kayhan.ir

کد خبر: ۹۸۶۱۳
تاریخ انتشار : ۰۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۲

ارزش فوق‌العاده دنیا در اسلام(زلال بصیرت)






برخی گمان  می‌کنند که تنها تفاوت یک نظام دینی با سایر نظام‌ها در این است که در کنار سایر نهادهای نظامی، سیاسی و نظایر آنها یک نهاد دینی نیز در آن در نظر گرفته  می‌شود که دخالتی در سایر امور ندارد.
اين نگاه نگاه حداقلی نسبت به دین است، اين نگاه، دین را تنها مربوط به نماز و مسجد و عبادات فردی  می‌داند؛ درحالي که واقعيت آن است که نقش دین نسبت به سایر امور و عرصه‌های زندگی، مانند نقش روح در بدن انسان است؛ لذا وقتی یک نظام تبدیل به نظام اسلامی  می‌شود، روح آن عوض  می‌شود و روح دینی بر آن حاکم  می‌شود؛ دین، یک عضو از پیکره جامعه نیست که در کنار ديگر اجزاي آن قرار بگیرد، بلکه روح حاکم بر آنهاست. از اين رو، شاید پیکره پلیس در یک نظام دینی و غیر دینی تفاوتی نداشته باشد، اما روح حاکم بر آن قطعاً متفاوت است.
انواع امنیت
يکي از انواع امنیت همان است که همگان آن را درک کرده و ربطی به اعتقاد افراد ندارد،انواعی از امنیت نيز وجود دارد که اعتقادات افراد در آن نقش دارند؛ ازجمله، امنیتي که در سایه اعتقاد حاصل  می‌شود و مردم به خاطر یک اعتقاد، خود را ملزم به رعایت آن  می‌دانند؛ مانند بت پرستان عصر جاهليت که مکه را حرم امن دانسته و به احترام بت‌ها، جنایت در آن را قبیح  می‌دانستند.
نوع دیگری از امنیت نیز وجود دارد که خداوند وعده داده است که در صورت ایمان و عمل صالح محقق  می‌شود که این امنیت نیز دنیوی است؛ اما نوع چهارمي از امنیت هم هست که بسیار فراگیرتر است و محدود به دنیا نیست و شرط آن نیز ایمانی است که هرگز به ظلم آلوده نشود و خدا وعده داده که چنین افرادی از امنیت مطلق برخوردارند.
ارزش دنیا از نگاه اسلام
برخی تصور کرده‌اند دنیا از نگاه اسلام ارزش ندارد و طبعا تشکیلات حفظ امنیت نیز از نظر اسلام جایگاهی ندارد؛ چرا که اصلا دنیا در نظر اسلام اهمیت ندارد، چه رسد به  حفظ امنیت در دنیا، در حالی که ارزشی که اسلام برای دنیا قائل شده، در هیچ مکتبی بیان نشده و حتی به ذهن آنها هم نرسیده است.
برخی امور مانند پول، ارزش ابزاری دارند، اما اين دلیل نمی‌شود که ارزشی ندارند؛ مثلا اسکناس را نه  می‌توان مستقیما برای سیر شدن استفاده کرد و نه برای ساختن خانه؛ ولي ابزاری است که  می‌توان در تعامل استفاده کرد و با ارزش قراردادی آن،  می‌توان غذا برای خوردن و مصالح برای ساختن خانه تهيه کرد. ارزش دنیا نیز این گونه است که  می‌توان با آن کالایی به نام آخرت و سعادت ابدی خرید‌ و اين بالاترين ارزش قابل تصور است.
همان گونه که اگر کسی اسکناسی را نگه دارد و استفاده نکند ، چه بسا به مرور زمان ارزش آن از بین برود و یا کمتر شود، دنیا نیز مانند اسکناسی  می‌ماند که باید با آن ،کالای اخروی خرید تا مبادا ارزش آن از بین برود. از نظر اسلام، ارزش دنیا بی‌نهایت و به اندازه ارزش آخرت است؛ یعنی چیزی است که ارزش بی‌نهایت و سعادت ابدی را مي‌توان با آن به‌دست آورد؛ در کدام مکتب، به دنیا این همه ارزش داده شده است؟
بر این اساس لحظه به لحظه دنیا، بسیار ارزشمند است،زمانی دنیا بی‌ارزش است که آن را به عنوان ابزار برای رسیدن به سعادت نگاه نکنیم، بلکه دنیا را به خاطر خود دنیا دوست داشته باشیم؛ مانند کسی که اسکناس را نه به خاطر استفاده و معامله بلکه به خاطر خود اسکناس دوست داشته باشد!
با استفاده از این دنیا به وسیله عمل صالح  می‌توان به جایی رسید که فرشتگانی که مقام آنها قابل تصور برای آدمی نیست، خدمتگزار او  می‌شوند! حال کسی که امنیت را برای مسلمانان تأمین  می‌کند و گاه نمی‌خوابد تا امنیت نظام اسلامی را برقرار کند، لحظه لحظه کار او دارای اجری بس عظیم است؛ به اين شرط که برای خدا و حفظ نظام اسلامی باشد، نه برای شیطان و نه برای اعلیحضرت. اگر چنین شد، خداوند وعده امنیت مطلق را به آنها داده است که حتي در مقابل نفس کشیدن هم اجر خواهند داشت.
کاری که برای خدا انجام  می‌شود، اولا شکل و قالب صحیحی دارد؛ مثلا به بهانه تأمين امنيت نمي‌توان به مردم توهین يا به حقوق و ناموس آنان تعرض کرد، چنانکه گاه در دوران ستمشاهی از سوی مأمورین صورت  می‌گرفت؛ ثانیا روح صحیحي بر آن حاکم است و آن نیت خالص برای اطاعت خداست، یعنی شخص بداند کاری که  می‌کند برای رضای خداوند است.
نقش کلیدی ولی فقیه
اطاعت از خداوند، سلسله مراتبی دارد که شامل اطاعت از خداوند، پیامبر(ص) و اولی الامر مي‌شود؛ همان گونه که در زمان حضرت علی(ع)، اطاعت از مالک اشتر به عنوان نماینده آن حضرت، در واقع اطاعت از حضرت امير(ع) و پیامبر(ص) و خداست؛ اطاعت از ولی امرمسلمین که حجت شرعی بر اطاعتش وجود دارد نیز اطاعت از امام عصر(عج)، پیامبر(ص) و خداست؛ لذا امام(ع) می‌فرماید: رد کردن بر چنین فقیهی، رد بر امام زمان (عج) است و آن نیز در حد شرک بالله است!اما هیچ روایتی نداریم اطاعت از کسی که با رأی اکثریت مردم سر کار آمده، واجب و در حکم اطاعت از امام (ع) و خداوند است! آری؛ تنها در صورتی که ولی فقیه فردی را منصوب کند، اطاعتش واجب  می‌شود؛ لذا امام خمینی(ره) فرمود: اگر فردی به اتفاق آراء انتخاب شود ولي از سوی ولی فقیه نصب نشود، اطاعت از او اطاعت از طاغوت است.
باید قدر نعمت ولی فقیه را بدانیم که مشروعیت بخش نظام اسلامی است،اطاعت از او واجب است و اطاعت از هر مسئول دیگری نیز در شعاع اطاعت اوست و تا جایی که او امضا کرده و اجازه داده و رضایت دارد، اطاعت از دیگران واجب است وگرنه اطاعت از آنها اطاعت طاغوت خواهد بود.
زمانی می‌توان قدر نعمت ولي فقيه را دانست که بدانيم در تاریخ ایران، غير از امام خميني، کسی مانند رهبر معظم انقلاب این چنین افتخار آمیز بر جامعه حکومت نکرده است؛ بلکه در ميان حاکمان کشورهای اسلامی و حتي دنيا نمي‌توان مانند او را يافت؛ رهبری که حتی دشمنان نیز نمی‌توانند یک لکه سیاه در زندگی او بیابند؛ بنابراين اگر تسبیح به دست گرفته و شبانه روز خداوند را به خاطر این نعمت شکر کنیم، نمی‌توانیم حق آن را ادا کنیم.
 بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) در جمع مدیران وفرماندهان عالی ناجا؛ قم‌؛ 7/10/95
زلال بصیرت روزهای پنج‌شنبه منتشر می‌شود.