چرا دستپاچه شدهاید؟!
هفته گذشته وقتی کیهان دو خبر کوتاه سینمایی را به فاصله یک روز با ذکر برخی حواشی و تبعات آن انتشار داد، هرگز تصور نمیشد که اینچنین به اصطلاح آب در لانه مورچگان ریخته باشد!
این خبرها درباره یک جشنواره شبه دولتی که عنوان خود را به نام یک کارگردان فراری از وطن اختصاص داده بود و دیگری درباره تدریس اصغر فرهادی در یک موسسه قطری وابسته به خاندان امیر قطر که از تامینکنندگان اصلی منابع مالی تروریستهای تکفیری از جمله داعش به شمار میآیند بود. خبرهای کیهان تنها از باب تذکر و هشدار بود، اما آنچه از سوی شبهروشنفکران و اعوان و انصارشان اتفاق افتاد، یک نوع دستپاچگی در پاسخ و به راه انداختن هیاهو بود تا بلکه برخی واقعیات در زیر این غوغا و جیغ و داد، پنهان بماند. آنها در این راه حتی از برخی افراد خوشنام نیز سوءاستفاده کردند، غافل از آنکه حقیقت را نمیتوان با هیاهو ، ناشنیده گذاشت. ضمن اینکه بسیاری از آنها گویا از یک منبع و مأخذ واحد پمپاژ شده باشند، حتی به خود زحمت تغییر یک «واو» را در متن نوشته همان منبع و مأخذ واحد را نداده و بی کم وکاست، تمام آن را به چاپ رسانده بودند!
شنیده شده که عوامل رسانههای زنجیرهای با بسیاری از بازیگران و کارگردانان و نویسندگان تماس گرفته و از آنها خواستهاند که در مقابل خبر کیهان موضع گرفته و مطالبی بیان کنند تا انتشار یابد که از میان تمامی این تماسها به جز دو- سه نفر، کس دیگری حاضر به پاسخ دادن نشده و خبرگزاریهای یاد شده، صحبتهای همین 2-3 نفر را پوشش داده و از قول این لشکر 2 نفره! تیتر زدند؛ که : «دفاع هنرمندان از بهرام بیضایی در برابر کیهان»!
اما بعد از اینکه تنها دو نفر از فعالین عرصه سینما با درج مطالب احساسی و خارج از استدلال و منطق و با عباراتی غیرمنصفانه کیهان را نواختند و رسانههای بیگانه و نشریات زنجیرهای نیز آنها را مفصل بازتاب داده و بعضا آن را «دفاع تمام قد» تلقی کرده و حتی به تیتر روی جلد تبدیل نمودند، و با تیترهای درشت به استقبال آن رفتند، یکی از وبسایتها نیز با تیتر «حاج کاظم سینما، مراقب فتنه شبهروشنفکرها باش»، پاسخ آنها را تنها «تلاشی با شیوه پوپولیستی برای تحریک حس مخاطب و پاک کردن صورت مسئله در مقابل سؤال منطقی کیهان» محسوب نمود.
بیانیهای نیز با نام انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر منتشر شد که بدون اشاره به مطلب کیهان و حتی بیآنکه نام بیضایی را ببرد، پس از به کارگیری چند جمله ادبی و به اصطلاح شاعرانه که نه ارتباطی به خبر کیهان داشت و نه تناسبی با پاسخ به آن ، اضافه کرده بود که: «بگذار سکوت کنیم ...»! اما علیرغم این ادعا چندین جمله به اصطلاح ادبی دیگر در پی آن آورده بودند که بازهم معنا و مفهوم خاصی از آن مستفاد نمیگردید! و در پایان مجددا نوشته بودند:« ... سکوت میکنیم؛ زیرا سکوت هنر خردمندان است»!
وبسایت «عصر ایران» نیز مطلب کیهان را به بزرگ کردن فرقه ضاله بهائیت ارتباط داد و با توهم اینکه بهرام بیضایی به اصطلاح هنرمند بزرگی است، نوشت که انتساب این هنرمندان به فرقه بهائیت، تبلیغی برای فرقه یاد شده است. غافل از آنکه نه آنچنان بیضایی هنرمند بزرگی حتی در میان اهل هنر محسوب شده (چنانچه دکتر کاووسی، فیلمهای او را اساسا «سینما» نمیدانست و در آخرین فیلمش یعنی «وقتی همه خوابیم»، آنچنان مورد توهین و ناسزای همان به اصطلاح اهل هنر قرار گرفت که ناگزیر از کشور خارج شد) و نه برفرض محال با وابستگیهای یک نفر به بهائیت، فرقه ضاله یاد شده مهم جلوه میکند. چراکه این فرقه آنچنان در میان ملت ایران مورد نفرت است که هیچچیز آن را تطهیر نخواهد کرد. ضمن اینکه این فرقه هم در حد خود افراد مهمتر و معروفتری دارد که امثال بیضایی به قولی در مقابل آنها اساسا به شمار نمیآیند!
اما خبر تدریس اصغر فرهادی برای موسسه قطری انستیتو فیلم دوحه که وابسته به خاندان امیر قطر بوده و از پول آنها اداره شده و تهیهکنندگی فیلم فروشنده را هم برعهده داشته ، بازتابهای گستردهای یافت. طیف وسیعی از خبرگزاریها و نشریات زنجیرهای مانند «خبر آنلاین» خبر کیهان را با تیتر «اقدام عجیب یک روزنامه؛ کیهان، اصغرفرهادی را کنار عاملان قرارداد ترکمانچای و گلستان قرار داد» بازتاب دادند! این درحالی است که متن خبر نشان میدهد کیهان تنها از اصغر فرهادی خواسته بود که از تجارب تاریخی شبهروشنفکران قبلی عبرت گرفته و با حامیان و پدرخواندههای تروریستهای تکفیری دست ندهد. بالاخره این واکنشها به روی جلد برخی نشریات زنجیرهای مانند «شرق» هم کشید و آن را ادامه سناریویی دانستند که با بیضایی شروع شده بود! و تیتر زدند که :
«... پس از بهرام بیضایی ، سناریوی جدید / کیهان مقابل فرهادی ...»
اما نکته قابل توجه اینکه در تمامی این خبرها نه تنها خبر کیهان رد نشده بلکه برآن تاکید شده است، اما سرمایهگذاری موسسه قطری وابسته به امیر قطر و تامینکننده مالی داعش ، برای فیلم «فروشنده»یک موفقیت دانسته شده است! البته این فقره افتخار به کمکهای وهابیون و حامیان گروهکهای تروریستی تکفیری در جبهه به اصطلاح اصلاحات و شبه روشنفکران، پدیده جدیدی نیست و در جریان فتنه 88 نیز آنها به پولهای آلسعود نیز که از طریق دولت به اصطلاح خودگردان فلسطینی(!) رسید هم افتخار کردند!