به مناسبت دهم رجب سالروز ولادت خجسته امام هفتم (ع)
فضایل امام جواد(ع)
آیتالله صافی گلپایگانی
امام جواد(ع) در اخلاق کریمه و صفات پسندیده و علم، معرفت، دانش، زهد و تقوا، وارث اجداد بزرگوار و در عظمت و جلالت، زبانزد خاص و عام بود و شخصیتهای بزرگ علمی و دینی در برابر او خاضع و فروتن بودند.
محدثان بزرگ و علمای عالیقدر، افتخار کسب علوم از آن حضرت را داشته و در دشوارترین مسایل علمی، او را حلال مشکلات مییافتند.
روایات بسیار در فضایل و کرامات و نصوصی که دلالت بر امامت آن حضرت میکند، وجود دارد.(1) با اینکه مدت زندگی امام جواد علیهالسلام دیری نپایید و عمر شریفش به بیست و شش سال نرسید، علوم بسیاری از آن بزرگوار صادر شد و مجالس بحث و مناظراتی بین آن حضرت و علمای بزرگ آن زمان صورت میگرفت. مانند مناظره علمی و مباحثهای که با «یحیی بن اکثم» قاضی القضاه، در حضور مامون- خلیفه عباسی- و جمعی از بنیعباس و دیگران فرمود، و در پاسخ به مساله او، شقوق آن را چنان بیان کرد که قاضی القضاه، حیران و خجل گشت و حکم تمام آن شقوق را بیان فرموده، سپس از یحیی- طبق پیشنهاد مامون- مسالهای پرسید که از جواب آن عاجز گردید و حل آن مساله را از شخص امام(ع) در خواست کرد و حضرت پاسخ فرمود و بر همه بنیعباس واضح شد که طبق گفته مامون، آن حضرت با وجود کمی سن، افضل و اعلم از همه علما است و خداوند متعال او را به این فضیلت و کمال مزین کرده است.(2)
از جمله مناظرات و مباحثات آن حضرت، مباحثهای است که برحسب روایت «ابن شهر آشوب» از کتاب «الجلاء و الشفاء» در سن هشت سالگی با جمعی از دانشمندان فرمود و مسایل مشکل آنها را به طور علمی پاسخ داد.
امامت در صباوت و صغرسن
دست یافتن بر امامت، پیش از سن بلوغ، گرچه تا آن زمان به طور رسمی سابقه نداشت و در بین امامان، هیچ یک در این سن بر مسند امامت ننشسته بود، ولی در بین سایر انبیا و پیامبران سابقهدار است و حضرت عیسی و یحیی در کودکی به مقام نبوت رسیدند و قرآن درباره حضرت عیسی میفرماید: (انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا؛ منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»(3)
و درباره حضرت یحیی میفرماید: (و آتیناه الحکم صبیا و از کودکی به او نبوت دادیم.)(4)
این مساله که علوم امامان و قوت فهم و کثرت معارف آنان به واسطه آموزش و گذشت زمان و رشد جسمانی نیست، همواره مقبول خواص و عوام بوده است.
از دوران کودکی هر یک از ایشان، حکایات و داستانهای شگفتانگیز بسیاری که حاکی از نبوغ فوقالعاده و فعلیت کمالات و فضایل آنهاست، نقل شده است؛ حتی معاویه و یزید و عبدالله بن عمر نیز از علم لدنی آنها سخن میگفتند، چون ابوحنیفه که وقتی حضرت موسی بن جعفر(ع) در سن هفت سالگی به سر میبرد، از ایشان مسائل فقهی میپرسید و پاسخ میشنید.
شاگردان خاص مکتب پیغمبر(ص)
هر کس در حالات آن بزرگواران مطالعه کند و علومی را که در دوران کودکی و بعد از بلوغ از آنها صادر شده را ملاحظه نماید، میفهمد که این همه علم و معرفت از راه تحصیل فراهم نمیشود.
علوم بیپایان امیرالمومنین(ع) را در همه رشتههای علوم اسلامی و حقوق و معارف و الهیات و...، چگونه میتوان با تحصیل به دست آورد و کدام مکتب و مدرسه غیراز مکتب خاص حضرت خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم میتوانست در آن زمان چنین فارغالتحصیل داشته باشد و کدام استاد میتوانست این شاگرد بینظیر را تربیت کند و غیر از علی(ع) چه کسی میتوانست علوم نبوت را حمل کند و باب مدینه علوم نبی شود؟
علوم تمام اصحاب و شاگردان مکتب پیامبر(ص) در برابر علوم علی(ع) قطرهای در مقابل دریا بود.
این علوم از فضل خدا و میراث آنان از رسول خدا(ص) است و صدور این علوم اگر از خردسالان تعجب داشته باشد، از سالمندان نیز متعجبکننده است. مگر سالمندان دیگر، ظرفیت این همه علم را دارند؟ و مگر دانشمندان سالمند، این گونه بدون سابقه و بالبداهه به مسایل مردم پاسخ دادهاند؟
در این باب فرقی ما بین کودک هفت ساله و مرد هفتادساله نیست؛ هر دو باید استواری خاص و صلاحیت تمام و کمال داشته باشندتا بتوانند این علوم را اخذ کرده و ملهم و مفهم و محدث به آن شوند.
همانگونه که منصور، (خلیفه) در مورد امام جعفر صادق(ع) گواهی داد که آن حضرت، از کسانی بود که خدا در شان آن میفرماید: (ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا...) (5)
هر یک از امامان نیز بنده برگزیده خدا بودند که خدا کتاب و علم کتاب را برایشان عطا فرمود و هیچ گاه امت، از چنین شخصیتی از اهل بیت، محروم نخواهد شد.
احادیث «ثقلین»، «سفینه»، «امان» و حدیث «فی کل خلف من امتی» و روایات دیگر، همه مبین و موید این موضوع است و مرور زمان نیز ثابت کرد غیر از این ذوات مقدسه، فرد دیگری مصداق این احادیث نیست و ایشان هستند که علمشان از علم خدا و بصیرتشان، موهبت خاص خدا است و مسلمانان به شرق بروند یا به غرب، علم صحیح را جز در نزد آنها نخواهد یافت.
__________________________
1-ر.ک: به اصول کافی، ج1، در باب (الاشاره و النص علی ابن جعفر الثانی(ع) و باب (مولد ابی جعفر محمد بن علی الثانی(ع)).
2- شرح این مجلس مناظره تاریخی و بینظیر، در کتب معتبر اهل سنت مانند: صواعق، الاتحاف، نورالابصار، تذکره الخواص و... نقل شده و در کتب شیعه نیز مانند: مناقب ابن شهرآشوب، ارشاد و اعلام الوری و کشفالغمه و بیش از صدها کتاب حدیث و تراجم و تاریخ آمده است.
3-مریم، 30.
4-مریم، 12.
5-فاطر، 32.
امام جواد(ع) در اخلاق کریمه و صفات پسندیده و علم، معرفت، دانش، زهد و تقوا، وارث اجداد بزرگوار و در عظمت و جلالت، زبانزد خاص و عام بود و شخصیتهای بزرگ علمی و دینی در برابر او خاضع و فروتن بودند.
محدثان بزرگ و علمای عالیقدر، افتخار کسب علوم از آن حضرت را داشته و در دشوارترین مسایل علمی، او را حلال مشکلات مییافتند.
روایات بسیار در فضایل و کرامات و نصوصی که دلالت بر امامت آن حضرت میکند، وجود دارد.(1) با اینکه مدت زندگی امام جواد علیهالسلام دیری نپایید و عمر شریفش به بیست و شش سال نرسید، علوم بسیاری از آن بزرگوار صادر شد و مجالس بحث و مناظراتی بین آن حضرت و علمای بزرگ آن زمان صورت میگرفت. مانند مناظره علمی و مباحثهای که با «یحیی بن اکثم» قاضی القضاه، در حضور مامون- خلیفه عباسی- و جمعی از بنیعباس و دیگران فرمود، و در پاسخ به مساله او، شقوق آن را چنان بیان کرد که قاضی القضاه، حیران و خجل گشت و حکم تمام آن شقوق را بیان فرموده، سپس از یحیی- طبق پیشنهاد مامون- مسالهای پرسید که از جواب آن عاجز گردید و حل آن مساله را از شخص امام(ع) در خواست کرد و حضرت پاسخ فرمود و بر همه بنیعباس واضح شد که طبق گفته مامون، آن حضرت با وجود کمی سن، افضل و اعلم از همه علما است و خداوند متعال او را به این فضیلت و کمال مزین کرده است.(2)
از جمله مناظرات و مباحثات آن حضرت، مباحثهای است که برحسب روایت «ابن شهر آشوب» از کتاب «الجلاء و الشفاء» در سن هشت سالگی با جمعی از دانشمندان فرمود و مسایل مشکل آنها را به طور علمی پاسخ داد.
امامت در صباوت و صغرسن
دست یافتن بر امامت، پیش از سن بلوغ، گرچه تا آن زمان به طور رسمی سابقه نداشت و در بین امامان، هیچ یک در این سن بر مسند امامت ننشسته بود، ولی در بین سایر انبیا و پیامبران سابقهدار است و حضرت عیسی و یحیی در کودکی به مقام نبوت رسیدند و قرآن درباره حضرت عیسی میفرماید: (انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا؛ منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است.»(3)
و درباره حضرت یحیی میفرماید: (و آتیناه الحکم صبیا و از کودکی به او نبوت دادیم.)(4)
این مساله که علوم امامان و قوت فهم و کثرت معارف آنان به واسطه آموزش و گذشت زمان و رشد جسمانی نیست، همواره مقبول خواص و عوام بوده است.
از دوران کودکی هر یک از ایشان، حکایات و داستانهای شگفتانگیز بسیاری که حاکی از نبوغ فوقالعاده و فعلیت کمالات و فضایل آنهاست، نقل شده است؛ حتی معاویه و یزید و عبدالله بن عمر نیز از علم لدنی آنها سخن میگفتند، چون ابوحنیفه که وقتی حضرت موسی بن جعفر(ع) در سن هفت سالگی به سر میبرد، از ایشان مسائل فقهی میپرسید و پاسخ میشنید.
شاگردان خاص مکتب پیغمبر(ص)
هر کس در حالات آن بزرگواران مطالعه کند و علومی را که در دوران کودکی و بعد از بلوغ از آنها صادر شده را ملاحظه نماید، میفهمد که این همه علم و معرفت از راه تحصیل فراهم نمیشود.
علوم بیپایان امیرالمومنین(ع) را در همه رشتههای علوم اسلامی و حقوق و معارف و الهیات و...، چگونه میتوان با تحصیل به دست آورد و کدام مکتب و مدرسه غیراز مکتب خاص حضرت خاتمالانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم میتوانست در آن زمان چنین فارغالتحصیل داشته باشد و کدام استاد میتوانست این شاگرد بینظیر را تربیت کند و غیر از علی(ع) چه کسی میتوانست علوم نبوت را حمل کند و باب مدینه علوم نبی شود؟
علوم تمام اصحاب و شاگردان مکتب پیامبر(ص) در برابر علوم علی(ع) قطرهای در مقابل دریا بود.
این علوم از فضل خدا و میراث آنان از رسول خدا(ص) است و صدور این علوم اگر از خردسالان تعجب داشته باشد، از سالمندان نیز متعجبکننده است. مگر سالمندان دیگر، ظرفیت این همه علم را دارند؟ و مگر دانشمندان سالمند، این گونه بدون سابقه و بالبداهه به مسایل مردم پاسخ دادهاند؟
در این باب فرقی ما بین کودک هفت ساله و مرد هفتادساله نیست؛ هر دو باید استواری خاص و صلاحیت تمام و کمال داشته باشندتا بتوانند این علوم را اخذ کرده و ملهم و مفهم و محدث به آن شوند.
همانگونه که منصور، (خلیفه) در مورد امام جعفر صادق(ع) گواهی داد که آن حضرت، از کسانی بود که خدا در شان آن میفرماید: (ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا...) (5)
هر یک از امامان نیز بنده برگزیده خدا بودند که خدا کتاب و علم کتاب را برایشان عطا فرمود و هیچ گاه امت، از چنین شخصیتی از اهل بیت، محروم نخواهد شد.
احادیث «ثقلین»، «سفینه»، «امان» و حدیث «فی کل خلف من امتی» و روایات دیگر، همه مبین و موید این موضوع است و مرور زمان نیز ثابت کرد غیر از این ذوات مقدسه، فرد دیگری مصداق این احادیث نیست و ایشان هستند که علمشان از علم خدا و بصیرتشان، موهبت خاص خدا است و مسلمانان به شرق بروند یا به غرب، علم صحیح را جز در نزد آنها نخواهد یافت.
__________________________
1-ر.ک: به اصول کافی، ج1، در باب (الاشاره و النص علی ابن جعفر الثانی(ع) و باب (مولد ابی جعفر محمد بن علی الثانی(ع)).
2- شرح این مجلس مناظره تاریخی و بینظیر، در کتب معتبر اهل سنت مانند: صواعق، الاتحاف، نورالابصار، تذکره الخواص و... نقل شده و در کتب شیعه نیز مانند: مناقب ابن شهرآشوب، ارشاد و اعلام الوری و کشفالغمه و بیش از صدها کتاب حدیث و تراجم و تاریخ آمده است.
3-مریم، 30.
4-مریم، 12.
5-فاطر، 32.