به یاد فرمانده «شهید حسن شفیعزاده»
پرورش یافته حسینی(حدیث دشت عشق)
شهید حسن شفیعزاده در مرداد سال ۱۳۳۶ در یك خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردیده و تحت تربیت پدر و مادری مومن، متدین و مقلد امام پرورش یافت، از همان كودكی در مجالس دینی از جمله برنامههای سوگواری امام حسین(ع) حضور داشت و عشق خدمتگذاری به آستان شهیدپرور حضرت اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید. سادگی، بیآلایشی و گذشت او در سنین كودكی زبانزد همه بود. حق را میگفت ولو به ضررش تمام میشد. در محله شاخص و محور همسالان خود بود. بعدها با فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر شكستن حصر آبادان، نقش تاریخی خود را در شكستن محاصره آبادان و دفع متجاوزان و اشغالگران بعثی ایفا نمود. شفیعزاده پس از عملیات طریقالقدس به عنوان رئیس ستاد تیپ كربلا - كه تازه تشكیل شده بود - انجام وظیفه كرد و در شكلگیری، انسجام و سازماندهی آن نقش اساسی داشت. در عملیات پیروزمندانه فتحالمبین معاون تیپ المهدی(عج) بود كه خاطره رشادتها و جانفشانیهای او در اذهان مسئولین جنگ و همرزمانش هرگز از یاد نمیرود. اوج هنرنمایی و شكوفایی خلاقیت ایشان در عملیات والفجر ۸ تجلی یافت. شهید شفیعزاده ضمن شركت در كلیه صحنههای عملیاتی، مسئولیت فرماندهی توپخانه و طرحریزی و هدایت آتش پشتیبانی را در قرارگاههای مختلف به عهده داشت و آخرین مسئولیت ایشان فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتمالانبیا بود. شهید شفیعزاده در تاریخ ۸/۲/۶۶ در منطقه عملیاتی كربلای ۱۰ در شمالغرب (منطقه عمومی ماووت) در حالی كه عازم خط مقدم جبهه بود، خودروی وی مورد اصابت تركش گلوله توپ دشمن قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود نایل شد و با بدنی قطعه قطعه و غرق به خون به دیدار معشوق شتافت. بخشی از وصیتنامه «شهید حسن شفیعزاده» :خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمدهام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جهان من تو باشی، نه کس دگر. دلم میخواهد که در آخرین لحظههای زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر. سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که با حضور همیشگی خود در همه صحنههای حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است.