اخبار ویژه
16 فرصتطلبی که حافظه مردم را حافظه ماهی فرض کردهاند!
یک همکار نشریات زنجیرهای تصریح کرد اصلاحطلبان صادرکننده بیانیه حمایت از اعتراض، حافظه مردم را به اندازه حافظه ماهی کوتاه فرض کردهاند.
نادر فتورهچی که با نشریاتی مانند شرق، بهار، آفتاب امروز، سرمایه، دوران امروز و صبح امروز همکاری داشته، درباره بیانیه 16 مدعی اصلاحطلبی نوشت: اصلاحطلبان فکر میکنند مسئله فقط آبروریزی است و باید یک جوری آبروی ریخته را بازگردانند. آنها متوجه «تغییر دیسکورسیو» وضعیت نیستند. نه عزیزان، اصلاحات مرد. این مرگ نتیجه مواضع شما نبود، مواضع شما نتیجه شنیدن خبر مرگ بود.
وی در توئیتر میافزاید: دستکم سه تن از افرادی که بیانیه «16 اصلاحطلب» را امضا و خواستار آزادی دانشجویان و مردم عادی شدهاند، 72 ساعت قبل خواستار «جمع کردن آنها به هر ترتیب» بودند و آنها را «کرکس»، «فرصتطلب»، «آشوبگر» و... نامیدند. بله، حافظه تاریخی ما کوتاه است، اما نه دیگر 72 ساعت!
فکر میکنم اینها بیش از آموزش سیاسی، نیاز به آموزش زیستشناسی دارند تا فرق انسان و ماهی را تشخیص بدهند. بله حافظه تاریخی ما کوتاهمدت است اما نه دیگر 72 ساعت!
اشاره فتورهچی به نامهای با امضای جلاییپور، رمضانزاده، امینزاده، حجاریان، رضا خاتمی، صفایی فراهانی، عبدی، عرب سرخی، میردامادی، تاجزاده، آرمین، نعیمیپور و...) است که ضمن آن مدعی به رسمیت شناختن اعتراض مردم شده و اعتراض مردم را سیاسی و نه اقتصادی خوانده بودند.
بیخیال مطالبات مردم فتنه و آشوب را عشق است
محافل رسانهای، نامه 16 تن از فتنهگران مدعی اصلاحطلبی درباره اغتشاش را فرصتطلبی و دادن آدرس غلط به مسئولان درباره مشکلات مردم ارزیابی کردند.
روزنامه فرهیختگان در این باره نوشت، بیانیه 16 اصلاحطلب، به حاشیه کشاندن مشکلات اقتصادی مردم و دادن آدرس غلط است. در زمانی که همه میدانند فشارهای اقتصادی گلوی مردم بهویژه اقشار کمدرآمد را میفشارد، تعدادی از فعالان سیاسی اصلاحطلب که در پنج سال گذشته بهویژه در دو انتخابات ریاستجمهوری میاندار حمایت از حسن روحانی و ایده او برای اداره کشور بودند، با صدور بیانیهای با به حاشیه کشاندن اعتراضات اقتصادی مردم گفتند که این امر ریشههای سیاسی داشته و نیاز به اصلاحات سیاسی در کشور وجود دارد.
این تلاش که بیشتر به یک بازی سیاسی نزدیک است تا حرف زدن از درد مردم، این روزها در مقابل اظهارنظرهای منصفانه افراد حاضر در هر دو جناح سیاسی کشور قرار دارد. در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا بعد از اعتراضاتی که به اغتشاشات تبدیل شد، هستند افرادی که تلاش کردند با محکوم کردن اغتشاشات مطالبات اقتصادی مردم را به رسمیت بشناسند و از سیاسی کردن آن پرهیز کنند.
روزنامه صبح نو نیز نوشت: 16 اصلاحطلب به تازگی درباره حوادث اخیر تهران و سایر شهرستانها نامهای به قول خود به ارائه راهکار اتفاقات پیش آمده پرداختند اما گویا به جای پیشنهادی برای باز کردن گره از مشکلات مردم، به دنبال گرفتن ماهی از آب گلآلود هستند و بدون آنکه به مطالبات اقتصادی مردم توجهی داشته باشند با متهم کردن نظام و ساختارهای آن برخی از مطالبات خود را بهنام مردم مطرح کردهاند.
امضا کنندگان این نامه مدعی شدهاند که نگارش این نامه به دلیل اعتراضات مردم در چند شهر کشور نسبت به مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور بوده! اما سؤال اینجاست مطالبات سیاسی آیا درخواست مردم بوده یا درخواست این طیف سیاسی؟ گویا این چهرهها شعارهای به گفته آنان معترضان را نشنیدهاند که حتی یک شعار حمایتی از این طیف سیاسی را نیز نداشتهاند و تمامی شعارهای آنان بهخصوص در تجمع مسالمتآمیز مردم مشهد شعارهای اقتصادی و اعتراض به گرانی بوده است!
خوب است 16 اصلاحطلب پاسخگوی اعمال خود در فتنه 88 باشند و فرقی بین حق اعتراض و آشوب قائل شوند، افرادی که با شکست حرمت ایام عزاداری سالار شهیدان و پاره کردن تمثال امام خمینی (ره) وقاحت را تمام کردند. حال این افراد در بیانیه خود خواهان به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض شده و مدعی شدند این اعتراضات و تداوم خشونتآمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی.
باید اصلاحطلبان به برخی از دوستان خود توصیه کنند که آشوبگران هیچ نسبتی با تجمعات اعتراضآمیز مردم درخصوص معیشت و رسیدگی به وضعیت مؤسسات مالی و فساد اقتصادی ندارند و در حقیقت پیاده نظام دشمنان مردم ایران در خیابانها هستند.
نسبت اصلاحطلبان با اغتشاشگران از انکار و محکومیت تا حمایت
درحالیکه برخی افراطیون مدعی اصلاحطلبی از آشوبگران به اسم اعتراض مدنی حمایت میکنند، معاون اصلاحطلب رئیسجمهور گفت: جریان اصلاحات هیچ نسبتی با جریانسازان اعتراضی اخیر ندارد.
معصومه ابتکار به خبر آنلاین گفت: این از ابعاد مثبت جریان اعتراضی خشونتطلب است که به طور کامل خودش را از جریان اصلاحات جدا کرد و از اصلاحطلبان تبری جست. وی افزود: هیچگونه ارتباط و سنخیتی بین جریان اعتراضی خشونتطلب با جریان اصلاحطلبی و جریانات همراه مردم نیست، این مسئله در شعارهایی هم که سر داده شد، کاملا مشهود و مشخص بود. جریان اعتراضی نه تنها جریان اصلاحات را رد کرد بلکه به شدت در مقام تخریب جریان اصلاحات برآمد بنابراین تمایز کاملی بین این دو وجود دارد. معاونان رئیسجمهور در امور زنان و خانواده با بیان اینکه جریان اعتراضی و سرخطهایش نباید هیچ انتظاری از جریان اصلاحات و مردم داشته باشد، ادامه داد: راه عموم مردم از اغتشاشگران، تحریککنندگان و اغواگران جدا است، عامه مردم این را میدانند که جریان اصلاحات همواره از نقد حمایت کرده، همواره بر طرح مشکلات و تلاش جهت رفع معضلات و کاستیها و رسیدگی به مسائل جامعه مخصوصا جوانان تاکید داشته و کنار ملت ایران بوده است.
این سخنان درحالی است که برخی اعضای فراکسیون امید نظیر محمدرضا عارف و شماری دیگر از نمایندگان لیست امید در مجلس با واگذاشتن دوساله مشکلات معیشتی مردم و عمل کردن در حد وکیلالدولههای منفعل، موجب تشدید ناکارآمدی برخی دستگاههای اجرایی شدند اما طی روزهای اخیر، ضمن حمایت از آشوبگران بازداشتی، مدعی پیگیری آزادی آنها شدهاند. فراکسیون امید حتی کمیتهای نیز برای پیگیری وضعیت افراد بازداشتی تشکیل داده و این درحالی است که همین فراکسیون کمترین اعتنایی به مشکلات مالباختگان برخی صندوقها، تعطیلی کارخانهها، غارت 15 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان توسط برخی مدعیان اصلاحطلبی و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نداشته است.
پیشینیان این نمایندگان در مجلس ششم نیز رفتار تندروانه و سیاسی و ضدمردمی مشابهی داشتند چنانکه اعتراضات اقتصادی مردم را بسیج لشکر قابلمه به دست در جناح رقیب میخواندند.
غرب با دامن زدن به بیثباتی میخواهد رشد نفوذ ایران را متوقف کند
یک شبکه تلویزیونی فرانسه تصریح کرد غرب از افزایش نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا نگران است و به همین دلیل مایل به بیثبات کردن ایران از داخل میباشد.
شبکه تلویزیونی فرانس 2 در گزارشی به بهانه اغتشاش اخیر در ایران گفت: ایران به استاد نقشآفرینی در منطقه و پیروزی در منازعات مهم عراق و سوریه و یمن و لبنان تبدیل شده است. این نفوذ فزاینده غرب را نگران کرده است.
فرانسه از واژه «تلاشهای سلطهجویانه» ایران استفاده و آمریکا نیز از دولت جمهوری اسلامی به عنوان دولتی تروریستی یاد میکند که باید به آن حمله کرد. دونالد ترامپ از معترضان در ایران حمایت کرد اما متاسفانه او اطلاعات خوبی درباره ایران ندارد. چیزی که میتواند بار دیگر مردم ایران را پشت حکومت حفظ کند، به طور قطع این احساس است که اغتشاشات هفته گذشته از خارج کشور سرچشمه میگیرند، در این شرایط واکنش ملیگرایانه مردم شدت مییابد.
این شبکه فرانسوی در عین حال تصریح کرد: مردم، میگویند روحانی که چند ماه پیش در ریاست جمهوری ابقا شد، به وعدههای اقتصادیاش جامه عمل نپوشانده است، تحریمها پس از توافق هستهای به صورت جزئی برداشته شد اما آمریکا همچنان برخلاف توافق، مانعتراشی میکند.
ژاپن شانس آورده که روشنفکرانی مثل شما ندارد آقای سریعالقلم
یک حامی پشیمان برجام به بررسی این سؤال پرداخت که «ژاپن چگونه مدرن شد و ما نشدیم؟»
به نوشته روزنامه آفتاب یزد، محمود سریعالقلم در نشستی با موضوع مدیریت گفته است: عدم دستیابی ما به توسعهیافتگی عموما به نارساییهای فرهنگی جامعه برمیگردد. این نارساییها موجب میشود که نتوانیم تصمیمسازیهای منطقی، علمی، جامع و رو به آینده انجام دهیم.
وی میافزاید: به اعتقاد من آفات فرهنگی و ساختاری اجازه نمیدهند ما تصمیم منطقی بگیریم. ما تعدادی مشکلات فرهنگی داریم که زیر 5 سال قابل اصلاح است البته اگر آنها را مشکل بدانیم. اولین مشکل این است که شخصیت ما به شدت قضاوتی است. یعنی یک نفر را 10 دقیقه میبینیم و دو ساعت درباره او صحبت میکنیم یا پاراگراف درباره یک کشور میخوانیم و درباره تمام مسائل آن کشور قضاوت میکنیم. چقدر مقدس است که افراد در روز 20 دفعه بگویند نمیدانم و اطلاعات کافی ندارم و باید بپرسم و بعد به شما بگویم.
سریعالقلم ادامه میدهد: فرد ایرانی یک تمایل قوی دارد که خود را مرکز ثقل جهان بداند. همهچیز از من شروع میشود این طرز تفکر اجازه همکاری با دیگران یا یادگیری نمیدهد.
این سخنان در حالی است که سریعالقلم در اوج ترویج خوشگمانی به آمریکا و بزک آن از سوی شبه روشنفکران، از توافق با آمریکا دفاع میکرد. او با تخطئه پوپولیسم اظهار نظر مردم درباره انرژی هستهای که آنها را لبوفروش و راننده تاکسی خطاب میکرد گفته بود: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیار ضعیف است. در نتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت میشویم. صدا و سیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک میکند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتیاش است، درباره جریان هستهای نظرخواهی میکند. بنابراین صدا و سیما اصالتا یک نهاد پوپولیستی است و به جلوگیری از رشد عقلی و استدلالی جامعه کمک میکند.»
اما در ایام «نه کدخدا» به « اعتماد» تیممذاکره کننده هستهای دولت و کنار رفتن پردههای خوشبینی، سریعالقلم نیز به جرگه منتقدان پیوسته و در جریان پانزدهمین کنفرانس بینالمللی مدیریت گفت: مذاکرات برجام بر اساس دانش بینالمللی نبود، چرا که این مذاکرات دچار هیجان و احساس بود و باید مطالعات بیشتری صورت میپذیرفت.
سریعالقلم در این نشست افزود: باید در جریان تصمیمسازی دید که آیا از همه نهادها و افرادی که دارای دیدگاه هستند، استفاده شده است یا خیر و اگر دستگاه دیپلماسی ما در رابطه با موضوع برجام مشاور بینالمللی میگرفت و متن مذاکرات 22 جلدی آمریکا و چین را مطالعه میکرد که چه مواردی در سالهای 70 تا 78 بین آمریکا و چین اتفاق افتاده است و چگونه مذاکرات را پیش بردند، قطعاً موفقیت بیشتری با دریافت امتیازات حاصل میشد.
با این اوصاف باید در پاسخ تیتر سؤالی روزنامه آفتاب یزد مبنی بر اینکه ژاپن چگونه مدرن شد، باید نوشت: چون ژاپن شبهروشنفکران پرادعا اما کمسواد نظیر سریعالقلم نداشت.
پاداشهای بیجای دولت به دشمنیهای دامنهدار فرانسه
مدارای غلط دولت با رژیم فرانسه و عملکردهای خصمانهاش، این رژیم را گستاخ کرده است.
روزنامه جوان در تحلیلی نوشت: «مقامات فرانسوی به دقت وضعیت ایران را دنبال میکنند. حق اعتراض آزادانه یک حق اساسی است، همینطور آزادی انتقال اطلاعات... دولت فرانسه نگرانی خود را از آمار بالای قربانیان و بازداشتشدگان ابراز میکند. در هفتههای آینده، احترام به حقوق بشر، در مرکز گفتوگوهای ما با مقامات ایرانی خواهد بود.» این بخشی از بیانیه دولت فرانسه در واکنش به اغتشاشات برخی از شهرهای ایران است.
برگزاری نشست سازمان منافقین در پاریس یکی از اقدامات ضدایرانی و مداخلهجویانه فرانسویهاست که «تحریک منافع ایران توسط دولت فرانسه، نقض قوانین حقوق بینالملل و رفتار خلاف موازین بینالملل این کشور» قلمداد میشود، به بیان بهتر بسترسازی مالی، امنیتی و معنوی فرانسه در حمایت از سازمان منافقین برخلاف قوانین مصرح حقوق بینالملل است، چرا که تمام دولتها از جمله فرانسه بر پایه اسناد بینالمللی متعهد به مبارزه با تروریسم هستند و اعمال متخلفانه بینالمللی دولتها مسئولیتزاست و کم توجهی به این تعهدات بینالمللی عمل متخلفانه بینالمللی میباشد. تمهید مناسب دولت فرانسه برای ادامه فعالیتهای سازمان منافقین فعل متخلفانه بینالمللی است و شرکت مقامات رسمی فرانسه در نشستها و همایشهای این سازمان که تحرکات آن در اغتشاشات اخیر برخی از شهرهای ایران نیز مشهود است بدون تردید برای دولت فرانسه مسئولیتآور است، چرا که ماده 2 طرح مسئولیت دولتها اشعار میدارد:عـمـل مـتـخـلـفـانـۀ بین المللی یک کشور هنگامی موجود است که رفتار دربرگیرندۀ یک فعل یا ترک فعل: الف) به موجب حقوق بـینالملل، قابل انتـساب به کشور باشد؛ و ب) نقض تعهد بینالمللی کشور را منجر شود.
در حالی بر اساس ماده 2 طرح مسئولیت بینالمللی دولتها، دولت فرانسه عمل متخلفانهای صورت داده که در نشستهایی که سازمان منافقین با حضور مقامات فرانسوی برگزار کرده، براندازی حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی هدف اصلی بیان شده، این در حالی است که فعالیت گروه تروریستی سازمان منافقین نقض آشکار اصول و مقاصد سازمان ملل متحد و تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت داخلی و بینالمللی است.
فرانسه با احیا، تهییج و تقویت گروه تروریستی منافقین در سالهای اخیر نقش لیدری را در حوادث اخیر برخی از شهرهای ایران بازی کرده کما اینکه مقامات ارشد این کشور با موضعگیری جهتدار لزوم اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را به بهانه حوادث اخیر ایران مورد تأکید قرار دادند.
فرانسه که طی روزهای اخیر از لزوم فشار حقوق بشری به ایران بهدلیل حوادث برخی از شهرها سخن به میان آورده ،پیش از این نیز همگام با آمریکا و سایر کشورهای اروپایی اهدافی نظیر «افزایش فشار به ایران برای شروع مذاکره در حوزههای غیرهستهای» و «تکمیل فرایند حقوقی جهت صدور قطعنامههای شورای امنیت» را دنبال کرده است. شبهه سکوت مقامات آمریکا، تشدید مواضع ضد ایرانی مقامات فرانسوی، افزایش همافزایی اروپا با شیوخ منطقهای در تخطئه وجهه ایران نمایانگر این مسئله است که «مقابله حقوقی – کیفری» با ایران از آمریکا به فرانسه منتقل شده است.
تصویب قطعنامه ضدایرانی - یمنی پارلمان اروپا که اخیراً رسانهای شد آخرین نمونه اروپا (به ویژه فرانسه) جهت «صدور قطعنامههای شورای امنیت علیه کشورمان» است کمااینکه چند روز پیش از صدور این قطعنامه ماکرون در گفتوگو با فرانس24 ضمن متهم کردن ایران به رفتارهای خلاف امنیت و ثبات منطقهای خواهان مذاکرات مجدد با کشورمان میشود!
آنچه در این میان مهم مینماید این مسئله است که بهرغم آنکه دولت فرانسه منتفعترین کشور از بعد اقتصادی در توافق هستهای میان ایران و 1+5 است اما در 27 ماه بعد از روز امضای برجام با نقشپذیری گسترده در ضدیت با جمهوری اسلامی بهراحتی و بدون مانع توانسته یک تنه مقدمات فشارهای بینالمللی به ایران را مدیریت کند آنهم در حالی که دولت دوازدهم خود را ملزم به پاسخدهی به این کشور نمیداند و موضع نامناسب تدافعی را در مقابل فرانسه اتخاذ کرده که حتی دولت این کشور به صورت یک طرفه سفر وزیر امور خارجه خود به ایران را به تعویق میاندازد!