kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۲۷۵۶
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۷
حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۲۴

از ادعای اخلاق‌مداری تا کتک‌کاری

سپهبد کیا و بهاییت
از چگونگی و میزان ارتباطِ سپهبد کیا با تشکیلات بهاییت، اطلاعِ دقیقی در دست نیست؛ جز اینکه برادرِ وی (یحیی کیا) در نامه‌ای که از سوئد در باب قراردادِ تجاری ایران و سوئد، خطابِ به وی نوشته، به نسبت فامیلیِ خود با فضل‌الله نبیل که از بهاییان مطرح بود، ‌اشاره کرده است و همچنین مسافرتِ خودِ وی همراه با بدیع‌الزمان فروزان‌فر که فرزند شیخ علی بشرویه‌ای و نوه ملاحسین بشرویه، ملقب به «باب الباب» بود، به گنبد و گرگان در اردیبهشت سال 1331ش ثبت شده است.258
در آغاز سال 1334ش، حسین علاء، که یکی از حامیانِ اصلی بهاییت در رژیم شاهنشاهی پهلوی بود، جایگزین فضل‌الله زاهدی شد. در این ایام، سخنرانی‌های حجت‌الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدتقی فلسفی(ره) در مسجد سلطانی بازار تهران علیه بهاییت و حضور آنان در مصادر امور کشور، شور و هیجانی خاص در بین مردم ایجاد نمود، تا جایی که در تظاهراتی که در ماه مبارک رمضان صورت گرفت، تظاهرکنندگان برای تخریب حظیره القدس بهاییان حرکت کردند و مردم متدین شیراز نیز، در تظاهراتی مشابه، به تخریب خانه محمدعلی باب، اقدام نمودند.
در این موقعیت، فردی به نام «شیخ محمدعلی واعظ جبروتی»، در نامه‌ای به محمدرضا پهلوی، نوشت‌:
«سرتیپ کیا که از دوستان صمیمی اینجانب است، فرموده‌اند، فعلاً برای صلاح مملکت نظر مبارک شاهنشاه این است که مردم در مبارزه با بهایی‌ها سکوت اختیار کنند.»259
که این عبارات، اگر به نوعی نشانگر حمایت او از بهاییت نباشد، بیانگرِ مخالفتِ او با طردِ بهاییت از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور تلقی می‌گردد.
البته در سال 1344ش، پس از دو سه سالی که وی از کار برکنار شده و زندانی دوران صدارت علی امینی را پشت سر گذاشته بود، در جریانِ عدم موفقیت خود در ملاقات با محمدرضا پهلوی در نوشهر، سپهبد عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص شاه را که از ایادیِ دست اول تشکیلات بهاییان بود، مقصر قلمداد کرد و گفت‌:
«سپهبد ایادی که با من خصومت و دشمنی دارد، عمداً در موقعی که اعلیحضرت همایونی ناراحت بودند و گرفتاری زیاد داشتند، به عرض رسانید، که در آن موقع شاهنشاه وقت نداشتند و شرفیابی را به وقت دیگری موکول فرمودند.»260
خصوصیات اخلاقی
در سال 1328ش، درباره چگونگی رفتار وی با یک راننده کامیون، گزارشی تهیه گردید، که از خصلت برتری‌طلبی افراطی وی حکایت داشت‌:
«جیپ مزبور از کوچه درب‌دار خارج و برای سبقت از کامیون بوق می‌زند، ولی راننده متوجه نشده، که باعث عصبانیت افسر نامبرده می‌گردد و تا سه راه امین‌حضور او را تعقیب و در آنجا راننده را کتک‌کاری می‌نماید و نیز اهالی محل که از عمل مشارالیه احساساتشان تحریک شده و صورت مجلس تنظیم و به کلانتری تحویل و اظهارات راننده را گواهی می‌نمایند.»261
و این خصلت به میزانی بود که حتی عابرین پیاده نیز از آن مصون نبودند‌:
«یک نفر غیرنظامی در حین عبور از این‌طرف خیابان به آن طرف، با جیپ شماره 1295 به رانندگی سرهنگ کیا رئیس‌اداره امور مرزبانی ارتش، تصادف و پس از به زمین خوردن، نامبرده را سوار همان جیپ کرده و به طرف اداره مربوطه حمل و سپس خارج، معلوم نشده که به کجا برده‌اند. بلافاصله تلفوناً از بهداری شهربانی اطلاع داده شد که مصدوم را به بهداری محل[منتقل] و بستری می‌باشد. مأمورین جهت بازجویی و تعیین هویت مصدوم به بهداری شهربانی مراجعه و پس از بازجویی معلوم می‌گردد که مشارالیه به نام غلام فرزند یوسفعلی شغل کفاش می‌باشد و نیز اظهار نموده که من در حین عبور تصادف و دیگر چیزی نفهمیدم.»262
وجود این روحیه‌ پرخاشگرانه در وی، در 12 سال بعد، یعنی در سال 1340ش نیز، در گزارشی به شرح زیر، درج شده است‌:
«در شب چهارشنبه 20/2/40 تیمسار سپهبد کیا به اتفاق خانم خود و مهندس کیا فرزندش به مهمانخانه مهرآباد می‌روند، در این مورد آقای بزرگمهر رئیس‌تبلیغات سابق به اتفاق چند نفر دیگر در مهمانخانه مزبور در میز جداگانه نشسته بودند.
آقای بزرگمهر شروع به کنایه زدن و بدگویی به تیمسار کیا نموده، در نتیجه بین تیمسار و بزرگمهر گفت‌وگوی لفظی درمی‌گیرد و می‌گویند تیمسار سپهبد کیا یک سیلی به صورت بزرگمهر می‌زند و سپس مهمانخانه را ترک می‌نماید.»263
یکی دیگر از خصوصیات اخلاقی وی، شجاعت در گفتار و صراحت لهجه است که در نامه‌ او به محمدرضا پهلوی کاملاً مشهود است‌:
«همان‌طور که عده‌ای رجل خائن، دور پدر شما را احاطه نموده و دیوار آهنین اطراف ایشان کشیده بودند، تا مانع درک و دریافت حقایق و واقعیات شود؛ اکنون هم چندتن درباری، مشابه همان عمل را نسبت به شما مرتکب شده و میان شاهنشاه و ملت دیوار غیرقابل ‌نفوذ احداث
کرده‌اند.»264
تأثیرپذیری شدید و انکارناپذیر از تربیت غربی و غربگرایی نیز یکی از دیگر خصیصه‌های بارز اوست‌:
«اگر من دارای صفات خوبی باشم، در نتیجه اقامت 12 ساله در آن کشور[سوئد] است.265... متأسفانه تربیت کشورهای غربی در بین مردم، توسعه پیدا نکرده است؛ از این جهت خیلی عقب مانده‌ایم.»266
غرور و جاه‌طلبی، از دیگر خصوصیات اخلاقی و رفتاری اوست که در گزارش ساواک با صراحت به آن‌اشاره گردیده و نمونه‌ی بازر آن نیز، پیشنهاد نخست‌وزیری خود به محمدرضا پهلوی است‌:267
«سپهبد کیا اضافه نموده که اعلیحضرت فقط شش ماه زمام امور کشور را به دست مشارالیه بدهند و ملاحظه فرمایند که در عرض همین مدت کوتاه، چگونه کشور را از چنگ مشکلات و معضلات کنونی که بیشتر آنها را دکتر امینی بارآورده، نجات خواهد داد.»268