی نزديک به واشنگتن باعث شکست اين پروژه شد.
در مرحله بعدي آمريکا سياست «ايجاد شکاف» بين شيعه و سنی را به عنوان بهترين راه‌حل ممکن برای تضعيف انقلاب ايران برگزيد
اين سياست در يک دهه گذشته به صورت جدی از سوی آمريکا و متحدان منطقه‌ای اين کشور در حال پيگيری است، چرا که انقلاب اسلامي ايران به عنوان راس محور مقاومت در منطقه، به بزرگ‌ترين سد در مسير دخالت‌هاي منطقه‌ای آمريکا تبديل شد. در اين مسير شکل‌گيری گروه تروريستی «داعش»، تکه‌ای از اين پازل آمريکا بود اما اين پروژه نيز در نهايت با شکست مواجه و برخلاف پيش بينی اتاق فکرهای غربی- صهيونيستی، بار ديگر بر اقتدار محور مقاومت افزوده شد.
محمدابراهیم رضایی نماینده مردم خمین و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «اگر آمریکا را در منطقه غرب آسیا طی این سالیانی که حضور داشتند مورد بررسی قرار دهیم مشاهده خواهیم کرد که تمام برنامه و طراحی‌هایشان با شکست مواجه شده است.»
وی ادامه می‌دهد: «آنچه را که آمریکایی‌ها درسوریه، عراق یا افغانستان طراحی و هزینه کردند با شکست مواجه شد و در برابر جمهوری اسلامی نیز به همین ترتیب هر هزینه‌ای کردند راهبردهایشان شکست خورد به طوری که یک کلکسیونی از شکست‌ها در برابر چشمانشان به نمایش درآمده است.»
رضایی می‌افزاید: «در بُعد سخت‌افزاری با شکست مواجه شدند و در بُعد نرم‌افزاری نیز همه اهداف و راهبردهایشان به بن‌بست رسیده و همه این‌ها نشان می‌دهد در آینده این کشور راه به جایی نخواهد داشت.»
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تاکید می‌کند: «اهل قلم و رسانه‌ها و هرکس که آگاهی دارد باید این رو به افول بودن آمریکا را منعکس کند تا کسانی که ضعف نفس دارند در برابر این کشور قوت قلب بگیرند و ببینند آمریکا دیگر آمریکایی نیست که قابل اتکا و اعتماد باشد بلکه آنها در همه زمینه‌ها رو به ضعف هستند.»
آمریکا صدر جدول کشورهای بدهکار
در اوایل دهۀ 2000 ميلادی، آمریکا به شدت با بحران اعتبار مالی روبرو شد و در واقع بانک‌ها آغازگر آن بودند. رکود اقتصادی سال 2008 آمریکا سخت‌ترین رکود اقتصادی بعد از رکود بزرگ 1929 بود.
بحران اقتصادی آمریکا سبب شد تا بسیاری از مردم توان بازپرداخت اقساط وام خود را نداشته باشند و همین مسئله نظام بانکی را با مشکل روبرو کرد. تحلیل‌گران بازارهای مالی آمریکا اصلی‌ترین عامل وقوع رکود در اقتصاد آمریکا را افزایش بی‌سابقه قیمت نفت و بحران اعتباری آمریکا دانستند که هر دو به تشدید تورم در این کشور دامن زد. از دیگر مظاهر رکود اقتصادی در آمریکا می‌توان به کاهش مداوم نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، رکود بازار مسکن و به دنبال آن افزایش نرخ بیکاری اشاره کرد که همگی سبب تضعیف زیر ساخت‌های اقتصادی آمريکا شد.
بعد از بحران مالی سال 2008 تغییر واحد پول جهانی از دلار به هر ارز دیگری خواست تمام اقتصادها و واحدهای پولی معتبر دنیا از یورو و یوآن تا پوند و روبل شد اما واقعیت این است که وقتی فروش هر اونس طلا تا هر بشکه نفت بر اساس دلار مبادله و محاسبه می‌شود، حذف دلار به صورت مطلق و آنی از مبادلات تجاری دنیا عملیاتی به نظر نمی‌رسد، با اين حال در سال‌های اخير نشانه‌های گوناگونی در جهان نسبت به اقدام کشورها در فاصله گرفتن از دلار و کنار گذاشتن این ارز از مبادلات نمایان شده است.
آمارها نشان می‌دهد آمريکا در سال‌های گذشته بطور بی‌سابقه‌ای با بحران‌های متعدد روبرو بوده است.
دولت اوباما اقتصادی با ده تریلیون دلار بدهی را از بوش تحویل گرفت اما هنگامي که اقتصاد آمریکا را به چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا تحویل داد رقم بدهی‌های خارجی این کشور دو برابر شده است. این در حالی است که کل بدهی خارجی دنیا حدود 70 تریلیون دلار است؛ به عبارتی آمریکا مدام در حال اضافه کردن بدهی است
بر اساس آمار «ساعت بدهی ملی» در نیویورک آمریکا که میزان بدهکاری این کشور را رصد می‌کند، دولت این کشور بیش از 21 تریلیون دلار به کشورهای دیگر و نهادهای داخلی آمریکا بدهکاری دارد.
بنا به نوشته تارنمای اقتصادی «بالانس»، ادامه این روند تا 20 سال آینده تهدید بزرگی برای صندوق‌های بازنشستگی خواهد بود، زیرا یک دولت مقروض برای تامین مالی این صندوق‌ها با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد.
در بُعد خارجی، تریلیون‌ها دلار بدهی به توان برخی دولت‌های خارجی از جمله چین که میلیاردها دلار اوراق قرضه آمریکا را خریداری کرده‌اند خواهد افزود تا به شکل جدی‌تری واشنگتن را در عرصه اقتصادی و سیاسی به چالش بکشد.
بن‌بست در سیاست‌گذاری
قدرت یک کشور را در نسبت آن با توانایی عملی کردن «سیاست‌هایش» می‌توان سنجید. از این منظر، با کمی تأمل بیشتر، به‌وضوح می‌توان فهمید که تقریبا تمامی سیاست‌های چندسال اخیر ایالات متحده، با شکست مواجه شده است.
شکست سیاسی آمریکا در طول سال‌های گذشته در یمن، لبنان، عراق و ایران موجب شده است که آمریکا به یک قدرت پوشالی تبدیل شده است؛ بدهی ۲۲ تریلیون دلاری آمریکا موجب شده است که این کشور علیرغم اینکه از یک اقتصاد قدرتمندی برخوردار بود، به خاطر سیاست‌های غیراصولی دونالد ترامپ و افزایش بدهی‌های خارجی، به سمت فروپاشی پیش برود.
«ولی‌الله نانواکناری» نماینده مردم بابلسر و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «هیچ ظلمی در جهان پایدار نیست، آمریکا با ریاست ترامپ و حمایتی که از صهیونیست و عربستان می‌کند تمام قد محوری از شرارت و استکبار را به نمایش می‌گذارد.»
وی ادامه می‌دهد: «خروج از برجام و وضع انواع و اقسام تحریم‌ها از انقلاب اسلامی تا کنون علیه جمهوری اسلامی ایران، دست و پا زدن‌های این کشور برای ضربه زدن به کشورمان بوده که نه تنها تاثیر نداشته بلکه می‌بینیم این دست و پا زدن‌ها امروز خودشان را به زیر می‌کشد و جدایی افکار عمومی از آمریکا نشان از این دارد که در مسیر سقوط قرار دارند.»
نانواکناری می‌افزاید: «ایستادگی، مقاومت و بیدار شدن ملت‌ها نسبت به سیاست‌های امپریالیستی کاخ سفید و همراه نشدن برخی قدرت‌های تاثیرگذار در نظام بین‌الملل از جمله چین و روسیه در همه ابعاد با سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه را می‌توان خروج کاخ سفید از صحنه جهانی به عنوان تنها هژمونی برتر ارزیابی کرد.»
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح می‌کند: «ناکامی ایالات متحده در پیاده کردن پروژه خود در شرق آسیا از جمله به قدرت رسیدن ائتلاف شیعیان در عراق تحت عنوان حشدالشعبی، حماس در فلسطین، موفقیت‌های روز افزون حزب‌الله لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی و از همه مهم‌تر سیاست‌های مستقلانه جمهوری اسلامی ایران و نهایتا به عنوان بازیگر فعال در جهان اسلام، همگی منجر به افول تدریجی هژمونی آمریکا در منطقه خاورمیانه خواهد شد.»
فروغ ایران افول آمریکا
رویکردهای متناقض دونالد ترامپ و نبود یک دکترین منسجم موجب بی‌اعتباری بیش از پیش کاخ سفید شده است.
کارشناسان مسائل بین‌المللی اعتقاد دارند تضاد شدید در رویکردهای اعلامی و اعمالی کاخ سفید نشان می‌دهد سیاست خارجی ایالات متحده در فضایی غیرواقعی و بی‌برنامه هدایت می‌شود.
تارنمای نشریه «پلتیکو» دگرگونی‌های ترامپ را در استراتژی اعلامی و اعمالی وی پس از ۱۸ ماه ریاست‌جمهوری چشمگیر دانست و نوشت: ترامپ در رقابت‌های انتخاباتی در مورد رویکرد رقیب خود «هیلاری کلینتون» ابراز می‌کرد که وی موضعی را در مقابل روسیه اتخاذ می‌کند که ممکن است به جنگ جهانی سوم منجر شود.
از سوی دیگر وقتی به جمهوری اسلامی ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم در 40 سال گذشته رتبه رشد ایران در آمار سازمان ملل رتبه یک دنیاست و هیچ کشوری در دنیا به اندازه ایران اسلامی رشد نکرده و با همه فشارها و تحریم‌ها علیه ایران نه تنها حکومت ما مردمی مانده بلکه رشد هم کرده است؛ این نشان می‌دهد که رشد ایران در 40 سال گذشته آمریکایی‌ها را گیج کرده است.
در طول سالیان اخیر، همواره یکی از اهداف دشمنان، کوچک‌انگاری و یا انکار دستاورد‌های بی‌بدیل نظام جمهوری اسلامی بوده است. در همین رابطه، دشمنان جنگ روانی وسیعی را با اختاپوس رسانه‌ای خود علیه ملت ایران با هدف تضعیف روحیه و از بین بردن اعتماد ما تدارک دیده‌اند.
نفوذ اقتدارآمیز ایران در منطقه که نه به شیوه روش‌های هژمونیک و سلطه‌جویانه غربی بلکه به شیوه مکتبی و گفتمانی است، موجبات سرخوردگی شدید آمریکایی‌ها را که برای استیلا در منطقه ژئواستراتژیک غرب آسیا میلیاردها دلار خرج کرده‌اند، فراهم آورده است. از این رو ترجیع‌بند ادعا‌های تهدیدی و تحریمی مقامات واشنگتن علیه ایران، نفوذ و اقتدار منطقه‌ای جمهوری اسلامی است.
پیشرفت‌های آموزشی
یکی از جلوه‌های محسوس پیشرفت کشور در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، افزایش کمی و کیفی نهادهای آموزشی بوده است.
پس از انقلاب اسلامی ما شاهد موفقیت هر ساله دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی در دست‌یابی به مقامات جهانی و مدال‌های رنگارنگ در المپیاد‌های علمی در رشته‌های مختلفی همچون فیزیک، ریاضی، شیمی، کامپیوتر و... در رقابت با کشورهای پیشرفته علمی هستیم که یکی از شواهد رشد و توسعه علمی کشور است؛ این درحالی است که قبل از انقلاب اسلامی، دانش‌آموزان ایرانی در المپیاد‌های جهانی شرکت نداشتند.
جمهوری اسلامی ایران در طول سال‌های اخیر در فهرست ۵ کشور نوظهور فضایی دنیا جای گرفته است. این امر از آن جهت مهم و دارای جنبه استراتژیک است که ماهواره‌ها در دنیای امروز کارکرد‌های غیرقابل‌انکار و پیش‌برنده‌ای دارند و مجموعه وسیعی از امکانات را در اختیار بشر قرار می‌دهند. امروزه در دنیا، ماهواره‌ها «چشم سوم بشر» هستند و کشور‌هایی که از این صنعت بی‌بهره‌اند، «کشورهای کور» نامیده می‌شوند.
موفقیت دانشمندان کشورمان در پرتاب موجود زنده به فضا و پرتاب ماهواره‌های مخابراتی و تصویربرداری و ایجاد پایگاه رصد فضایی از جمله دستاوردهایی است که ایران در یک دهه اخیر به آن دست یافته است.
مردادماه سال جاری (جولای ۲۰۱۷) بود که آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه بیانیه مشترکی را علیه پرتاب «ماهواره برسیمرغ» توسط ایران صادر کردند تا عمق دشمنی و مخالفت خود را با پیشرفت فضایی کشور اعلام کنند.
پیشرفت‌های دارویی و کشف و تولید دارو‌های جدید و نوترکیب، پیشرفت در حوزه تخصص‌های جراحی و ابداع روش‌های جدید درمانی، ریشه‌کن کردن بعضی از بیماری‌ها، بهبود وضعیت درمانی، تاسیس و گسترش مراکز علمی- پژوهشی مورد نیاز جامعه و توجه ویژه به مهندسی پزشکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب اسلامی در زمینه پزشکی بوده است.
همچنین دانش پزشکی در ایران خصوصاً در حوزه‌هایی، چون سلول‌های بنیادین، ترمیم ضایعات نخاعی، تولید دارو‌های راهبردی، شبیه‌سازی حیوانات و... پیشرفت‌های چشمگیری داشته و ایران در ردیف اولین‌ها قرار گرفته است.
به گفته سردار سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران (16 بهمن 96): «ما امروز موشکی را پرتاب می‌کنیم که می‌تواند شناور‌های متحرک را در دریا با دقت ۱۰۰ مورد اصابت قرار دهد؛ آن هم نه موشک کروز بلکه بالستیک که با ۸ برابر سرعت صوت وارد جو زمین می‌شود؛ به جرات می‌توانم بگویم که این فناوری نه در اختیار آمریکا است و نه روسیه؛ البته روسیه موشک اسکندر را دارد که دقیق است، اما برای اهداف ثابت مورد استفاده قرار می‌گیرد. خب؛ این مهم از کجا آمده در حالی‌که همه دروازه‌های علم و فناوری به روی ما بسته بوده است؟»
موارد ذکر شده در بالا، تنها بخش کوچکی از پیشرفت‌ها و دستاوردهایی است که مردم ما به برکت انقلاب اسلامی، طعم آنرا چشیده‌اند و به گفته مقام معظم رهبری که هرچه تا کنون گفتند شد افق‌های این آینده روشن هر روز نمایان‌تر از گذشته جلوه خواهد کرد و زنجیره استکبار روز به روز گسسته‌تر خواهد شد.