این چهره تطهیر شدنی نیست - 2
نمایندگان چگونه از صندوق دربار بیرون میآمدند؟!
در شماره گذشته به این نکته اشاره کردیم که دشمنان همواره در صدد تحریف تاریخ ایران هستند، آنان میکوشند تا با بزک کردن چهره پهلوی به تطهیر رژیم طاغوت پرداخته و کشوری را در 50 ساله حکومت رضا شاه و پسرش به تصویر بکشند که گویی مردم ایران به اشتباه و از سر سیری و آزادی بیش از حد انقلاب کرده و حکومت دیگری را بر سر کار آوردند.
در این راستا به بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در روز 17 دی 1393 در جمع مردم قم نیز اشاره شد که مسیر محققین و پژوهشگران را روشن میسازد؛ ایشان فرمودند «[دشمنان] میخواهند حقایق انقلاب تحریف بشود، به دست فراموشى سپرده بشود؛ پول خرج میکنند، کار دارند میکنند. کسى که آشنا باشد، آگاه باشد با دنیاى کتاب و مطبوعات و مقاله میبیند که دشمنان چهکار دارند میکنند؛ امروز اینها سعى میکنند چهره خاندان خبیث و منحوس پهلوى را - رژیم فاسد و وابسته و خبیث و ظالم که کشور ما را سال هاى متمادى به عقب انداختند و ملّت ایران را آنجور دچار مشکلات عظیم کردند - بَزک کنند، آرایش کنند امروز سعى مىشود [توسّط] همان جبهه مقابل نظام اسلامى. پشتیبانها همان کسانى هستند که با اصل انقلاب مخالف بودند، با مردمى که انقلاب کردند مخالف بودند، با وفادارى این مردم به انقلاب بشدّت مخالفند. تاکنون موفّق نشدند.»
کوتاه سخن آن که در این سلسله نوشتارها تلاش خواهیم کرد در مقابله با تلاش سازمان یافته دشمنان برای تطهیر چهره پهلوی و به استناد منابع درجه اول یعنی خاطرات شخصیتهای تاثیرگذار در طول رژیم طاغوت نشان دهیم که این چهره تطهیر ناشدنی است.
رژیمی که انتخابات سالم نمیتوانست برگزار کند!
ملت مسلمان ایران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و از همان روزهای نخست و با حضور پای صندوقهای رای بر حق خود برای تعیین سرنوشت کشور مهر تائید زدند اما این حق طبیعی و خدادادی در رژیم پهلوی از مردم سلب شده بود.
هر چند مردم هر از گاهی پای صندوقهای رای میرفتند تا نمایندگانی را به مجلس بفرستند ولی همگان میدانستند که نمایندگان نه از طریق رای آزاد مردم که در دربار انتخاب میشوند و به مجلس راه مییابند.
مروری به خاطرات رجال عصر پهلوی و اسناد و مدارک موجود صحت این مدعا را به وضوح اثبات میکند.
اسدالله علم که در برههای نخست وزیر رژیم پهلوی و در برهه دیگر وزیر دربار بوده و از نزدیک در جریان امور کشور بوده است در خاطرات خود به عیان تقلب در انتخابات دوره پهلوی و صوری بودن آن را مورد تصریح قرار میدهد، علم در خاطرات روز 19 آذر 1348 خود مینویسد: [شاه] فرمودند نمیدانم این مردم کی تربیت خواهند شد و چه طور میتوان آنها را تربیت کرد. من جسارت کردم و عرض کردم متاسفانه در راه آن هم نیستیم، زیرا اولین قدم در راه تربیت اجتماعی احترام گذاشتن به حقوق دیگر مردم است و ما در جهت این که این اولین قدم را برداریم نیستیم. فرمودند چه طور ؟ عرض کردم هیئت حاکمه در درجه اول باید متوجه این امر باشد تا کم کم مردم عادت بکنند. هیئت حاکمه که در زیر سایه قدرت اعلیحضرت مصون از هرگونه انتقادی است. تکلیف احزاب و مجلسین هم که معلوم است. عدهای از مردم به این حزب و عدهای دیگر به آن حزب رفتهاند و کشور را هم بین خودشان تقسیم کردهاند وکلای آنها هم میدانند به جای فکر آراء مردم باید مسئولین حزب را [...] مالی کند. دیگر مردم چه معنی دارند ؟ فرماندار و استاندار هم که حزبی هستند دستور حزب را اجرا میکنند. چه کار دارند به آراء مردم ؟ این است که وکیل هم کار ندارد به آرای مردم. مردم هم به او کار ندارند، و در نتیجه بین مردم یک نوع بیاعتنایی به وجود آمده است و روز به روز بیشتر میشود. من کار ندارم که برای پیشرفت مردم کشور واقعا این رویه لازم بود ولی حالا که کارها روی غلطک خودش است چرا اجازه نمیفرمائید انتخابات واقعی متکی بر آرای مردم باشد، گور پدر این حزب یا آن حزب. انتخابات شهرداریها آزاد باشد. انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی آزاد انجام بشود... شاه با دقت به عرایض من گوش دادند و فرمودند اگر مراقبت نشود، همه چیز به هم میریزد. (1)
دانشجویان در هیچ چیز کشور احساس مشارکت نمیکنند
علم در خاطرات 17 شهریور 1352 نیز به صراحت بر این نکته تاکید میکند که هیچ یک از مردم ایران از جمله دانشجویان در تعیین سرنوشت کشور و خود نقشی نداشتهاند، وی مینویسد : گزارش باهری سه هزار صفحه است... از نکات مهمی که به عرض [شاه] رساند وضعیت دانشجویی بود که... دل به کشور ندارند، برای چه؟ واقعا سؤال مهمی است. به عقیده من چون در هیچ چیز کشور، چه در محیط دانشگاه و چه در محیط خانواده و کشور احساس مشارکت نمیکنند... دولت طرز رفتاری که با مردم دارد مثل دولت غالب به مردم کشور مغلوب است، بیاعتنا و گاهی هم خشونتآمیز، انتخابات را که مداخله میکند و انگشت میبرد... انگشت که چه عرض کنم؟ به مردم حقنه میکند، حتی انتخابات ده و شهر را، برای مردم و علاقه مردم چیزی باقی نمیماند، همه بیتفاوت میشوند...اخیرا تراوشاتی میشنوم که انتخابات آینده آزاد خواهد بود ولی هنوز نمیتوان حکمی کرد چون معلوم نیست دولت چه بکند، مگر آن که حکومت موقتی بیاورند وگرنه با این دولت نمیشود. (2)
علم در خاطرات روز 15 فروردین 1354 نیز با صراحت بیشتری به تقلب در انتخابات دوره پهلوی اذعان میکند، وی مینویسد: مطلبی نخستوزیر در کیش به من میگفت که خیلی جالب بود و فهمیدم عنوان رشوه را دارد. آن این بود که گفت هر کسی را از هر جا تو بخواهی من وکیل خواهم کرد. هر کس باشد، هیچ فکر نکن، به من بگو تمام میکنم. خیلی هم محرمانه و درگوشی میگفت. خیلی تعجب کردم که این چه رشوهای است که به من میدهی؟ فکر کردم و گفتم باید دید سیاست انتخاباتی شاهنشاه و تشکیلات جدید چه خواهد بود. چه تاثیری دارد که من شخصا یک نفر یا ده نفر وکیل در مجلس داشته باشم، به علاوه اگر چند نفری از سیستان یا بلوچستان یا خراسان راسا سر بار من هستند از عهده آنها بر میآیم که جا به جا کنم، اما باید دید سیاست کلی چه خواهد بود.(3)
علاوه بر اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار شاه هندرسن، سفیر آمریکا در ایران نیز در گزارشی به وزارت امور خارجه این کشور پیرامون انتخابات مجلس هجدهم، به تعیین نمایندگان مجلس از بالا اشاره میکند، وی در این گزارش مینویسد: علاء وزیر دربار اظهار داشت چند هفته پیش، اسدالله علم، رئیساملاک سلطنتی، به او گفته است به دستور شاه صورت اسامی عدهای را برای نامزدی نمایندگی مجلس تهیه کرده، شاه لیست مزبور را با اسامی نامزدهای نمایندگی از سوی زاهدی تطبیق داده و پس از یکدست کردن اسامی نامزدها، چند تن از نامزدها را جابهجا کرده است.(4)
حسین فردوست از نزدیکترین دوستان شاه نیز در کتاب خاطرات خود بر این نکته اذعان دارد. وی میگوید «یک کمیسیون سهنفره برای انتخابات مجلس در منزل اسدالله علم تشکیل میشد. منصور اسامی نامزدها را میآورد و با نظر علم مهر نمایندگی آنها تأیید میشد. پس از بررسی صلاحیت امنیتی و مطالعاتی این افراد، ترتیب انتخاب این اسامی داده میشد و به صورتی ظاهری، نام آنها از صندوق آرا بیرون میآمد.(5)
جالب است بدانیم که با همه این اوصاف که در خفا و عیان در انتخابات تقلب میشد شاه همواره مدعی بود در صدد است انتخابات سالمی برگزار کند. روزنامه دیلی تلگراف لندن پس از قیام 15 خرداد 1342 با شاه مصاحبهای ترتیب داده و پهلوی در این مصاحبه به خبرنگار دیلی تلگراف گفت: من دلیلی نمیبینم كه انتخابات را به تعویق بیاندازیم انتخابات در اواخر تابستان انجام خواهد شد زنان برای اولین بار در تاریخ ما در آن شركت خواهند كرد من اطمینان دارم با قوانین جدیدی كه برای انتخابات تهیه شده است پارلمان دموكراتیكی جانشین مجالس نامناسب قبلی میشود. (6)
سرانجام پس از 50 سال تقلب گسترده و برگزاری انتخابات غیر آزاد 15 مرداد 1357 روزنامهها به نقل از شاه تیتر زدند: «به طور قطع میگویم که انتخابات باید صد در صد آزاد باشد و رأی همه خوانده شود.»
شاه در این روز گفت «در انتخابات آزاد همه خواهند دید تعداد طرفداران تمدن بزرگ چقدر است و دیگران چقدر.»
شاه همچنین وعده داد «به اندازه ممالک دمکراتیک اروپا آزادی خواهیم داد و مانند آنها حدود آزادیها تعیین خواهد شد.»
با وجود وعدههای فراوان «چوپان دروغگو» مردم فریب نخوردند و به انقلاب اسلامی خود شدت بخشیدند، شاه که وعده داده بود به مردم به اندازه کشورهای اروپایی آزادی خواهد داد یک ماه پس از این سخنان در 17 شهریور فاجعهای بزرگ خلق کرد و صدها نفر را در خیابانها به گلوله بسته و به شهادت رساند.
در شمارههای آینده به ابعاد دیگری از چهره پهلوی خواهیم پرداخت که دشمنان با سرمایههای فراوان تلاش دارند آن را بزک و تطهیر کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشتها
۱- خاطرات اسدالله علم، جلد 1، صفحه 312
۲- همان جلد 3، صفحه 158
۳- همان، جلد 5، صفحه 26
۴- غلامرضا نجاتی، شصت سال خدمت و مقاومت، ج اول، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1377، صص 337 تا 340
۵- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ویراستار: عبدالله شهبازی، تهران، مؤسسه اطلاعات و پژوهشهای سیاسی (انتشارات اطلاعات)، 1382، ص 257
۶- اطلاعات، 26 خرداد 1342، صفحه 1 و 14