ترويج تز «اسلام منهاي سياست و روحانيت»
توسط روشنفكران وابسته
حمايت از عبدالكريم سروش و همچنين سرمايه گذاري كلان آمريكا براي انتشار كتابهاي وي و تبليغات وسيع و پردامنه راديو و تلويزيونهاي غربي در اطراف نظراتش، خبر از وجود طرح و برنامه هاي دقيق و حساب شده كانونهاي امپرياليستي در اين زمينه مي دهد.  
نظريه پردازان امپرياليستي در جستجوي راهكارهايي براي استحاله ايران اسلامي به اين نتيجه رسيده اند كه براي دستيابي به اهداف خود نيازمند افراد و گروههاي واسط و ميانجي هستند. افراد و گروههايي كه به اعتبار رفتارهاي اجتماعي و سياسي و شعارهايي كه مطرح مي سازند، داراي نام و آوازه باشند. كارشناسان امپرياليستي در ميان نيروهاي بالقوه اي كه در اين حوزه مطرح هستند، بيش از همه به مهندس مهدي بازرگان و جريان متمايل به وي يعني نهضت آزادي و عبدالكريم سروش و هوادارانش در نشريه كيان تكيه و تاكيد داشتند.
مهندس بازرگان و نهضت آزادي به دليل جريان اداره دولت موقت - در آغاز پيروزي انقلاب اسلامي - رفتاري مغاير با آرمانها و شعارهاي مردم در آن برهه تاريخي مرتكب گرديد و موقعيت خود را از دست داد هرچند كه بازرگان مدتها قبل از مرگ، جايگاه خود را از نظر سياسي در اذهان مردم از دست داده بود.  
عليرضا نوري زاده، كارگزار مطبوعاتي وابسته به رژيم شاه و همكار و مفسر «صداي اسراييل» در حمايت از خط رفورميسم مذهبي اينگونه تحليل مي كند:  
«...تكليف خلقي ها كه روشن است، آنها كه سرخ بودند و با وا رفتن حباب كفي كمونيسم يا ستايشگر اقتصاد آزاد و نظم نوين جهاني شدند و يا در خمار ايده آلي كه دود شد و به آسمان رفت، كمونيسم را در صيغه مستقبل ابعث صرف مي كنند و آنهايي كه اسلام را لعاب سوسياليستي زده بودند، مشغول مناكحت هاي ايدئولوژيكي در بغدادند. يزدي [دكتر ابراهيم يزدي] هنوز هم مي تواند به كار آيد كه رشته مهرش با واشنگتن هنوز برقرار است. الباقي سنگواره هاي ماقبل تاريخند. در فرنگ نيز اپوزيسيون اگر اسباب مزاح نباشد، شباهت آن را با انجمن «اختاپوس» هيچكس انكار نمي كند. . . »(1)
امثال عبدالكريم سروش از نظر آنان فاقد بسياري از اين ضعف ها و عيوب بود. سروش و هوادارانش در مجله «كيان» به دليل جوانگرايي و حرف و سخن هايي كه پيرامون جدايي دين از سياست و آرمانهاي امام و در يك كلام، حذف اصل «ولايت فقيه» را مطرح مي ساختند، مناسب‌ترين عامل براي اجراي برنامه استحاله بودند، چراكه حذف اصل ولايت فقيه از قانون، مهم ترين عامل براي تهي كردن انقلاب اسلامي از محتواي اصلي آن بود. برنامه ريزان امپرياليستي، عبدالكريم سروش و يارانش را صاحب اين توانايي مي ديدند كه شكاف در صفوف متحد مردم مسلمان و معتقدان ولايت فقيه ايجاد نمايند.  
رامين احمدي (2)يكي از روشنفكران معاند در مقاله اي با عنوان «در جستجوي ميانجي» كه در ماهنامه «پر» - متعلق به «بنيادپر» در آمريكا- به چاپ رسانده است، به اين نياز توجه ويژه كرده است و عبدالكريم سروش و همفكران او در مجله «كيان» را به عنوان نيروهاي بالقوه اي كه مي توانند بالفعل در خدمت تحقق اين اهداف باشند، مطرح مي سازد و مي نويسد:  
«شايد كسي كه درجستجوي ميانجي به ساختار هيأت حاكمه جمهوري اسلامي ايران و گروه‌بندي‌هاي اجتماعي و سياسي آن طيف مي نگرد، حداقل برروي دو گروه تامل مي كند. گروه اول نهضت آزادي و بازرگان... گروه دوم، سروش و پيروانش در مجله كيان...»(3)  
نويسنده سپس به بررسي نقش ميانجي در برخي حوادث تاريخ معاصر اشاره كرده و از نقش كليدي «ميانجي» در مسايل مختلف جهاني نمونه‌هايي را مورد اشاره قرار مي دهد و از نقش روشنفكران يهودي در مسأله صلح خاورميانه - طرح ننگين سازش- به عنوان ميانجي ياد كرده است، يهودياني كه ظاهراً خواستار صلح و مدافع حقوق فلسطينيان بودند اما آنچنان كه ديديم اين ميانجي گري در نهايت، به افلاس و بي آبرويي ياسر عرفات منجر شد.  
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1- نوري زاده، عليرضا، مصاحبه با تلويزيون ضد انقلاب درآمريكا، هويت، ص127 .
2- رامين احمدي از اهالي شهرستان بردسير از توابع استان كرمان است. وي پس از اخذ ديپلم در سال 1360 به آمريكا رفت. عمده فعاليت هاي وي تهيه مقالات براي نشريات ضدانقلابي چاپ خارج از كشور و همكاري با راديوهاي بيگانه است. پدر وي از قضات دادگستري در دوران طاغوت بود كه پس از انقلاب از نهاد قضايي تصفيه شد. وي داراي املاكي وسيع است. از آخرين اقدامات رامين احمدي تهيه كتابي دردفاع از اميرانتظام، جاسوس شناخته شده در دولت موقت در سال 1380 است. شايان ذكر اينكه «رامين احمدي» با برخي مطبوعات داخلي ارتباط برقراركرده است. به طور مثال مي توان به چاپ مقاله وي در روزنامه صبح امروز مورخ ۲۳/10/۷۸ به مديرمسئولي سعيد حجاريان اشاره كرد.  
3- احمدي، رامين، نشريه پر، شماره 121، بهمن ماه 1374 .