کارهای معطل مانده ورزش (ضربه آزاد)
انتشار لیستی درباره وضعیت مالی باشگاه پرسپولیس و فهرستی که رقم قرارداد بازیکنان و کادر فنی و... این تیم و میزان دریافتی و... آنها را نشان میداد، با واکنشهایی در محافل ورزشی و غیرورزشی روبهرو شده و این روزها هرکسی از ظن خود در این باره سخن میگوید و اظهار نظر میکند. اینکه این لیست به قول امیر خادم، چقدر سندیت دارد و... موضوع بحث ما نیست، اما به گمان ما کارکرد عمده انتشار این لیست این بود که اولا به همگان نشان دهد در این فوتبال بیکیفیت و از نظر فنی و اخلاقی نزول کرده، چه پولهایی هزینه میشود و صحبت از چه مبالغی برای یک فصل بازی کردن- و گاهی هم البته بازی درآوردن!- مطرح است و ثانیا معلوم میدارد که بعضی افراد که همیشه در فوتبال ما نقش طلبکار را بازی میکنند و از زمین و آسمان گلایه دارند، به ویژه برای توجیه اشتباهات و ضعفهای خود، حداقل گاهی اوقات سخت بدهکارند و در عین مقصر بودن، نقش طلبکار را بازی میکنند!
و... بالاخره کارکرد مهمتر و پنهان این لیست به واقع هشداری است به همه، به ویژه مسئولین ورزش که به جای پرداختن به مسائل حاشیهای، موضوعات فرعی، به سراغ مسائل اصلی و سالها روی زمین و معطل مانده ورزش بروند و به جای سرگرم شدن به «معلول»ها و عناصر روبنایی، شجاعانه و «جهادی» به قلب مسائل و علتها بزنند. ماجرای اخیر خود معلول است و علت اصلی آن یکی از کارهای سالها معطل مانده در ورزش ماست. سالهاست دلسوزان از مسئولین و متولیان ورزش میخواهند که تکلیف مدیریت و اداره دو باشگاه پرطرفدار و به طور طبیعی حاشیهدار ورزش کشورمان را مشخص کنید. اگر سازمان متولی ورزش خودش میخواهد این تیمها را مدیریت کند، درست و شفاف و با قاطعیت مدیریت کند، اگر نمیتواند آنها را در اختیار افراد با صلاحیتی که میتوانند بگذارد و...
خلاصه این وضعیت برزخی و بلاتکلیف هرگز در شأن ورزش ما و این دو تیم پرسابقه و طرفداران میلیونی آنها در سراسر کشور نیست و پیامدهای منفی آن بسیار است و... اما البته طبق معمول آنچه این وسط کمتر دیده شد، گوش شنوا، از سوی مسئولینی بود که سخت در وادی نتیجهگرایی و کمیت محوری گرفتار آمده و... که شرح آن حدیث مفصلی است- ختم کلام اینکه ماجراهای اخیر به ما و مسئولانی که چند ماهی است سکان هدایت ورزش را برعهده گرفتهاند نهیب زد که تا وضع از این بدتر نشده و تا کاملا دیر نشده، برای انجام کارهای معطل مانده ورزش- از جمله کار اشاره شده- آستین همت بالا بزنیم و برای انجام آنها، مدبرانه و جهادی عمل کنیم و...
و... بالاخره کارکرد مهمتر و پنهان این لیست به واقع هشداری است به همه، به ویژه مسئولین ورزش که به جای پرداختن به مسائل حاشیهای، موضوعات فرعی، به سراغ مسائل اصلی و سالها روی زمین و معطل مانده ورزش بروند و به جای سرگرم شدن به «معلول»ها و عناصر روبنایی، شجاعانه و «جهادی» به قلب مسائل و علتها بزنند. ماجرای اخیر خود معلول است و علت اصلی آن یکی از کارهای سالها معطل مانده در ورزش ماست. سالهاست دلسوزان از مسئولین و متولیان ورزش میخواهند که تکلیف مدیریت و اداره دو باشگاه پرطرفدار و به طور طبیعی حاشیهدار ورزش کشورمان را مشخص کنید. اگر سازمان متولی ورزش خودش میخواهد این تیمها را مدیریت کند، درست و شفاف و با قاطعیت مدیریت کند، اگر نمیتواند آنها را در اختیار افراد با صلاحیتی که میتوانند بگذارد و...
خلاصه این وضعیت برزخی و بلاتکلیف هرگز در شأن ورزش ما و این دو تیم پرسابقه و طرفداران میلیونی آنها در سراسر کشور نیست و پیامدهای منفی آن بسیار است و... اما البته طبق معمول آنچه این وسط کمتر دیده شد، گوش شنوا، از سوی مسئولینی بود که سخت در وادی نتیجهگرایی و کمیت محوری گرفتار آمده و... که شرح آن حدیث مفصلی است- ختم کلام اینکه ماجراهای اخیر به ما و مسئولانی که چند ماهی است سکان هدایت ورزش را برعهده گرفتهاند نهیب زد که تا وضع از این بدتر نشده و تا کاملا دیر نشده، برای انجام کارهای معطل مانده ورزش- از جمله کار اشاره شده- آستین همت بالا بزنیم و برای انجام آنها، مدبرانه و جهادی عمل کنیم و...