پرخاشگری و درمان آن
حمید صالحی
پرخاشگری به عنوان یک رفتار اجتماعی از نظر روانشناسان و روانکاوان مورد توجه قرار گرفته است. از نظر آنان میتوان دو علت اصلی برای این پدیده و رفتار بیان کرد. برخی آن را برخاسته از تمایلات ذاتی انسان و برخی دیگر ریشه آن را اجتماعی دانستهاند. گروه نخست بر این باور است که پرخاشگری در انسان ذاتی و غریزی است و به عنوان یک نیاز طبیعی میبایست پذیرفته و در حد نیاز ارضا شود و به نوعی نیز کنترل و مهار گردد. این دیدگاه، احتمال تغییر را هیچ و یا بسیار ضعیف و کم دانسته و روشهای اخلاقی و یا قانونی را برای بازسازی رفتار نه تنها نادرست بلکه ضدانسانی تلقی میکند؛ زیرا موجب میشود تا بخشی از غریزه انسانی سرکوب شود که در نتیجه آن آثار و پیامدهایی را در شخصیت فردی و جمعی به جا خواهد گذاشت. به این معنا که سرکوب غریزه نه تنها نادرست بلکه باعث سرباز شدن آن از جاهای دیگر و در نتیجه تخریب خطرناکتر میشود. سرباز کردن یک زخم و عفونت سرخوردگی به مراتب بیشتر از آزاد گذاشتن و پذیرش تاثیرات طبیعی است.
در مقابل این گروه، برخی از روانشناسان، پرخاشگری را نه امری فطری و غریزی و یا ذاتی بلکه متاثر از عوامل اجتماعی دانسته و قابل بازسازی از طریق روشهای اخلاقی و قانونی دانسته و بر تغییر آن پافشاری و اصرار دارند؛ از این رو آنان پدیده درگیری و جنگ در انسانها را نتیجه اجتماعی شدن آنان قلمداد میکنند.
پرخاشگری برخاسته از قوه غضبیه
انسان دارای سه قوه اساسی قوه شهویه، غضبیه و عاقله است. هر یک از این سه قوه نقش اساسی در شخصیت انسان و بقا و کمال او دارند. شهرت موجب میشود تا انسان بخورد و بیاشامد و از نظر جسمی رشد کند و شرایط را برای بقای نسلی فراهم آورد. قوه غضب به انسان این امکان را میدهد تا در برابر فشارهای بیرونی و حملات دشمنان طبیعی و غیرطبیعی از خود دفاع کند و امنیت خویش را برای بقا تضمین کند.
اما اگر هر دو قوه پیشین تحت مدیریت عقل قرار نگیرد میتواند موجب آسیب جدی به انسان و کمالات انسانی شود. از این رو در اسلام راههایی برای مدیریت آنچه که به عنوان هواهای نفسانی بیان میشود، ارائه شده است. هواهای نفسانی به معنای تسلط دو قوه نخست بر جان آدمی و رفتارهای فجورآمیز است. اما اگر دو قوه تحت مدیریت قوه عاقله درآید از آن به تقوا یاد میشود (شمس، آیات 7 تا 10)
پرخاشگری چنانکه تعریف شده، نوعی خروج قوه غضب از جاده اعتدال و مدیریت عقل است. از این رو به عنوان یک نابهنجار شناخته شده و با آن مقابله میشود.
درمان پرخاشگری
در اسلام
آموزههای اسلام، آموزههای کنترل، هدایت، مهار و تعدیلگر هستند؛ یعنی به انسان در سه حوزه عقاید، اخلاق و عبادیات (نمادهای تعدیلگر در حوزه عمل) کمک میکنند تا افزون بر شناخت خود و هستی، مهار و هدایت قوای نفسانی را در اختیار گرفته و غرایز را بر پایه آموزههای وحیانی تعدیل کند و در مسیر تکاملی درست قرار دهد.
خشونت و پرخاشگری به معنای خروج از دایره اعتدال، امری ناپسند است که ریشه آن میتواند خواستههای افراطی و دنیاگرائی یعنی همان هواهای نفسانی باشد. (آلعمران، آیه 14) همین هواهای نفسانی، انسان را به سمت و سوی جنگ و خشونت سوق میدهد (نساء، آیه 94)
بنابراین، برای درمان پرخاشگری میبایست افراد را به سوی عقلگرایی و اعتدال سوق داد و به گونهای عمل کرد که شخص بتواند قوای شهوانی و غضبی خود را تحت کنترل درآورد.
تقویت صبر و افزایش سطح آستانه تحمل، میتواند مهمترین عامل در کاهش پرخاشگری باشد. از آنجا که بیصبری علل و عوامل متعددی دارد که از مهمترین آنها عدم شناخت است، شناخت میتواند در کاهش پرخاشگری و افزایش آستانه تحمل افراد مفید باشد.
میدانیم که وقتی انسان از حکمت عمل و کاری اطلاع نداشته باشد، از انجام آن امتناع کرده یا خسته شده و آن را رها میکند. اما اگر از حکمت و هدف کاری آگاهی و شناخت داشته باشد همین شناخت، انگیزهای برای انجام و تداوم عمل و صبر و شکیبایی برای رسیدن به آن هدف است. از همین رو خداوند در آیات قرآن در بسیاری از موارد پس از بیان احکام تکلیفی، اهداف و حکمتهای آن را نیز بیان میکند. به عنوان نمونه در بیان حکمت روزه دستیابی به تقوا و صبر (بقره، آیه 183؛ بقره، آیات 45 و 153 و روایات تفسیری) و در بیان حکمت قربانی در حج و تقوا و نیل به تقرب الهی (حج، آیه 37) اشاره میکند تا انگیزه انجام عمل نماز و روزه و قربانی در شخص ایجاد یا تقویت شود و صبر و شکیبایی در انجام آن پدید آید.
بنابراین، ایجاد صبر زیبا در انجام کاری و مدیریت نفس، از طریق آگاهی بخشی و شناخت، امکانپذیر است و اینگونه میتوان آستانه تحمل شخص را افزایش داد.
با توجه به اینکه بسیاری از امور دنیا بر ما پوشیده و به تعبیر قرآن غیب است، همین امر میتواند موجب شود تا ما نسبت به مشکلات و مصیبتها و علل و انگیزههای ایجادی و بقایی آن دچار شک و تردید شویم و آستانه تحمل ما به شدت کاهش یابد. اینجاست که آموزههای اسلامی، یک نوع شناخت کلی به انسان میدهد تا بتواند آستانه تحمل خود را افزایش دهد و به سرعت غضبناک نشود. تاکید بر ربوبیت و حکمت الهی در آیات قرآن از آن روست که انسان بداند که خداوند حکیم و فرزانهای همه امور از ریز و درشت را مدیریت میکند و هیچ چیزی در جهان بیرون از دایره حکمت و قدرت و ربوبیت او نیست. انسان وقتی بداند که خداوند حکیم به حکمت و هدفی مشکل و مصیبتی را ایجاد کرده است و انسان را در آزمایشی افکنده است (عنکبوت، آیه 2) در آن صورت آستانه تحمل وی افزایش یافته و صبر و شکیبایی پیشه میکند،چرا که میداند هیچ بدی و ضرر و مصیبتی نیست که بیحکمت باشد و در پس هر ضرری، سود دوچندانی برای اوست. (انشراح، آیات 5 و 6)
پس ریشه بسیاری از پرخاشگریها، خروج از اعتدال و مدیریت عقل است. اما باید توجه داشت که عوامل دیگری چون بیحوصلگی، کم ظرفیتی، ضعف و ناتوانی مزاج، عدم اعتماد به نفس و خودکمبینی، حساسیتهای افراطی، منفیبافی و بدگمانی، همانند سازی و تقلید از دیگران و مانند آن نیز میتواند نقش مهمی در پرخاشگری داشته باشد. بنابراین لازم است با ریشهیابی علل و عوامل پرخاشگری در فرد به راههای درمان آن پرداخت. اسلام برای درمان همه اینها راههایی را مشخص کرده است که بیان همه آنها بیرون از حوصله این مقاله است.
در اسلام برای مدیریت قوه غضب و خشم و تحت کنترل در آوردن آن و حاکمیت عقل و اعتدال، راههای چندی بیان شده است. از جمله این راهکارها، تقویت باورها و ایمان شخص به ربوبیت و حکمت و قدرت الهی، بیان اذکار خاص برای تقویت این روحیه است؛ چرا که ذکر الهی آرامش بخش و اطمینان بخش است. (رعد، آیه 28) و همچنین اعمالی چون روزه گرفتن (بقره، آیه 45) و مانند آن است.
اذکاری چون استغفرالله ربی و اتوب الیه، لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، و خواندن سورههای معوذتین (فلق و ناس) میتواند در افزایش صبر و آستانه تحمل و رهایی از خشونت و پرخاشگری موثر باشد.
حضرت علی(ع) در بیان درمان خشم و پرخاشگری میفرماید: «خشم خود را با سکوت و هوای نفس را با خرد درمان کنید.» (مجموعه ورام، ص 122؛ شرح غررالحکم، ج 4، ص 24)