نگاهی مستند به بزرگترین جنایتجنگی انگلستان در ایران- ۶
ایران، قربانی زیادهخواهی روباه پیر
تا دو سال در نبود مجلس، ایران به دست نایبالسلطنه و کابینهای اداره میشد که به جای احمدشاه نابالغ، عمل میکردند. با آن که روسها 14500 نیروی خود را در آذربایجان نگه داشتند و انگلستان «پادگان» نیروهای هندی را در بوشهر حفظ کرد، سال 1914 با تحولات مثبت داخلی آغاز شد. نخست در پی خواست جدی مردم، انتخابات مجلس سوم در فوریه 1914 در تهران آغاز شد و در ولایات ادامه یافت و در آوریل 1914 به پایان رسید. تا می 1914، هیجانات بازگشایی مجلس برقرار بود. در 21 ژوئیه 1914، احمدشاه قاجار جوان، به سن قانونی رسید و رسما به عنوان پادشاه بر تخت نشست.
در 28 ژوئیه 1914، یک هفته پس از به تخت نشستن احمدشاه، با اعلام جنگ اتریش به صربستان، جنگ جهانی اول در اروپا آغاز شد. دیگر کشورهای اروپایی نیز به سرعت نیروهای خود را بسیج کرده و به یکدیگر اعلام جنگ کردند. اندکی بعد از آغاز جنگ در اروپا، مستوفیالممالک کابینه جدیدی در ایران تشکیل داد، اما باز شدن مجلس تا 5 دسامبر 1914 محقق نشد. در آن زمان جنگ جهانی اول تا خاور نزدیک گسترده شده بود و با آن که ایران اعلام بیطرفی کرده بود، از پیش قربانی تهاجم هر سه همسایه خود شد.
نخستین نقض بیطرفی ایران
پیش از جنگ جهانی اول، آلمان دست به فعالیتهای اقتصادی گستردهای در تبریز زده بود؛ از جمله ایجاد یک کارخانه فرشبافی به نام «پتاگ» و از این رو شمار زیادی آلمانی در شهر حضور داشتند. بلافاصله پس از جنگ در اروپا، روسها تلاش کردند آلمانیها را از تبریز بیرون و اموال آنها در آذربایجان را مصادره کنند. در 8 سپتامبر 1914، سرکنسول روسیه در تبریز از والی آذربایجان «درخواست» کرد همه آلمانیها و کارکنان ایرانی پتاگ را دستگیر و آنها را به روسیه بفرستد. این نقض بیطرفی ایران بود و با حضور 15000 نیروی روس در آنجا، والیبینوا گزینهای جز تن دادن به این «درخواست» نداشت. در 10 سپتامبر 1914، به کنسولگری آلمان در تبریز حمله شد و یک روس تلاش کرد کنسول آلمان را در تبریز ترور کند. کنسول، وحشتزده دچار آسیب شدید عصبی شد. با وخامت اوضاع، در 1 اکتبر 1914 عثمانی فرصت را برای اشغال غرب دریاچه ارومیه در آذربایجان مغتنم شمرد. این در حالی بود که در 1913 یک هیئت مرزی بینالمللی ظاهرا همه مشکلات و اختلافات مرزی میان دو کشور را حل و فصل کرده بود و منطقه یاد شده بخشی از خاک ایران دانسته میشد. در 7 اکتبر 1914، دولت ایران به اقدام عثمانی اعتراض کرد. به نظر میآید سوای اقدامات روسیه در تبریز، این نخستین تهاجم کلان علیه ایران در جنگ جهانی اول بوده است.
در همین اوان، در آغاز اوت 1914، پس از آغاز جنگ، دولت انگلیس به نایبالسلطنه هندوستان دستور داد یک نیروی دریایی برای اعزام به دهانه شطالعرب در خلیج فارس آماده کند تا آبادان و پالایشگاه آن و بندر محمره را تصرف کند. سپس مبادلات تلگرافی مفصلی میان لندن و هندوستان درباره اقدام نظامی در خلیجفارس و اشغال میادین نفتی ایران و عراق عثمانی شکل گرفت. در 27 سپتامبر 1914، عثمانی تنگه داردانل را به روی کشتیهای متفقین بست. اما پیش از آن، در 26 سپتامبر 1914، دولت انگلیس به نایبالسلطنه دستور داده بود نیرویی برای اعزام به خلیجفارس مهیا کند و تلگرام بعدی در 2 اکتبر 1914 به نایبالسلطنه اطلاع داد که دولت انگلیس مشخصا تصمیم به اقدام نظامی در جنوب عراق و ایران گرفته است. کاملا روشن است که نقشههای انگلیسیها برای اقدام نظامی در خلیجفارس مدتها قبل طراحی شده بود. زیرا تنها دو هفته طول کشید تا این نیرو مهیا و اعزام گردد. در 16 اکتبر 1914، بخش نخست این نیروی تماما هندی شامل 5000 نفر و 1200 اسب از بمبئی حرکت کرد و رسته توپخانه نیز روز بعد از کراچی از دریا به راه افتاد. این مجموعه همراه با چندین کشتی جنگی در 23 اکتبر 1914 در حوالی بحرین پهلو گرفت. با نیرویی که از قبل برای حمله آماده شده بود، تنها یک بهانه لازم بود تا حمله آغاز شود. در 28 اکتبر 1914، یک روز قبل از قضیه برسلووگوبن در دریای سیاه، فرمانده انگلیسی نقشه نهایی خود را برای پیاده شدن در دهانه شطالعرب اجرا و بندر عثمانی فاو را تصرف کرد.
در 29 اکتبر 1914، کشتیهای جنگی آلمان، گوبن و برسلو، بندر اودسای روسیه را در دریای سیاه به توپ بستند و چندین شناور روسیه و فرانسه را منهدم و غرق کردند. در 31 اکتبر 1914، لندن به هندوستان دستور داد جنگ علیه عثمانی را آغاز کند و بلافاصله قوای کمکی برای پشتیبانی عملیات انگلیسیها در خلیج فارس اعزام کند. با مقصر دانستن عثمانی در حمله دریای سیاه، دو کشتی ترک را در نزدیکی اسمیرنا در 1 نوامبر 1914 غرق کردند و ارتش روسیه نیز در همان روز از مرز ارزروم عبور کرد. در 2 نوامبر 1914، روسیه رسما به عثمانی اعلام جنگ داد و انگلیسیها نیز در 5 نوامبر 1914 چنین کردند. در ایران، پیش از این در 1 نوامبر 1914 احمدشاه طی اطلاعیهای بیطرفی ایران را اعلام کرده بود و علاءالسلطنه، وزیر خارجه، در یک یادداشت دیپلماتیک در 2 نوامبر 1914 رسما هیئتهای نمایندگی طرفهای درگیر در جنگ را از بیطرفی ایران مطلع ساخته بود.
با وجود اعلام بیطرفی ایران، روسها به فوریت اتباع آلمانی، ترک، اتریشی و هر مقام کنسولی که در تبریز دستشان به آنها میرسید، از جمله کنسول عثمانی و اتریش را بازداشت و به روسیه فرستاده، ساختمانهای کنسولی را تصرف کرده و آرشیو و اسناد کنسولی را به روسیه منتقل کردند. کنسول آلمان و همسرش را بازداشت و اخراج به روسیه نجات پیدا کردند و به کنسولگری آمریکا پناهنده شدند.
در 5 نوامبر 1914، بریتانیا رسما به عثمانی اعلام جنگ کرد و روز بعد، در 6 نوامبر 1914، یورش به جنوب عراق را آغاز کرد. بندر فاو و پادگان آن به سرعت تسخیر شد. در همان روز، ناوگان انگلستان از راه شطالعرب قوای خود را در جزیره آبادان ایران پیاده و به سرعت جزیره و پالایشگاه آن را تصرف کرد. با تسخیر فاو و آبادان، انگلیسیها در 9 و 10 نوامبر 1914 درسنیه در کرانه عراقی شطالعرب مستقر شده، و منتظر قوای کمکی از هندوستان ماندند. در 11 نوامبر 1914، ترکها به انگلیسیها در سنیه حمله کردند ، اما با اطلاع از قصد شیخمحمره برای حمله به آنها، با تلفات سنگین عقب نشستند. انگلیسیها با پیشروی به سمت شمال، قوای ترک را در نبرد سیحان در 15 نوامبر 1914 شکست دادند و سپس گروه دیگری از قوای ترک و عرب را در نبرد ساحل در 17 نوامبر 1914 در هم کوبیدند. در نبرد ساحل ترکها وعربها تلفات سنگینی دادند: از 5050 قوای عثمانی 1500-2000 نفر کشته یا زخمی شدند. تلفات انگلیسیها 489 نفر بود که بیشتر آنها هندی بودند. بعد از نبرد ساحل، جاده بصره گشوده شد. عصر 22 نوامبر 1914، کشتیهای توپدار انگلیسی عازم بصره شدند که روز قبل ترکها آن را ترک کرده بودند. تسخیر بصره، دومین شهر عراق، تنها دو هفته بعد از پیاده شدن، دستاورد بزرگی بود. با تحکیم مواضع در بصره، پیشروی سرسختانه انگلیسیها در طول شطالعرب ادامه یافت. در 7 دسامبر 1914، ترکها در مزیرعه شکست سخت دیگری خوردند و به شهر قرنه در کنار دجله عقبنشینی کردند. در 9 دسامبر 1914، والی ترک بصره و 1000 افسر و سرباز ترک خود را در قرنه تسلیم انگلیسیها کردند. با تسخیر قرنه، انگلیسیها اشغال کل آبراه شطالعرب را تکمیل کردند. انگلیسیها با به دست آوردن شطالعرب در کمتر از یک ماه، بار دیگر توجه خود را معطوف خوزستان و منطقه نفتی ایران کردند.
تقسیم دوباره ایران به دست روسیه و انگلیس در مارس 1915
بخشی از موفقیت سریع انگلیسیها در عراق، به سبب ناتوانی ترکها در اعزام قوای کمکی به عراق به خاطر جنگ با روسیه بود. در دسامبر 1914، ترکها در قفقاز دست به حمله زدند. موفقیت ابتدایی این حمله روسها را بر آن داشت تا تبریز را تخلیه کرده و بخشی از نیروهای خود را از آذربایجان خارج کنند. ترکها با بهرهگیری از عقبنشینی روسیه، به سرعت شهرهای خوی، ساوجبلاغ [مهاباد امروز] و ارومیه را اشغال کردند و در آغاز ژانویه 1915 وارد تبریز شدند و ساکنان آن که ترکها را منجیان خود از دست روسهای منفور میدانستند، به گرمی از آنها استقبال کردند. اما مدت اشغال تبریز به دست ترکها کوتاه بود. در اواسط ژانویه 1915، روسها در ساریقمیش در قفقاز شکست سختی به ترکها تحمیل کردند و بار دیگر با هدف بازپسگیری تبریز به آذربایجان ایران یورش بردند. در 1 فوریه 1915، در نبردی بیرون تبریز شکست سختی به ترکها دادند و ترکها به سرعت از تبریز به سوی مراغه و منطقهای در غرب دریاچه ارومیه خارج شدند. روسها بلافاصله بازداشت و اخراج باقی مانده اتباع آلمان، ترکیه و اتریش را شروع کردند و همه تجارتخانههای آلمانی از جمله کارخانه فرشبافی را تصرف کردند. کنسول آلمان همراه با ارتش عثمانی گریخته بود، ولی همسرش که نتوانسته بود برود در کنسولگری آمریکا پناهنده شد و تا مارس 1915 آنجا ماند. وقتی وزیر خارجه ایران به نماینده خود در تبریز دستور داد به اقدامات روسها و نقض بیطرفی ایران اعتراض کند، کارگزار بینوا آن قدر ترسیده بود که نتوانست این اعتراض را به کنسول روسیه ابراز کند و حتی از آگاه ساختن زیردستان خود در این باره خودداری کرد.
انگلیسیها با اشغال جنوب عراق، به آسانی توانستند تهاجم به خوزستان را در اوایل 1915 آغاز کنند. همان طور که پیشتر گفته شد، با تضمین کنترل آبراه شطالعرب آنها توجه خود را معطوف منطقه نفتی ایران در همسایگی کردند. در اوایل ژانویه 1915، وقتی ترکها تبریز را اشغال کردند، انگلیسیها برای اشغال محمره از بصره نیرو اعزام کردند. در اواخر 1915، نیروی دیگری از قرنه به اهواز اعزام شد، همزمان کشتیهای توپدار انگلیسی از طریق رود کارون به سمت اهواز حرکت کردند و در 1 فوریه 1915 آنجا را اشغال کردند. جای شگفتی نیست که انگلیسیها در اوت 1941 همین مسیر را پس از تصرف محمره و اهواز و منطقه نفتی، در یک حمله رعدآسا اشغال کردند. به این شکل در روزی که روسها تبریز را بار دیگر اشغال کردند، انگلیسیها اهواز را اشغال کردند و چند روز قبل از آن نیز محمره را اشغال کرده بودند. تا اوایل فوریه 1915، انگلیسیها 2000 نفر نیرو در اهواز داشتند. در 10 فوریه 1915، انگلیسیها اطلاعاتی به دستشان رسید مبنی بر این که قوای ترک، همراه با تعداد زیادی از افراد عشایر عرب به 24 مایلی شمال غرب اهواز رسیدهاند و قصد حمله به شهر را دارند. بلافاصله قوای کمکی از بصره اعزام شد. چند کشتی توپدار نیز به سوی اهواز حرکت کردند. این نیرو برای حفظ اهواز کافی بود ولی نمیتوانست نگهبان 130 مایل خط نفتی باشد که در اواخر فوریه 1915 عشایر مخالف انگلیسیها در چند نقطه به آن آسیب زده بودند. انگلیسیها به همین بهانه پرداخت درآمدهای نفتی ایران را متوقف کردند و خسارت خواستند. ابعاد حقوقی و تبعات مالی این اقدام به تفصیل در فصل ششم بررسی میشود.