اندیشکده امور عمومی و بینالملل واتسون
آمریکا در 17 سال گذشته 500 هزار نفر را به اسم مبارزه با تروریسم قتل عام کرده است
یک اندیشکده آمریکایی اعلام کرده تحقیقاتش نشان میدهد آمریکا از سال 2001 تاکنون به بهانه مبارزه با تروریسم، نیم میلیون انسان را فقط در افغانستان، عراق و پاکستان قتلعام کرده است.
اندیشکده امور عمومی و بینالمللی «واتسون» وابسته به دانشگاه آمریکایی «براون» میگوید جنگی که آمریکا (از سال 2001) تاکنون در عراق، افغانستان و پاکستان راه انداخته، تاکنون جان نیم میلیون انسان را گرفته است.
ایسنا نوشته این آمار شورشیان، غیرنظامیان، افسران پلیس، نیروهای امنیتی، سربازان و نظامیان آمریکایی و سایر کشورهای همپیمان آمریکا که در جنگ مشارکت داشتهاند، را شامل میشود.
هرچند دانشگاه «براون» را یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکا عنوان میکنند، ولی آمار مذکور احتمالا ناقص بوده و همه کسانی که به خاطر جنگ ادعایی آمریکا علیه تروریسم، کشته شدهاند را دربرنمیگیرد. به عنوان مثال، جنگندههای ائتلاف آمریکایی ضد«داعش» که به جای عناصر داعش، غیرنظامیان را میکشند، در چارچوب جنگ منطقهای آمریکا علیه تروریسم، این کار را انجام میدهند و این در حالی است که تلفات این حملات در گزارش این اندیشکده آمریکایی نیامده است.
تحقیق منتشر شده توسط دانشگاه مذکور، حاصل پژوهش 35 کارشناس در قالب یک تیم از سال 2011 تاکنون است. در این تحقیق شمار دقیق قربانیان، بین 480 هزار تا 507 هزار نفر ذکر شده است. از این تعداد، 182 هزار نفر در عراق، 35 هزار تن در افغانستان و حدود 24 هزار نفر نیز در پاکستان کشته شده اند. در این گزارش هیچ اشارهای به تلفات انسانی حملات آمریکا به سوریه نشده است. همین دیروز خبر رسید جنگندههای آمریکایی در سوریه دهها نفر را قتلعام کردند.
عمق فاجعه در پرده
هرچند دانشگاه «براون» آمار تکاندهندهای را در مورد تعداد انسانهای کشته شده در جنگ ساختگی آمریکا علیه تروریسم منتشر کرده ولی فاصله بین این آمار و گزارشهای مشابه و آنچه که واقعا بر سر مردم منطقه آمده است، بسیار زیاد بوده و فقط گذر زمان میتواند از آن، پرده بردارد.
در یک جمعبندی، میتوان گفت که جنگ کذایی آمریکا علیه تروریسم از سال 2011 تاکنون جان حداقل یک میلیون نفر را گرفته، چند میلیون زخمی و معلول برجای گذاشته، میلیونها انسان را از خانه و کاشانه خود، آواره کرده، بسیاری از خانوادهها را فرو پاشانده و منازل و زیرساختهای شهری و روستایی بسیار زیادی را ویران کرده است و این ویرانسازی، همچنان ادامه دارد. علاوه بر کشورهای افغانستان و عراق و پاکستان، که به طور مستقیم هدف قرار گرفتهاند، نظامیان آمریکایی مردم و زیرساختهای سوریه، لیبی و یمن را هم به طور مستقیم و غیرمستقیم گلولهباران کرده و میکنند.
در ماجرای لشکرکشی «جرج بوش» پسر به منطقه غرب آسیا، کاخسفید تلاش میکرد که خود را پرچمدار جنگ علیه تروریسم و توسعه دموکراسی جا بزند و متاسفانه برخی از ساکنان جوامع هدف به این رسالت آمریکایی، باور داشته و حتی از طریق رسانههای خود، این ایده غلطشان را ترویج هم میکردهاند. براساس یک فرمول جا افتاده تاریخی، کسی میتواند حاکمیت خود را بر مردم و جوامع مشروعیت ببخشد که یکی از این سه ویژگی را لااقل داشته باشد؛ 1) پرچمدار مروج راستین ارزشهای مورد نظر مردم باشد؛ 2) وانمود کند که مروج این ارزشها هست و مردم آن را بپذیرند و 3) از لحاظ زور و قدرت، حرف اول را بزند و آن را با قساوت علیه مردم به کار بگیرد!
طی 70 سال اخیر آمریکاییها دو مورد آخر را با خود داشتهاند. اما خوشبختانه، طی 17سال اخیر و یا بهتر است بگوئیم طی 40 سال گذشته و پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 تاکنون، دست پلید آمریکا کاملا رو شده است و دیگر کسی جرأت نمیکند بگوید که آمریکا پرچمدار ارزشهایی مثل حمایت از حقوق بشر، عدالت و... است و در قدرت این کشور نیز خلل وارد شده است.
نهایتا اینکه، در اوضاع و احوال فعلی، آمریکا تبدیل به غولی شده که بر برخی جوامع مسلط بوده و دست به جنایت ضدبشری میزند و هرچه زمان میگذرد، چهره این غول در بین مردم و جوامع، منفورتر هم میشود. طبیعی است که وقتی انسانها بفهمند این غول است که قصد غلبه بر آنها را دارد، همه دست به دست هم میدهند تا این غول را شکست دهند و تا او را به زیر نکشند، آرام نمیگیرند. در هر حال، گزارش دانشگاه براون، چهره این غول را تا حدودی برملا کرده است.