kayhan.ir

کد خبر: ۹۳۹
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۴

گفتيم، آنها باور نکردند!!! سيده آزاده امامي (نگاه)

هنوز يک ماه از توافق ژنو نگذشته، شاهد نقض مکرر آن از سوي برخي طرف‌هاي توافق بوده‌ايم! يک ماه که هيچ، يک ساعت هم از توافق نگذشته بود که مقامات آمريکايي تفسيري از آن ارائه کردند که جز تکرار مواضع زياده‌خواهانه پيشين آن‌ها نبود، هر روز و روزي چند مرتبه بر اين نکته تأکيد مي‌کنند که در اين توافق هيچ حقي براي غني‌سازي ايران به رسميت شناخته نشده، هر روز تأکيد مي‌کنند که غايت نهايي آن‌ها از اين مذاکرات توقف کامل برنامه هسته‌اي ايران است، هر روز از پابرجا بودن ساختار اصلي تحريم‌ها سخن مي‌گويند، هر روز روي ميز بودن گزينه نظامي را گوشزد مي‌کنند، هر روز تعهد بي‌چون و چراي‌شان به رژيم صهيونيستي را يادآور مي‌شوند، هر روز... .

هنوز يک ماه از توافق ژنو نگذشته، شاهد نقض مکرر آن از سوي برخي طرف‌هاي توافق بوده‌ايم!  يک ماه که هيچ، يک ساعت هم از توافق نگذشته بود که مقامات آمريکايي تفسيري از آن ارائه کردند که جز تکرار مواضع زياده‌خواهانه پيشين آن‌ها نبود، هر روز و روزي چند مرتبه بر اين نکته تأکيد مي‌کنند که در اين توافق هيچ حقي براي غني‌سازي ايران به رسميت شناخته نشده، هر روز تأکيد مي‌کنند که غايت نهايي آن‌ها از اين مذاکرات توقف کامل برنامه هسته‌اي ايران است، هر روز از پابرجا بودن ساختار اصلي تحريم‌ها سخن مي‌گويند، هر روز روي ميز بودن گزينه نظامي را گوشزد مي‌کنند، هر روز تعهد بي‌چون و چراي‌شان به رژيم صهيونيستي را يادآور مي‌شوند، هر روز... .
اتحاديه اروپا تحريم‌هاي جديد وضع مي‌کند و اقدام خود را اين گونه توجيه مي‌نمايد که اين تحريم‌ها پيش از اين تصويب شده و در اين زمان تنها اجرايي مي‌شود!
تازه‌ترين خبر هم که وضع تحريم‌هاي جديد آمريکا، آن هم نه از سوي «باز»ها و جمهوري‌خواهان کنگره، که از جانب «کبوترها» و دموکرات‌هاي کابينه مي‌باشد!
 متأسفانه نگاه برخي مسئولان محترم ما به «خوش‌بيني مفرط» به دشمنان ديرينه و قسم خورده انقلاب «آلوده» شده و علي‌رغم اين ادعا که به ويژه به آمريکايي‌ها بي‌اعتماد هستند، آثار چنين بي‌اعتمادي‌اي در گفتار و رفتار برخي از ايشان ديده نمي‌شود!  اين که آقايان مدعي‌اند مواضع و رفتارهاي دولتمردان آمريکايي  ناشي از «سردرگمي»!!! آن‌ها است، حقيقتا جاي تأمل دارد!!! چه اتفاق ديگري بايد بيفتد تا آقايان به اين حقيقت اعتراف کنند که طرف‌هاي مذاکره به واقع قابل اعتماد نيستند، و اين وقايع عهدشکني آشکار و نقض واضح پيمان از سوي آن‌هاست و بنابراين ادامه اين روند و پايبندي نظام اسلامي به اين توافق نقض شده به وضوح فاقد توجيه است؟
در شرايطي که دولت جديد در همان بدو روي کار آمدن از سر حسن‌نيت و خوش‌بيني تمام فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي کشور را به صورت داوطلبانه به حالت تعليق درآورد تا در مذاکرات پيش رو به عنوان سندي اعتمادساز از آن بهره جويد، آيا وضع تحريم‌هاي جديد اتحاديه اروپا و آمريکا حتي با اين استدلال که پيش از اين تصويب شده‌اند نمي‌تواند قابل تجديدنظر باشد؟ آيا ناديده گرفتن رفتارهاي طرف مقابل، آن‌ها را در زياده‌خواهي و اقدامات منافقانه و مستکبرانه‌شان گستاخ‌تر و مصمم‌تر نخواهد کرد؟  آيا تحقق عيني سخنان پيامبرگونه پير سفر کرده جماران را به چشم نمي‌بينند که فرمود اگر شما يک قدم از آرمان‌هايتان به عقب برداريد، آن‌ها ده قدم به پيش مي‌آيند؟  آيا هنوز در ماهيت «چدني»  دست مستور در «دستکش مخملين» ترديد دارند؟  آيا تظاهر به عدم درک معناي حقيقي اين رفتارها، توهيني آشکار به غرور و شعور ملت ايران نيست؟
آيا...؟
ما قويا بر اين اعتقاديم که ساده‌لوحانه است باور به اين که هجمه‌ها و فشارها عليه نظام اسلامي تنها و تنها معطوف به موضوع هسته‌اي است، که اگر چنين موضوعي در ميان نباشد بنا به قاعده منطقي «سالبه به انتفاي موضوع» تحريم‌ها و فشارها نيز محلي از اعراب نداشته و خود به خود مرتفع خواهد شد! چه اين که اساسا تقابل نظام جمهوري اسلامي و دنياي استکبار منبعث از تعارض بنيادين آرمان‌هاي انقلاب و اهداف دشمنان انقلاب است، بنابراين مادامي که پافشاري ما بر آرمان‌هاي خويش و طرف مقابل بر غايات خود ادامه داشته باشد، اين تقابل هم‌چنان به قوت خود باقي خواهد بود،  فقط در هر دوره‌اي بهانه خاصي دستمايه اين رويارويي واقع مي‌گردد، با وجود اين هم‌چنان که مقام معظم رهبري نيز تأکيد فرمودند حتي اگر موضوع هسته‌اي هم در ميان نباشد بي‌شک اين داستان تحريم و فشار را در عرصه‌هاي ديگري شاهد خواهيم بود؛  ساخت ماهواره‌، ارسال موجود زنده به فضا، پيشرفت‌هاي روزافزون صنعت هوا فضا، دستيابي به فناوري نانو، سلول‌هاي بنيادين و ساير فناوري‌هاي نوين به سبب ماهيت راهبردي‌شان اين پتانسيل را دارند که دستاويز بهانه‌جويي‌هاي دشمنان واقع شوند و تمام ماجراهاي مربوط به پرونده هسته‌اي عينا در مورد آن‌ها هم تکرار شود. چه اين که ارتقاي کشور در همه اين حوزه‌ها سبب تحکيم هرچه بيشتر نظام و در نتيجه ارائه الگوي موفق‌تري از يک نظام ديني به دنيا و به ويژه ملت‌هاي به پاخاسته در جريان بيداري اسلامي خواهد شد، و اين همان چيزي است که دنياي استکبار به هيچ‌وجه آن را برنمي‌تابد.
افزون بر آن حتي اگر هيچ يک از اين موارد علمي هم مطرح نباشد باز هم موضوعات ديگري هست که مستمسک اين ماجرا واقع شود؛ مبحث هميشه جنجالي حقوق‌بشر و اختلاف فاحش قرائت ما و طرف‌هاي مقابل ما از اين مقوله، حمايت قاطع نظام اسلامي از جريان مقاومت در لبنان و فلسطين و اخيراً در سوريه و...، دشمني ديرين و مبنايي ما با رژيم غاصب نامشروع صهيونيستي و... که همه برآمده از آرمان‌هاي متعالي اين انقلاب است. تا آن زمان که نظام اسلامي بر ماهيت استقلال‌طلبانه و استکبارستيزانه خويش اصرار داشته باشد و نظم نامبارک موجود در عرصه بين‌الملل را به چالش بگيرد، ماجرا بر همان قرار خواهد بود! و بر اين اساس است که معتقديم نقشه راه مواجهه ما با دنياي استکبار تنها و تنها در يک دوراهي خلاصه مي‌شود که گريزي از آن نيست، و راه سومي هم در ميان نيست؛ راهي که با ايستادگي قاطعانه‌ بر آرمان‌ها و مواضع به حق و اصيل انقلاب همراه است و فرجام آن دست يازيدن به قلل افتخار و عزت در همه عرصه‌ها خواهد بود، که البته لازمه اين امر نيز مثل هر موفقيت و دستاورد ديگري متحمل شدن سختي‌ها و مرارت‌هاي اين مسير است، و راه ديگري که اگر چه ممکن است مشقت‌هاي راه نخست را در بر نداشته باشد، و در عوض منتهي به آسايشي نسبي و مقطعي نيز گردد شبيه آن چه که برخي دولت‌هاي مرتجع عربي از آن برخوردارند ولي لازمه آن عقب نشستن سنگر به سنگر از اصول و آرمان‌هاي متعالي نظام است و چشم فرو بستن بر حاصل مجاهدت‌هاي جوانان متعهد و دانشمند اين سرزمين.
اما جرياني در کشور بر اين باور است که راه سومي هم در ميان هست، که ضمن آن مي‌توان علاوه بر حفظ تمام حقوق و خط قرمز‌هاي نظام، فشار حاصل از تحريم‌هاي ظالمانه را نيز فروکاست، و شيوه نويني در تعامل با دنيا از سر گرفت؛ اتفاقاً در برهه‌هايي که ادبيات برخي مسئولين نسبت به مستکبران به تعبير رهبري معظم انقلاب «به تملق آلوده شد»، گشايش قابل توجهي در اين عرصه پديد نيامد و حتي بدتر از آن در همان دوره انفعال نخستين بار ايران «محور شرارت» و اسلام «دين خشونت» و مسلمانان «تروريست» ناميده شدند! آن هم از سوي کساني که باز به تعبير رهبر فرزانه انقلاب خود «مجسمه شرارت» بودند و تروريست و خشونت اساساً با نام ايشان عجين شده و معنا مي‌گيرد! اين بود که دولت جديد هم با چنين رويکردي به محض رسيدن به قدرت، به نحوي شتاب‌زده و بدون در نظر گرفتن همه جوانب امر در صدد فيصله دادن موضوع استراتژيک هسته‌اي برآمد و خيلي زود به سراغ آخرين گزينه موجود رفت و در اين رهگذر توافق ژنو را به زعم خود به مثابه «توافق قرن»! و «دستاوردي شگرف»! فراچنگ آورد. حال آن‌که اين رويکرد زودتر از آن‌چه تصور مي‌شد امتحان خود را پس داد و طرف مقابل را به اين طمع انداخت که از اين پس نيز با تشديد تحريم‌ها خواهد توانست امتيازات بيشتري از جمهوري اسلامي بگيرد و نظام را گام به گام از مواضع انقلابي‌اش به عقب براند؛ در واقع صرف‌نظر از همه اما و اگرهاي جدي و قابل توجهي که در خصوص توازن امتيازات و تعهدات داده شده و وعده و وعيدهاي دريافت شده اين توافق وجود دارد، گره زدن اوضاع داخلي به روابط خارجي، و خوش‌بيني بيش از حد به طرف‌هاي مذاکره و ابراز شعف و خرسندي عميق از توافق حاصل شده، خطايي استراتژيک بود که تبعات بسياري را در اين عرصه به دنبال داشت؛ دقت در مواضع و رفتارهاي طرف مقابل نشان از آن دارد که تغيير لحن مقامات دولت جديد و ابراز رضايت ايشان از مفاد توافق سبب شکل‌گيري اين خيال خام در برخي مسئولين افراطي آمريکا شده است که اين توافق «سقف» خواسته‌هاي ملت ايران است و علاوه بر آن آنها مي‌توانند با سوءاستفاده از وضع موجود و با بهانه‌جويي‌هاي بي‌اساس نظام اسلامي را همچنان در موضع بدهکار و پاسخگو نگه داشته و مطالبات زياده‌خواهانه و غيرقانوني خويش را مطرح و پيگيري نمايند.
آزموده را آزمودن خطائي فاحش بود، با اين حساب ضروري است مسئولين محترم ضمن بازنگري جدي در اين نحوه تعامل با قدرت‌هاي استکباري، با موضع‌گيري قاطع و صريح خويش راه را بر اين گونه تصورات خام طرف مقابل ببندند و آنان را از اين توهم ماليخوليايي که خواهند توانست از اين شرايط طرفي بربندند، بيرون بياورند. در اين راه توجهي دوباره به فرمايشات رهبري معظم انقلاب که در ديدار اخير با دانشجويان و دانش‌آموزان بر عدم خوش‌بيني به آمريکايي‌ها تاکيد کردند و براي چندمين بار دلايل اصلي اختلاف نظام اسلامي با نظام سلطه را بازگو کردند، راهگشا و تعيين‌کننده خواهد بود.
از اين روست که معتقديم دراين برهه زماني موضوع هسته‌اي خط مقدم جبهه درگيري نظام اسلامي و نظام سلطه را رقم مي‌زند و تنها گذر از اين «پيچ تاريخي» است که ما را در مسير تعالي و تکامل به پيش خواهد برد. دليل آن هم ارتباط وثيقي است که اين موضوع با اکثر ساحت‌هايي دارد که متعلق پيشرفت و پويايي هستند؛ گذشته از آن که اين امر بي‌شک از بارزترين نمادهاي عزت و استقلال نظام اسلامي است و گواه خودباوري جوانان و دانشمندان متعهد اين سرزمين مي‌باشد، به بار نشستن اين دانش استراتژيک به خودي خود سبب تحولات عميق و رو به جلو در حوزه‌هاي پزشکي، کشاورزي، انرژي هم به صورت بهره‌گيري از انرژي‌هاي پاک، و هم صرفه‌جويي کلان در منابع فسيلي به عنوان سوخت و در عوض استفاده از اين منابع به صورت فرآيند شده و با ارزش افزوده بالا با کارکردهاي ديگر محيط زيست و... خواهد شد. ضمن آن که مقاومت در اين عرصه مانع بهانه‌جويي‌ها و زياده‌خواهي‌هاي دشمنان قسم خورده نظام در حوزه‌هاي ديگر نيز خواهد شد.
البته قطع مذاکرات هيئت کارشناسي ايراني با کارشناسان 5+1 در واکنش به تحريم‌هاي جديد اقدامي سنجيده و قابل تحسين است، ليکن توقع اين است که چنين رويکردي بيش از اين و با دقتي مضاعف در دستور کار مسئولين محترم قرار گيرد، و اين تنها گزينه‌اي است که احقاق حقوق مسلم ملت را به دنبال خواهد داشت، ضمن آن که به منظور رفع نگراني‌هاي منطقي افکار عمومي همکاري‌ها با آژانس مي‌تواند همچنان ادامه بيابد.هنوز يک ماه از توافق ژنو نگذشته، شاهد نقض مکرر آن از سوي برخي طرف‌هاي توافق بوده‌ايم!  يک ماه که هيچ، يک ساعت هم از توافق نگذشته بود که مقامات آمريکايي تفسيري از آن ارائه کردند که جز تکرار مواضع زياده‌خواهانه پيشين آن‌ها نبود، هر روز و روزي چند مرتبه بر اين نکته تأکيد مي‌کنند که در اين توافق هيچ حقي براي غني‌سازي ايران به رسميت شناخته نشده، هر روز تأکيد مي‌کنند که غايت نهايي آن‌ها از اين مذاکرات توقف کامل برنامه هسته‌اي ايران است، هر روز از پابرجا بودن ساختار اصلي تحريم‌ها سخن مي‌گويند، هر روز روي ميز بودن گزينه نظامي را گوشزد مي‌کنند، هر روز تعهد بي‌چون و چراي‌شان به رژيم صهيونيستي را يادآور مي‌شوند، هر روز... .
اتحاديه اروپا تحريم‌هاي جديد وضع مي‌کند و اقدام خود را اين گونه توجيه مي‌نمايد که اين تحريم‌ها پيش از اين تصويب شده و در اين زمان تنها اجرايي مي‌شود!
تازه‌ترين خبر هم که وضع تحريم‌هاي جديد آمريکا، آن هم نه از سوي «باز»ها و جمهوري‌خواهان کنگره، که از جانب «کبوترها» و دموکرات‌هاي کابينه مي‌باشد!
 متأسفانه نگاه برخي مسئولان محترم ما به «خوش‌بيني مفرط» به دشمنان ديرينه و قسم خورده انقلاب «آلوده» شده و علي‌رغم اين ادعا که به ويژه به آمريکايي‌ها بي‌اعتماد هستند، آثار چنين بي‌اعتمادي‌اي در گفتار و رفتار برخي از ايشان ديده نمي‌شود!  اين که آقايان مدعي‌اند مواضع و رفتارهاي دولتمردان آمريکايي  ناشي از «سردرگمي»!!! آن‌ها است، حقيقتا جاي تأمل دارد!!! چه اتفاق ديگري بايد بيفتد تا آقايان به اين حقيقت اعتراف کنند که طرف‌هاي مذاکره به واقع قابل اعتماد نيستند، و اين وقايع عهدشکني آشکار و نقض واضح پيمان از سوي آن‌هاست و بنابراين ادامه اين روند و پايبندي نظام اسلامي به اين توافق نقض شده به وضوح فاقد توجيه است؟
در شرايطي که دولت جديد در همان بدو روي کار آمدن از سر حسن‌نيت و خوش‌بيني تمام فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي کشور را به صورت داوطلبانه به حالت تعليق درآورد تا در مذاکرات پيش رو به عنوان سندي اعتمادساز از آن بهره جويد، آيا وضع تحريم‌هاي جديد اتحاديه اروپا و آمريکا حتي با اين استدلال که پيش از اين تصويب شده‌اند نمي‌تواند قابل تجديدنظر باشد؟ آيا ناديده گرفتن رفتارهاي طرف مقابل، آن‌ها را در زياده‌خواهي و اقدامات منافقانه و مستکبرانه‌شان گستاخ‌تر و مصمم‌تر نخواهد کرد؟  آيا تحقق عيني سخنان پيامبرگونه پير سفر کرده جماران را به چشم نمي‌بينند که فرمود اگر شما يک قدم از آرمان‌هايتان به عقب برداريد، آن‌ها ده قدم به پيش مي‌آيند؟  آيا هنوز در ماهيت «چدني»  دست مستور در «دستکش مخملين» ترديد دارند؟  آيا تظاهر به عدم درک معناي حقيقي اين رفتارها، توهيني آشکار به غرور و شعور ملت ايران نيست؟
آيا...؟
ما قويا بر اين اعتقاديم که ساده‌لوحانه است باور به اين که هجمه‌ها و فشارها عليه نظام اسلامي تنها و تنها معطوف به موضوع هسته‌اي است، که اگر چنين موضوعي در ميان نباشد بنا به قاعده منطقي «سالبه به انتفاي موضوع» تحريم‌ها و فشارها نيز محلي از اعراب نداشته و خود به خود مرتفع خواهد شد! چه اين که اساسا تقابل نظام جمهوري اسلامي و دنياي استکبار منبعث از تعارض بنيادين آرمان‌هاي انقلاب و اهداف دشمنان انقلاب است، بنابراين مادامي که پافشاري ما بر آرمان‌هاي خويش و طرف مقابل بر غايات خود ادامه داشته باشد، اين تقابل هم‌چنان به قوت خود باقي خواهد بود،  فقط در هر دوره‌اي بهانه خاصي دستمايه اين رويارويي واقع مي‌گردد، با وجود اين هم‌چنان که مقام معظم رهبري نيز تأکيد فرمودند حتي اگر موضوع هسته‌اي هم در ميان نباشد بي‌شک اين داستان تحريم و فشار را در عرصه‌هاي ديگري شاهد خواهيم بود؛  ساخت ماهواره‌، ارسال موجود زنده به فضا، پيشرفت‌هاي روزافزون صنعت هوا فضا، دستيابي به فناوري نانو، سلول‌هاي بنيادين و ساير فناوري‌هاي نوين به سبب ماهيت راهبردي‌شان اين پتانسيل را دارند که دستاويز بهانه‌جويي‌هاي دشمنان واقع شوند و تمام ماجراهاي مربوط به پرونده هسته‌اي عينا در مورد آن‌ها هم تکرار شود. چه اين که ارتقاي کشور در همه اين حوزه‌ها سبب تحکيم هرچه بيشتر نظام و در نتيجه ارائه الگوي موفق‌تري از يک نظام ديني به دنيا و به ويژه ملت‌هاي به پاخاسته در جريان بيداري اسلامي خواهد شد، و اين همان چيزي است که دنياي استکبار به هيچ‌وجه آن را برنمي‌تابد.
افزون بر آن حتي اگر هيچ يک از اين موارد علمي هم مطرح نباشد باز هم موضوعات ديگري هست که مستمسک اين ماجرا واقع شود؛ مبحث هميشه جنجالي حقوق‌بشر و اختلاف فاحش قرائت ما و طرف‌هاي مقابل ما از اين مقوله، حمايت قاطع نظام اسلامي از جريان مقاومت در لبنان و فلسطين و اخيراً در سوريه و...، دشمني ديرين و مبنايي ما با رژيم غاصب نامشروع صهيونيستي و... که همه برآمده از آرمان‌هاي متعالي اين انقلاب است. تا آن زمان که نظام اسلامي بر ماهيت استقلال‌طلبانه و استکبارستيزانه خويش اصرار داشته باشد و نظم نامبارک موجود در عرصه بين‌الملل را به چالش بگيرد، ماجرا بر همان قرار خواهد بود! و بر اين اساس است که معتقديم نقشه راه مواجهه ما با دنياي استکبار تنها و تنها در يک دوراهي خلاصه مي‌شود که گريزي از آن نيست، و راه سومي هم در ميان نيست؛ راهي که با ايستادگي قاطعانه‌ بر آرمان‌ها و مواضع به حق و اصيل انقلاب همراه است و فرجام آن دست يازيدن به قلل افتخار و عزت در همه عرصه‌ها خواهد بود، که البته لازمه اين امر نيز مثل هر موفقيت و دستاورد ديگري متحمل شدن سختي‌ها و مرارت‌هاي اين مسير است، و راه ديگري که اگر چه ممکن است مشقت‌هاي راه نخست را در بر نداشته باشد، و در عوض منتهي به آسايشي نسبي و مقطعي نيز گردد شبيه آن چه که برخي دولت‌هاي مرتجع عربي از آن برخوردارند ولي لازمه آن عقب نشستن سنگر به سنگر از اصول و آرمان‌هاي متعالي نظام است و چشم فرو بستن بر حاصل مجاهدت‌هاي جوانان متعهد و دانشمند اين سرزمين.
اما جرياني در کشور بر اين باور است که راه سومي هم در ميان هست، که ضمن آن مي‌توان علاوه بر حفظ تمام حقوق و خط قرمز‌هاي نظام، فشار حاصل از تحريم‌هاي ظالمانه را نيز فروکاست، و شيوه نويني در تعامل با دنيا از سر گرفت؛ اتفاقاً در برهه‌هايي که ادبيات برخي مسئولين نسبت به مستکبران به تعبير رهبري معظم انقلاب «به تملق آلوده شد»، گشايش قابل توجهي در اين عرصه پديد نيامد و حتي بدتر از آن در همان دوره انفعال نخستين بار ايران «محور شرارت» و اسلام «دين خشونت» و مسلمانان «تروريست» ناميده شدند! آن هم از سوي کساني که باز به تعبير رهبر فرزانه انقلاب خود «مجسمه شرارت» بودند و تروريست و خشونت اساساً با نام ايشان عجين شده و معنا مي‌گيرد! اين بود که دولت جديد هم با چنين رويکردي به محض رسيدن به قدرت، به نحوي شتاب‌زده و بدون در نظر گرفتن همه جوانب امر در صدد فيصله دادن موضوع استراتژيک هسته‌اي برآمد و خيلي زود به سراغ آخرين گزينه موجود رفت و در اين رهگذر توافق ژنو را به زعم خود به مثابه «توافق قرن»! و «دستاوردي شگرف»! فراچنگ آورد. حال آن‌که اين رويکرد زودتر از آن‌چه تصور مي‌شد امتحان خود را پس داد و طرف مقابل را به اين طمع انداخت که از اين پس نيز با تشديد تحريم‌ها خواهد توانست امتيازات بيشتري از جمهوري اسلامي بگيرد و نظام را گام به گام از مواضع انقلابي‌اش به عقب براند؛ در واقع صرف‌نظر از همه اما و اگرهاي جدي و قابل توجهي که در خصوص توازن امتيازات و تعهدات داده شده و وعده و وعيدهاي دريافت شده اين توافق وجود دارد، گره زدن اوضاع داخلي به روابط خارجي، و خوش‌بيني بيش از حد به طرف‌هاي مذاکره و ابراز شعف و خرسندي عميق از توافق حاصل شده، خطايي استراتژيک بود که تبعات بسياري را در اين عرصه به دنبال داشت؛ دقت در مواضع و رفتارهاي طرف مقابل نشان از آن دارد که تغيير لحن مقامات دولت جديد و ابراز رضايت ايشان از مفاد توافق سبب شکل‌گيري اين خيال خام در برخي مسئولين افراطي آمريکا شده است که اين توافق «سقف» خواسته‌هاي ملت ايران است و علاوه بر آن آنها مي‌توانند با سوءاستفاده از وضع موجود و با بهانه‌جويي‌هاي بي‌اساس نظام اسلامي را همچنان در موضع بدهکار و پاسخگو نگه داشته و مطالبات زياده‌خواهانه و غيرقانوني خويش را مطرح و پيگيري نمايند.
آزموده را آزمودن خطائي فاحش بود، با اين حساب ضروري است مسئولين محترم ضمن بازنگري جدي در اين نحوه تعامل با قدرت‌هاي استکباري، با موضع‌گيري قاطع و صريح خويش راه را بر اين گونه تصورات خام طرف مقابل ببندند و آنان را از اين توهم ماليخوليايي که خواهند توانست از اين شرايط طرفي بربندند، بيرون بياورند. در اين راه توجهي دوباره به فرمايشات رهبري معظم انقلاب که در ديدار اخير با دانشجويان و دانش‌آموزان بر عدم خوش‌بيني به آمريکايي‌ها تاکيد کردند و براي چندمين بار دلايل اصلي اختلاف نظام اسلامي با نظام سلطه را بازگو کردند، راهگشا و تعيين‌کننده خواهد بود.
از اين روست که معتقديم دراين برهه زماني موضوع هسته‌اي خط مقدم جبهه درگيري نظام اسلامي و نظام سلطه را رقم مي‌زند و تنها گذر از اين «پيچ تاريخي» است که ما را در مسير تعالي و تکامل به پيش خواهد برد. دليل آن هم ارتباط وثيقي است که اين موضوع با اکثر ساحت‌هايي دارد که متعلق پيشرفت و پويايي هستند؛ گذشته از آن که اين امر بي‌شک از بارزترين نمادهاي عزت و استقلال نظام اسلامي است و گواه خودباوري جوانان و دانشمندان متعهد اين سرزمين مي‌باشد، به بار نشستن اين دانش استراتژيک به خودي خود سبب تحولات عميق و رو به جلو در حوزه‌هاي پزشکي، کشاورزي، انرژي هم به صورت بهره‌گيري از انرژي‌هاي پاک، و هم صرفه‌جويي کلان در منابع فسيلي به عنوان سوخت و در عوض استفاده از اين منابع به صورت فرآيند شده و با ارزش افزوده بالا با کارکردهاي ديگر محيط زيست و... خواهد شد. ضمن آن که مقاومت در اين عرصه مانع بهانه‌جويي‌ها و زياده‌خواهي‌هاي دشمنان قسم خورده نظام در حوزه‌هاي ديگر نيز خواهد شد.
البته قطع مذاکرات هيئت کارشناسي ايراني با کارشناسان 5+1 در واکنش به تحريم‌هاي جديد اقدامي سنجيده و قابل تحسين است، ليکن توقع اين است که چنين رويکردي بيش از اين و با دقتي مضاعف در دستور کار مسئولين محترم قرار گيرد، و اين تنها گزينه‌اي است که احقاق حقوق مسلم ملت را به دنبال خواهد داشت، ضمن آن که به منظور رفع نگراني‌هاي منطقي افکار عمومي همکاري‌ها با آژانس مي‌تواند همچنان ادامه بيابد.