ردپاي 60 سال خيانت و جنايت - روايتي مستند از دخالتها و جنايات آمريکا در ايران 1392-1332 (پاورقي)
کماندوهاي اسرائيلي در خدمت رژيم شاه (پاورقي)
Research@kayhan.ir
تاليف: کامران غضنفري
روزنامه "هاآرتص" در شماره مورخ 23 اکتبر 1978 و روزنامه "معاريو" در شماره 17 دسامبر 1978 نوشتند که به تقاضاي شاه، ارتش اسرائيل در مقابله با تظاهرات مردم ايران، فاجعهاي به نام جمعه سياه (17 شهريور 1357) را به وجود آوردند. براساس نوشته اين مطبوعات، دولت اسرائيل يک گروهان کماندوي ورزيده و عامل خرابکاري و عمليات شهري را بهوسيله خط هواپيمائي ال- عال به تهران اعزام داشت که تابع اداره اطلاعات ارتش اسرائيل بود ... در اين گروهان، تعداد زيادي از صهيونيستهاي ايراني که زبان فارسي را خوب ميدانستند، به چشم ميخورد و کليه افراد واحد، ملبس به يونيفورم نظامي ارتش ايران بودند و مقامات ايراني براي کتمان اين موضوع شايع کردند که افراد اين گروهان از بلوچستان به تهران آمدهاند.75
فرمانده اين گروهان در دهه 1960، فرمانده بخش مياني اسرائيل و سپس مشاور نخستوزير در امور مبارزه با تروريسم و کاربرد مهمات ويژه و تکنيکهاي مربوط به آن بود. افرادي از تشکيلات پنهاني يهوديان ايران که بهعنوان دفاع نظامي از اقليت يهودي تشکيل شده بود نيز در تهران به گروههاي نظامي اسرائيل ملحق شدند. همچنين پايگاههاي کوچک نظامي اسرائيل در نزديکي آبادان و بندرعباس نيز که از سوي اسرائيليها اداره ميشد، براي تمرين کادرهاي ضدشورش شهري مورد استفاده قرار گرفتند. اسرائيل همچنين با استفاده از وسايل ارتباط جمعي، جنگ رواني شديدي عليه مردم ايران به راه انداخت و به دفاع از حکومت شاه برخاست. به دنبال آن، افراد (مسئول)ي را که در کشتار مردم ايران دست داشتند فراري داد و به بعضي از آنها مجوز پناهندگي به اسرائيل اعطاء کرد.76
امام خميني (ره) نيز در تاريخ 27 شهريور 1357، در پيامي به مناسبت حادثه زلزله طبس، به مسئله دخالت سربازان اسرائيلي در کشتار ملت ايران اشاره کردند. ايشان فرمودند:
"آنهائي که هزاران نفر از بهترين فرزندان ما را ديروز بيرحمانه قتل عام کرده و ملتي را به عزا نشاندهاند، امروز براي انحراف اذهان به تعزيهسرائي پرداخته و اشک تمساح براي زلزلهزدگان ميريزند و عزاي ملي اعلام ميکنند. آنهائي که مسلمانان عزيز و پيرو قرآن کريم را با رگبار مسلسل درو کردند، و از قرار معروف از سربازان اسرائيلي براي کشتار مردم شجاع و بيپناه تهران - که تعداد کشتگان را بيش از چهارهزار نفر نقل ميکنند - کمک گرفته و پس از قتل عام، آنان را کمونيست و مارکسيست خواندهاند، امروز دلسوز ملت شدهاند."77
امام خميني در يازدهم آذرماه 1357 نيز در جمع دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج ميفرمايند:" از قراري که گفتند، اسرائيليها هستند که آمدهاند ايران و دارند اين کشتار را ميکنند. اينها از اسرائيليها هستند. در ازاي خدمتهائي که شاه به آنها کرده است، يعني نفت را شاه به آنها داده است ... آنها هم در ازايش کماندوهاي اسرائيل و آنهائي که فنون آدمکشي را خوب ميدانند، آنها آمدهاند در ايران. اين آدمهائي که ميکشند، جرأت نميکنند به سربازهاي خودشان بگويند؛ از آنها آدم خواستند براي کشتن."78
امام خميني (ره) مجدداً در تاريخ 24 دي ماه 1357، مسئله مداخله نظاميان اسرائيلي در کشتار ملت مسلمان ايران را مورد تأييد قرار ميدهند. ايشان ميفرمايند:
" راجع به اين قتلهائي که شد، به ما گفته بودند که [سرباز] از اسرائيل آمده، ولي من سند درست نداشتم. چند روز پيش از اين، يک نفر آمد اينجا گفت که ما ميخواستيم برويم براي آبادان؛ در بين راه يک جائي ايستاديم که بپرسيم راه از کدام طرف است. ديديم که سربازي آنجا ايستاده، صدا کرديم اما ديديم که او زبان فارسي نميداند. عربي با او صحبت کرديم، ديديم که عرب است؛ عرب اسرائيلي است. خودش هم اعتراف کرد که من را از اسرائيل آوردهاند اينجا. يک اتومبيل هم آنجا بود که پر بود از سربازهائي که از همين سنخ بودند. اينها ملت ما را با سربازهاي اسرائيل کشتهاند."79
گري سيک (مسئول امور ايران در شوراي امنيت ملي آمريکا) نيز در اين باره در کتاب خود مينويسد:
" آيتالله خميني در ديدار با يک آمريکائي، با قاطعيت گفت نيروهائي که در ميدان ژاله به روي مردم آتشگشودند، اسرائيلي بودند نه ايراني."80