نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
امتیاز دادن و وعده گرفتن پرستیژ سیاسی است!
احمد شیرزاد که یکی از افتخارات او در مجلس ششم تکرار لجنپراکنیهای رادیو اسرائیل علیه ملت ایران از تریبون علنی بهارستان بود در یادداشتی که روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد آن را منتشر ساخت با اذعان به اینکه دیگر کشورها با تحریمهای ضدایرانی آمریکا همراهی کردهاند مدعی شد مذاکرات برجام آبرومندانه بود!
سرویس سیاسی -
در بخشی از این یادداشت آمده است: «اصل مذاکره اقدام مطلوبی است اما هر چیزی در زمان مناسب خود باید صورت بگیرد. از این رو، دور از عقل و درایت است که ایران وارد گفتوگو با آمریکا شود. زیرا واشنگتن به دنبال خدشهدار کردن پرستیژ سیاسی ایران است و قطعا جامعه ایرانی برای پرستیژ سیاسی کشورشان ارزش قائل است. ایران در مذاکرات بسیار آبرومند شرکت کرد و رفتار بسیار مدنی از خود نشان داد به همین دلیل ایران نباید تن به یک حقارت ملی دهد.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: « اگرچه تحریمهای اجباری که آمریکا با گردنکشی آن را وضع کرد ناگزیر سایر کشورها از آن تبعیت کردند اما این تبعیت به مفهوم صحه گذاشتن برعملکرد و رویکرد آمریکا نیست. بنابراین شاید این نخستین بار است که از منظر دیپلماتیک ایران در یک موضع برتر قرار گرفته است به همین دلیل هم باید از موضع قدرت با آمریکا سخن بگوییم. موضع قدرت ایران به مفهوم گردنکشی به سبک آمریکاییها نیست بلکه ایران سخنی در برابر آمریکا دارد که این سخن محکمهپسند است و قبلا هم مورد تایید قرار گرفته است.»
شیرزاد درحالی مذاکرات برجام را آبرومندانه تلقی میکند که ایران در این مذاکرات جز امتیازات نقد و وعدههای نسیه چیزی دریافت نکرد و پس از آن که ایران به همه تعهدات خود عمل کرد ترامپ از برجام خارج شد.
شیرزاد در تریبون علنی مجلس ششم ایران را به دروغگویی مداوم به جهان متهم کرده بود و این اظهارات سبب شده بود که کروبی رئیس وقت مجلس از او بخواهد همانند رادیو اسرائیل سخن نگوید، او در سالهای گذشته از بزککنندگان برجام بوده و امروز که با خروج آمریکا اروپا نیز با ترامپ در تحریمهای ضدایرانی در عمل همراهی کرده است شیرزاد تنها به موضع قدرت ایران اشاره و بسنده میکند گویی ایران تنها برای اینکه آبروی آمریکا برود با او مذاکره کرده و قصد برداشته شدن تحریمها درمیان نبوده است!
نکته دیگر اینکه مدعیان اصلاحات تلاش دارند نشان دهند دولتهای آمریکا با هم متفاوتند، درحالیکه اوباما و ترامپ تنها در ظاهر متفاوت بوده و در اهداف ضدایرانی اشتراک دارند.
چرا دولت در رشد اقتصادی ناموفق بوده است؟
روزنامه ایران دیروز در یادداشتی درباره معضل نقدینگی نوشت: «نقدینگی برای اقتصاد حکم خون برای بدن را دارد. خون مواد غذایی را به سلولها میرساند، باعث زنده ماندن و رشد سلولها میشود، نقدینگی کارکردی مشابه در اقتصاد دارد، برای رونق اقتصاد و انجام مبادلات نیاز به نقدینگی دارد. اگر خون بدن بیشتر یا کمتر از یک حدی باشد، برای رشد و سلامتی انسان مضر است و حتی میتواند به کمکاری (رکود) و یا تورم گردد و حتی ممکن است به سقوط انسان (مرگ) منتهی گردد. نقدینگی دقیقاً چنین نقشی دارد. اگر به اندازه کافی نباشد، رشد متوقف میشود و اگر بیش از اندازه باشد، باعث ایجاد تورم میشود.»
ارگان دولت خاطرنشان کرد: «در زمینه رشد اقتصادی با توجه به رشد جمعیت و رشد نقدینگی ناموفق بودهایم و این برمیگردد به دلایل متعدد از جمله مدیریت ناکارآمد اقتصادی، بیثباتی در سیاستهای مالی، کسری بودجه، ریختوپاش دستگاههای دولتی، سخت کردن فضای کسب و کار، افزایش ریسک سرمایهگذاری خارجی به دلیل تحریمها، فشار خارجی، نداشتن دیپلماسی اقتصادی کارآمد، بیتوجهی به نقش مردم و افزایش احساس ناامنی برای بخش خصوصی، وجود مؤسسات و بنیادهای غیرپاسخگو، حفظ رانتها خصوصاً در شبکه بانکی و نفت، وجود باندسالاری و آشنابازی و به جای شایستهسالاری از یکطرف و فساد گسترده از طرف دیگر باعث شده که به اینجا برسیم که رسیدهایم.»
ایران ادامه داد: «آنچه باعث میشود علیرغم وجود نقدینگی بالا با دو مسئله مواجه باشیم، یکی اینکه قدرت خرید مردم اجازه افزایش تقاضا برای محصولات داخل را ندهد و دوم اینکه بنگاهها با مشکل نقدینگی مواجه باشند، این است که این حجم بزرگ نقدینگی به صورت متعادل در اقتصاد توزیع نشده و نمیشود، این نقدینگی به سمت بازارهایی سرازیر میشود که امکان سفتهبازی بالاست و در بازارهایی امکان سفتهبازی بالا است که رانت بیشتری وجود دارد. بازار ارز نمونه بارز آن در ماههای اخیر است اعلام نرخ 4200 تومانی باعث هزاران میلیارد رانت شد و این در عمل به دارندگان این نقدینگی منتقل گردید نه به اقشار ضعیف و متوسط جامعه. چه کسی از اختلاف قیمت ارز دولتی با ارز در بازار آزاد نفع میبرد، آیا آن سرمایهداری که ماشین میلیاردی وارداتی سوار میشود ضرر میکند یا ماَشینش سه برابر شده است؟ انحصارگرانی که واردکننده محصولات سرمایهای و واسطهای و حتی مصرفی هستند آیا ضرر میکنند یا منفعت میبرند؟ خریداران ارز و به تبع آن سکه و طلا باعث پولدار شدن کدام طبقه در جامعه است؟»
این روزنامه نوشت: «نکته مهم دیگر این است که نقدینگی در بین طبقات جامعه نیز از توزیع متوازنی برخوردار نیست متأسفانه فاصله طبقاتی به شکل وحشتناکی افزایش یافته است براساس نظر معاون وزارت کار فقط یک درصد جمعیت کشور بیش از 47 درصد ثروت را در اختیار دارند این توزیع نامناسب ثروت قطعاً یکی از عوامل بیثباتی در اقتصاد کشور است که باعث میشود رشد نقدینگی برای اقتصاد کشور به خطر و نه فرصت تبدیل گردد.»
این بود آنچه میگفتیم
شایعاتی که پیرامون خزر مطرح شده است بهانهای شده تا روزنامه اعتماد تیتر یک خود را با عنوان «عوامزدگی خزر» به این موضوع اختصاص دهد.
در ابتدای این مطلب آمده است: «امضاي تفاهمنامه در مورد درياي خزر باز هم بهانهاي شد براي راه افتادن موجي خبري در فضاي مجازي و حتي محافل خانوادگي و دوستانه؛ موجي كه بيشتر به دنبال محكوم كردن است تا يافتن حقيقت. اما اين تنها موج به راه افتاده در فضاي مجازي نيست. هر از چندگاهي به بهانههاي مختلف شاهد راه افتادن انواع كمپينها و اخبار و شايعات در فضاي مجازي هستيم بهطوريكه اين مسئله و شايعاتي كه از اين طريق منتشر ميشود ميرود تا به چالشي جدي براي دولتمردان و مديران سياسي كشور بدل شود.»
درباره این موضوع باید یادآور شد که این شایعات در دورهای پیش از دولت تدبیر و امید نیز در جامعه مطرح شد. آن روزها به خاطر عدم حضور رسانههای مجازی به این گستردگی نشد اما نکته قابل تامل این است که بسیاری از روزنامههایی که این روزها چندین نوبت تیترهای اول خود را برای اطلاعرسانی در این مورد اختصاص دادهاند در آن روزها غالبا سکوتی معنادار را پیشه کرده بودند!
نکته اصلی اما در مورد فضای مجازی است. آنچه اکنون از آن به عنوان «چالشی جدی» نام برده میشود بخشی از همان چیزی است که کیهان در باب آسیبشناسی این رسانههای نوظهور گفت و بر لزوم نظارت به منظور جلوگیری از تبدیل شدن این فضا به محلی برای دروغپراکنی و نشر اکاذیب تاکید کرد. البته تنها این مورد نیست که منجر به اعتراف روزنامههای زنجیرهای در باب آفتهای بسیار فضای مجازی بیدر و پیکر شده است بلکه در مواردی دیگر نظیر استفاده از این فضا برای بحرانسازی برای اقتصاد و ارز نیز از آسیبهای فضای مجازی گفته بودند.
مثل خاتمی با مردم صادق باشید !
روزنامه اصلاحطلب بهار در مطلبی به نقل از احمد خرم وزیر دولت اصلاحات با عنوان «خاتمی همیشه با مردم صادق بود» نوشت:
«...آقای خاتمی بهعنوان رهبر اصلاحات در طول زندگی اجرایی و سیاسی خود با مردم صادقانه برخورد کرده و پاسخگوی صدا و انتظارات و توقعات مردم بوده است ... ما اولین گامی که میتوانیم در جهت بازگشت اعتماد از دست رفته مردم نسبت به حاکمیت برداریم این است که بزرگترین خلاف شرع که همان دروغ یا نگفتن واقعیت به مردم است را انجام ندهیم ... بزرگترین خطا و گناه حاکمان بیصداقتی با مردم است.»
گفتنی است وقتی از صداقت و اخلاق گفته میشود و از خاتمی و بهاصطلاح اصلاحطلبان درکنار آن سخن به میان میآید از مهجوری و مظلومیت صداقت و اخلاق، دلها به درد میآید!
در فتنه ۸۸، همین جماعت جلوی رای مردم و جمهوریت نظام و با هدف کودتا و بدون حتی یک دلیل و سند متقن ایستادند و ۸ ماه مملکت را به آشوب کشیدند و باعث خونریزی و کشتن و کشته سازی و به آتش کشیدن اموال عمومی و خصوصی و بانکها و... شدند، دشمنان تاریخی ملت ایران را امیدوار! بهطوری که رئیس کودککش رژیم صهیونیستی، از جنبش سبز بهعنوان سربازان اسرائیل یاد کرد که در حال جنگ و مبارزه با جمهوری اسلامی هستند. باعث بیآبرویی کشور و مردم و نظام در افکار عمومی دنیا شدند و باعث تحریمهای سخت و بیسابقه بینالمللی مانند قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد بر علیه کشور شدند!
طنز تلخ آنجاست که همان مرد راستگو و صادق، پس از شکست فتنه، در بین دوستان و همفکران خود اعلام کرد من بهعنوان کسی که ۸ سال رئیسجمهور کشور بوده و انتخاباتهای متعددی برگزار کرده، اعلام میکنم با توجه به سیستم انتخاباتی ایران، امکان تقلب آنهم در این سطح وجود ندارد اما هرگز حاضر نشد این اعتراف خود را به صورت علنی بیان و از مردم عذرخواهی کند.