به بهانه تقریظ رهبر فرزانه انقلاب بر چهار کتاب دفاع مقدس
همدان- محسن صیفیکار
شاید در ذهن بسیاری، این سؤال جرقه خورده باشد که چرا رهبری این همه بر کتاب و کتابخوانی تأکید میورزند و دیگر سؤال این که ایشان با آن همه مشغلههای گوناگون و مسئولیت بیشائبه رهبری با تمام دغدغهها و مسئولیتهایش چگونه فرصت میکنند این همه مطالعه داشته باشند. شاید جواب سؤال دوم جواب سؤال اول را هم بدهد. بیشک یکی از راههای دستیابی به بصیرت و بینش مطالعه است. البته نویسنده میداند و نمیخواهد مطالعه را فقط در خواندن کتاب منحصر کند هر چند هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد. حضرت آقا در جایی میگویند: «کتاب مقوله بسیار مهمی است. البته من به کارهای هنری، تصویری، تلویزیون، سینما یا از این قبیل چیزها، خیلی اعتقاد دارم؛ اما کتاب نقش مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیزی پر نمیکند. کتاب را باید ترویج کرد.» (1372/2/12)
نقش کتاب در روشنبینی و روشنسازی و راهیابی و دستیابی بسیار سترگ است. اگر ما بخواهیم ملتی مترقی باشیم و مثل گذشته نورانی قرون سوم و چهارم و هفتم اندیشمندان بزرگ به جهان عرضه کنیم و جهان را متأثر از اندیشه خودمان قرار دهیم مگر راهی به غیر از مطالعه و پژوهش هست؟
ایشان در این باره میگویند: «کتاب دروازهای به سوی جهان گسترده دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکی از مهمترین ابزارهای کمال بشری است... کسی که با این دنیای زیبا و زندگیبخش؛ دنیای کتاب، ارتباط ندارد، بیشک از مهمترین دستاورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است. برای یک ملت خسارتی بزرگ است که افراد آن با کتاب سر و کار نداشته باشند...» (1374/10/4)
کتاب به عنوان محصول دانش، تجربه انسان از آفریدههای خداوند است که انسان به عنوان مخلوق الهی آن را میآفریند، چه آن که خداوند خالق قرآن مجید است و قرآن به قلم و نوشته سوگند خورده است. آیا میانگین کم مطالعه در کشور، حتی با محاسبه مطالعه کتب درسی و گشتوگذارها در فضای مجازی که به راحتی نمیتوان بسیاری از آن را در مقوله مطالعه به شمار آورد قابل توجیه است؟ تشویق و ترغیب به کتابخوانی و گسترش کتابخانهها بیش از پیش ضرورت امروز مدرسه و دانشگاه و جامعه ماست.
البته در این سالها قدمهای خوبی در این باره برداشته شده است اما کافی نیست. چرا ما به بهانههای مختلف کار و گرفتاری از مطالعه گریزپاییم؟ آیا این محصول تنبلی ماست یا خود را دانای کل میدانیم؟ آیا کسی هست که نیازمند دانایی نباشد؟!
آقا در این باره تعبیرات لطیف و هشداربخشی دارند:
«بنده خودم با این که گرفتاری کاریام زیاد است، اما بحمدالله از کتاب منفک نشدهام و در حقیقت نمیتوانم هم منفک شوم. در خلال کارهای فراوان و سنگینی که بر دوش ما هست، دائماً با کتاب سر و کار دارم. احساس میکنم که اگر انسان بخواهد در زمینه معنوی و فرهنگی تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب، که مثل رابطه با جویبار، دائمی و در جریان است و مرتب تازههایی را در اختیار انسان میگذارد، چارهای ندارد. (1372/10/7)
سؤال دیگری که مطرح است آن که چرا ایشان تأکید و تقریظ بیشتری بر آثار برآمده از دفاع مقدس دارند؟ البته رویه مستمر ایشان در بیشتر از هفت دهه یادداشت نویسی بر کتابها بوده و هست و این کار جدیدی از ایشان نیست. اما به نظر نگارنده دلایل این اهتمام دستکم به سه دلیل مهم برمیگردد.
1- «زبان انقلاب و دفاع مقدس، زبان هنر است»
2- ضرورت نهادینه کردن ارزشهای متعالی تجلی یافته در دوران دفاع مقدس و استفاده از آن برای بیمه کردن مملکت در مقابل انواع هجمههای سختافزاری و نرمافزاری.
3- معرفی الگوهای عینی، نزدیک و ملموس به نسل جوان.
4- تعالی معنوی و التذاذ معنوی از جو موجود در فضای دفاع مقدس و تثبیت یا احیای ارزشها.
5- دمیدن روحیه خودباوری و آگاهی از گذشته بسیار پرافتخار دفاع مقدس
دلایل این اهتمام از سخنان مقام معظم رهبری استنباط میشود:
ادبیات و هنر مقاومت و آنچه مربوط به دوره خاص دفاع کشور و ملت ماست، حقیقتاً از برجستهترین و مهمترین کارهاست.
«البته دوستان خیلی کار کردهاند. از دهه 60 که این کارهای هنری و ادبی در حوزه هنری شروع شد و این خاطرات منتشر گردید، من یکی از مشتریهای پر و پا قرص این کتابها بودم، که خاطرات را نگاه کنم. من خیلی تحت تأثیر جذابیت و صداقت و خلوص این نوشتهها و گفتهها هستم؛ این را واقعاً عرض میکنم.» (1384/6/31)
نکته آخری که در این جا باید گفت آن است که تقریظ حضرتشان بر چهار کتاب «وقتی مهتاب گم شد» «آب هرگز نمیمیرد» از حمید حسام و «دختر شینا» و «گلستان یازدهم» از بهناز ضرابیزاده با سوژه و نویسندگانی از استان همدان و حدود پنجاه تقریظ ایشان بر کتابهای دیگر که بسیاریشان از تهران نیست، گواه آن است که در شهرستانها ظرفیتها و استعدادهای بسیار خوبی وجود دارد که حمایت، تشویق و ریلگذاری قویتر مسئولان مربوط را میطلبد.
این نکته مبارکی است که رهبری به سهم خود با حسنه تقریظ ایدهسازی و راهنمایی و تشویق کرده و میکنند. سؤال این علاقهمند به کتاب این است که آیا دیگر اندیشمندان و عالمان و دلسوختگان عرصه فرهنگ و ادبیات پایداری در این باره وظیفهای ندارند؟ آیا آنان نیز نباید به سهم خود گامهای بیشتری در معرفی این دوره نورانی و سرخ تاریخ کشور عزیز اسلامیمان بردارند. شکی نداریم که ترویج کتاب خوب و کتابخوانی امر به معروف است و معرفی و ترویج کتابهای ارزشمند این عرصه امر به معروفتر. یادمان باشد آگاهی بخشی نسل جوان از ظرفیت تمام نشدنی لطیفه الهی دفاع مقدس، قدرت، ایمان و خودباوری آنان را در پی خواهد داشت. «من تعجب میکنم که چرا ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی، آن مقداری که به کتاب اهمیت میدهیم، ده برابر آن را اهمیت نمیدهیم؟!»
(1375/7/30)
منبع اصلی: من و کتاب، انتشارات سوره مهر، نهم، ۱۳۸۸