اما و اگرها در خصوص انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی
سرویس ورزشی -
«تعیین سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی هزینهزا و مشکلآفرین است.» این جمله را مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان در نشست خود با روسای فدراسیونهای ورزشی مطرح کرد.
البته وزیر ورزش و جوانان تنها به گفتن همین یک جمله بسنده نکرده و در ادامه صحبتهایش یادآور شد: «در اساسنامه هم چیزی تحت عنوان انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی نداریم و بهتر است با رعایت قانون و پیشبینی زمانبندی اتمام دوره ریاست قبلی ثبتنامها صورت گیرد و بعد از تایید نامزدها و تا زمان برگزاری انتخابات جدید، رئیس فدراسیون همچنان عهدهدار مدیریت امور فدراسیون باشد. تصور من این است همان روزی که رئیس فدراسیون قبلی زمان مدیریتش به پایان میرسد انتخابات جدید برگزار شود.»
این اظهارات وزیر ورزش و جوانان در شرایطی مطرح میشود که انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی از تصمیمات مهم گودرزی وزیر پیشین ورزش و جوانان و نصرالله سجادی معاون ورزش و قهرمانی وزارت ورزش و جوانان بود.
بر اساس طرح وزیر سابق و معاون ورزش قهرمانی که اتفاقا هر دو از تحصیلکردههای ورزش هستند، پس از پایان ریاست فردی در فدراسیونهای ورزشی وی از کار برکنار میشد و تا زمان برگزاری انتخابات فردی دیگر تحت عنوان «سرپرست» به اداره امور فدراسیون مشغول میشود.
قطعا این طرح به مانند بسیاری از طرحهای ورزشی دیگر، مزایا و معایبی در دل خود دارد ولی بررسی روند ورزش در سه سال گذشته نشان از آن دارد که فواید این طرح از ضرر و زیانش بیشتر بوده که در ادامه به برخی از نکات مثبت آن اشاره میشود:
1- تعیین سرپرست پیش از برگزاری انتخابات هر فدراسیون ورزشی، تحول اساسی در ساز و کار برگزاری انتخابات به وجود آورد. تا پیش از انتخاب سرپرست، در اکثریت قریب به اتفاق فدراسیونهای ورزشی، فردی رئیس میشد که پیش از آن نیز سابقه ریاست در فدراسیون را داشت. این فرد به واسطه هماهنگی با روسای هیئتهای استانی بدون آنکه رقیب جدی در انتخابات داشته باشد، به راحتی ردای ریاست را مجددا بر تن میکرد. نگاهی دوباره به نتایج انتخابات فدراسیونهای ورزشی قبل از سال 92 نشان میدهد برخی اوقات فاصله آرای نفر اول و دوم، نزدیک به 40 رای بود! اما حالا دیگر از این اتفاقات کمتر رخ میدهد و به عنوان نمونه در انتخابات رئیس فدراسیون تنیس یا تیراندازی انتخابات به دور دوم و یا حتی دور سوم کشیده شد.
2- انتخاب سرپرست و در نهایت جلوگیری از برگزاری انتخابات جانبدارانه، زمینهساز جدایی برخی از روسای ضعیف فدراسیونها شد. روسایی که قبلا به واسطه چیدمان انتخاباتی، کمتر کسی میتوانست جای آنها را بگیرد.
3- استقبال نامزدها از شرکت در انتخابات ورزشی یکی دیگر از نشانههای باز شدن فضا در ورزش بود، به طور نمونه برای انتخابات یکی از فدراسیونهای ورزشی 27 نامزد ثبتنام کردند. در گذشته وقتی همه اطمینان داشتند که رئیس سابق دوباره کرسی ریاست را به دست میآورد، کمتر کسی رغبت داشت برای یک رقابت نابرابر پا پیش بگذارد.
4- در زمان سرپرستی بود که شاخص شفافیت مالی در فدراسیونهای ورزشی به طور چشمگیری افزایش یافت. به عبارت ساده با حضور سرپرست معتمد وزارت ورزش در فدراسیونهای ورزشی بود که بدهیهای سنگین برخی از فدراسیونها رسانهای شد. اگر قرار بود با همان روش سابق پیش برویم، آیا الان متوجه میشدیم که مثلا در فلان فدراسیون ورزشی رقم بدهیها از 10 میلیارد تومان هم تجاوز کرده است؟!
5- در انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی برخی از مدیران میانی وزارت ورزش و مدیران کل استانها که پیش از این به واسطه بسته بودن دایره مدیریت در فدراسیونهای ورزشی، کمتر به بازی گرفته میشدند، به بدنه ورزش قهرمانی تزریق شدند که این خود اهمیت بسیاری در تربیت نیروی انسانی برای وزارت ورزش و جوانان دارد.
6- در پایان باید به این نکته نیز اشاره داشت که طرح انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی یک تبصره مهم داشت و آن این بود که سرپرست نمیتوانست در انتخابات همان فدراسیونی که در آن حضور داشته، ثبتنام کند، مگر اینکه زمان ثبتنام از سمت خود کنارهگیری کند. هدف از این کار رعایت عدالت و حفظ نگاه بیطرفی وزارت ورزش بود، اتفاقی که در فدراسیون شطرنج با سرپرستی امیر حسینی و جودو با سرپرستی خدابخش رخ داد.
در کنار تمام این مزایا، طرح انتخاب سرپرست برای فدراسیونهای ورزشی معایبی نیز در دل خود داشت، از جمله اینکه هیچ زمانی قدرت سرپرست به اندازه رئیس نمیشد که دلیلش موقتی بودن سرپرست بود. از سوی دیگر در برخی فدراسیونها با طولانی شدن زمان سرپرستی، بسیاری از طرحهای بلندمدت عقیم میماند.
از سوی دیگر، وزیر ورزش نیز مدعی است که انتخاب سرپرست برای برخی از فدراسیونهای ورزشی هزینهزا یا حتی مشکلآفرین بوده که اگر این ادعا نیز درست باشد، باید آن را از معایب طرح دانست.
با تمام این تفاصیل اگر طرح مذکور را در دو کفه ترازو قرار دهیم، کفه ترازوی مزایای آن سنگینتر است. با این حال حتی اگر وزیر ورزش هم نظری برخلاف این را دارد، بهتر است «طرح انتخاب سرپرست» را با نظر کارشناسان مورد کارشناسی مجدد قرار داد و سپس در خصوص ادامه یا قطع این روند تصمیمگیری شود.