رابطه حبط و پوشاندن عمل با عدالت خدا(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا حبط عمل و پوشاندن اعمال سیئه با عدالت خداوند سازگار است؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال ضمن طرح موضوع حبط و پوشاندن و تضاد آن دو با عقل و نقل به بیان دیدگاهی که معتقد است پاداش عمل مشروط به تداوم و ثبات ایمان تا پایان عمر میباشد، پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
در مقابل عدهای میگویند: استحقاق و تحقق ثواب بر اعمال صالح مشروط بر تداوم ایمان نیست، بلکه در همان حالی که شخص مؤمن است و عمل صالح انجام میدهد ثوابش محقق شده اگر در آخر کار مرتد و مشرک شد این عملش ثوابهای قبلی محقق شده را معدوم میکند. محقق طوسی برای رد این نظر چنین استدلال میکند که اگر استحقاق ثواب و تحقق آن مشروط به شرطی نباشد بلکه هر جا عمل صالح انجام شد استحقاق و ثواب محقق شود پس باید نسبت به کسی که فقط عارف بالله است و به نبوت نبی خاتم ایمان نیاورده و عمل صالح انجام دهد باید او را مثاب و مستحق پاداش بدانیم و این اجماعاً باطل است چون عمل غیرمسلمان قبول نیست.
نظر محقق طوسی و علامه حلی در مقام دوم: والاحباط باطل لاستلزمامه الظلم و لقوله تعالی: فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره؛ احباطی را که در این مقام باطل میدانند معنای مورد نظر جماعتی از معتزله است آنها گفتهاند:
مسلمانی که از ابتداء تا انتهاء ایمان خود را حفظ کرده لکن مرتکب معصیت و طاعت شده در قیامت طاعات و ثوابهایش جدا محاسبه میشود و معاصی و عقوباتش هم جدا، پس هر کدام کمتر بود از آنکه زیاتر است کسر میشود. اگر ثواب زیاد بود «تکفیر»( پوشاندن) و اگر (معاصی) زیاد بود «احباط» است: محقق طوسی و علامه حلی این تفسیر را باطل میدانند زیرا اولاً چنین محاسبهای مستلزم ظلم است چون هرگاه معاصی و طاعات مساوی شود چنین کسی با شخصی که اصلاً ثواب و طاعتی نکرده مساوی انگاشته میشود و این نزد عقلاء مردود است چون اگر کارگری کارش را انجام دهد ولی تخلفاتی هم بکند ندادن تمام مزدش نزد عقلا مذموم است.
ثانیاً: قرآن مجید تصریح دارد که هر مؤمنی نتیجه کار خوب و بدش را میبیند، پس خوب است احباط را چنین تفسیر کنیم که هر مؤمن گنهکار اول عقوبات و تاوان معاصیاش را میدهد سپس به پاداش و ثواب خود میرسد. (همان، کشف المراد، ص413؛ و تفسیر نمونه، ج2، ص71)
با توجه به توضیح و بیانی که در مورد اصطلاح حبط ارائه گردید به خوبی روشن شد که مسئله حبط هیچگونه ناسازگاری با عدالت الهی ندارند. بنابراین جمعبندی این مبحث بدین شرح خواهد بود که هر عمل بدی که انسان انجام میدهد باعث حبط حسنات پیشین نمیشود بلکه تنها برخی از اعمال بد مانند کفر، شرک، تکذیب آیات الهی، ارتداد، قتل انبیا و اولیای الهی، وابستگی به دنیا و تعلق خاطر به زخارف دنیا و نفاق در ایمان باعث حبط میگردند و این امر با مراجعه به آیات و روایات روشن میشود. حبط در اینگونه موارد نه با عقل انسانی منافات دارد و نه با عدل الهی؛ زیرا ارزش کار نیک به اثر مثبت و ماندگاری است که در روح و جان انسان باقی میگذارد اما اینگونه سیئات، بکلی اثرات مثبت کارهای نیک پیشین را از بین میبرند.
بنابراین، با وجود این گناهان بزرگ، عمل صالحی در پرونده انسان باقی نمیماند تا از خداوند پاداش آن را مطالبه کند.